نسخه آزمایشی
سه شنبه, 04 ارديبهشت 1403 - Tue, 23 Apr 2024

ستاد اربعین استان البرز/ وسعت ارزاق معنوی در زیارت سیدالشهداء و بسترسازی برای زیارت اربعین و اقامه توحید

متن زیر سخنرانی آیت الله میرباقری به تاریخ 29 مهرماه سال 95 است که به مناسبت ایام اربعین حسینی در ستاد اربعین در استان البرز برگزار شده است. ایشان در این بحث اشاره می کنند خداوند از آن هنگام که نور مقدس سیدالشهدا را خلق نمود و از ایشان عهد گرفت که همه چیزش را در راه خدا بدهد، منزلت و جایگاهی به حضرتش عطا نمود که هیچ یک از اولیای الهی به آن مقام نرسیده اند و هرکس را نیز که به شکلی وصل به وجود مقدسش شده، در وادی امن الهی و جایگاهی رفیع از مقامات معنوی قرار گرفته است؛ به همین دلیل است که امام حسین کشتی نجات خوانده شده است. در راستای این جایگاه ویژه، عباداتی نیز وجود دارد که منحصر به وجود مقدس امام حسین است که فضائل بی شماری برای آنها ذکر شده است. بحث در خصوص گریه بر سیدالشهداء و زیارت ایشان، قسمت عمده ای از روایات اهل بیت را به خود اختصاص داده است که این نشان از اهمیت فوق العاده این موضوع در ادبیات شیعه دارد. همچنین آثار این دو عبادت بزرگ نیز در بیانات معصومین بسیار به طور جدی بیان شده که گاه انسان را به اعجاب وا می دارد.

دو عبادت مخصوص امام حسین و فوائد آنها

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة علی اعدائهم اجمعین. دو عبادت ويژه در باب سيدالشهداء(ع) و همچنين ساير معصومين وجود دارد، اما در خصوص سيدالشهداء(ع) رواياتش بسيار فراوان است که يكي بكاء بر مصيبت هاي حضرت و دیگری زيارت ایشان است. در ثواب زيارت و گريه بر مصيبت معصومين به ويژه سيدالشهداء آثاري ذكر شده که يكي از آنها طهارت نفس است «يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ بَكَيْتَ عَلَى الْحُسَيْنِ حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعُكَ عَلَى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً قَلِيلًا كَانَ أَوْ كَثِيراً»(1) امام رضا(ع) در حديث معروفي می فرماید: اگر كسي بر امام حسين بگريد به آن حدي كه اشك هايش بر گونه اش جاري شود، خداي متعال همه گناهانش را اعم از كم يا زياد، كوچك يا بزرگ مي آمرزد. در بعضي از روايات هم فرموده اند که اگر اشك تو حتی به اندازه بال پشه اي بر گونه ات جاري شود خداي متعال گناهانت را حتی اگر به اندازه كف دريا باشد، مي بخشد. روايات هم در اين زمينه فراوان است، يعني خاصيت اشك بر سيدالشهداء(ع)، طهارت نفس است. شيطان ما را با گناه از خدا و ولي خدا دور مي كند اما اشك ما را به وادي ولايت امام و ولايت الله كه وادي طهارت نفس است، بر مي گرداند.

حیات قلب، فایده مهم گریه بر امام حسین

فایده دیگر گریه بر امام حسین(ع) این است که در بعضي روايات فرموده اند اثر اشك بر سيدالشهداء حيات قلب است و با اشك بر سيدالشهداء احياء امر مي شود. با اشك بر سيدالشهداء و به پا كردن مجالس عزا، هم در قلب انسان و هم در جامعه، احياء امر امام صورت می گیرد و اين موجب حيات قلب انسان مي شود؛ فرمود اگر اينگونه شد «لَمْ‏ يَمُتْ‏ قَلْبُهُ‏ يَوْمَ‏ تَمُوتُ‏ الْقُلُوب»(2) ‏روزي كه همه قلب ها مي ميرند و هيچ حيات ديگري باقي نمي ماند، اين قلب زنده است و در پرتو امام به يك حيات طيبه اي مي رسد كه نمي ميرد.

