نسخه آزمایشی
پنج شنبه, 06 ارديبهشت 1403 - Thu, 25 Apr 2024

جلسه 226 / غیبت (11)

متن زیر تقریر و خلاصه ای از جلسه 226 درس خارج فقه مبحث مکاسب محرمه؛ جناب حجت الاسلام و المسلمین میرباقری است که در تاریخ یکشنبه 4 بهمن 94 برگزار شده است. قابل ذکر است که متن برداشت شاگردان ایشان از مباحث است.

ادله جواز غیبت مخالفین

همانطور که در جلسه قبل هم گفتیم مرحوم شیخ ادله ای را برای جواز غیبت مخالفین اقامه میفرمایند:

1. تجاهر به فسق: که از کلام مرحوم شیخ بر می آید که در متجاهر به فسق غیبت جائز است در فسق آشکار او و در گناهان ما دون آن. لذا برای کسی که مقصرا فسق اعتقادی در موضوع امامت دارد غیبتش در هر گناهی جائز است.

2. بدعت گزاری که در کلام مرحوم شیخ با عنوان حصم ماده فساد آمده است. بدلیل روایت

21531- 1- مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ الرَّيْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعْدِي فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَكْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَ الْقَوْلِ فِيهِمْ وَ الْوَقِيعَةِ وَ بَاهِتُوهُمْ‏ كَيْلَا يَطْمَعُوا فِي الْفَسَادِ فِي الْإِسْلَامِ- وَ يَحْذَرَهُمُ النَّاسُ وَ لَا يَتَعَلَّمُونَ مِنْ بِدَعِهِمْ يَكْتُبِ اللَّهُ لَكُمْ بِذَلِكَ الْحَسَنَاتِ وَ يَرْفَعْ لَكُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِي الْآخِرَةِ.

معنای بدعت هم نسبت دادن چیزی به دین است که در دین نباشد مثل اینکه امامت کسی که از جانب خدای متعال نیست را داخل در دین کنند. تنها بحثی که می ماند این است که آیا بدعت گزار فقط کسی است که ابتدای به بدعت میکند یا کسانی که آگاهانه با او همراهی میکنند هم بدعتگزارند. ظاهر این است که بدعت گناهی است اجتماعی که مجموع کسی که ابتدای به بدعت کرده و تابعینش در آن دخیلند و با هم و جمعی بدعتگزاری نموده اند.

3. دلالت بعضی ادله غیبت که مقید به عنوان مومنند.

اما روایاتی که در آنها عنوان مسلم اخذ شده است نیز دو دسته اند: یکی آن دسته که مقیدند به اخوت. در مورد این دسته تناسبت حکم و موضوع حکم میکند به این که مراد از این اخوت، اخوت ایمانی است نه اخوت اسلامی به این دلیل که ما هیچ جا نسبت به مخالفین ائمه علیهم السلام امر به محبت نشده ایم. لذا در ارتکاز مومنین ادله غیبت از مخالفین منصرف است. دسته دوم روایاتی اند که دائر مدار اخوت هم قرار نگرفته اند. این دسته هم محکومند به روایاتی که غیبت را تفسیر کرده اند (مثل الغیبة ذکرک اخاک بما تکره).

اما اینکه گفته شده است مخالفین بدلیل انکار و نشناختن امام زمان خویش (و روایات دیگر از این دست)از عنوان مسلم هم خارجند تمام نیست و همانطور که حضرت امام رحمه الله فرموده اند خلط است بین روایات فقهی و کلامی. طبق روایات فقهی، احکام ظاهری اسلام شامل مخالفین هم میشود و روایات کلامی که سلب ایمان از مخالفین میکند نفی مراتب کمال ایمان را میکند. یعنی اسلام مراتب دارد که مراتب ظاهری آن شامل مخالفین هم میشود ولی آثار باطنی آن مثل ثواب و نجات مخصوص مومنین است.

لذا حضرت امام میفرمایند: موضوع احکام ظاهری اسلام شهادتین است الا ما استثنی. شاهد این کلام بعض روایات هستند:

26337- 4- وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ أَيْمَنَ عَنِ الْقَاسِمِ الصَّيْرَفِيِّ شَرِيكِ الْمُفَضَّلِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ الْإِسْلَامُ‏ يُحْقَنُ‏ بِهِ‏ الدَّمُ‏ وَ تُؤَدَّى بِهِ الْأَمَانَةُ وَ تُسْتَحَلُّ بِهِ الْفُرُوجُ وَ الثَّوَابُ عَلَى الْإِيمَانِ.

13- 13- وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ‏ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ السِّمْطِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: الْإِسْلَامُ‏ هُوَ الظَّاهِرُ الَّذِي‏ عَلَيْهِ‏ النَّاسُ‏ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‏ وَ أَنَّ مُحَمَّداً (رَسُولُ اللَّهِ) ص وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ وَ حِجُّ الْبَيْتِ وَ صِيَامُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَهَذَا الْإِسْلَامُ.

لذا ظاهرا عنوان مسلم شامل مخالفین هم میشود ولی به تناسب حکم و موضوع ادله حرمت غیبت از مخالفین منصرف است و یا اینکه ادله حرمت غیبت مقید به اخوت ایمانی است.