نسخه آزمایشی
شنبه, 01 ارديبهشت 1403 - Sat, 20 Apr 2024

جلسه چهارم فاطمیه هیات البرز/ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، لیلة القدر و بشارت بزرگ خدای متعال بر پیامبر و مومنین

متن زیر چکیده ای از جلسه چهارم از سخنرانی آیت الله میرباقری در استان البرز است که در ایام فاطمیه به تاریخ 4 بهمن ماه سال 94 برگزار شده است. ایشان در این بحث اشاره می کنند خدای متعال در سوره مبارکه قدر یک بشارت بزرگ به مومنین داد که با درک حضور حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می توانند به حقیقت اسرار نبوت و قرآن برسند. بشارت دوم هم به نبی اکرم بود که به ایشان لیلة القدر که همان وجود حضرت زهرا است عطا شد که ادامه دعوت نبوت از طریق ایشان است چون دو ثقل قرآن و اهل بیت در ظرف وجودی حضرت فاطمه زهرا متحق شده است. ایستادگی حضرت در برابر دشمنان نبی اکرم دست آنها را از اسلام کوتاه کرد و گرچه به قیمتی سنگین، اما با ایستادگی خود باعث شدند تا نور حقیقت توحید و نبوت و ولایت در زمان ظهور که مزد سختیهای ایشان است، بر عالم تجلی نماید...

بشارت خدای متعال به مومنین در سوره قدر

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم. الحمد لله رب العالمين و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین. و اللعنة علي اعدائهم اجمعين. در سوره مبارکه قدر خدای متعال یک بشارت بزرگ به مومنین داده کما اینکه یک بشارت بزرگ به وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه وآله داده است. بشارت مومنین این است که یک شبی را خدای متعال قرار داده که درک آن بهتر از هزار ماه عبادت است؛ البته صرف بیدار ماندن و عبادت کردن برای درک شب قدر کافی نیست؛ بلکه باید در صبح آن به اندازه هزار ماه عبادت پیشرفت کرده باشد. لذا علائمی را برای شب قدر ذکر کردند که مُدرِک شب قدر باید آن علائم را متوجه شود. همچنین دستوراتی را ذکر کردند از جمله آنکه از شب اول ماه رمضان 1000 مرتبه سوره قدر یا 100 مرتبه سوره دخان بخوانید تا حوادث شب قدر و دست امام زمان در آن حوادث و صعود و نزول ملائکه را ببینید.

در روایتی ذیل سوره مبارکه قدر پیامبر اسلام به خدای متعال عرضه داشتند که در مقابل عمر طولانی که امتهای پیشین داشتند، چه چیز را به من عطا فرمودی؟! زیرا در امتهای پیشین 120 سال در راه خدا جهاد می کردند و عمر طولانی داشتند؛ در جواب ایشان سوره قدر نازل شد. در شب قدر، قرآن که به تعبیر روایات «مَأْدُبَةُ اللَّه»(1) یعنی سفره الهی است، نازل شد و هر که به درک شب قدر برسد، به معانی و حقیق آسمانی قرآن می رسد. قرآن برای هدایت متقین است؛ و این بشارت به حضرت داده شد. در شب قدر قرآن شاخ و برگهای خود را نازل می کند؛ چنانچه بهشت هم همینطور است و به فرموده قرآن «قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ»(حاقه/23) یعنی نعمتهای بهشتی برای بهشتیان نازل می شوند. همه درجات ایمان و توحید در قرآن است و در ماه مبارک رمضان به راحتی در دسترس می باشد که از ثمرات شب قدر است. در ماه رمضان ثواب قرائت یک آیه قرآن معادل یک ختم قرآن است زیرا در این ماه برکات قرآن نازل شده و در دسترس است. اگر یک نفر هزار ماه زحمت بکشد، به اندازه درک شب قدر فواید قرآن برای او آشکار نمی شود. درک شب قدر طی مسیر به اندازه هزار ماه است.