از دیگر آثار ذكر شده براي اشك بر سيدالشهداء(ع) اين است كه فرموده اند اگر كسي بر مصيبت ما بگريد «كَانَ‏ مَعَنَا فِي‏ دَرَجَتِنَا» انسان را به معيّت معصوم مي رساند، يعني بين او و امام حجاب نيست؛ در بهشت كسي به مقام امام نمي رسد اما بين این شخص و مقام امام حجاب نخواهد بود، همانطور كه حضرت به سعيد بن عبدالله فرمودند «أنتَ أمامي في الجَنّة»

گریه بر امام حسین افضل عبادات

باز هم آثاري كه بر گريه سيدالشهداء(ع) نقل شده، فراوان و بسیار فوق العاده است و کمتر عبادتي داريم كه اين قدر فضيلت برایش ذكر شده باشد، بنابراین انسان بايد قدرش را دانسته و عبادت با اين فضيلت را ترك نكند و به خصوص سعي كند كه آن را اقامه كند. اقامه مصيبت يعني فرهنگ عزاداري را گسترش دادن و مقدارش هم از نظر زماني همه سال است؛ كسي نباید خيال كند كه فقط دهه محرم است، خیر اين طور نيست «وَ لأندُبنكَ صَباحاً وَ مَساء». بعد از عاشورا هميشه مومنين و موحدين عزادار هستند و حتي بكاء بر سيدالشهداء در زيارت ناحيه مقدسه آمده است. انسان تا زنده است هنوز بر سيدالشهداء عزاداري شایسته ای نكرده است.

بكاء اقسام و بركاتي دارد و از افضل عبادات است، به ویژه در دوراني كه فتنه هاي ابليس و فتنه هاي كفار و فتنه هاي آخر الزماني از هر طرف بي ديني و مرگ و گناه را منتشر مي كنند، اشك بر سيدالشهداء(ع) جاري كنيم که هيچ چيز به اين راحتي اين نسل را از اين آفت ها و فتنه ها حفظ نمي كند. از آيت الله العظمي بهجت نقل کرده اند که ایشان فرمودند: گمان من بهجت اين است كه گريه بر سيدالشهداء افضل از نافله شب است چون كه نافله شب، در قنوت نمازش به عبادت قلبي تبديل مي شود. اگر اشك و آهي پيدا شد، قنوت يك عبادت روحي است اما گريه بر سيدالشهداء از همان ابتدایش عبادت است و شخص با نورش حركت مي كند و اين مقدمه اي كه مي گويند همه قلوب متحول مي شود، عبادت روحي است.

عزاداری سید الشهداء مرحله ای از سلوک اولیاء

در باب عزاداري سيدالشهداء انسان بايد بگريد و بگرايند و اگر هم اهل گريه نيست، تباكي كند تا به مرحله اشك برسد، باید به زور اشك بريزد تا بشود البكاء؛ سرچشمه اين اشك از ساحت مقدس معصوم جاري مي شود به ويژه امام سجاد علیه السلام كه اين بكاء را احياء كردند. مرحله اي از سير تك تك ما، هم در وادي توحيد و هم در سير به كل عالم، عبور از حزن عاشورايي است که كل عالم و همه اولياء خدا هم همين طور بوده اند و مقاماتي از سير باطني آنها در وادي توحيد با اشك بر سيدالشهداء طي مي شده است، بنابراین خداي متعال انبياء اولوالعزم را هم به نحوي به وادي كربلا برده و آنها را با اين ماجرا آشنا نموده و سيرشان داده است.

