نسخه آزمایشی
پنج شنبه, 06 ارديبهشت 1403 - Thu, 25 Apr 2024

جلسه 251 خارج فقه کتاب الخمس/ مساله 55 در خمس نمائات و تکمیل بحث قبل در خمس اشجار و ثمرات

متن زیر تقریر جلسه 251 درس خارج فقه خمس آیه الله میرباقری است که به تاریخ 17 فروردین ماه سال 1400 برگزار شده است. ایشان در این جلسه به مساله 55 که قبلا در کنار مساله 53 مورد اشاره بود، می پردازند و آن را ابتدا تنقیح کرده و بعد تحلیل فقهاء از این مساله را ارائه می کنند که این مساله آیا بحث استثناء مئونه است یا اینکه بحث شکل تعلق خمس در نمائات است. استاد به تقریرهای بحث اشاره کردند و نظر خود را بیان کردند..

بررسی مسئله 55: تکمله خمس نمائات

همانطور که گذشت مرحوم سید در فرع 53 دو مسئله را بیان کرده اند که یکی ازدیاد در عین است و دیگری ازدیاد حکمی است. ایشان در مسئله اول فرموده اند که ازدیاد در عین مطلقا متعلق خمس است و در مسئله دوم فرموده اند که اگر ازدیاد حکمی در مال التجاره باشد و امکان بیع هم باشد باید خمس آن پرداخت شود ولی اگر در مال التجاره نباشد بعد از فروش باید خمس آن پرداخت شود.

ایشان به هردو مسئله تبصره زده اند. درباره ذیل ایشان در مسئله 54 فرموده اند اگر قیمت افزایش پیدا کرد و دوباره تنزل پیدا کند اگر در اثناء سنه باشد و تفریط نکرده باشد ضامن نیست ولی اگر بعد از سنه باشد و عمدا آن را نفروخته باشد ضامن است که این مسئله در جلسات گذشته بررسی شد.

اما ایشان نسبت به مسئله اول هم تبصره ای دارند که در مسئله 55 مطرح کرده اند. ایشان در مسئله 55 میفرمایند: إذا عمر بستاناً و غرس فيه أشجاراً و نخيلًا للانتفاع بثمرها و تمرها لم يجب الخمس في نموّ تلك الأشجار و النخيل، و أمّا إن كان من قصده الاكتساب بأصل البستان فالظاهر وجوب الخمس في زيادة قيمته و في نموّ أشجاره و نخيله.

کلام ایشان در این مسئله در نماء متصل در امثال باغ و درختی است که مکلف غرس کرده است که ایشان میفرمایند در این موارد اگر قصد وی استفاده از نماء متصله باشد مثل اینکه درخت سپیدار غرس کرده که مقصود از آن چوب درخت است که باید خمس نمائات متصله را بپردازد اما اگر مقصود وی نمائات منفصله باشد (مثل اینکه مقصود وی ثمرات باغ یا شیر گاو باشد) دیگر نمائات متصله متعلق خمس نیستند.

اما بعض محشین هم این فرع را تبصره ای در فرع 53 ندانسته اند بلکه این فرع را مربوط به مؤونه دانسته اند و میفرمایند مرحوم سید در این مسئله میفرمایند که اگر نمائات منفصله جزء مؤونه باشد دیگر نمائات متصله هم متعلق خمس نیست.

به طور کلی چهار صورت در واقع وجود دارد زیرا یا نمائات جزء مؤونه است و یا خارج از مؤونه است که اگر جزء مؤونه باشد خود دو قسمت دارد یکی اینکه نمائات متصله جزء مؤونه باشد و دوم اینکه نمائات منفصله جزء مؤونه باشد. اما اگر نمائات خارج مؤونه باشد بازهم دو حالت دارد یکی اینکه مقصود مکلف نمائات متصله باشد و دوم اینکه مقصود مکلف نمائات منفصله باشد.

بعض محشین مسئله 55 را ناظر به همین احتمال سوم دانسته و فرموده اند مراد مرحوم سید تفصیلی در مسئله 53 است یعنی ایشان در مسئله 53 فرمودند که نمائات متصله مطلقا متعلق خمس است ولی در مسئله 55 تبصره زده و فرموده اند در صورتی که مقصود نماء منفصله باشد دیگر نماء متصله متعلق خمس نیست که مرحوم آسید ابوالحسن اصفهانی و مرحوم آل یسین همین حاشیه را ذیل مسئله 53 بیان کرده اند.

