نسخه آزمایشی
جمعه, 10 فروردين 1403 - Fri, 29 Mar 2024

تبیین ظلمت دوران بعد از رحلت رسول اکرم وجایگاه حضرت زهرا در دروان غیبت و ظهور برای اعتلاء توحید

متن زیر چکیده ای تفصیلی از سخنرانی آیت الله میرباقری است که در ایام فاطمیه به تاریخ 5 فروردین سال 94 در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها برگزار شده است. این جلسه که در رابطه با وقایع بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله است در آن بیان شده است که جریان مخالف را که بعد از نبی اکرم صلی الله علیه وآله خلافت کردند به مثابه شبی می دانند که پرده و غشاء و حجاب نور نبی اکرم و امیرالمؤمنین علیهم السلام شدند. ایشان در ادامه بیان کردند که نور الائمه تنها از حضرت زهرا سلام الله علیها ساطع می شود و تنها ایشان و امام از نسل ایشان می توانند چراغی برای هدایت و نجات از تاریکی باشند. ایشان در پایان ظهور امام زمان علیه السلام را مزد بلای حضرت زهرا سلام الله علیها دانستند و فرمودند با ظهور ایشان این پرده ظلمت کنار می رود و حقیقت نبوت و امامت برای همگان روشن می گردد.

دوران بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله از دیدگاه قرآن و روایات

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا محمد و أهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین الهداة المهدیین سیما بقیه الله فی الأرضین و لعنت علی أعدائهم أجمعین. در رابطه با وقایعی که بعد از رحلت وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه وآله در دنیای اسلام اتفاق افتاده است، گفت وگو زیاد شده و مورخین با بیان های مختلف این حوادث را تحلیل و تبیین کرده اند. قرآن هم در مواقف متعددی با بیان های خاص خودش این حوادث را بیان کرده است. البته بیان قرآن با بیان های دیگر متفاوت است و عمیق تر و دقیق تر بیان کرده است که با تعابیر دیگر قابل مقایسه نیست.

یکی از این تعابیر قرآن درباره اتفاق بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله که با بیان های مکرری آمده است، این است که «وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى»(لیل/1)؛ وقتی شب می آید، غشاء و پرده ای روی نور خورشید را می پوشاند و ما در تاریکی می رویم و تا دوباره خورشید طلوع کند ما در تاریکی می مانیم. این یکی از تعابیری است که قرآن نسبت به این حوادث دارد.

همین مطلب را باز در سوره شمس با تعبیر دیگری بیان فرموده که «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحَاهَا * وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلاَهَا * وَ النَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا * وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا»(شمس/1-4) چهار سوگند است که ظاهر آیات نسبتا مشخص است و خداوند می فرماید: قسم به پرتو و نور خورشید (این را همه درک می کنیم که خورشید خودش در افق است و نور و پرتو آن به کره زمین می رسد)، قسم به ماه که تلو خورشید است و به دنبال آن می آید و نور خورشید را در شب برای ما منعکس می کند، قسم به روزی که خورشید را تجلی می دهد و خورشید در این روز آشکار می شود و قسم به شبی که خورشید را می پوشاند و ما را در حجاب قرار می دهد. این ها ظاهر آیات بود اما می دانید که در خیلی از مواقع این ظواهر مثلی هستند برای اینکه ما بتوانیم از این مثل عبور کنیم تا مراد واقعی قرآن و خداوند متعال را بفهمیم.

