نسخه آزمایشی
پنج شنبه, 30 فروردين 1403 - Thu, 18 Apr 2024

شب عید قربان در حرم مطهر رضوی/ ایام نزول آیات الهی بستر عید برای مومنین – عید غدیر روز نزول مائده ولایت در عالم

متن زیر سخنرانی استاد میرباقری است که به تاریخ 9 مردادماه سال 99 در شب عید قربان در حرم مطهر رضوی ایراد شده است. ایشان در این بحث فرمودند امشب که در شرف عید بزرگ قربان و اعیاد بزرگی مانند غدیر هستیم، باید به مبنای بحث عید و شادی مومن نگاه کنیم. شادی مومن در دستگاه و منطق انبیاء مبتنی بر اتفاقات دنیایی نیست بلکه با ظهور و نزول آیات الهی است که سبب شهود و یقین برای انسان و امت می شود. در عید غدیر که اصل نزول مائده و نعمت ولایت است بزرگ ترین عید برای ما رقم خورده است و مناسک این عید هم متناسب با همین اتفاق بزرگ است...

ایام شادی و مناسک در دستگاه حق و باطل

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و اللعن علی اعدائهم اجمعین. امروز در آغاز دهه ولایت و عید قربان و بعد هم عید غدیر است. می دانید این ایام پر از مناسبت هایی است که مربوط به وجود مقدس امیرالمومنین علیه السلام هست –مانند نزول سوره هل اتی و مباهله- که مهمترینش غدیر هست. لذا امشب که شب عید قربان است، آغاز این اعیاد بزرگ اسلامی است؛ من چند جمله ای در باب مفهوم عید صحبت می کنم که ما از نظر معارف اهل بیت علیهم السلام به چه روزی عید می گوییم و چرا باید عید بگیریم.

یکی از نکات قابل توجه این است که هم شیطان و دشمنان انبیاء الهی سعی می کنند برای پیروان خودشان یک شادی هایی فراهم کنند؛ یک روزها و یک مواقف و اوقاتی از نظر آنها عید هست و سعی می کنند در پیروان خودشان یک نشاط و شادی و انبساط خاطری ایجاد کنند و برای شادی هایشان یک مناسکی هم درست می کنند. در مقابل انبیاء  الهی هم این کار را می کنند؛ یعنی یکی از اموری که هم انبیاء الهی و هم اولیاء طاغوت راهبری می کنند شادی ها و نشاط ها و خوشی های پیروان خودشان هست. اینکه چرا خوشحال باشند و چگونه اظهار خوشحالی بکنند.

الان ببینید در دنیای امروز این امپراتوری بزرگ غرب سعی کرده یک شادی هایی برای ملت ها درست بکند و بعد یک مناسکی برای شادی هایشان ایجاد کند. مثلا برای اظهار شادی، کارناوال راه بیاندازند؛ کنسرت هایی تشکیل بدهند و... اینها مناسکی است که دستگاه مدرن برای هدایت شادی های انسان ایجاد کرده است.

مثلا از اموری که در فرهنگ ما نبوده است و از غرب دارد وارد می شود -نمی خواهم بگویم چیز بدی هم هست- مسئله جشن تولد است که طفل بدنیا می آید تا آخر عمر برایش تولد می گیرند. حالا واقعا چه اتفاق مهمی افتاده که بنده به دنیا آمدم که حالا بعد از شصت سال هفتاد سال از عمر آدم یک جشنی هم بگیرد؟! یعنی ما وقتی خوشحالیم که مثلا بنده به دنیا آمدم! آدابش هم این است دور هم جمع شویم؛ یک کیکی بگیریم؛ شمعی فوت کنیم و بخوریم. همین! این علت شادی با این مناسک یک همخوانی هم دارد.

می گفت یک کسی یک دروغ بزرگی گفت که در روستای ما یک دیگی ساختند به اندازه دریای مازندران؛ دیگری هم گفت در روستای ما یک چغندری پیدا شده به اندازه قله دماوند. گفت عجب آدم دروغگویی هستی. گفت آن دیگ و این چغندر با هم جورند. یعنی وقتی شادی برای این باشد که یک کسی به دنیا آمده که معلوم نیست چقدر در عالم قیمت دارد، نحوه خوشیش هم باید همین باشد که بادکنک بترکانند و...