رواياتی در مورد حضرت عيسي، حضرت نوح، حضرت ابراهيم خليل و سایر انبیا بیان شده، به طور مثال در داستان ابراهيم خليل، شیخ صدوق از امام رضا(ع) نقل كردند كه حضرت فرمودند ابراهيم خليل بعد از اينكه فرزند را براي قرباني برد، خداي متعال فرمود «صدقت الرويا» و فرزند دست حضرت ابراهيم را گرفت اما حضرت خوشحال نشد و تلقي ایشان اين بود كه يك جايي از كار را خوب انجام نداده و خداي متعال ايشان را از اين عبادت محروم كرده است؛ پس عرضه داشت که چه اشکالی داشت که من فرزندم را با دست خودم قرباني مي كردم و به ثواب افضل مصائب مي رسيدم؟ خداي متعال با مقدماتي براي ايشان روضه سيدالشهداء(ع) را خواند و فرمود خودت را بيشتر دوست داري یا وجود مقدس نبي خاتم (ص) را؟ عرض كرد نبي خاتم (ص) را؛ فرزند خودت اسماعيل را یا وجود مقدس سيدالشهدا(ع) را؟ فرمودند كه سيدالشهداء(ع) را، زیرا حبيب الله است و آن را دوست داشت كه خدا بيشتر دوست می داشت؛ معني خلت نیز همین است. بعد خداوند فرمود كه اعظم مصائب قرباني كردن اسماعيل به فرمان من و به دست شما نيست بلکه اعظم مصائب اين است كه در روز عاشورا امام حسین(ع) را در گودي قتلگاه به شهادت رساندند. هزاران سال قبل از كربلا، حضرت خليل به حدي متأثر شدند كه بيان نوراني امام رضا چنین است که اگر اسماعيل را با دست خودش سر مي بريد اين قدر متألم نمي شد، يعني داستان سيدالشهداء اينگونه است و صاحبش هم شخص شخيص نبي اكرم است نه ابراهيم خليل؛ بعد خدای متعال فرمود آن ثوابي را كه شما در قرباني كردن اسماعيل مي خواستيد، اکنون به آن رسيديد؛

اين براي ما هم هست، در زيارت عاشورا می خوانیم كه واسطه فيض هم خودشان هستند «أسئلُ اللهَ بِحَقّكُم وَ بِشَأنِ الّذي عِندَه أن یُعطیَني بِمُساوي بِكُم أفضَلَ ما يُعطي مُصاباً بِمصيبَتِه». هر كسی از طريق سيدالشهداء(ع)، در هر مصيبتي به اعظم ثوابها مي رسد؛ اگر خداي متعال به كسي توفيق دهد که سه چهار تا پنج فرزندش را در راه خدا شهيد بدهد، ديگر از اين هديه به خدا دادن بالاتر و بهتر نيست كه درستش اين است كه از اين مصيبت پلي به سيدالشهداء بزند و قلبش درد بگیرد، آن وقت به ثواب اعظم مصائب مي رسد. «أن یُعطیَني بِمُساوي بِكُم» خداوند در مصيبت شما به من ثواب اعظم مصائب را داده است؛ همه هم مي توانند اين راه را طي كنند و زيارت عاشورا مناسك سير به عاشورا است و اگر كسي مي خواهد به سفينه الحسين برود مناسكش در زيارت عاشورا است.

روضه و گریه بر سیدالشهداء دفع کننده شیاطین

اينها آثار گريه بر سيدالشهداء است و اگر ما هر چه بيشتر اين مناسك را اقامه كنیم برایمان بهتر است؛ قديم ها در همه خانه ها روضه برقرار بود. اگر حديث كساء خوانده شود اهل خانه را از هجوم ها بيمه مي كند. خانه اي كه در آن قرآن تلاوت مي شود شياطين از آنجا دور می شوند و بر عكس خانه اي كه در آن غناء باشد شياطين مي آيند. در خانه اي كه تلاوت قرآن هست، ملائكه با اهل خانه همنشين مي شوند اما در خانه اي كه غناء و فساد هست شياطين همنشين مي شوند و وقتي شياطين آمدند انسان اهل اهواء شياطين مي شود؛ اين خانه را تطهير كن جوانت هم تطهير مي شود؛ جامعه را تطهير كنيم وحد اقل اگر شيطنت از دستگاه كفر مي بارد، در این سوی میدان هم ما بساط بندگي خود را جمع نكنيم بلکه پهن كنيم زیرا هر چه بساط سيدالشهداء(ع) گسترده تر شود، بساط شيطان محدودتر و طهارت نفس پيدا مي شود؛ راهي هم براي نجات جوان ها نيست الا مأنوس كردن آنها با داستان سيدالشهداء چراکه راهي است كه راحت تر مي شود همه را رساند.