بشارت خدای متعال به نبی اکرم در سوره قدر

وجود مقدس نبی اکرم برای هدایت و دستگیری و رساندن ما به خدای متعال به این دنیا آمدند. این وجود مقدس دشمنانی دارند که می خواهند این مسیر هدایت را سد کنند. ایشان در رویای صادقه دیدند که بنی عدی و بنی امیه و بنی تمیم از منبر ایشان بالا می روند؛ یعنی خلافت را غصب و مردم را به قهقرا می برند.(2) حضرت قلوب مردم را متوجه خدای متعال و عالم آخرت کردند اما اینها قلوب را متوجه دنیا و نفس و شیطان می کنند و مسیر حرکت امت را به سمت جهنم و دنیا پرستی می برند؛ واقعه ای که اتفاق افتاد و هزار و چهارصد سال هم ادامه پیدا کرده است. اگر امیرالمومنین از ابتدا خلیفه می شدند آن حقایق عصر ظهور در عصر حضرت اتفاق می افتاد.

نبی اکرم از این رویای صادقه غصه دار بودند، جبرئیل نازل شد و پرسید که چرا ناراحت هستند و حضرت هم بیان فرمود. جبرئیل رفت و برگشت و آیاتی را آورد که یکی از آنها همین سوره قدر است که می فرماید گرچه دولت هزار ماهه بنی امیه مردم را از مدار حق منحرف می کنند اما در مقابل، ما به شما شب قدر دادیم که جبران همه دولت جور را می کند. در آن زمان به پیامبر می گفتند که ایشان ابتر است و منظورشان فقط ابتر در نسل نبوده بلکه می گفتند: کسی نیست که راه هدایت حضرت را ادامه دهد و نبوت حضرت ناتمام می ماند. خدا هم در قرآن فرمود «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ»(کوثر/3).

آنها آمدند و مسیر توحید را منحرف کردند و بت پرستی و نفس پرستی را به شکل پیچیده تری برپا کردند و اولین حرفشان هم همین بود که خودتان برای سرنوشتتان تصمیم بگیرید و پیامبر و به تعبیر دیگر خدا هم حق ندارند تعیین کنند که خلیفه کیست. این در حالی است که خلافت خدای متعال امری نیست که ما برای آن تصمیم بگیریم. چنانچه امام رضا علیه السلام فرمودند «خِلَافَةُ اللَّهِ وَ خِلَافَةُ الرَّسُول»(3) یعنی امر امامت اینچنین است. آنها از موضع خود پیامبر، اسلام را تحریف کردند، یعنی ظاهر آن اسلام است ولی خدا و پیامبر در آن نیست.

حقیقت لیله القدر در ارتباط با حضرت زهرا

خدای متعال به پیامبر بشارت داد که در مقابل آن دولت ما به شما شب قدر دادیم. روایتی است که از حضرت سوال شد لیلة القدر که ظرف نزول قرآن است و از هزار ماه برتر است و اگر کسی به آن برسد به اسرار قرآن رسیده یعنی چه؟ حضرت فرمودند: «اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْر»(4) یعنی لیله وجود مقدس فاطمه زهرا سلام الله علیها و قدر هم الله است. اینکه چرا از حضرت تعبیر به لیلة القدر شده را بزرگانی همچون امام خمینی(ره) توضیح دادند و بعد فرمودند اگر کسی بتواند حضرت زهرا سلام الله علیها را آنچنان که متناسب شأن ایشان است بشناسد به درک شب قدر نائل شده است.

خدای متعال ثقلین را که قرآن و اهل بیت هستند، به وجود مقدس نبی اکرم عطا کرد که بر طبق آیات و روایات هر دو یعنی هم قرآن «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»(قدر/1) و هم اهل بیت «سَلَلْتَ مِنْهَا أَنْوَارَ الْأَئِمَّة»(5) در ظرف وجود حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است و با این دو ثقل دین خدا ادامه پیدا می کند و ماندگاری دعوت نبی اکرم در وجود حضرت زهرا است؛ چنانچه قرآن هم می فرماید «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» یعنی ادامه نبوت و ادامه نسل حضرت از وجود مقدس فاطمه زهرا سلام الله علیها است.

