نسخه آزمایشی
جمعه, 10 فروردين 1403 - Fri, 29 Mar 2024

حضرت فاطمه معصومه حامل حقیقت ولایت و نور نبی اکرم/ اسامی نبی اکرم در قرآن و جایگاه هدایت و راهبری ایشان

متن زیر سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ 1 آذر ماه 98 است که به مناسبت سالگرد ورود حضرت معصومه سلام علیها به قم در حرم مطهر ایراد فرمودند. ایشان در این جلسه بیان میدارند؛ خدای متعال به پیامبر خاتم تمام حقایق و انوار را عطا کرده و حتی همه انبیاء هم برای عهده داری رسالتشان از انوار ایشان استفاده می کنند تا مردم را به سوی ایشان و امیرالمؤمنین دعوت کنند. شخصیت هایی که حامل این حقایق هستند می توانند مردم را به سوی حق دعوت کنند و یکی از این شخصیت های عظیم الشأن وجود مقدس فاطمه معصومه سلام الله علیها است که واقعا در عصر خود عهده دار وظیفه مهمی بودند.

مقام والای پیامبر اسلام

«في  بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال *رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إيتاءِ الزَّكاة»(نور/۳۶-37) خدای متعال پیامبری فرستاد که جامع تمام خیرات است و آنچه که به همه انبیاء الهی عنایت کرد را یک جا به این پیامبر بزرگوارش عطا فرمود. این تعبیر در کافی شریف است که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند که «يَمُصُّونَ الثِّمَادَ وَ يَدَعُونَ  النَّهَرَ»(1) اشاره می کردند به عامه و آنهایی که از اهل بیت رو برگرداندند. فرمودند این مردم دنبال برکه های مانده آب می روند و با اشتها و ولع از آن می آشامدند ولی نهر عظیم را رها می کنند.

از حضرت سوال کردند مقصود از نهر عظیم چیست؟ فرمودند وجود مقدس رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم. بعد حضرت توضیح دادند که هرچه خدای متعال از معارف و حقایق به تمامی انبیاء و صد و بیست و چهار هزار پیامبر در طول تاریخ عنایت کرده، به نحو جامع و کامل به این پیامبر داده است.

بنابراین هر حقیقتی در محضر این وجود مقدس است و همه باید بیایند تا از او استفاده کنند ولی متأسفانه او را رها کردند و دنبال دیگران افتادند. بعد حضرت یک نکته ای فرمودند که نشان می دهد که ما اگر بخواهیم از این وجود مقدس استفاده کنیم راه کجاست. حضرت فرمودند هرچه خدای متعال به این وجود مقدس عطا کرده بود، حضرت یک جا این حقایق و معارف و اسرار الهی را به امیرالمؤمنین علیه السلام عنایت کردند. بنابراین تمام حقایق در محضر ائمه هدات معصومین و بعد هم در خدمت آن اصحاب کامل و شیعیان کاملشان است یعنی آن کسانی  که حامل ولایت اهل بیت علیهم السلام هستند.

در قرآن تعابیر مختلفی از وجود مقدس نبی اکرم دارد و حضرت را معرفی می کند. در سراسر قرآن خصوصیاتی برای حضرت بیان شده و حضرت با یک سری اسامی مورد خطاب قرار گرفتند. خود این اسم هایی که برای حضرت ذکر شده سراسر از اسرار هستند و معارف زیادی در آن است. در یک حدیثی که در مختصر بصائرالدرجات از ابراهیم بن هاشم تا از امام صادق علیه السلام نقل کرده، حضرت به یکی از اصحابشان فرمودند که از من سوال کردند که اسامی نبی اکرم در قرآن چندتاست؟ من گفتم دو یا سه تا. بعد می گوید حضرت به من فرمودند که حضرت ده اسم در قرآن دارند.