در مورد جشن های دیگر ملی و کشوری این غربی ها هم مسئله همین است. این ریشه های بی محتوای همین مناسک را هم لازم دارد که کارناوال خیابانی راه بیافتد و کنسرت های بزرگ به پا شود و آواز خوانی و... یک علت این که گاهی بعضی بزرگان مخالفت می کنند با مثل این کنسرت ها، صرفا بحث محتواش نیست گرچه محتوایش هم جای تأمل است؛ نکته همین است که چرا باید مناسک شادی جامعه مومنین را کفار معین کنند؟! ما چرا تبعیت باید بکنیم؟!

مبنای عید در دستگاه الهی و انبیاء

در دستگاه انبیاء الهی برای ما یک اعیادی درست کردند و مناسکش هم خودشان بیان کردند؛ مثلاً فرمودند قربان عید است؛ عید فطر عید است؛ شما یک ماه روزه گرفتید مهمان خدا بودید؛ پاک شدید؛ تطهیر شدید؛ شب قدر را پشت سر گذاشتید؛ خدای متعال شما را از جهنم و از تعلقات تان آزاد کرده حالا به شما اجازه داده عید بگیرید. مناسک عیدش چیست؟ مناسک عیدش هم این است که با امام زمان در عصر حضور و الا با کسی که نیابت دارد بروید در بیابان با آداب خاص نماز عید بخوانید؛ زکات فطره بدهید و... مناسکش هم اینهاست. آن نشاط این مناسک را دارد.

یا فرض کنید شما یک دهه ذی حجه را که ایام خاصی است و ویژگی دارد برای بندگی و خدای متعال با سلامت و عافیت پشت سر گذاشتید؛ عرفه را پشت سر گذاشتید و به معرفت و یا اعتراف به معاصی رسیده اید و حالا فردا را عید بگیرید. مناسکش هم این است اگر مثلا در منا هستید قربانی کنید؛ حلق کنید؛ رمی جمره کنید؛ به حاجی می گویند حالا امروز عید بگیر چراکه تو موفق شدی که مُحرِم شوی و رو به خدا آوردی و همه تعلقاتت را پشت سر گذاشتی و لباس دنیا را در آوردی و لباس تقرب به خدا به تنت کردی؛ آمدی در وادی عرفات و بعد مشعر و بعد به سرزمین منا که زمین آرزوی های توحیدی و بندگی است؛ وارد شده ای. در اینجا هم اعمالی برای او قرار داده شده است.

مهمتر از همه اینها عید غدیر هست که خدای متعال بر ما منت گذاشته و وجود مقدس امیرالمومنین را که پای او بر عرش هست را به این عالم نازل کرده و او را امام ما فرشی ها قرار داده است؛ بناست دست ما را بگیرد و هدایتمان کند. از نظر قرآن عید آن روز و آن لحظه ایست که یک مائده آسمانی؛ یک حقیقت آسمانی؛ یک رزق آسمانی از عالم غیب، برای ما نازل می شود. آنجا ما باید عید بگیریم.

در این آیات پایانی سوره مائده قرآن فرموده: «قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَكُونُ لَنا عيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آيَةً مِنْكَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقين‏»(مائده/114) این آیات داستان حضرت عیسی و حواریون است که آنها تقاضا کردند ایشان از خدا بخواهد یک رزقی از آسمان برای ما نازل کند و ما هم درهای غیب به رویمان باز بشود. حقایق غیبی را به دیده ببینیم و نه فقط بشنویم. حضرت فرمود که تقوا پیشه کنید؛ این خواسته ها چی است. جواب دادند ما هیچ توقعی نداریم و فقط می خواهیم ایمان مان اضافه بشود و آیات الهی را ببینیم.