ما اگر به درک وجود حضرت زهرا سلام الله علیها راه پیدا کنیم آن مسیر طولانی برای ما کوتاه می شود کانه هزار ماه عبادت کردیم. کسی که در فرصت دنیا به محضر حضرت راه پیدا کند هم به درک باطن قرآن و هم به درک حقیقت امام راه پیدا کرده است. جناب حر در عاشورا در یک لحظه به امام حسین علیه السلام پیوند خورد و از وقتی آمد تا شهادتش شاید یک ساعت بیشتر طول نکشید؛ حال این یک ساعت بهتر است یا اینکه هزار ماه بدون امام حسین عبادت می کرد؟!

حقیقت لیلة القدر این است که انسان به حقیقت قرآن و حقیقت امام برسد. اگر برای یک لحظه هم به امام برسیم بار ما بسته شده و لازم نیست که عمر طولانی داشته باشیم و هزار ماه در راه خدا شمشمیر بزنیم. نبی اکرم بعد خود دو ثقل برجای گذاشته و فرمودند که رسیدن به آن دو یعنی قرآن و اهل بیت علیهم السلام رسیدن به حقیقت نبوت است و حضرت زهرا سلام الله علیها حلقه اتصال ما به نبی اکرم و امیرالمومنین است.

ذیل آن روایت که بیان شد هشداری داده شده است و می فرماید «وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا أَوْ مِنْ مَعْرِفَتِهَا الشَّك» یکی از اسامی حضرت زهرا سلام الله علیها فاطمه است یعنی جدا شده و این به آن معناست که همه مخلوقات از معرفت او جدا شدند. طمع خام به انسان دست ندهد که با خواندن یک کتاب به معرفت ایشان می رسد؛ این هشدار را دادند که بدانیم معرفت حضرت زهرا سلام الله علیها در دسترس نیست. معرفت حضرت زهرا برای ائمه علیهم السلام است و ما از طریق تجلیات ائمه می توانیم حضرت زهرا را بشناسیم.

ادامه دعوت نبی اکرم با ایستادگی حضرت زهرا

بنابراین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها شب قدر نبی اکرم هستند که دعوت حضرت بوسیله ایشان در عالم جاری می شود، برای ما هم شب قدری هستند که با درک آن به همه حقایق و اسرار آنچه در شب قدر در عالم بر پیامبر نازل شد، می توان راه یافت. به واسطه حضرت زهرا دست سقیفه و بنی امیه از اسلام کوتاه شد. اولین قدم، اقدام حضرت در برابر سقیفه بود که کار را تمام کردند.

پیامبر ایشان را چنین معرفی کردند که حتی در منابع اهل سنت هم نقل شده «اِنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا»(6) یعنی خدای متعال با غضب و رضای حضرت غضب می کند و راضی می شود. یا در جایی دیگر فرمودند «هِيَ رُوحِيَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَي»(7) پیامبر دست حضرت زهرا را می بوسیدند و تا مدتها بر در خانه حضرت زهرا که می رسیدند سلام می کردند و آیه تطهیر را می خواندند. ایشان مصداق مشکات نور نبی اکرم هستند و بعد از نبی اکرم مأموریت داشتند که در مقابل جریان سقیفه بایستند. نتیجه آن بود که این جریان یا برمی گشتند که عالم اصلاح می شد و یا باید از سد حضرت عبور می کردند که همین کار باعث شکست آنها شد.