ذیل این آیات چندین روایت برای تبیین آن ها آمده است که ترجمه می کنیم: یک روایت شمس را به وجود مقدس نبی اکرم صلی الله وعلیه وآله تعبیر کرده است. می دانید که این خورشیدی که ما می بینیم یک مثل است و فقط منظومه شمسی را روشن می کند و غروب هم دارد و اگر وارد عالم برزخ شود دیگر نیست و در بهشت هم دیگر خورشیدی نیست، قرآن می فرماید: «لاَ يَرَوْنَ فِيهَا شَمْساً وَ لاَ زَمْهَرِيراً»(انسان/13). اما خداوند خورشید دیگری قرار داده است که همه کائنات با او روشن می شوند و در بهشت و دنیا و برزخ و همه کهکشان ها هست و همه عوالم با نور او روشن می شوند، این خورشید مثلی است که ما بتوانیم از آن به خورشید حقیقی پی ببریم و خورشید حقیقی وجود مقدس رسول الله صلی الله علیه وآله و ضحی و پرتوی آن نیز هدایت ایشان است. آن حقایقی که پیامبر برای ما آورده اند چراغی است که با آن عالم را روشن می کنند و مراد از «وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلاَهَا»(شمس/2) در باطن قرآن، قمری است که تلو پیامبر صلی الله علیه وآله است یعنی وجود مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام و مراد از «وَ النَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا»(شمس/3)؛ آن روزی که خورشید را تجلی می دهد، وجود مقدس امام زمان علیه السلام و دولت ایشان است و مراد از«وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا»(شمس/4)؛ آن شبی که خورشید را می پوشاند و ما را در تاریکی قرار می دهد، دولت دشمنان نبی اکرم صلی الله علیه وآله و امیرالمؤمنین علیه السلام هستند که نمی گذارند این نور به مردم برسد.

باز قرآن تعبیر دیگری در سوره فجر دارد که خداوند در آنجا چندین قسم یاد می کند: «وَ الْفَجْر * وَ لَيَالٍ عَشْرٍ * وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ * وَ اللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ»(فجر/1-4)؛ قسم به فجر و سپیده، قسم به شب های ده گانه (ایام ذی الحجه یا دهه آخر ماه رمضان) و قسم به... ، تا می رسد به قسم به شب که در حال رفتن و پشت کردن است (وقتی که روز می خواهد بیاید، شب می رود و روز می آید). این آیات را هم باز معصومین علیهم السلام در روایات این گونه معنا کرده اند که منظور از فجر، دولت امام زمان علیه السلام است که فجر عالم است و با ظهور ایشان عالم روشن می شود. منظور از لیل، نیز دولت ائمه جور و دشمنان نبی اکرم و ائمه علیهم السلام هستند و این شبی تاریک است که «دَوْلَةُ حَبْتَرٍ فَهِيَ تَسْرِي‏ إِلَى‏ قِيَامِ‏ الْقَائِمِ»(1) و تا ظهور امام زمان علیه السلام ادامه پیدا می کند. پس یکی از تعابیری که قرآن از دولت ائمه جور مثل دولت بنی امیه و بنی العباس و دشمنان نبی اکرم و امیرالمؤمنین علیهم السلام کرده است، این است که کأنه خورشید وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه وآله بنا بود طلوع کند و همه عالم را روشن کند ولی این دولت های ائمه جور تاریکی و ظلمت ایجاد کردند و مانند شب پرده و غشاء بر این روشنایی شدند.

در ذیل آیه «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحَاهَا» روایت خاصی است که حضرت این گونه معنا فرمودند که مراد از شمس وجود امیرالمؤمنین علیه السلام است. می دانید که این معنا کردن ها معارض هم نیست که یک جا فرمودند منظور از شمس پیامبر صلی الله علیه وآله است و در اینجا می فرمایند علی علیه السلام است؛ چرا که در روایت است که حضرت فرمودند: من و امیرالمؤمنین علیه السلام یک نور بودیم و در صلب عبدالمطلب دو تا شدیم. از این رو چه شمس عالم را امیرالمؤمنین علیه السلام بگوییم و چه وجود مقدس پیامبر صلی الله علیه وآله در تعارض نیست.

کما اینکه حضرت در روایات فرمودند: شجره طوبی درختی در خانه امیرالمؤمنین علیه السلام است که در بهشت سبز می شود و شاخه های آن در خانه های همه مؤمنین است. در بعضی از روایات حضرت فرمودند: شجره طوبی درختی است که در خانه من سبز می شود و شاخ و برگش در خانه تمام مؤمنین است. در روایت است که کسی سؤال می کند که شما یک موقع می گویید در خانه امیرالمؤمنین علیه السلام است و گاهی می گویید در خانه من است؟ حضرت فرمود: خانه من و امیرالمؤمنین علیه السلام دو تا نیست. بنابراین فرقی نمی کند، بگوییم شجره طوبی اصلش در خانه امیرالمؤمنین علیه السلام است یا پیامبرصلی الله علیه وآله.