خیلی وقتها اینطور است که آدم اگر درهای غیب به رویش باز بشود و مثلا نزول ملائکه را در حرم امام رضا علیه السلام ببیند، دیگر شک نمی کند. اگر ببیند روز عرفه چه حقایقی دارد از عالم بالا نازل می شود تردید نمی کند. انسان باید در این راه قدم بردارد تا جایی که پرده ها کنار برود تا حقایق غیبی برای آدم اشکار بشود و به یقین برسد. انسان اگر پرده ها کنار رفت و ملکوت عالم را دید، یقین برایش حاصل می شود و الا با حرف و حدیث و اینها یقین حاصل نمی شود. خدای متعال در قرآن می فرماید: «وَ كَذلِكَ نُري إِبْراهيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنين‏»(انعام/75) یعنی ما ملکوت آسمان ها و زمین را به ابراهیم خلیل ارائه کردیم که یکی از ثمرات این مسئله یقین خاص ایشان بود.

این حواریون چنین درخواستی داشتند. عرض کردند ما میخواهیم یقین پیدا کنیم می خواهیم از عالم غیب یک آیه ای نازل بشود؛ طعام و مائده بهشتی که ما بفهمیم اینها حقیقت دارد؛ بفهمیم که اینها حرف و حدیث و گفتگو نیست. در اینجا حضرت عیسی(ع) هم دعا کردند که ای پروردگار ما، یک مائده الهی از سماوات و از عالم بالا بر ما نازل کن که عید اول و آخر ما باشد و آیه بزرگی برای ما شود. «تكُونُ لَنا عيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آيَةً مِنْكَ» روزی شود که امت من این روز را عید بگیرند. یعنی نعمت بزرگ و آَشکاری که همه امت من تا آخر این روز را عید بگیرند.

خدای متعال هم دعا را مستجاب کرد فرمود من این مائده اسمانی را نازل می کنم؛ ولی بعد از این که علامت غیبی و آیات غیبی نازل شد اگر کسی از شما کفران بکند، عذاب سنگینی در انتظار او خواهد بود. تا وقتی آیات نازل نشده کوتاهی ها را خدا می بخشد اما اگر آیه نازل شد خدای متعال ممکن است به کمترین تخلف دیگر عقوبت را نازل بکند.

پس عید یعنی آن روزی که یک مائده آسمانی و یک حقیقتی از عالم غیب نازل می شود؛ یک نشانه ای از طرف خدا می آید و بابی به سوی توحید به روی ما باز می شود.  چنین روزی را ما حق داریم عید بگیریم و الا مومن که با آمد و شد دنیا نه خوشحال می شود نه غصه می خورد، عیدش مبتنی بر رفت و امد دنیا نیست.

امیرالمومنین ارواحنا فداه در آن بیان نورانی فرمودند: مردم سه دسته هستند زاهد و صابر و راغب، راغب آن کسی است که رغبت در دنیا دارد و حلال و حرامش هم برایش فرق نمی کند. صابر آن کسی است که دلش دنبال دنیا هست اما چون می داند در حرام دنیا عقوبت و دوری از خداست، کف نفس می کند و عفت به خرج می دهد و قلب خودش را کنترل می کند. اما زاهد بالاتر از صابر است. او کسی است که «فَقَدْ خَرَجَتِ الْأَحْزَانُ‏ وَ الْأَفْرَاحُ مِنْ قَلْبِهِ فَلَا يَفْرَحُ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الدُّنْيَا وَ لَا يَأْسَى‏ عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنْهَا فَاتَهُ فَهُوَ مُسْتَرِيح‏» یعنی غصه ها و شادی های دنیا از دلش بیرون رفته است؛ آنقدر این قلب بزرگ شده که اگر همه دنیا را بهش بدهی خوشحال نمی شود و دنیا را ازش بگیری غصه نمی خورد. «فهو مستریح» این راحت از دنیاست. خب این آدم که دیگر با پول پیدا کردن که جشن نمی گیرد.

چنین فردی چه اتفاقی باید بیافتد که شادی پیدا کند؛ آن هم به حدی خوشحال بشود که عید بگیرد؟ باید یک مائده آسمانی نازل بشود؛ باید یک رزقی از عالم بالا نازل بشود. این که ما فطر را عید می گیریم به خاطر این که درهای آسمان در فطر به روی ما باز می شود و بعد از یک ماه روزه خدای متعال می خواهد به ما عیدی بدهد بعد از یک دهه ذی حجه بعد از اعمالی که حاجی ها انجام می دهند حالا می خواهند از خدای متعال عیدی دریافت کنند. اینکه شما در ایندو روز بزرگ قربان و فطر این دعای «الذی جعلته للمسلمین عیدا» را در قنوت می خوانید در این مقیاس باید تحلیل شود.