در این روایت آن ده اسم آمده و شاید بیش از این ها هم باشد و حضرت در اینجا ده اسم فرمودند که همین نام مبارک احمد و محمد صلی الله علیه و آله و سلم و یس و طه و مدثر و مزمل و نون والقلم و ما یسطرون است. حضرت این ده نام را ذکر کردند که برای حضرت است. یکی اش هم این آیه شریفه ای است که در سوره مبارکه طلاق است که خدای متعال می فرماید «فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْباب »(طلاق/۱۰) خیلی وقتها خدای متعال وقتی به تقوا هشدار می دهد یک مطلب بسیار مهمی را می خواهد ذکر کند که فهم او و التزام به او و عمل به او احتیاج به تقوای الهی و رعایت حدود دارد. یکی همینجاست و جاهای متعددی این را داریم. می فرماید «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقين »(توبه/۱۱۹) تقوای خدا را رعایت کنید.

این تقوا چیست؟ تقوا یعنی اینکه مواظب باشید همراه با معصوم در عالم راه بروید. اینجا مخاطب مؤمنین هستند و اولوالالباب اخص از مؤمنین است. در قرآن به هر مؤمنی اولوالالباب گفته نمی شود. یک درجه خاصی از ایمان است و آنهایی که اولوالالباب می شوند و صاحب لب هستند، همه مؤمنین نیستند. «فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْباب » خدای متعال به این دسته یک هشدار می دهد و پیداست که می خواهد یک تکلیف مهمی را بیان کند که برداشتن بار این تکلیف احتیاج به تقوای خاص دارد. تکلیف چیست؟ «قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرا» ما به سوی شما یک ذکری را نازل کردیم. آن ذکر چیست؟ «رَسُولا»(طلاق/۱۱) این وجود مقدس کلمه ذکر است. یکی از اسامی حضرت در قرآن ذکر است و این اسم ها هم اسم های بی حساب و کتاب نیست. هر حرف از این اسامی حضرت معنا دارد.

در روایات حرف های یس و طه و اینها را معنا کردند که هر کدام معنا و اسراری دارد. یکی از اسامی که حضرت در قرآن دارند طبق این روایت امام صادق ارواحنا فداه، نام ذکر است «فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرا» یکی از اسامی حضرت ذکر است. بعد می فرماید «يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّنات » این کلمه ذکر الهی به سوی شما آمده تا آیات مبینات الهی و حقایق را برای شما روشن می کند که اگر تحمل و توجه داشته باشید تمام حقایق را بر شما روشن می کند. آیات مبینات تحمل می خواهد و اگر انسان خودش را برای تحمل این آیات آماده نکند ممکن است بهره زیادی نبرد یا اگر مانع داشته باشد ممکن است قرآن را بعکس بفهمد.

خدای متعال در قرآن می فرماید پیامبر ما «وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآن »(إسراء/۴۵) وقتی شما کتاب خدا را می خوانید، لسان الله کتاب خدا را می خواند، «جَعَلْنا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُورا» بین شما و بین کسانی که ایمان به آخرت ندارند یک حجابی قرار می دهیم. البته این حجاب پوشیده است، اگر می دیدند که خوب بود، حجاب دیده نمی شود ولی حجاب دارند و نمی توانند این کلام را دریافت بکنند. در باب بعضی ها از این بالاتر، قرآن می فرماید با این کتاب خدا یک عده ای را اضلال می کند. یک عده ای هستند که از قرآن بهره می برند و این آیات مبینات در قلب آنها می نشیند و حقایق قرآن بر آنها آشکار می شود.

بعد کیفیت سیری که حضرت در عالم ما را می دهند به وسیله این قرآن و این آیات مبینات توضیح می دهد؛ قرآن می فرماید «يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور» به وسیله این تلاوت آیات، کاری که حضرت با این قرآن می کنند این است که مؤمنین را از وادی ظلمات به سمت نور هدایت می کنند و بیرون می برند. پس این یکی از شئون حضرت است. حضرت ذکر هستند «قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرا» وجود مقدس نبی اکرم که ذکر الهی است از عالم بالا بر ما نازل شده است.