اینجا هم همین طور است فرمود: شمس یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام و ضحی یعنی پرتوی خورشید که عالم را روشن می کند که حضرت فرمودند: مقصود دولت امام زمان علیه السلام و قیام ایشان است؛ البته لقب حضرت یعنی قیام در این روایت آمده است که عالم در آن قیام روشن می شود.

حضرت بعد این آیه را شاهد آوردند که خدای متعال آنجا که داستان حضرت موسای کلیم را بیان می کند، می فرماید: وقتی موسی آمد و دعوت کرد. فرعون گفت: ما قراری می گذاریم که سحره بیایند و شما هم بیایید تا ببینیم چه کسی غالب می شود؟ قرار این بود که «...وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى»(طه‏/59) همه مردم هنگام ضحی که وقت روشن شدن روز و بالا آمدن آفتاب است، حشر داشته باشند و جمع شوند. حضرت فرمودند: این آیه باطنش ناظر به ظهور امام زمان علیه السلام است و ضحی یعنی وقتی حضرت قیام می کنند و عالم به نور ایشان روشن می شود، مردم حشر داشته باشند و همه برانگیخته می شوند. حالا حضرت آیه را این گونه معنا کرده اند که والشمس یعنی وجود مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام و ضحی یعنی قیام امام زمان علیه السلام که پرتوی این خورشید در زمان قیام امام زمان علیه السلام ساطع می شود.

از نظر آیات و روایات بنا بود که این خورشید امیرالمؤنین علیه السلام بعد از واقعه غدیر که نبی اکرم صلی الله علیه وآله پرده از آن برداشتند، طالع شده و آرام آرام بالا بیاید و فضای عالم را روشن کند و عالم نورانی به نور امیرالمؤمنین علیه السلام که نورالله فی ظلمات الارض بودند، بشود و خورشید نبی اکرم صلی الله علیه وآله طالع شود و دینش جهان گیر شود «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ»(صف/9) و این اتفاق داشت می افتاد و از این رو در ذیل آیه شریفه «وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ»(سبإ/20) که ابلیس آن گمان بد خودش را درباره مردم محقق کرد در روایات دارد که ابلیس وقتی دست امیرالمؤمنین علیه السلام در غدیر بالا رفت ناله ای زد. در روایات آمده که در چندین جا ابلیس خیلی نگران شده است که یکی از آن ها در اینجا بود و یکبار هم وقتی حضرت مبعوث شدند و فرمانده هان ابلیس جمع شدند و به او اظهار یأس کردند و گفتند دیگر کار تمام شد و وقتی این خورشید طالع شد دیگر نوبتی برای ما نیست. اما او به فرمانده هانش گفت نه چنین نیست و من از برخی از اطرافیان او قول هایی گرفته ام تا اینکه جریان سقیفه پیش آمد که در روایت دارد که در اینجا باز شیطان تاج بر سر گذاشت و فرمانده هانش را جمع کرد و گفت بروید شادی کنید که دوباره دوران دولت ما آغاز شد .

تعبیری که قرآن از جریان انحراف بعد از پیامبر می کند این است که «وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا»(شمس/4) شبی آمد و این خورشید را پوشانید. همان طور که شب خورشید را می پوشاند و ما دیگر در شب نور خورشید را نمی بینیم «يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَ يُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ»(فاطر/13) کما اینکه آرام آرام شب پرده می شود و خورشید در حجاب می رود، یک حجابی آمد و عالم را تاریک کرد.