زیارت امام حسین به مثابه زیارت خدای متعال

اما دومين عبادتي كه در باب سيدالشهداء(ع) سفارش شده كه آن هم فوق العاده است، زيارت می باشد و كمتر عبادتي است كه به اين اندازه در فضيلتش روايت داشته باشيم. زيارت اهل بيت به ويژه سيدالشهداء به شکلی است که فرموده اند ثواب كسي که سيدالشهداء را زيارت كند گویی خدا را زيارت نموده است «كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِه‏»(3) آن هم نه در مقام عالَم ملك چون ممكن است شخصی در مقام عالم ملك تجلياتي از حضرت حق بر قلبش بشود اما خداي متعال زيارت جسماني نمي شود و هيچ كس در هيچ مقامي نه در دنيا و نه در قيامت و حتی هيچ پيغمبر و هيچ بزرگي، خداي متعال را در قالب جسم نمي بيند پس اين زيارت نيست بنابراین اگر لقاء، زيارت است يك زيارت متناسب با شأن حضرت حق است و به تعبير حضرت رؤيت ايماني است. گاهي انسان در عالم موت زيارت مي كند، گاهي در عالم ملكوت، گاهي در عرش و گاهي هم فوق عرش، «مَن زاره كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِه ‏فَوقَ عَرشِه في كُرسيه فَوقَ كُرسيه»؛ اين يك نكته كه خيلي مهم است.

امام صادق(ع) از شخصی درباره حج سؤال کردند،گفت من امسال موفق نشدم که به مكه بروم و در كربلا ماندم. حضرت فرمود فضيلت تو كمتر از اهل عرفه نيست. آن شخص خيلي تعجب كرد و گفت در وادي عرفات بودند؛ حضرت خوششان نيامد و بعد شروع كردند در مورد فضايل زيارت سيدالشهداء گفتند مثل اینکه اگر غسل كند هر قدمي كه بر مي دارد يك حج عمره است تا رسيدند به اينجا كه گفتند به اهلش بگوييد «كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِه‏» فوق همه اينهاست و كسي که امام حسين(ع) را زيارت كند «كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِه‏»؛ حاجي كه دستش به اينجا نمي رسد.

زیارت امام حسین افضل از حج

از فضيلت هايي كه براي زيارت سيدالشهداء گفته شده، فضيلت مقايسه با حج است. حج، خودش عمل فوق العاده اي است و ثواب هاي بی شماری برایش ذكر شده و یک عمل معمولي نيست. به حضرت گفت من امسال نتوانستم به حج بروم، چه قدر پول بدهم؟ گویا از ثروتمندان مكه بوده؛ حضرت از وادي بر مي گشتند، به او فرمودند اگر به اندازه كوه هم طلا بدهي جاي حج را نمي گيرد. از آن طرف هم روایت امام صادق(ع) است که فرمود ثواب زيارت امام حسین(ع) به اندازه يك حج عمره است تا هفتاد هزار حج و بلکه بيشتر؛ هر قدمي كه بر مي داريد ثواب يك حج عمره دارد.