بعضی از مفسرین بزرگوار وقتی انزال را ترجمه می کنند می گویند نازل شدن، می گویند ما یک سقوط و یک هبوط و یک انزال داریم. یک بار جسمی سقوط می کند و وقتی از بالا سقوط می کند دیگر بالا نیست و پایین می آید ولی وقتی خدای متعال چیزی را نازل می کند معنایش این نیست که او ساقط شده و این حقیقت یک مرتبه رفیع و بالایی دارد که آن مرتبه رفیع و بالا نمی تواند در عالم پایین بیاید. خدای متعال او را نازل می کند، یعنی متناسب با او و متعلق به او در این عالم پایین خلق می کند. مرتبه نازله آن حقیقت را را در عالم ما ایجاد می کند و می آفریند نه این که خود او سقوط می کند. قرآن اگر نازل شده «وَ إِنَّهُ في  أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكيم »(زخرف/۴) در یک مقام بالایی است و الان هم در آن مقام است. نه این که قرآن نازل شده یعنی دیگر در آن مقام نیست، در آن مقام است ولی تنزل پیدا می کند و به ما هم می رسد. یعنی مرتبه نازله اش در عالم ما خلق می شود.

تعبیر نورانی قرآن هم در باب وجود مقدس نبی اکرم این است «قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرا» حضرت فرمودند این ذکر در اینجا اسم نبی اکرم است و از این وجود مقدس به نام ذکر یاد شده است. این پیامبر و این ذکر را فرستادیم که بیاید همه عالم را محل ذکر خدا بکند. این ذکری است که از عالم بالا آمده و این حقیقت ذکر جایگاهش در عالم ما نیست و از محضر خدای متعال و از آن مقام رفیع آمده و در عوالم تنزل پیدا کرده است و در همه عوالم هم است. اینطور نیست که حضرت وقتی آمدند در عالم ما از عالم بالا کنده شدند یا عوالم وسط خالی شد، تمام عوالمی که بین ما و خدای متعال است این ذکر الهی و این وجود مقدس در همه این عوالم متناسب با آن عالم حضور دارند. در عالم ما که آمدند لباس بشر پوشیدند ولی این حقیقتی که لباس بشر پوشیده ذکر الهی است که از محضر الهی در عالم ما نازل شده است و تمام این عوالم را پر از ذکر کرده است.

بهره برداری انسان از معصوم به اندازه ظرفیت

عالم ما هم بناست با حضرت پر از ذکر بشود. اگر ما با حضرت گره خوردیم به هر مقداری که گره بخوریم وجود ما پر از ذکر می شود و به اندازه ای که نور حضرت در وجود ما بیاید عالم ما عالم ذکر می شود. اگر نور مقدس حضرت در قلب ما بیاید و بعد به جوارحمان منتشر بشود، تمام وجود ما و خوابمان هم ذکر می شود. بیداری مان هم ذکر و مسجدمان می شود. ذکر منزلمان می شود، ذکر محل کارمان می شود، ذکر تمام زندگی مان می شود. ذکر و توجه به حضرت حق تماما منوط به این است که این نور ذکر الهی بیاید و در وجود ما نازل شود.

لذا در بعضی روایات این آیه شریفه را اینطور معنا کرده، خدای متعال می فرماید «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب »(رعد/۲۸) این قلوبی که خدای متعال به ما داده قلبی نیست که با رسیدن به دنیا به آرامش برسد. اگر همه دنیا را هم به این قلب بدهی این قلب آرام نمی شود. خیلی بزرگتر از این است. اگر به کسی هفت اقلیم را بدهند واقعا به مرحله طمأنینه و اطمینان نمی رسد و این قلب اطمینان پیدا نمی کند. در یک روایتی این آیه شریفه را حضرت معنا کردند و فرمودند: «بِمُحَمَّدٍ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ وَ هُوَ ذِكْرُ اللَّهِ وَ حِجَابُه »(2) ذکرالله وجود مقدس نبی اکرم است.

