نسخه آزمایشی
شنبه, 01 ارديبهشت 1403 - Sat, 20 Apr 2024
برای تشبیه عرض می کنم همانطور که در حکمت گفته می شود که موجودی که صاحب عقل است حتی حس او هم با حس موجود دیگر فرق می کند (یعنی انسان و حیوان حس شان هم با هم فرق می کند و عقل در انسان در حس او حضور پیدا می کند) در اینجا هم وقتی نور وحی نازل می شود، نه فقط در شریعت مصطلح بلکه در جمیع معارف و ادراکات ...
نکته مهمی که می خواهیم اشاره کنیم این است که مقایسه کنید جنس بحث های عقلی که ما خودمان درست کرده ایم با ادبیات روایی ما که تفاوت جدی با هم دارند. برای اثبات ضرورت حضور همیشگی حجت الهی در زمین روایات چه بحث هایی را مطرح می کند؛ مانند اینکه حق و باطل دیگر جدا نمی شوند و دین منحرف می شود و شیطان عباد ...
این روایت را مرحوم کلینی در باب پنجم نقل کرده است لکن ذیل روایت را تقطیع کرده است. شاید ایشان بخاطر اینکه این مضمون را معارض می دیده تقطیع کرده است. البته باید توجه کرد که این روایت مورد توجه اصحاب حدیث بوده و در کتب خود نقل کرده اند. مرحوم صدوق در کتاب شریف اکمال الدین و مرحوم صفار در کتاب شریف بص ...
خلاصه بحث اینکه در مثل این روایات نکات دیگری هم بیان شده است که اگر امام نباشد چه می شود و به تعبیر دیگر علت اینکه همیشه باید حجت الهی در ارض باشد، امور متعددی است که بعید نیست همه اینها به همان جریان عبودیت و بندگی بازگشت می کند که در روایت فرمود اگر امام نباشد «لم یُعبَد الله» بقیه این امور مانند ...
حال باید نکات اصلی این روایات را در مورد توجه قرار دهیم؛ عمدتاً این بود که اولاً زمین بدون امام نمی شود که نیاز به تحلیل دارد و در بعض روایات هم با شئون و ماموریت های امام توضیح داده شده است. ثانیاً ارتباط تکوین و حیات ظاهری این عالم هم به امام است و اگر حجت الهی نباشد، نظم دیگری می شود. ثالثاً دو ...
اشکالی که در اینجا به مرحوم سید وارد کرده اند این است که لازمه این کلام ایشان این است که اگر اموال خود را در غیر شأن خود هزینه کند جزء مؤونه نیست ولی اگر قرض کند و در آن راه آن را هزینه کند بعدا میتواند این دین را از درآمد خود کسر کند و این لازمه قطعا باطل است لذا باید بین مواردی که در مؤونه مصرف ن ...
مرحوم خویی برای اینکه اگر عین باقی نباشد اداء دین جزء مؤونه است اینطور استدلال کرده اند که عرفا این شخص اصلا فایده ای نبرده است که ادله خمس فوائد شامل او شود؛ یعنی گرچه فوائد و ارباحی در طول سال برده است ولکن عرف این تلف ها را محاسبه میکند و سپس فایده را لحاظ میکند لذا بعد از اینکه اموالی از او تلف ...
مرحوم بروجردی در ذیل کلام مرحوم سید که فرموده اند در صورت عدم پرداخت احوط این است که خمس آن را بپردازد، حاشیه زده اند که اقوی همین است که باید خمس آن را بپردازد لذا احتیاط ندارد بلکه فتوی همین است. همچنین ایشان فرموده اند اگر برای درآمد سالی قرض گرفت و آن را از درآمد کسر کرد ولی پرداخت نکرد دیگر ...
نتیجه این نگاه این است که اگر کسی خانه ای را در اختیار دیگری قرار دهد که چند سال در آن مسکن بگزیند، میتواند به اندازه اجاره آن منزل از درآمد خود کسر کند زیرا جزء مؤونه های اوست.
مرحوم حکیم و دیگران دو بیان برای استدلال به این فتوی بیان کرده اند؛ یک بیان این است که شخصی که عین مال به او داده شده دیگر محتاج نیست و اصلا این کالا جزء مؤونه های او نیست که بخواهد پول آن را از درآمدها کسر کند، ولی اگر پولی به او داده شود هنوز احتیاج او برآورده نشده است لذا به همان ادله جبران میتو ...