مرحوم مجلسي بزرگ یعنی پدر علامه مجلسی، خيلي شخصيت فوق العاده اي بودند و آثار علمي ارزنده ای هم از ایشان به جا مانده و غير از مقامات معنوي شان از فقهاي بزرگ و محدثين بزرگ شيعه بوده اند؛ ايشان نقل مي كنند و ذيل اين روايت مي گويند که فرات كه از حله مي گذرد تا كربلا، شصت هزار قدم است؛ اگر كسي از اينجا غسل كند و با پاي پياده برود، ثوابش شصت هزار حج عمره است. معصوم وعده بي جا به ما نمی دهد و می گویند به شکلی زيارت كنيد كه يك حج يا شصت هزار حج بدهند و در هر قدمتان به اندازه يك حج عمره ثواب براي شما حاصل مي شود.

زيارت سيدالشهداء(ع) غير از اينكه زيارت خدا در عرش است ثواب هايي كه براش ذكر شده، با حج مقايسه شده است و فرموده اند قابل مقايسه نيست و به اندازه هفتاد هزار حج يا بيشتر است؛ عباداتي را ما نمي دانيم از بس كه عظمت دارند و گاهي ما به خاطر بخل و كوچكي خودمان نمي توانيم با خدا معامله كنيم و باورمان نمي آيد.

امام صادق به سدیر فرمودند آیا هر هفته به زيارت جدم مي روي؟ گفت راه من خيلي دور است، چگونه هر هفته به كربلا بروم؟ حضرت فرمودند به بالاي بلندي برو و نگاهي به چپ و راستت کرده و رو كن به سيدالشهداء(ع) و بگو «السلام عليك يا ابا عبدالله السلام عليك و رحمه الله و بركاته»، اين ثواب يك حج و يك عمره دارد.(4) آیا باورمان مي آيد؟ اگر باورمان مي آمد كه ترك نمي كرديم! سدیر مي گفت گاهي من در ماه بيست بار امام حسين را بدین شکل زيارت مي كنم؛ هر بار مي رود بالای پشت بام و سلام مي دهد و مي آيد. خيلي وعده بزرگي است. ما از قبل خودمان را آماده و مستطيع مي كنيم و به مكه مي رويم اما در عین حال می توانیم به بالای پشت بام رفته و به اين راحتي تا هفتاد هزار حج ثواب جمع كنیم.

همچنین فرمود ثواب شهادت در ركاب نبي اكرم(ص) را دارد؛ همین طور فرموده اند که بعضي از زيارت هاي سيد الشهداء(ع) ثواب انفاق فراوان دارد. همانطور که مي دانيد با انفاق و جهاد و حج، اقامه دين مي شود. فرمود حج تا برقرار است مسلمان ها برقرار هستند بنابراین اگر حج تعطيل شد و مردم نرفتند، حاكم بايد عده اي را وادار كند بروند كه حج تعطيل نشود، خدا لعنت كند اين سعودي ها را. با زيارت سيدالشهداء نیز که معادل هفتاد هزار حج است، دين خدا اقامه مي شود همانگونه که با حج دين اقامه مي شود و حج نه فقط عمل به دين است بلکه اقامه دين است؛ حج هم خود انسان را تطهير مي كند و كسي كه به حج مي رود طهارت نفس پيدا مي كند، مناسك باطني آن هم که جای خود دارد و اين سير باطني براي انسان اتفاق مي افتد. كسي که اهل حج باشد به وادي توحيد مي رسد و بر مي گردد.

زیارت سیدالشهداء احیا کننده دین

اثر ديگر آن، اقامه دين است و دين احياء مي شود نه اینکه فقط من طهارت نفس پيدا كنم. هر دوی این آثار در زيارت هست آن هم شصت هزار برابر حج. با شهادت هم خود انسان به مقامات عالي مي رسد «وَ لا تَحْسَبَنَ‏ الَّذينَ‏ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون‏»(آل عمران/169) هم اينكه دين خدا احياء مي شود. خاصيت زيارت سيدالشهداء(ع)، خاصيت شهادت است که هم اقامه دين می شود و هم انسان به طهارت نفس و به حيات طيبه مي رسد. انفاق مالي طهارت نفس مي آورد که ادله آن بیان شده «خُذْ مِنْ‏ أَمْوالِهِمْ‏ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليم»‏(توبه/103) فرمود ای پيغمبر، وقتی اینان به تو پول مي دهند، از اينها بگير چرا که با این کار جانشان پاك مي شود و تو پاكشان مي كني؛ تو ای پيغمبر ما که سرچشمه طهارت هستی پول را از ایشان بگير و جانشان را پاك كن و رشدشان بده و صلوات هم بر آنها بفرست زیرا با صلوات تو به سكون و آرامش مي رسند. غير از اينكه در انفاق در راه خدا، طهارت نفس و تزكيه و سكون هست، احياء جامعه مومنين نیز با همين انفاق است زیرا اگر نباشد جامعه مومنين سرپا نمي ماند.