نعمت و رزق ولایت در غدیر، مهمترین عید مومنین

اما بنظر می رسد اینکه این بحث در سوره مائده که بحث ولایت امیرالمومنین مطرح شده است آمده است به همین جهت باشد، زیرا در این سوره است که بحث از مهمترین مائده آسمانی که از عالم بالا نازل شده و رزق ولایت امیرالمومنین مطرح شده است. هیچ رزقی بالاتر از این نیست؛ لذا در بیان قرآن، نعیم و نعمت، به ولایت امام تفسیر شده است.

از وجود مقدس ثامن الحجج این روایت نقل شده که حضرت در یک مجلسی که عامه هم بودند با صدای بلند فرمودند خدای متعال در دنیا، نعیم و نعمتی قرار نداده است. یکی از علمای عامه صدایش را بلند کرد گفت آقا این حرف خلاف قرآن است که فرموده «و لستئلن یومئذ عن النعیم» در قیامت از نعیمی که به شما دادیم سوال می کنیم. پس در دنیا نعیم هست. حضرت فرمودند بله ولی نه این چیزی که شما خیال می کنید. بزرگان شما می گویند نعیم یعنی آب لذیذ و گوارا، غذای لذیذ و خواب گوارا. خدای متعال روز قیامت از اینها سوال می کند؛ ولی در محضر جدم امام صادق(ع) یک کسی این حرف را زد و حضرت ناراحت شدند و فرمودند: شما چرا کاری که خودتان با مهمان تان نمی کنید و زشت می دانید، به خدا نسبت می دهید؟! این کار را با مهمان می کنید که بعد از مهمانی به او صورت حساب دهید؟ که این رخت خواب خوبی که خوابیدی این غذایی که خوردی حساب کن؟ آن وقت خیال می کنید خدای متعال از این چیزها از شما سوال میکند؟ گفت آقا پس نعیم چیست؟ فرمود نعیم ولایت ماست. این را خدا فرستاده که همان رزق و مائده آسمانی است. لذا ائمه ولایتشان بالاترین آیه از آیات خداست.

در جامعه کبیره فرموده امام آیه مخزونه است. امام آن آیه ای است که در خزانه غیب خداست. اگر کسی به آن آیه رسید تمام پرده های غیب از جلوی چشمش برداشته می شود. کسی در عالم نور، امام را مشاهده کند تمام حجب غیب ازش برداشته می شود. این نعمت را خدا نازل کرده است.

البته یک نکته ای عرض کنم. در روایات دیگری هست که خدای متعال از ریز و درشت سوال می کند و حتی از زمین زیر پایتان؛ از چهارپایی که در اختیارتان هست، سوال می کند که با آن چه کار کردید. ولی این سوالها به یک سوال برمیگردد. اگر کسی دنبال امام حرکت کرد وقتی به او می گویند در دنیا چه کار کردی، می گوید من دنبال امام صادق حرکت کردم. این فرد جواب همه سوالها را داده؛ ولی اگر دنبال امام راه نرفته باشد، از ریز و درشت از او سوال می شود. واقعا کسی که با امیرالمومنین در دنیا حرکت کرده است با همین نکته از همه مواقف قیامت جواب می دهد و عبور می کند.

در روایت است که بانوی محترمه آمد محضر امام صادق گفت پزشک برای من شراب تجویز کرده بخورم؟ ولی آقا من دینم را گردن شما گذاشتم و روز قیامت می گویم امام صادق فرمود. الان هم اگر شما یک انار را نصف کنید و نصفش را بفرمایید بخور و نصفش را بیانداز، من اطاعت می کنم و سوال هم نمی کنم چون به شما اعتماد دارم. حضرت فرمود دنیتان را از این آدم یاد بگیرید؛ اینطوری دین دار باشید؛ این فرد روز قیامت هر سوالی بشود می گوید من بدنبال امام بودم. دیگر سوال دیگری نمی ماند.