تعبیر دیگر قرآن این است که «وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى»(الليل‏/1) شبی که آمد و پرده و غشاء انداخت و حجاب نور خورشید شد. ذیل این آیه حضرت فرمودند: لیل؛ دولت دشمنان امیرالمؤمنین علیه السلام است که حجاب شدند «غَشِيَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فِي‏ دَوْلَتِهِ‏ الَّتِي جَرَتْ لَهُ عَلَيْه»(2) مثل شب که جلوی نور خورشید را می گیرد، جلوی خورشید امیرالمؤمنین علیه السلام گرفته شد و فضا، فضای ظلمانی شد و این ظلمت هم عنایت دارید که تعبیر قرآن این بود که «والیل اذا یسر» و این دولت و این تاریکی هست تا دوران ظهور. و در مورد اینکه نور عالم از حضرات است روایت از امام رضا علیه السلام هم دیده اید که «الْإِمَامُ كَالشَّمْسِ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ»(3) امام آن خورشیدی است که طلوع کرده و عالم را با نورش روشن کرده است.

حضرت زهرا سلام الله علیها و امام از نسل او؛ تنها چراغ خداوند در تاریکی ها

برای رفع این تاریکی و حجابی که جلوی خورشید نبی اکرم و امیرالمؤمنین علیهم السلام را گرفته است باید دو اقدام انجام گیرد: یک اقدام این است که تا زمانی که این حجاب و شب تاریک هست، دوستان و مؤمنینی که می خواهند راه خدا را بروند باید چراغی داشته باشند و شمعی در وجود آن ها برافروخته شود که بتوانند در پرتوی آن چراغ در این ظلمت راه خودشان را بروند.

دومین اتفاقی که باید بیفتد این است که این پرده به طور کلی کنار رود و این حجاب برداشته شود و آن روز روشنی که خورشید در آن طلوع می کند، محقق شود. این دو اتفاق باید بیفتد، وقتی پرده ای آمد و جلوی نور نبی اکرم صلی الله علیه وآله و امام را گرفت و حجاب شد این دو اقدام لازم هستند و از برکات وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها هستند.

اما اولی یکی در سوره مبارکه قدر به آن اشاره شده است که وقتی آن پرده افتاد، آن نادی سلامت که همه را به مطلع فجر می رساند، وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها است. در این سوره آمده است که «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ * وَ مَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ * لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ * تَنَزَّلُ الْمَلاَئِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ * سَلاَمٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْر» لیله القدر از هزار ماه بهتر است، این شب؛ شب سلامی است که آدم ها را به مطلع فجر می رساند، هر کس وارد شب قدر شد به سلامت او را به مطلع فجر می رساند.

این روایت را فریقین نقل کرده اند که وجود مقدس رسول الله صلی الله علیه وآله در رؤیای صادقه دیدند که بنی تمیم و بنی عدی و بنی امیه بر منبر ایشان بالا می روند یعنی بر منبر خلافت می نشینند و مردم را به قهقراء برمی گردانند. قهقراء یعنی چه؟ حضرت زحمت کشیده و قلوب مردم را از دنیا و شرک و بت پرستی به وادی خدا و توحید برده است و آن ها دوباره قلوب را به دنیا برمی گردانند و یک بت پرستی جدید اتفاق می افتد. همین چیزهایی که شما می بینید و تا دنیای امروز ادامه پیدا کرده است. دیگر خیلی فرق نمی کند که سنگ و چوب را بپرستی یا تکنولوژی قرن بیست و یک را. حضرت بعد از این خواب خیلی نگران شدند، جبرئیل آمد که چرا غصه دار هستید؟ فرمود: چنین رؤیای صادقه ای دیدم جبرئیل گفت: آقا این داستان از فهم من خارج است و رفت و آیاتی از قرآن را برای حضرت بشارت آورد که روایت دارد یکی از آن ها سوره قدر بود که پیغمبر ما نگران نباش این ها می آیند سر کار و می خواهند قلوب را از وادی توحید و ولایت و نبوت برگردانند ولی ما به شما شب قدری دادیم که از هزار ماه برتر است و شب نزول قرآن است و هر کس به این شب راه پیدا کند به حقیقت قرآن می رسد، شب سلام است و آن ها را به مطلع الفجر می رساند. شما لیله القدر دارید چرا ناراحت هستید؟

آن وقت امام صادق علیه السلام لیله القدر را تفسیر فرموده اند: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ‏ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا»(4) درک شب قدر یعنی معرفت حضرت زهرا سلام الله علیها و کسی که به معرفت ایشان راه پیدا کند و قلبش نورانی به نور معرفت او شود، وارد شب قدر شده است. این شب، شب سلام است تا طلوع فجر و مطلع الفجر نیز به ظهور امام زمان علیه السلام و ظهور حقیقت ولایت تفسیر شده است.