زيارت امام اينگونه است و واقعيت هم همين می باشد. در روايت هست كه زيارت امام رضا(ع) از اين جهت افضل از زيارت سيدالشهداء است نه از هر جهت، چون فقط در زيارت امام رضا(ع) فرموده اند شيعه دوازده امامي حضور دارد و احياء تشيع می شود؛ هيچ عبادتي اين كاري كه زيارت امام رضا انجام داده را انجام نمي دهد. مردم به دور امام رضا(ع) جمع شدند و حضرت به ايران هجرت كردند و تشيع را به اينجا آوردند و كم كم جغرافيا پيدا كرد و دولت پيدا شد؛ تشکیل دولت صفويه هم از بركات هجرت و زيارت امام رضا است.

زیارت اربعین تجلی سیدالشهداء

خاصيت زيارت اين است به خصوص زيارت اربعين که بركات خاص خودش را دارد. هنوز آثار زيارت اربعين آشكارا كامل نشده؛ خيلي چيز عجيبي است و هر چه بهتر و كامل تر و با آداب بيشتر انجام شود، با صفاتر است. زيارت اربعين در واقع قطعه اي از بهشت است يعني يك تجلي از امام حسين(ع) در صفات و اخلاق اين بزرگواراني كه مهمان دارند، می توانید ببينيد و اين تجلي ما را مي كشاند برای همین مردم يك سال مي روند و سال بعد هم دلشان مي خواهد بروند و الا اين طعام و غذا اينجا نیز فراهم است اما آن تجلي كه از سيدالشهداء در آن فضا مي شود و شما بوي اخلاق امام حسين را از اين مهماندارها مي شنويد، جاذبه دارد. يك تجلي از امام در اربعين است و آن جاذبه است كه با همه سختي هايش بازهم مي روند، جا گيرشان نمي آيد و خواب و خوراك درستي ندارند اما در عين حال دوباره مي روند، يعني زيارت اربعين بيش از جاذبه زيارت هاي ديگر جذب مي كند چون تجلي خاصي از امام حسين(ع) در آن فضا هست، آن اخلاق اربعيني كه شما از مهمانداران مي بينيد به این دلیل است که مردم بزرگوار عراق واقعاً بعضي هايشان يك سال زحمت مي كشند كه ده روز همه را پذيرايي كنند، سخاوتمندانه هم هزينه مي کنند.

نكته ديگري که باید به آن توجه داشت این است که، همان طور كه در میزبان بايد صفات الهي وجود داشته باشد و او صاحب كرم و جود و اخلاق و محبت داشته باشد و تواضع كند- كه اينها در اربعين اين كار را انجام مي دهند- مهمان هم بايد ادب را رعايت كند اما ما رعايت نمي كنيم که باید ياد بگيريم؛ مثلا اگر دیدید میزبان يك خانه كوچك دارد و زن و بچه اش را در آشپزخانه نگه می دارد، وقتی خستگي به در كرديد نبايد بيشتر بمانيد و در ضمن شما هم برايشان دعا كنيد و به شکلی برخورد كنيد كه آنها بگويند عجب مهمان هايي، همان طور كه ما مي گوييم عجب صاحب خانه هايي؛ آداب مهمان خودش چيزي غير از آداب صاحب خانه است.