بزرگی عید غدیر و مناسک آن

لذا رمز بزرگی عید غدیر همین است. این چنین نعمتی نازل شده است. وقتی این نعمت از عالم بالا نازل شد و پرده ها را نبی اکرم کنار زد، اگر آن شیطنت ها نمی شد، همه عالم به نور حضرت منور می شد. آن اتفاقی که در عصر ظهور می افتد قرار بود اتفاق بیافتد. قرار بود همه زندگی انسان با امام باشد. همه به حیات طیبه برسند و حیات قلوب پیدا شود. «اعلموا ان الله یحی الارض بعد موتها» لکن شیاطین نگذاشتند و به تأخیر افتاد تا ظهور.

این نعمتی که خدا از عالم بالا نازل کرده، سبب شده است که غدیر برای ما عید شود. لذا امام صادق فرمودند که شما خیال می کنید که خدای متعال عیدی بزرگتر از عید غدیر قرار داده است؟ سه بار فرمودند «لا و الله» اصلا اینطوری نیست. بزرگتر از غدیر ما عیدی نداریم. آن وقت مناسک این عید هم پایکوبی و دست افشانی و اینها نیست. اینها مناسک شادی های کودکانه دنیایی است. مومنی که چشمش به دست خداست و منتظر است از عالم بالا یک گشایشی برایش بشود، وقتی خدای متعال درها را به رویش باز می کند، و یک بابی از امیرالمومنین به رویش باز می شود، نیاز به مناسک دیگری دارد. روزه می گیرد؛ انفاق و اطعام می کند؛ در محبت امیرالمومنین اخوت ایمانی برقرار می کند؛

مهمترین دستور این عیدهای چهارگانه هم خواندن دعای ندبه است که باید رو به امام زمان بیاوریم و با امام مأنوس بشویم. مناسک عید رو به امام آوردن و به امام نزدیک شدن است. و در همه این ایام یکی از دستورات مهم زیارت سیدالشهداست. همین امشب که شب عید قربان هست در روایت مصباح شیخ طوسی است که حضرت فرمود سه شب است که اگر امام حسین را زیارت کنید خدای متعال گناهان گذشته و آینده تان را می آمرزد، نه فقط گناهان گذشته بلکه آینده را هم می آمرزود.

گناهان گذشته یعنی پاکتان می کنند مثل روزی که آدم از مادر متولد شده است. در بعضی روایات هست وقتی می روی زیارت امام حسین اعمالت که تمام شد از طرف وجود مقدس رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ملکی می آید پیغام می آورد که حضرت به شما سلام رساندند به شما یک بشارت دادند گفتند گذشته تان را پاک کردیم مثل روزی که از مادر به دنیا امدید. این خیلی مهم است. در مقابل روایاتی که می گوید در توبه حقیقی باید حزن با انسان کاری کند که گوشت از گناه آب شود، در اینجا فرموده با زیارت امام حسین ع غفران الهی شامل انسان می شود.

اما گناهان آینده امر عجیب تری است. معنای این حرف تجری در گناه نیست بلکه مقصود این است که این فرد در حصن امام حسین است و دیگر شیطان دستش بهش نمی رسد. دیگر شیطان نمی تواند او را جهنمی بکند؛ آینده اش را هم تضمین می کنند. افضل اعمال امشب و فردا زیارت امام حسین علیه السلام هست. از وادی امام حسین انسان باید عید بگیرد. اگر کسی دستش به امام حسین رسید باید عید بگیرد؛ اگر کسی یک تجلی ای از امام حسین برش وارد شد باید عید بگیرد. در روایت است که کسی در این شب به زیارت امام حسین برود، خدا را در عرشش زیارت کرده است. حالا حق دارد عید بگیرد ندارد عید بگیرد؟ بنده ای که پرده ها از جلوی چشمش کنار می رود و در آینه امام حسین خدا را در عرش زیارت می کند، این نباید عید بگیرد؟ ما کجا و این مقامات کجا؟

لذا مثل امشب و فردایی ان شاء الله بهترین عمل احیاست که جزو چهار شبی است که زنده داری دارد و بیداریش به عبادت فضیلت دارد. امشب مشغول به ذکر و عبادت ان شاء الله باشیم و فردا هم همینطور که آدابی دارد و روایات آمده و مرحوم محدث قمی هم در مفاتیح آوردند. ملاحظه بفرمایید و ان شاء الله موفق باشیم که عمل کنیم. السلام علیک یا ابا عبدالله...