بنابراین خدای متعال برای عبور دادن امت از این ظلمات و تاریکی و از دولت دشمنان امیرالمؤمنین علیه السلام که حجاب نور نبی اکرم صلی الله علیه وآله شدند، شب قدری را به پیامبر صلی الله علیه وآله داده است که هر کس وارد این شب قدر شد به سلامت این ظلمت را پشت سر می گذارد و به مطلع فجر و روزی که فجر طلوع می کند، می رسد.

باز در قرآن با یک بیان دیگری توضیح داده که وجود مقدس فاطمه زهرا سلام الله علیهاست که مؤمنین را از این ظلمت به سلامت عبور می دهد. خدای متعال وقتی این ظلمات دشمنان نبی اکرم صلی الله علیه وآله را توضیح می دهد می فرماید: مثل ظلمات در ته دریای عمیق مواجی که موج ها روی هم می غلتند و ابر تیره ای هم بر فراز این دریا هست «أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ»(نور/40) که در روایات تفسیر شده به دولت دشمنان نبی اکرم صلی الله علیه وآله و همان تاریکی که بر نور ایشان حجاب انداخت.

در ذیل آیه می فرماید اگر این تاریکی کسی را احاطه کرد تا خدای متعال چراغی را جلوی راهش روشن نکند هیچ نور دیگری نیست که او را از ظلمات عبور دهد. آنجا جای تکیه به استدلال و برهان و سواد و علم خود و ریاضات خود نیست و ریاضات هیچ کس نمی تواند او را از این وادی ظلمات عبور دهد. عقل آدم آنجا کارگر نیست و خداوند باید چراغی روشن کند و در روایت امام صادق علیه السلام است که آن چراغ خداوند در این ظلمات، امامی از نسل حضرت زهراست «وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ يَعْنِي إِمَاماً مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ ع‏ فَما لَهُ مِنْ نُورٍ فَمَا لَهُ مِنْ إِمَامٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَمْشِي بِنُورِه‏»(5) اگر کسی در این ظلمات دستش به امام نرسد و خدای متعال نور امام و ائمه نسل حضرت زهرا سلام الله علیها را چراغ راه او قرار ندهد، هیچ نور دیگری نیست و تا قیامت در تاریکی می ماند از این رو آن هایی که در دنیا به امام نمی رسند در قیامت هم در تاریکی هستند. بعد حضرت در کتاب شریف کافی این آیات سوره مبارکه حدید را به عنوان شاهد آورده است.

قرآن می فرماید مردم در روز قیامت که به صحرای محشر می آیند دو دسته هستند: مؤمنین و منافقین. «يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ»(حديد/12) نور مؤمنین در محشر به سرعت پیش روی آن ها حرکت می کند و آن ها به دنبال نور خودشان می روند و در درجاتشان قرار می گیرند. فرمود «أَئِمَّةُ الْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تَسْعَى بَيْنَ يَدَيِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِأَيْمَانِهِمْ حَتَّى يُنْزِلُوهُمْ مَنَازِلَ أَهْلِ الْجَنَّةِ»(6) یعنی امام مؤمنین که همان شمس و خورشید است و در آن فضای محشر چراغ راه آن ها می شود و به دنبال امام به بهشت می روند. در بهشت هم آن خورشیدی که آنجا را روشن می کند، نور امام است و خورشیدی وجود ندارد «لاَ يَرَوْنَ فِيهَا شَمْساً وَ لاَ زَمْهَرِيراً»(إنسان‏/13).

در جای دیگر خداوند می فرماید: «يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ»(حديد/13). منافق آن کسانی هستند که باطن دین را قبول ندارند ولی ظاهر آن را پوشش قرار می دهند، شهادتین می گویند ولی باطن دین را قبول ندارند. این ها روز قیامت وقتی وارد محشر می شوند به مؤمنین می گویند شما از نور امام برخوردارید، اجازه می دهید ما از نور شما استفاده کنیم و یک قبسی(شعله ای) هم ما از این نور بگیریم و در تاریکی نباشیم و مؤمنین به آن ها می گویند نه «قِيلَ ارْجِعُوا»؛ به آن ها می گویند به دنیا برگردید، اگر کسی بخواهد از این نور بگیرد باید از دنیا به دنبال امام حرکت کند.

