نسخه آزمایشی
چهارشنبه, 05 ارديبهشت 1403 - Wed, 24 Apr 2024

جلسه هشتم ماه رمضان حرم رضوی/ ذکر کثیر دستور به مومنین؛ پاداش ذکر صلوات خدا؛ شرح صلوات خداوند / ذکر جریان دوطرفه با شروع از جانب خدا

متن زیر گزارش تفصیلی هشتمین جلسه از جلسات سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین میرباقری است که در رمضان سال 92 در حرم مطهر امام رضا(ع) برگزار شده است. ایشان در این جلسه با اشاره به آیه ای از قرآن فرمودند که خداوند به مؤمنین دستور می دهد خدا را یاد کنید و اهل ذکر کثیر باشید که مزد چنین کسی صلوات خدا و ملائکه است و خاصیت این صلوات این است که انسان را از ظلمات ولایت شیطان و اولیاء طاغوت به سمت نور ولایت نبی اکرم(ص) سیر می دهد. سپس استاد با اشاره به فرازهایی از دعای ابوحمزه و عرفه، این نکته را متذکر شدند که اگر ما ذکری می گوییم، حقیقت این است که اول خدا یاد بنده می کند، قلب انسان که زنده شد بعد انسان به خدا توجه می کند و اگر قدر این نعمت را دانست و خوب ذکر خدا را کرد، توجه دوم خداوند به او بارش را می بندد. ایشان ضمن بحث دو نکته را نیز توصیه می کنند، یکی ادامه روزه در طول سال و دیگری انتخاب عباداتی با فضیلت زیاد وحجم کم و مداومت بر آنهاست. در پایان هم بیان می کنند که از مهمترین مصادیق ذکر الله دعاست که در جلسات بعدی به این پدیده قدری خواهیم پرداخت.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد الله رب العالمین و صل الله علی محمد و آله الطاهرین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین. در قرآن کریم آمده است که: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا * وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا * هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ»(احزاب/41) در این آیه نورانی خدای متعال خطاب به مومنین و آنهایی که وارد جرگه و وادی ایمان شدند، یک دستور فوق العاده دارد و آن این است که می فرماید: «اذْكُرُوا اللَّهَ» خدا را یاد کنید متوجه حضور حضرت حق باشید، آن هم «ذِكْرًا كَثِيرًا» اهل ذکر کثیر باشید. مرحوم کلینی در کافی روایتی از امام صادق(ع) در ارتباط با این آیه آورده اند. حضرت فرمودند که خدای متعال برای واجبات و برای تکالیف، حدودی گذاشته است. روزه ماه رمضان سی روز است، اگر کسی این سی روز را گرفت یا اگر در مسافرت بود و عذری داشت روزه را قضا کرد، این وظیفه روزه را انجام داده است، مابقی دیگر مستحب است. ولی در این آیه خداوند برای ذکر حدی قائل نشده است.

توصیه جهت ادامه روزه در طول سال

در اینجا این نکته را تذکر بدهم، حیف است از دست برود مواظب باشید انشاءالله این روزه ماه رمضان را که می گیرید و تمرینی می شود از دست ندهید. در طول سال این روزه را ادامه بدهید، لااقل این دستوری که مستحب موکد است و روایات فراوانی در بابش داریم حتما رعایت کنید برنامه خانوادگی تان بشود، که فرمود سه روز را در هر ماه روزه بگیرید، روز 5 شنبه اول ماه قمری، 5 شنبه آخر ماه قمری، 4 شنبه اول دهه دوم ماه قمری. که در روایات دارد اگر کسی این روزه را بگیرد به منزله روزه تمام سال است. چون به این آیه قرآن هم در روایات تمسک شده است که: «من جاء بالحسنة فهو عشر امثالها» اگر کسی حسنات را بیاورد مزد خدا در مقابل این حسنات ده برابر است. بنابراین اگر در طول ماه و در طول سال غیر از ماه رمضان این سه روز را روزه بگیریم، خاصیتش این است که به منزله روزه تمام سال است.

در حدیث داریم که حضرت سوال کردند که چه کسی است که هر شب تا صبح عبادت می کند، شبی یک ختم قرآن می کند و همه سال را روزه است؟ سلمان عرض کرد بنده یا رسول الله. بعضی از این منافقین که با سلمان مناقشه داشتند گفتند دروغ می گوید ما خودمان دیده ایم خیلی روزها می خورد، خیلی شبها می خوابد، خودمان دیده ایم که ختم قرآن نمی کند. سلمان در جواب گفت: یا رسول الله شما مگر نفرمودید اگر کسی با طهارت بخوابد این به منزله کسی است که مشغول به عبادت است؟ من همیشه با طهارت می خوابم. چه با غسل چه وضو. دوم اینکه مگر شما نفرمودید اگر کسی سه مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ را بخواند مثل کسی است که قرآن را ختم کرده است؟! یک مرتبه بخواند ثلث قرآن، دو مرتبه دو ثلث، سه مرتبه یک ختم قرآن است، من هر شب سه تا قُلْ هُوَ اللَّهُ می خوانم و می خوابم. مگر نفرمودی اگر کسی این سه روز در ماه را روزه بگیرد و بخصوص ماه شعبان را هم بگیرد وصل کند به رمضان به منزله روزه تمام سال است، من این کار را انجام می دهم.