شعاع وجودی حضرت و تمام مقامات وجودی حضرت مقامات ذکر است. اگر این نور به قلب انسان رسید قلب انسان به مقام ذکر می رسد و قلب آرام می شود. تا وقتی در قلب جایی برای حضرت باز نشود انسان به مقام اطمینان نمی رسد. پس یکی از شئونی که حضرت دارند این است که آمدند عالم را پر از ذکر کنند. هر اسمی از اسامی حضرت حامل یک اسرار و کلمه نور الهی است. حضرت کلمه ذکر و کلمه نور است و همه حقایق را خدای متعال به این پیامبر گرامی داده و به واسطه این پیامبر در عوالم تنزل پیدا می کند.

پس نکته اول اینکه در هیچ کجایی غیر از درِ خانه حضرت و بعد آن کسانی که حامل این ذکر هستند خبری نیست. لذا در ذیل همین آیه بعضی روایات است که حضرت فرمودند که ذکر حضرت هستند و اهل الذکر ما هستیم. بعد در قرآن می فرماید «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُون »(انبیاء/7) هرچه را نمی دانید از اهل ذکر بپرسید. ما نمی دانیم، ما جاهل هستیم و باید به یک حقایقی عالم بشویم. حقایقی است که علم به آنها ضروری است و آن ها معارف هستند. هرچه انسان از آنها کم داشته باشد از درجه کمال ساقط می شود. آن معارف را باید کسب کنیم.

خدای متعال فرمود ما یک ذکر و یک اهل الذکر داریم. اگر نمی دانید و می خواهید عالم بشوید جای دیگر نروید، در جای دیگر خبری نیست. اهل ذکر بشوید. اگر شما سائل شوید «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَر»(ضحی/۱۰) این معنایش همین است. خدای متعال به حضرت می فرماید پیامبر ما با سائل با قهر برخورد نکن و از خود دورش نکن. اگر ما سائل و اهل سوال شدیم و از جای خودش هم سوال کردیم و از اهل الذکر سوال کردیم پاسخ می گیریم. یک بار آدم پر از سوال و پر از احتیاج است ولی یک جایی می رود که خبری نیست. همانی که حضرت فرمودند، تشنه است ولی می رود سراغ ثماد و برکه های مانده که مکدر شده و از آنها می خواهد بیاشامد. یک موقعی می خواهد برود سراغ سرچشمه و می رود و از اهل ذکر سوال می کند. این سوال بی جواب نمی ماند.

البته به هر کسی به اندازه مقام و سوال و اقتضائش می دهند. دو نفر ممکن است یک مطلب را به حسب ظاهر از خدای متعال می خواهند ولی دو جور برایشان اجابت می شود. هردو اجابت می شود ولی متناسب با خواسته شان. خواسته یکی بیشتر از این نیست و خدای متعال می فهمد که ما چه داریم و چه می خواهیم ولو که در ظاهر هر دویمان یک چیز بگوییم. به هر کسی متناسب با خواسته اش می دهند. معصوم هم همینطوری است و لذا ائمه علیهم السلام این را مکرر فرمودند.

در روایات است که می گویند آمدیم محضر امام صادق و به حضرت عرض کردیم آقا این آیه «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» تکلیف ما را معین می کند، بر ما واجب است آنجایی که سوال داریم و نمی دانیم به شما رجوع کنیم؟ حضرت فرمودن بله بر شما واجب است که بیایید از ما بپرسید. به حضرت کرد آقا پس بر شما هم واجب است که جواب بدهید؟ حضرت فرمودند این آیه تکلیف شما را روشن می کند. تکلیف ما را خدای متعال در یک آیه دیگری روشن کرده «هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِساب »(ص/۳۹) آن وقت در بعضی روایات حرف عجیبی دارد، فرمود دین خدا در اختیار نبی اکرم و ائمه علیهم السلام است و به هر کسی به اندازه ای که مصلحت و شایسته است عطا می کنند. لذا در روایات است گاهی حتی سه نفر در یک مجلس یک سوال را از امام علیه السلام کردند و حضرت سه جور بهشان جواب دادند. چون مقامات انسان یکسان نیست.