از این رو به دوستان امیرالمؤمنین علیه السلام می گویند که هر کسی در دنیا استضائه کرده و از پرتوی نور امیرالمؤمنین علیه السلام استفاده کرده است در آخرت هم دنبال حضرت به بهشت برود. این آیه هم همین را می گوید که از دنیا باید نور امام را بگیرید «وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ»(نور/40)

دوران بنی امیه؛ مصداق فضای ظلمانی

پس این ظلمات واضح هم هست و منظور تاریکی و ظلمانی بودن فضای دوران بنی امیه است. در شب ظلمانی طلا و سفال با هم یکی هستند و این قدر فضا تاریک شده است که این را ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه می گوید که در دوران بنی امیه هفتادهزار منبر وجود مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام را لعن می کردند. اگر فضا تاریک باشد، چنین اتفاقی می افتد حتی می گوید: اگر خطیب جمعه یادش می رفت که لعن کند، نمازشان را قضا می کردند. این می شود همان «والیل اذا یغشی» و دولتی که حجاب نور نبی اکرم صلی الله علیه وآله شد تا جایی پیش می رود که العیاذبالله بر منبر رسول خدا صلی الله علیه وآله، امیرالمؤمنین علیه السلام را لعن می کنند.

این تعبیر را مرحوم علامه امینی در الغدیر نقل می کند از یکی از علمای عامه که تعبیرش این گونه است: «علی رضی الله عنه در قنوت نمازش معاویه رضی الله عنه را لعن می کرد و معاویه رضی الله عنه هم در قنوت نمازش علی رضی الله عنه را لعن می کرد». این حرف برای فضای ظلمانی است و در فضای نورانی نمی شود این حرف را زد. حضرت فرمودند: این قدر من را پایین آوردند که من و معاویه را در یک ردیف قرار دادند. در تاریکی و ظلمت آن چراغی که می تواند آدم را عبور دهد نور امام از ولد فاطمه سلام الله علیهاست که در روایات هم دارد خداوند انوار ائمه علیهم السلام را از حضرت زهرا سلام الله علیها ساطع کرده است «وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ أَئِمَّةً»(7)

در زیارت حضرت خوانده اید: «وَ سَلَلْتَ مِنْها أَنْوارَ الأَئِمَّةِ»، «سلّ» در لغت عرب وقتی گفته می شود که شما شمشیر از غلاف بیرون می کشید و آشکار می شود و می گویند «سللت السیف» شمشیر را از غلاف بیرون کشید. حضرت زهرا سلام الله علیها نیز سرچشمه نور ائمه علیهم السلام است؛ پس اگر ائمه مؤمنین را از تاریکی و ظلمات دوران سقیفه و بنی امیه و دیگران عبور می دهند، این همان نور فاطمه زهرا سلام الله علیهاست و این همان شب قدری است که سلام هی حتی مطلع الفجر.

قیام امام زمان علیه السلام و رفع حجاب ظلمانی

مطلب دیگر اتفاقی است که می افتد و کل این بساط جمع می شود و آن اتفاق ظهور امام زمان علیه السلام است. وقتی حضرت ظهور می کنند کل این حجاب کنار می رود. از این رو آیه «وَ النَّهَارِ إِذَا تَجَلَّی»(الليل/2) این گونه تفسیر شده است که با ظهور حضرت و تجلی روشنی روز آن حجاب و غشائی که در دوران بنی امیه و دیگران روی ولایت حضرت افتاده بود، کنار می رود. همان طور که گفتیم شمس یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام و ضحی یعنی قیام امام زمان علیه السلام. در قیام ایشان پرتوی امیرالمؤمنین علیه السلام به عالم می تابد؛ یعنی وقتی حضرت ظهور می کنند آن حقیقتی که بنا بود در غدیر آشکار شود و حجاب روی آن افتاد، حالا پرده از رویش کنار می رود. یکی از معانی ظهور یعنی غیر از اینکه جسم امام زمان علیه السلام آشکار می شود، اتفاق مهم دیگر این است که آن پرده ای که روی ولایت نبی اکرم و امیرامؤمنین علیهم السلام بود و آن ها در حجاب و تاریکی برده بود، کنار می رود.