انتخاب عبادات پر فضیلت و کم حجم و مداومت بر آن

سعی کنید در عبادات زرنگ باشید، یک عباداتی است که خیلی پر فضیلت و کم حجم است این ها را انتخاب کنید و انجام دهید. از اینها غافل نشوید. البته در روایات دستور است فرمودند که هیچ عبادتی را کوچک نشمرید، چون شما نمی دانید خدا کدام عمل را دوست دارد و هیچ گناهی را هم کوچک نشمرید چون نمی دانید کدام گناه موجب غضب خداوند است. در روایت دارد گاهی بنده یک گناه کوچکی می کند خدای متعال می فرماید من دیگر او را نمی بخشم دیگر هدایت را نمی بیند. از آن طرف هم ممکن است یک عمل خیری انجام بدهد خدای متعال می فرماید گذشته و آینده اش را آمرزیدم، گذشته اش مثل روزی که از مادر متولد شده پاک شد. به طور مثال در باب حج این طور است خداوند به یک دسته از حجاج می فرماید مثل روزی که از مادر متولد شدید من پاکتان کردم، بعد از این مواظب باشید دیگر آلوده نشوید. زیارت سید الشهدا هم همین طور است که دارد برخی از زائرین همین که زیارت می روند، خدای متعال می فرماید گذشته شما را پاک کردم مواظب بعد از این باشید. بعضی از عبادات این طور است که هم گذشته انسان پاک می شود و هم آینده اش تضمین می شود. یعنی در محیط امن و وادی ایمن می رود و دیگر خطر تهدیدش نمی کند. فرمود یک دسته از زائرین سید الشهدا این طور هستند، طوری به محیط زیارت وارد می شوند که می گویند دیگر آینده شما هم تضمین شد. یک دسته از حجاج هم این طور هستند.

غرض این بود که یک عباداتی هست که اکسیر اعظم است، مواظب باشید آن ها را از دست ندهید. خیلی حواستان جمع باشد، دنبال عبادات پر حجم نباشید دنبال عبادات پر خاصیت باشید، البته حجم هم مهم است ولی پر خاصیت باشد. بعنوان مثال عرض می کنم امشب شب جمعه است، امام صادق(ع) به یکی از اصحاب عرض کرد آیا شما هر روز جدم سید الشهدا را زیارت می کنید؟ گفت آقا فاصله من خیلی زیاد است هر روز چه طور زیارت بروم؟ حضرت فرمودند بروید بالای بام و بلندی نگاه کنید به سمت چپ و راستتان رو به سید الشهدا یک سلام کنید: «السلام علیک یا ابا عبد الله السلام علیک و رحمة الله و برکاته» این ثواب یک حج عمره مقبوله را دارد. آنوقت ظاهرا سدیر است از اصحاب خاص امام صادق(ع) می گوید من بعد از این گاهی روزی بیست بار سید الشهدا را این طور زیارت می کردم. خود بنده این روایت را سالهاست خوانده ام ولی مداومت بر یک دانه سلام بر سید الشهدا هم نمی کنیم خیلی بد است این معنایش این است که ما دنبال مقصد نیستیم، به قول یک آقایی می گفت «طاء» طلب در ما هنوز پیدا نشده تا بقیه اش. هنوز بیخودی سر و صدا می کنیم.

ذکر کثیر، دستور خدای متعال به مؤمنین

امام صادق(ع) در ارتباط با آیه ابتدای بحث فرمودند که خدای متعال برای همه چیز حدی قرار داده و فرموده روزه واجب سی روز است باقی مستحب است، انفاقِ واجب، زکات و خمس است بقیه مستحب است، نماز واجب 17 رکعت است و بقیه مستحب است. ولی در باب ذکر الله این طور نیست. خدای متعال نفرموده روزی یک ساعت مشغول به ذکر باشید، بلکه فرموده: «اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا» اهل ذکر کثیر باشید صبح و شام خدا را تسبیح کنید. فرمود خدای متعال حدی برای ذکر قرار نداده، به ذکر کم هم اکتفا نکرده است. اگر کسی اهل ذکر کثیر شد، کثیر الذکر شد و مشغول به خدای متعال بود، به تعبیری که در زیارت امین الله آمده کارش به جایی می رسد که: «مشغولة عن الدنیا بحمدک و ثنائک». کثیر الذکر آن کسی است که از همه دنیا به حمد و ثنای خدای متعال مشغول شده است. هرچه می بیند جلال و جمال اوست و او را ستایش می کند. می شود که انسان این طور بشود که دائم در ذکر خدای متعال باشد و هیچ چیزی او را از خدای متعال غافل نکند.