علی ای حال هرچه که است همینجاست و در جای دیگر خبری نیست و ما بقی ثماد است. چون در روایات دارد اگر در جای دیگری هم معرفتی است از ما گرفتند ولی اشکالش این است که در ظرف وجودی آنها که می ریزد آلوده می شود و طهارت خودش را از دست می دهد.

لذا امیرالمؤمنین علیه السلام در یک حدیثی فرمودند «فَلَا سَوَاءٌ مَنِ اعْتَصَمَ النَّاسُ بِهِ وَ لَا سَوَاء»(3) آنهایی که دیگران سراغشان می روند و دست به دامن آنها می زنند و از آنها تقاضا می کنند، با آن کسی که شما به سراغش می روید یکسان نیستند «حَيْثُ ذَهَبَ النَّاسُ إِلَى عُيُونٍ كَدِرَة» چون دیگران که به ما اهل بیت پشت کردند و رفتند به سوی یک چشمه هایی که مکدر است «يُفْرَغُ بَعْضُهَا فِي بَعْض » و نمی جوشد. از این ظرف در آن ظرف می ریزد و جوششی ندارد و اضافه نمی شود ولی «وَ ذَهَبَ مَنْ ذَهَبَ إِلَيْنَا» کسی که رو به ما می آورد به سوی یک چشمه های زلال رو آورده «إِلَى عُيُونٍ صَافِيَةٍ تَجْرِي بِأَمْرِ رَبِّهَا لَا نَفَادَ لَهَا وَ لَا انْقِطَاع » که اولا جاری است و می جوشد و ثانیا به اذن پروردگار است. ما از پیش خودمان حرفی نمی زنیم.

این چشمه های حکمتی که از قلب امام می جوشد و به دیگران می رسد، این چشمه های حکمت به اذن پرورگار جاری است. لذا امام معصوم حتی یک کلمه به احدی بدون اذن خدا نمی گوید. این طور نیست که اگر سلمان بشوی دیگر فارغ التحصیل می شوی. در محضر امام فارغ التحصیلی وجود ندارد. این که بعضی خیال کردند از ائمه مقامات توحیدی را گرفتند و دیگر به مقصد رسیدند و همه چیز تمام شده، این ناشی از کوچک کردن ائمه علیهم السلام است. امیرالمؤمنین فرمود چشمه های علمی که از ساحت وجود ما می جوشد و نازل می شود پایان ندارد. اینطور نیست که یک کسی شاگردیش نسبت به امیرالمؤمنین تمام بشود ولو سلمان یا جناب عیسای مسیح باشد.

 پس تمام حقایق در محضر وجود مقدس نبی اکرم است و از آنجا در عالم منتشر می شود. همه خیر و خوبی ها در محضر حضرت است و در خانه های اهل بیت می آید و بعد از آنجا نازل می شود. هرکسی به اندازه تحملش حامل این حقیقت می شود. این تحمل می خواهد و اگر تحمل کند حقایق را به او می دهند. این تحمل هم با امتحانات سخت فراهم می شود. این که در روایات فرمود ولایت و علم ما صعب و مستصعب است و دشواری هایی دارد، کسی  بار این حقیقت را برنمیدارد الا ملک مقرب یا نبی مرسل یا بندگانی که خدای متعال آنها را امتحان می کند و قلبشان را ریاضت می دهد و با ریاضت قلب یک تحملی پیدا می شود. وقتی قلب وسعت پیدا کرد و تحمل کرد حامل یک حقیقت می شود.