در ادعیه می خوانید که «أظهِر بِهِ دِینَ نَبیِکَ»؛ دین پیغمبرت را با امام زمان علیه السلام ظاهر کن. آن خورشیدی که در حجاب رفته بود وقتی امام زمان علیه السلام می آید آن پرتو نیز ظاهر می شود. خورشید نبی اکرم صلی الله علیه وآله در وجود امام زمان علیه السلام جلوه می کند که این هم باز به دست حضرت زهرا واقع می شود. اگر ظهور امام زمان علیه السلام آن دورانی است که به طور کلی حجاب برداشته می شود و فضای عالم روشن می شود «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا»(زمر/69)؛ وقتی امام زمان علیه السلام ظهور کند زمین با نور ربش روشن می شود. ظاهر آیه راجع به قیامت است و روایات تأویل آیه را به ظهور امام زمان علیه السلام بیان کرده اند. وقتی حضرت ظهور می کنند، زمین روشن می شود و در ورایتی دارد که زمین مثل بهشت می شود و مردم دیگر نیازی به نور ماه و خورشید ندارند. فرمود: «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها - قَالَ رَبُ‏ الْأَرْضِ‏ يُعْنَى إِمَامُ الْأَرْضِ، فَقُلْتُ: فَإِذَا خَرَجَ يَكُونُ مَا ذَا- قَالَ إِذاً يَسْتَغْنِي النَّاسُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ نُورِ الْقَمَرِ وَ يَجْتَزُونَ بِنُورِ الْإِمَامِ»(8) وقتی امام ظهور پیدا می کند، مردم از ماه و خورشید بی نیاز می شوند و اگر ظهور یعنی روشن شدن زمین به نور امام پس با ظهور حجاب ها و شب ظلمانی به پایان می رسد و مثل سلمان ها و مالک اشترها و انبیاء و اولیاء برمی گردند و می آیند که دوباره استفاده کنند و این ها همه از پرتوی حضرت زهرا سلام الله علیهاست.

عصر ظهور؛ مزد حضرت زهرا سلام الله علیها

در واقع عصر ظهور یکی از مزدهای حضرت زهرا سلام الله علیها در برابر مصائبی است که تحمل کرده است. در روایت است که خداوند وقتی می خواست امام حسین علیه السلام را به فاطمه زهرا سلام الله علیها عطا کند، جبرئیل بر پیامبر نازل شد که یارسول الله صلی الله علیه وآله خداوند چین فرزندی را می خواهد عطا کند که خیلی با عظمت است ولی مصیبت بسیار سنگینی هم دارد. شما به حضرت زهرا سلام الله علیها پیام دهید که راضی هست؟ حضرت زهرا سلام الله علیها درخواست هایی از خداوند داشتند تا جایی که خداوند وعده ای دادند و ایشان قبول کردند. وعده این بود که ما ائمه علیهم السلام به خصوص امام زمان علیه السلام را در نسل امام حسین علیه السلام قرار می دهیم و حضرت قبول کردند.

می دانید که مصیبت حضرت تمام شده نیست و تا قیامت هم تمام نمی شود و حضرت وارد محشر می شوند و غوغایی به پا می شود. الان هم در کامل الزیارات دارد که گاهی حضرت زهرا سلام الله علیها در مصیبت امام حسین علیه السلام طوری ناله می زنند که اگر جهنم را کنترل نکنند، ملائکه موکَل همه را می سوزانند.

حضرت زهرا سلام الله علیها حاضر شدند که تحمل کنند تا ظهور واقع شود. ظهور یعنی چه؟ ظهور یعنی ولایت نبی اکرم و امیرالمؤمنین علیهم السلام. شمس نبوت نبی اکرم صلی الله علیه وآله و امامت امیرالمؤمنین علیه السلام در ظهور واقع می شود و این مزد بلای حضرت زهرا سلام الله علیهاست.