توصیه به ایجاد بستر مناسب برای زیارت

 به هر صورت زيارت معصومين هم مانند حج و شهادت و انفاق و غیره طهارت نفس مي آورد و هم با آن اقامه دين خدا مي شود بنابراین تلاش برای اينكه اين زيارت به بهترين شكل انجام بگيرد جزء افضل عبادات است؛ حال اگر كسي غير از اينكه خودش زيارت مي كند، بستر زيارت را هم فراهم كند فضیلت بیشتری نصیبش می شود مثل اينكه كسي خودش نماز مي خواند و مسجد هم مي سازد، اين ديگر فضيلت است که بساطي درست كنيد تا اين مشاهد مشرفه شكوه پيدا كنند و بسترهايي درست كنيد كه زيارت رفتن آسان بشود، يعني همين طور كه آنجا بازسازي مي شود بساط تسهيل زيارت نیز فراهم شود كه يك قسمش همين است که شما فضاي خوب و آرام براي زيارتشان درست مي كنيد. باید كاري كنيم که زائرين امام رضا(ع) و کسانی كه امكانات ندارند، امكان اينكه طهارت را تحصيل كنند برایشان فراهم شود و احياء زيارت در مقابل آنها كه اقامه شيطنت مي كنند و ميكده و شهر بازي درست مي كنند، صورت پذیرد. آنها انواع بهجت هاي مادي را ايجاد مي كنند و كسي كه به اینطور جاها مي رود مست دنيا و قانع به زندگي دنيا مي شود اما عکس آن اعتکاف است؛ من يادم هست جوان تر كه بوديم در مسجد امام حسن عسگري(ع) در قم معتكف مي شديم و بعد از سه روز كه بيرون می آمدیم مي گفتیم مردم بيرون چه كار مي كنند و مشغول دنيا هستند، يعني حال و هواي آدم عوض مي شود؛ آنها هم سه روز اعتكاف مادي دارند و درون اين شهر بازي ها و پاساژهایی كه ساخته مي شود انواع ابتهاجات مادي وجود دارد به شکلی که نصف روز حال و هوای فرد عوض مي شود و دیگر به خانه خودش هم قانع نيست؛ زيارت نیز اينگونه است و يك نوع اعتكاف است که حال انسان با آن عوض مي شود. ديده ايد اينهايي كه اربعين به کربلا می روند وقتي بر می گردند تا يك ماه بعد از شيريني اربعين می گویند.

ما بايد بستري درست كنيم كه زيارت رفتن آسان و كم هزينه شود. بستر را براي زيارت آماده كردن و احياء زيارت، ثوابش بيش از زيارت رفتن است و انشاء الله خداي متعال به شما توفيق دهد که به بهترين و زيباترين وجه اين كار خوب را انجام دهيد زیرا كار خوب را، خوب انجام دادن خيلي مهم است؛ گاهی انسان كار خوب را خوب انجام نمي دهد، كار خوب است اما زيبا از آب درش نمي آورد، مي خواهد انفاق كند به شکلی انفاق مي كند كه آبروي طرف در مجلس مي رود و لا اقل طرف از خود شخص خجالت مي كشد اما گاهی فرد كاري انجام مي دهد كه طرف مقابل خودش را طلبكار مي داند مانند معصوم که از پشت در هر چه در خانه بود جمع كرده و هر چه داشته را داده و بازهم فرموده ببخشيد بيشتر از اين در خانه نبود و می فرماید نمي خواهم خجالت بكشد. شما تلاش كنيد این دو کار یعنی مجالس اقامه عزا بر اهل بيت و زيارت ایشان را به بهترين شكل انجام دهید و ببینید که شيطان موفق نمي شود و در این کارها اقامه نماز مي شود و اگر مي خواهيد بچه هایتان نماز بخوانند، این کارها را انجام بدهید.