اگر انسان همینطور در عالم سر و صدا کند احدی هدایت نمی شود. این که کسی خیال کند با سر و صدا کردن در عالم راه مردم روشن می شود اصلا اینطوری نیست. یک کسی باید حامل یک حقیقتی باشد. این که خدای متعال مکرر در قرآن می فرماید ای پیامبر تو رسول ما هستی و کفار می گویند شما رسول نیستید، نکته اش همین است. اینطور نیست هر کسی بتواند بار مردم را بردارد و به مقصد برساند. حقایق به حضرت داده شده و آن هم به خاطر این است که حضرت حامل تحمل کردند.

این چهارده تا صلواتی که از امام حسن عسگری علیه السلام نقل شده، در اول صلوات وجود مقدس نبی اکرم این است که «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا حَمَلَ  وَحْيَك » ایشان حامل وحی است و تحمل کرده و این بار را برداشته است «وَ بَلَّغَ رِسَالاتِك » اول حقیقت وحی را حمل کرده و بعد هم این بار را به سر منزل رسانده و زمین گذاشته است. اینطور نیست که هر کسی بتواند دست مردم را بگیرد و به سمت خدا ببرد. باید حقیقتی به او عطا شده باشد.

در حدیث عقل و جهل که امام صادق علیه السلام بیان فرمودند، آنجا حضرت همین را می فرمایند که تمام کمالات به نبی اکرم داده شده و دیگران به اندازه ای که تحمل می کنند و امتحان پس می دهند این حقایق را بهشان از ناحیه وجود مقدس نبی اکرم جاری می شود و از این شهر حکمت دری به روی آنها باز می شود و از این سرچشمه های حکمت یک جوششی هم در قلب آنها پیدا می شود و از این کلمه نور یک شعاعی هم در قلب و وجود آنها جاری می شود و چشم و گوش و قلب و زبانشان نورانی می شود. هرچه که است در آنجاست.

ویژگی سابقون

آنهایی که حمل می کنند شاید همان سابقون هستند. قرآن مردم را سه دسته می کند «السابقون» و « اصحاب المیمنه» و «اصحاب المشئمه» سابقون همینهایی هستند که سبقت می گیرند و تحمل می کنند. وقتی تحمل می کنند حامل یک حقیقتی می شوند و می توانند این حقیقت و این باری را که برداشتند بیایند و به دیگران برسانند. لذا در روایات دارد «فَالسَّابِقُونَ هُمْ رُسُلُ اللَّه»(4)  سابقون انبیاء هستند که یک شعاعی از حقیقت روح القدس از وجود مقدس نبی اکرم در قلب آنهاست.

اگر انبیاء یک امتی را هدایت می کردند به اندازه مأموریتشان و به اندازه وسعت نبوتشان بوده. بعضی اولوالعزم هستند و بعضی کمتر هستند. اگر انبیاء و رسل هدایت می کردند برای این بوده که این حقیقت را تحمل کرده بودند و حامل یک حقیقتی بودند. بعد آنهایی که تحمل می کنند گویا خودشان راه را برای دیگران باز می کنند. سابقون سبیل درست می کنند و راهی به سوی معصوم باز می کنند و دست دیگران را می گیرند و می آورند و دستشان را به سرچشمه وجود مقدس نبی اکرم می رسانند.

لذا وجود مقدس نبی اکرم کلمه نور الهی و کلمه ذکر است و تمام حقیقت ذکر در وجود مقدس ایشان است و پشت کردن به ایشان موجب می شود آدم وارد عالم غفلت و عالم شرک شود و از توحید فاصله می گیرد. این حقیقت ذکر و این حقیقت نور در یک خانه هایی آمده. از حضرت سوال کردند یا رسول الله این بیوت کجاست که نور الهی در آن آمده و اگر ما در آن بیوت رفتیم اهل ذکر می شویم؟ «في  بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ» بیرون از او محیط ذکر نیست و محیط رفعت آنجاست و اگر کسی وارد این خانه ها شد به طرف حضرت حق قدم برمیدارد و الا تنزل پیدا می کند و سقوط می کند. این خانه ها کجاست؟ حضرت فرمودند این خانه های انبیاست و انبیاء حامل این حقیقت و ولایت نبی اکرم هستند. این در روایات فراوان آمده که مؤمنین کامل اینطوری هستند و اینها سابقون هستند و به طرف نبی اکرم سبقت گرفتند و چون سابقون شدند راه را برای دیگران باز می کنند. هر خیری که است همینجاست.

