نسخه آزمایشی
جمعه, 31 فروردين 1403 - Fri, 19 Apr 2024
درنتیجه می توان گفت که این روایات دلالت بر این دارد که کل ارض و محتویات آن ملک امام علیه السلام است؛ لذا مرحوم ایروانی در مکاسب فرموده اند که کل ارض ملک امام علیه السلام است و مرحوم حاج آقا رضای همدانی هم می فرمایند از ضمیمه این روایات به روایات معدن می توان استفاده کرد که کل معادن ملک امام علیه ال ...
در خصوص معدن دلیل دیگری که بتوان به آن تمسک جست وجود ندارد ولی ادله ای وجود دارد که ناظر به خصوص عنوان معدن نیست بلکه ناظر به کل ارض است و دلالت بر این دارد که کل ارض ملک امام علیه السلام است. مرحوم کلینی در کتاب الحجة بابی دارند تحت عنوان «ان الارض للامام» و هشت روایت در آن آورده اند که دلالت دا ...
مرحوم خویی برای مدعای خود شاهدی نیز آورده و فرموده اند که اگر کسی زمینی را خریداری کند و معدن آن را استخراج کند، قطعا مالک می شود و این نشان از این دارد که ملک او بوده است؛ لکن این استشهاد ناتمام است زیرا این تملک از باب تبعیت نیست بلکه از باب حیازت یا احیاء معدن است.
البته می توان در این مناقشه، اشکال کرد که اگر ظاهر ادله این باشد که حکم شرعی اولیه در معادن این است هرشخصی می تواند آن را تملک کند با انفال بودن آنها منافات دارد؛ بله اگر استظهار شود که نسبت به اصل تملک معدن اذن مالکی وجود دارد یا اینکه لااقل نتوان استظهار کرد که حکم شرعی اولیه است یا اذن مالکی است ...
اما درباره اینکه صفوالمال یک مفهوم نسبی باشد نیز می توان گفت که از این روایات استفاده می شود که صفو المال یک اموال خاص و ویژه ای بوده است نه اینکه اموالی باشد که نسبت به سایر غنائم برگزیدگی داشته باشد؛ لذا صفوالمال یک مفهوم نسبی نیست. مثلا «الدابة الفارهه» به اسب خاصی گفته می شود که ویژگی های متمای ...
این استظهار ایشان قابل دفاع نیست زیرا اولا این سیاقی که ایشان بیان کرده اند قرینیت ندارد و ثانیا ایشان باید قائل شوند که ارض خربه هم همینطور است یعنی در صورتی ارض خربه ملک امام علیه السلام است که فتح شده باشد و شامل مواردی که ملک مسلمین بوده و بعدا خراب شده است نمی شود.
البته اینکه این ادله را از اطلاق بیاندازیم مشکل است لذا مشهور فقها هم از این ادله اینطور استفاده کرده اند که شامل صورتی که زمین خراب شود نیز می شود.
این روایت دلالت بر این دارد که اگر زمین خرابی که مالک آن معلوم است را شخصی آباد کند، باید حق صاحب زمین را به او بپردازد. مرحوم شیخ حر این حق را به اجاره معنی کرده اند ولی معمول فقها می فرمایند این زمین ملک اوست و باید به او بازگردانده شود.
مرحوم خویی می فرمایند حتی اراضی آبادی که سرپرست ندارد نیز ملحق به همین سرزمین های موات هستند زیرا در روایات آمده است ارضی که رب نداشته باشد از انفال است. البته در معتبره حماد آمده است: «كُلُّ أَرْضٍ مَيْتَةٍ لَا رَبَّ لَهَا» که قید میته باعث می شود که نتوان سرزمین های آباد را داخل در این اراضی دانس ...
وانگهی روایاتی که مواردی از انفال را برشمرده اند نیز حصر حقیقی ندارند بلکه حصر اضافی دارند؛ به همین دلیل در هر روایتی مورادی از انفال برشمرده شده است؛ بنابراین این روایات مفهومی نخواهد داشت که با روایاتی که اطلاق دارد تنافی داشته باشد. یعنی لسان نفی در این روایات وجود ندارد فلذا هردو دسته روایت مثب ...