بعضی نیز فرع 55 را ناظر به احتمال دوم دانسته اند و میفرمایند مراد مرحوم سید این است که اگر نماء منفصله جزء مؤونه باشد دیگر نمائات متصله متعلق خمس نیست. به همین دلیل مرحوم نائینی در حاشیه عروه فرموده اند: «بشرط أن يكون ما قصده من الانتفاع ممّا يحتاج إليه لمؤنة سنته و إلّا وجب الخمس في نموّ النخيل و الأشجار و لو كان بعضها لمؤنة سنته و بعضها الآخر للاتّجار بثمره لحق كلّا منهما حكمه.»

در این صورت دیگر این مسئله تبصره بر مسئله 53 نیست بلکه مسئله جدیدی است و مرحوم سید میفرمایند که اگر نماء منفصه مؤونه بود دیگر نمائات متصله متعلق خمس نیست مثلا اگر میوه درختی یا شیر گاوی مؤونه باشد دیگر رشد درخت و حیوان متعلق خمس نیست. لکن این خلاف ظاهر عبارت عروه است و ظاهر عبارت ایشان همین است که مسئله 55 تبصره ای بر مسئله 53 است.

علی ای حال اگر مقصود ایشان همین کلامی باشد که مرحوم نائینی فرموده اند صحیح است و لکن اگر مراد ایشان این است که اگر مقصود مکلف نمائات منفصله باشد دیگر نمائات متصله متعلق خمس نیست بنابر این مبنا که خمس به تکسبات تعلق میگیرد صحیح است زیرا قصد تجارت با آن نداشته است اما بنا بر مبنای صحیح که خمس به فوائد تعلق گرفته -و مبنای خود ایشان هم همین است- نمائات متصله هم متعلق خمس هستند زیرا فایده صادق است.

ممکن است گفته شود گرچه موضوع ادله خمس به نمائات متصله هم تطبیق میشود زیرا موضوع ادله فایده است و فایده بر این موارد صادق است لکن میتوان از اطلاق مقامی روایات ضیعه استفاده کرد که در جایی که محصول منفصل مقصود است دیگر نمائات متصله متعلق خمس نیست یعنی وقتی از ائمه علیهم السلام از ضیعه سوال میکنند و حضرت اصلا اشاه به نمائات متصله ندارند نشان از این دارد که نمائات متصله متعلق خمس نیست که این اطلاق مقامی را اگر کسی بتواند اثبات کند میتوان فتوای مرحوم سید را قائل شد و لکن اثبات اطلاق مقامی مشکل است زیرا نمیتوان اثبات کرد که حضرت در روایات ضیعه در مقام بیان همه متعلقات خمس بوده اند و این موارد را ذکر نفرموده اند و شاید به همین دلیل است که فقها اشاره به این اطلاق مقامی نفرموده اند.

بیان اجمالی مسئله 56

مسئله بعدی که مرحوم سید به آن پرداخته اند این است که اگر کسی درآمدهای متعددی داشته باشد مثل اینکه هم کشاورزی کند و هم کارخانه و یا صنایع دستی داشته باشد آیا برای همه درآمدها باید یک سال واحد قرار دهد یا اینکه برای هریک میتواند سال مستقلی قرار دهد و در فرض دوم آیا درآمدهایی که از حرفه های متعددی بدست آمده را را میتوان محاسبه مستقل کرد یا اینکه در یک حرفه هم میتوان درآمدهای مختلف را به صورت جداگانه حساب کرد مثلا آیا یک کارمند میتواند حقوق هر ماه خود را به صورت جداگانه محاسبه کند یا خیر؟

ثمرات متعددی بر این فرع مترتب است مثل اینکه اگر کسی نزدیک آخر سال خمسی ربح خاصی ببرد آیا میتواند برای آن ربح خاص سال مستقلی قرار دهد یا باید پایان همان سال این خمس این درآمد را نیز بپردازد. همچنین اگر کسی درآمد کشاورزی کمی دارد که ابتدای آن تابستان است و درآمد صنعتی هم دارد که ابتدای آن زمستان است و درآمد کشاورزی او کفایت موونه اش تا زمستان را نمیکند، آیا میتواند مقدار کمبود خود را از درآمد صنعتی جبران کند یا خیر؟

این مسئله در کلمات قدما هم وجود دارد و اتفاقی هم در بین ایشان نیست بلکه بعضی همانند شهید ثانی میفرمایند میتوان برای هر درآمدی سال مستقلی قرار داد و بعضی هم فرموده اند برای همه درآمد باید یک سال خمسی قرار داد.