لذا در روایات فرمودند در غیبت ما اگر می خواهید به نور امام برسید و این چراغ در دلتان روشن بشود و نورانی بشوید و راهی به امام پیدا کنید، به سراغ مؤمن بروید. در بعضی روایات دارد همینطور که در شب نور خورشید را از ماه می گیرید و ماه نوری از خودش ندارد، در غیبت ما نور ما را از مؤمن بگیرید. این وجودهای نورانی وجودهایی هستند که در روایات گاهی از آنها تعبیر شده که نور نبی اکرم و نور هدایت الهی در قلب آنها آمده و خودشان چراغدان شدند و تمام زندگی شان در فضای نور است. ذیل همین آیه نور در روایات دارد که یکی از چراغدان های نور الهی قلب مؤمن است و اصل این چراغ در قلب نبی اکرم است. فرمود مشکات قلب حضرت است و چراغ نور قرآن است. این نور ائمه است ولی فروغش در قلب مؤمن می آید و مؤمن نورانی می شود.

وقتی نور امام و نور نبی اکرم و نور قرآن در قلب مؤمن آمد، فرمود این مؤمن دیگر همه زندگیش در نور است. وارد یک کاری می شود نورانی است و پا بیرون می گذارد نورانی است و مسیر حرکتش نورانی است و علم و کلامش نورانی است. لذا به ما گفتند به اینها رجوع کنید که اینها خودشان حامل هستند. البته ظرفیتی هم دارند. بعضی از شخصیت ها اصلا از قبل از این عالم حامل این حقیقت شدند و از روزی که پا در این عالم می گذارند مأموریت دارند نه این که بعدها یک باری روی دوششان می آید.

در باب حضرت عیسای مسیح وقتی یهود حضرت مریم سلام الله علیها را سرزنش کردند «وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا»(مریم/۲۸) این چه کاری است که تو کردی و از کجا فرزند آوردی؟ خدای متعال به او فرموده بود با آنها حرف نزن و اشاره کرد به این فرزند. وقتی به حضرت عیسی اشاره کرد گفتند «كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا»(مریم/۲۹) به اصطلاح ما را مسخره کردی؟ با یک کودک در گهواره چطور ما حرف بزنیم؟ «قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَني  نَبِيًّا * وَ جَعَلَني  مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصاني  بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا»(مریم/۳۰-31) حضرت فرمود من بنده خدا هستم و مقام نبوت دارم. یعنی از وقتی در این دنیا می آید با یک مأموریتی می آید و یک بار بزرگی برمیدارد و یک چراغ هدایت می شود و قومی را به نبی اکرم و امیرالمؤمنین می رساند.

شخصیت باعظمت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

انبیاء اینطور بودند. یکی از این شخصیت های بزرگ و استثنایی که بی تردید جزو شیعیان کامل اهل بیت است و حامل نور چهارده معصوم است و همه حقایقی که در محضر معصومین بوده به اندازه ظرف وجودی این وجود مقدس درشان تنزل پیدا کرده و جزو سابقون هستند، وجود مقدس فاطمه معصومه سلام الله علیهاست. ایشان حامل یک حقیقتی است و با یک مأموریتی آمده و نه اینکه خیال کنیم حضرت آمدند و بزرگان هم آمدند و جمع شدند، نه اصلا همه بزرگان گرد این شمع جمع شدند و همه پروانه این شمع هستند. این حقیقت است که دارد این وجود مقدس کار می کند. ایشان یک باری را برداشتند و لذا این بار را دارند به عالم می رسانند. همینطوری که کسی در عاشورا نمی تواند آن مأموریت بزرگ را به انجام برساند و نمی تواند چراغ راه مؤمنین در طول تاریخ بشود.