اقامه نماز به واسطه اقامه نام امام حسین

مرحوم آيت الله حاج عبدالهادي شيرازي مرجع به نام نجف دعاي افتتاحيه نماز را مي خواندند و مي گفتند «السلام عليك يا اباعبدالله» و می گفتند دليلش اين است كه «أشهَدُ أنَّكَ قَد أقمتَ الصَّلاة»، نماز را امام حسين(ع) اقامه كرده و نماز بدون امام حسين(ع) نماز نيست؛ توجه به امام حسين(ع) موجب اقامه صلاه در وجود انسان مي شود و نماز مي شود نماز! حضرت آیت الله العظمي حاج احمد خوانساري نیز همین را قبل از نماز می گفتند «صلي الله عليك يا ابا عبدالله» و ايشان به اصطلاح همه احتياطات لازم را رعایت مي كردند.

اگر مي خواهيد اهلتان نمازخوان بشوند، بچه هایتان طعم نماز را بچشند، اگر انسان مي خواهد خودش اهل اقامه صلاه شود؛ باید این شعائر را زنده کند. صلاه عمود دين است؛ معناي عمود الدين همين است که شما يك نماز را در جامعه به پا كنيد؛ جامعه اي كه در آن نماز اقامه می شود و خيمه اي كه در آن همه اش مسجد است، مردم حتی وقتی مي خوابند هم ذاكر هستند «كانُوا قَليلاً مِنَ‏ اللَّيْلِ‏ ما يَهْجَعُونَ»(ذاریات/17) می فرماید عده اي از اولياء خدا اندكي از شب را مي خوابند؛ حضرت فرمود مي خوابند اما خداي متعال خوابشان را بيداري حساب كرده چون ذاكر هستند و خوابشان هم ذكر است. اگر شخصی مي خواهد خوابش هم ذكر باشد بايد اقامه صلاه كند در این صورت خوابش هم صلاه است، سفره اش هم نماز است، مسجدش هم نماز است، بازارش هم نماز است و خلاصه همه چيزش نماز است.

حال نماز چگونه اقامه مي شود؟ با اقامه نام امام حسين(ع) و با عبادتي كه شما به آن مشغول هستيد یعنی احياء داستان عاشورا که آن اقامه صلاه و اقامه ذكر و بسیار فوق العاده است. انشاء الله خدا كمكتان كند که اين عبادت زيبا را سخاوتمندانه و به بهترين شكل انجام دهید.

داستان فرهاد ميرزا را همه مي دانيد، او هر چه داشت برای حرم امام رضا(ع) خرج كرد، بعد گفت مرا مخفيانه ببريد و با زنجير دفن كنيد اما حضرت به خواب شخصی آمد و فرمود فرهاد میرزا به میهماني ما مي آيد، برويد و نگذاريد به آن شکل او را دفن کنند و محترمانه تشييع اش نمایید. به هر حال داستان اين طور است که اگر كسي زلفش به امام حسين(ع) گره خورد كارش تمام مي شود. انشاء الله خدای متعال هميشه اين خدمتگذاري را براي خود و نسلتان قرار بدهد و شما بتوانید آن را به بهترين وجه و سخاوتمندانه ترين و متواضعانه ترين شكل ممکن انجام بدهيد يعني انسان همه چيزش را به امام حسين(ع) بدهد و خودش را هم بدهكار بداند، مثل سعيد بن عبدالله که سيزده چوبه تير به تن خودش خريد و سپس حضرت آمدند بالای سرش و او به حضرت عرض کرد هل اوفيت؟ آیاوظيفه انجام شد و به قراري كه داشتم وفا كردم؟ حضرت فرمودند «أنتَ أمامي في الجَنّة». انشاء الله خداوند توفيقي به ما بدهد که همه چيزمان را سخاوتمندانه در راه امام حسين(ع) بگذاريم بعد هم بدهكار امام حسين(ع) شويم. السلام علیک یا اباعبدالله...

پی نوشت ها:

(1) عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 300

(2) عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 294

(3) كامل الزيارات، النص، ص: 147

(4) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏4، ص: 589