علامه امینی بعد از نوشتن کتاب الغدیر مورد هجوم اهل سنت بود که چرا وحدت را از بین برده است. روزی در مناظره ای با علمای اهل سنت ایشان گفت: من همه این مطالب را از منابع خود شما استخراج کردم. آیا این حدیث را قبول دارید که پیامبر فرمود «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»(8)؛ گفتند: بله. بعد گفت: روزی که اصحاب سقیفه به عیادت حضرت زهرا رفتند، ایشان رو به آنها کردند و فرمودند که آیا این حدیث را از پیامبر شنیدید «فاطمة بضعة مني، فمن اذاها فقد اذاني و من اذاني فقد اذى اللّه»(9)؛ بعد حضرت زهرا فرمودند که خدایا تو شاهد باش من از اینها راضی نیستم. علامه امینی سوال کرد که باقی فضایل حضرت زهرا را قبول دارید؟ گفتند: بله. بعد پرسید که آیا شما می گویید که حضرت زهرا «مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» بوده یا نه؟! حضرت از اصحاب سقیفه که راضی نبودند پس امام حضرت زهرا سلام الله علیها امیرالمومنین بود. مسأله این است که حقیقت واضح است اما کسی که خودش را به خواب زده شما نمی توانید او را بیدار کنید.

اینگونه حضرت زهرا سلام الله علیها کار را ولو به قیمتی سنگین، تمام کردند و دشمن را به عقب راندند. بعد از ایشان هم اهل بیت و خصوصاً عاشورا تمام مسیر سقیفه را کور کرد. بعد از آن هم ظهور است که مزد حضرت زهرا در امتحان است. در روایات است که وقتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه ظهور می کنند هم حجاب سقیفه برداشته می شود و هم نور نبی اکرم و امیرالمومنین در عالم ظهور می کند. اینها همه ثمره کار حضرت زهرا سلام الله علیها است و ظهور، ادامه وجود حضرت زهرا و تجلی نبی اکرم و امیرالمومنین در وجود امام زمان است و در آن زمان مردم به درک حقیقت ولایت و نبوت می رسند.

دشمنان برای رسیدن به هدف مجبور شدند از حضرت زهرا عبور کنند؛ هنگامی که برای گرفتن بیعت از امیرالمومنین آمدند، حضرت فاطمه زهرا به پشت در خانه آمدند؛ دومی پرسید که چرا شما آمدی؟ حضرت زهرا جواب دادند «طُغْيَانُك» زیرا امیرالمومنین مأمور به صبر بودند و اگر کسی دیگر هم می آمدند، کار آن خلیفه تمام نمی شد. وقتی دیدند که حضرت استقامت می کند، آنها هم مجبور شدند برای رسیدن به اهدافشان خانه را به آتش بکشند اما باز هم حضرت ایستادگی کرد و آنها کار را تمام کردند؛ اما باز هم حضرت از بردن امیرالمومنین ممانعت کردند و کمربند امیرالمومنین را گرفتند و فرمودند: نمی گذارم این کار را انجام دهید؛ اما باز هم آنها کار را ادامه دادند تا آنجا که دومی به اطرافیانش گفت: دست فاطمه را کوتاه کنید؛ در منابع است که تا چهل نفر به حضرت هجوم آوردند اما باز هم حضرت استقامت کردند، دست ایشان را شکستند تا از کمر امیرالمومنین جدا شد و آثار غلاف شمشیر تا شهادت حضرت باقی بود؛ اما باز هم به پشت در مسجد رفتند و فرمودند بر سر قبر پیامبر شما را نفرین می کنم و اینجا مجبور شدند که حضرت امیر را رها کنند. السلام علیک یا فاطمه الزهرا...

پی نوشت ها:

(1) التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص: 60

(2) تفسير العياشي، ج‏2، ص: 297

(3) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 200

(4) تفسير فرات الكوفي، ص: 581

(5) إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏2، ص: 625

(6) عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص: 46

(7) الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 113

(8) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 376

(9) بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏43، ص: 54