در طول این همه سال وجود مقدس فاطمه معصومه سلام الله علیها یک شخصیتی است که حامل این حقیقت است و این حقیقت را برداشته و با یک مأموریتی آمدند تا این حقیقت را برسانند. در یک روایت خیلی عجیبی امام صادق علیه السلام فرمود «تُقْبَضُ فِيهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي » بعد فرمود «وَ تُدْخَلُ  بِشَفَاعَتِهَا شِيعَتِي الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِم »  این را باید بزرگان معنا کنند، تمام شیعیان ما به شفاعت ایشان وارد بهشت می شوند. یعنی شیعیان در یک جایی از برکات وجودی ایشان برخوردار می شوند. این وجود مقدس حامل یک حقیقتی است و اینهایی که حامل یک حقیقت هستند بعضی نبی هستند ولی رسول نیستند و مأموریت ندارد که بیایند و دست دیگران را بگیرند. ولی یک کسی نبی می شود و رسول هم می شود و به او رسالت می دهند و باید بیاید و این بار را به مقصد برساند.

این وجود مقدس از آن کسانی است که حامل حقیقت ولایت و نور نبی اکرم و اهل بیت علیهم السلام است. چند امام زاده زیارت نامه معصور از امام معصوم دارند، یکی از آن ها وجود مقدس ایشان است و از امام رضا علیه السلام نقل شده است که آدم اینجا چهارده معصوم را زیارت می کند. این معنایش این است که انوار این معصومین در این حرم است. منتها از مشکات وجودی حضرت معصومه و از چراغدان حضرت ظهور و طلوع پیدا می کند. دامنه پرتو افشانی ایشان و نور حضرت انقدر وسیع است که این روایت می خواهد میدان نور حضرت و شعاع نور حضرت را توضیح بدهد. همه شیعیان ما با شفاعت ایشان راه به درجات بهشت پیدا می کنند. جنت که محیط توحید و محیط ولایت نبی اکرم و امیرالمؤمنین صلوات الله علیهما و آلهماست، مقاماتش به واسطه پرتو حضرت قابل دست یافتن است.

این برکتی که از راه دور آمدند و اینجا نزول کردند و بعد هم معصومین به ما گفتند که اگر رفتید با معرفت ایشان را زیارت کردید، بهشت بر شما واجب می شود. نمی شود بگویی این نعمت ها چقدر قیمت دارد که خدای متعال به ما داده است. این نعمت هایی که این قدر ارزشمند و قیمتی هستند را خدای متعال به ما داده «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي  لَشَديد»(ابراهیم/۷)  اتفاقا این آیه سوره مبارکه حضرت ابراهیم سلام الله علیه راجع به نعمت ولایت است. اینجا سرچشمه جوشان حقیقت ولایت است. کفران این نعمت بزرگی که خدای متعال در اختیار ما قرار داده و قدرناشناسی و ناسپاسی این نعمت موجب می شود خدایی نکرده ما دچار گرفتاری بشویم. باید قدر این نعمت با عظمت را بدانیم که نمی شود این را با هیچ نعمتی مقایسه کرد.

لذا ائمه علیهم السلام گاهی می فرمایند نعمت فقط ولایت ماست و مابقی اگر در مقابل این در وادی ولایت آمدند نعمت می شوند و الا نعمت نیست. جوانی، زیبایی، جمال و استعداد اگر در خانه آمد امیرالمؤمنین و آنجا بار انداخت نعمت می شود والا می شود عذاب. اگر همه امکانات مان را بردیم درب خانه امیرالمومنین «لَأَزيدَنَّكُمْ» ولی اگر مسیرمان را جدا کردیم تمام این امکاناتی که خدای متعال به ما داده عامل رنج ما می شود «وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي  لَشَديد».

پی نوشت ها:

(۱) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 222

(2) تفسير العياشي، ج 2، ص: 211

(3) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 184

(4) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 271