ایشان با بلای خودشان عالم را به عصر ظهور رساندند؛ از این رو ظهور امام زمان علیه السلام مزد حضرت زهرا سلام الله علیهاست و نور امام زمان علیه السلام هم از ایشان تجلی می کند. این هم که امام صادق علیه السلام در روایت فرمودند: شب قدر حضرت زهرا سلام الله علیهاست ولی خداوند اسمش را فاطمه سلام الله علیها گذاشت چون مخلوقات از معرفتش بریده اند. شاید به همین معنا باشد که به دنبال این نباشیم که به کنه حضرت زهرا سلام الله علیها برسیم؛ چرا که نور ایشان از ائمه علیهم السلام ساطع می شود. ما باید سعی کنیم که یک شعاعی از آن نور و یک گردی از شب قدر بر سر ما هم بپاشد و شب قدر ما همین است و با ظهور حضرت بساط ظلمت برچیده می شود و مؤمنین در پرتوی نور حضرت زهرا سلام الله علیها این دوران ظلمت را به سلامت می گذرانند و در عصر ظهور و رجعت این حجاب و پرده با نور ایشان کنار می رود.

ایشان حلقه اتصال کائنات و همه موحدین عالم به حقیقت نبوت کلیه و ولایت کلیه هستند. نبوت و ولایت کلیه مخصوص نبی اکرم و امیرالمؤمنین علیهم السلام هستند. همه باید به آنجا برسند تا موحد شوند و آن کسی که همه عالم و حتی انبیاء و اولیاء را به حقیقت نبوت و ولایت و به حقیقت توحید هدایت می کند، نور وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیهاست. از این رو مشکات الهی هم به حضرت زهراسلام الله علیها تفسیر شده است «مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ»(نور/35). ایشان برای اینکه عالم روشن شود و ظلمات کنار رود به میدان آمد و سخت ترین امتحانات را هم خودشان و هم ائمه از نسل ایشان حاضر شدند که تحمل کنند. جریان دشمنان نبی اکرم صلی الله علیه وآله می خواستند اتصال مردم به نبی اکرم صلی الله علیه وآله و خدا قطع شود و حضرت زهرا سلام الله علیها این اتصال را برگرداند. این حجابی که این ها انداختند؛ حجابی است که هیچ کس نمی تواند از آن عبور کند و حضرت زهرا سلام الله علیها آن را کنار زد و الا همه در این حجاب مانده بودند و دیگر احدی مسلمان نمی ماند. حضرت فرمود مردم را به قهقراء برمی گرداندند و خدای متعال با شب قدر این مسیر را به مدار اولیه و سر جای خودش برگرداند.

امیرالمؤمنین علیه السلام مأمور بور که صبر کند و حضرت زهرا سلام الله علیها نیز مأمور به دفاع از ولایت و نبوت بودند و به آن ها خیلی سخت گذشت. امیرالمؤمنینی که وقتی به او خبر دادند که لشکر معاویه (نه لشکر خودش) خلخال از پای یک زن غیر مسلمان درآورده اند، فرمود: اگر جوانمردی این را بشنود و دق کند، من او را ملامت نمی کنم، خودشان در خانه بودند که حضرت زهرا سلام الله علیها بین در و دیوار قرار گرفت و روایت است وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها در کوچه کمربند امیرالمؤمنین علیه السلام را گرفت و فرمود نمی گذارم این گونه ایشان را به مسجد ببرید، ده ها نفر به حضرت حمله و ایشان را محاصره کردند. السلام علیک یا فاطمه الزهراء...

پی نوشت ها:

(1) بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏24، ص: 78

(2) تفسير القمي، ج‏2، ص: 425

(3) الكافي (ط – الإسلامية) ج1 ص 200.

(4) تفسير فرات الكوفي، ص: 581

(5) تفسير القمي، ج‏2، ص: 106

(6) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 195

(7) علل الشرائع، ج‏1، ص: 180

(8) تفسير القمي، ج‏2، ص: 253