نسخه آزمایشی
سه شنبه, 04 ارديبهشت 1403 - Tue, 23 Apr 2024

جلسه 143 / حلق اللحیة

متن زیر تقریر و خلاصه ای از جلسه 143 درس خارج فقه مبحث مکاسب محرمه؛ جناب حجت الاسلام و المسلمین میرباقری است که در تاریخ یکشنبه 26 بهمن 93 برگزار شده است. قابل ذکر است که متن برداشت شاگردان ایشان از مباحث است

این فرع را مرحوم خویی به افعال محرمه ای که مرحوم شیخ در نوع رابع شمرده اند اضافه کرده اند.

اللحی و اللحیان در لغت به استخوان فک که به چانه و ذقن ملحق است گفته میشود. لذا لحیه به مویی که گفته میشود که بر این استخوان میروید.

البته این معنی فقط به لغت مستند نیست و از برخی روایات هم بدست می آید. و گفته شده است که لحیه مویی است که بین دو فک (بر روی چانه) میروید.

ادله حرمت حلق اللحیة

اولین دلیلی که ذکر شده است شهرت و بلکه اجماع است. اما در این دلیل اشکال شده به اینکه اولا این مسئله در کلام بسیاری از متقدمین مطرح نشده است و ثانیا این اجماع محتمل المدرک است.

لذا عمده ادله در مقام، ادله لفظی است.

استدلال به کتاب

آیه 119 سوره مبارکه نساء: إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعيداً (116) إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ إِناثاً وَ إِنْ يَدْعُونَ إِلاَّ شَيْطاناً مَريداً (117) لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ نَصيباً مَفْرُوضاً (118) وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبيناً (119) يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاَّ غُرُوراً (120) أُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ لا يَجِدُونَ عَنْها مَحيصاً (121)

که تغییر در خلق الله را از اوامر شیطان میداند و اطاعت از آن را مستوجب عذاب سنگین. لذا حرمت فی الجمله اطاعت این اوامر قابل استفاده است.

اما مراد از تغییر در خلق الله چیست؟

در مجمع و تبیان و ... مصادیقی مثل تغییر در نیازها و ارضاء نیازهای جسمی و جنسی را از مصادیق آن شمرده اند. همچنین اخته نمودن بعضی مردان از مصادیق این تغییر شمرده شده است. البته این مصادیق برای حرمت نیازی به استناد به این آیه ندارند.

اما آیا مواردی از تغییر که حرمت ثابت نیست (شبهات مصداقیه) را هم میتوان به استناد این آیه حرام دانست؟ این امر اول الکلام است.

نمیتوان ملتزم شد که مطلق تغییر در خلق الله از امر شیطان باشد و الا باید ابتدائا شامل گرفتن ناخن و شارب و کشت و زرع و ... هم باشد.

در حالی که این حد از تغییرات مسلما مراد آیه نیست و نمیتوان قائل شد که ابتدائا شامل این دسته هم میشود و بعد به استثناء خارج شده است. زیرا لسان آیه آبی از تخصیص است و نمیتوان ملتزم شد که خدای متعال بعضی اطاعات از شیطان را از حرمت استثناء کرده باشد.

لذا در آیه مجال اطلاق گیری نیست. چون آنچه حرام است تغییر به امر شیطان است و اخذ به مطلق تغییر یا مصادیقی که به امر شیطان بودنش ثابت نیست، از موارد اخذ به عام است در شبهه مصداقیه.

لذا احتمالات دیگری که در آیه است موجه تر به نظر میرسد. مثل تفسیر خلق الله به فطرت. خصوصا با توجه به آیه 30 سوره مبارکه روم: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون‏

یعنی شیطان به خدای متعال عرض کرد که میخواهم خلق و فطرت توحید را تغییر دهم و  از بین ببرم و خدای متعال جواب داد که: «لا تبدیل لخلق الله». یعنی این فعل اصلا برای تو مقدور نیست

لذا شعار تجدد هم همین است که ما در جهانی که خدای متعال ساخته (که بر محور بندگی خدای متعال است) زندگی نمیکنیم بلکه جهان را آنطور که میخواهیم میسازیم و در آن زندگی میکنیم

اما روایات این مسئله در جلسه بعد مطرح خواهد شد انشاءالله