پاداش کثیر الذکر، صلوات الهی است / بیان معنای صلوات خدا در جریان سرپرستی نور و ظلمت

بعد خدای متعال یک مزد و پاداشی برای این ذکر کثیر بیان می کند، می فرماید: «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» او و ملائکه او هستند که بر شما صلوات می فرستند و خاصیت این صلوات الهی این است که انسان را از ظلمات به سمت نور بیرون می برد. «اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ»(بقره/257) خدای متعال با ولایت خودش مومنین را سرپرستی می کند و سیر مومنین در وادی ولایت الله این طور است، سیر از ظلمات به سمت نور است. ظلمات شرک، ظلمات توجه به دنیا، ظلمات محبت دنیا، گناهان، اینها ظلمات هستند و حقیقتا ظلمات هستند. خداوند و ائمه معصومین و آنهایی که اهل مشاهدات برزخی هستند نقل کرده اند که واقعا وادی معصیت و غفلت و صفات رذیله، وادی ظلمات است. در حدیث عقل و جهل، صفات زشت همه ظلمانی و صفات حمیده همه نورانی هستند. فرمود خدای متعال بر شما صلوات می فرستد، صلوات الهی خاصیتش این است که شما را از ظلمات به سمت نور می برد. از ظلمات ذنوب به سمت نور توبه، از صفات رذیله به سمت صفات حمیده، العیاذ بالله از تولی به فساق و اولیاء طاغوت به تبری از آنها سیر می دهد. این معنای سیر از ظلمت به نور است. به وادی نور وارد می شوید. حقیقت وادی نور کجاست؟ «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»(نور/35) سماوات به معنی این هفت آسمان که ما می بینیم نیست، بلکه منظور همه عوالم خلقت، عوالم بالا و عوالمی که شما با آن سر و کار دارید، عالم ارض و عالم سماوات همه به نور الهی هدایت می شوند. خدای متعال ملائکه و انبیاء را هم هدایت می کند، یعنی انوار الهی است که به قلب ملائکه می رسد و آنها را هدایت می کند، انوار الهی است که انبیا را می برد. هر کسی از گناه به طاعت و از صفات رذیله به صفات حمیده و از شرک به توحید و از غفلت به ذکر سیر می کند، همه با انوار الهی است. پس خدای متعال انسان اهل ذکر کثیر را با صلوات خودش از ظلمات به سمت نور می برد. در اینجا تذکری بدهم که در باب فهم قرآن در معنای ظلمات و نور ما مسامحه نکنیم. دعا کنیم توسل کنیم انشاءالله به ما قرآن را بفهمانند. قرآن را با لغت نمی شود فهمید، قرآن خودش زبان خاص دارد. قرآن ظلمات و نور را توضیح می دهد. در آیه نور جریان نور الهی و هدایت الهی را توضیح می دهد که این جریان نور الهی، جریان ولایت نبی اکرم در عالم است: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» خدای متعال نور همه عوالم است. شما که نمی توانید مستقیم به این نور برسید، این نور بدون حجاب مخصوص نبی اکرم است. هیچ کسی ظرفیت وجودیش تحمل نور الهی را بدون حجاب و بدون واسطه ندارد الا چهارده معصوم. آنها هستند که خدای متعال از نور عظمت خودش آنچه خواسته به پیامبرش ارائه کرده است که در روایت فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَرَى رَسُولَهُ بِقَلْبِهِ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ مَا أَحَبَّ»(1) و بقیه ظرفیت ندارند نور الهی را بی حجاب دریافت کنند. دیده اید گاهی چندین تضعیف کننده سر راه این دستگاه مولد برق می گذارند تا به شبکه ما می رسد. اگر مستقیم بیاید همه این ها را می سوزاند.

بعد خدای متعال می فرماید این نور یک مثلی دارد، مثلش مثل چراغدان است در چراغدان یک چراغی روشن است که در آیه نور توضیح داده است. فرمود مثل نور خدا نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است. این آیه را هم مکرر بخوانید، هم روایاتش را ببینید، خیلی تامل کنید راهگشاست. پس ببینید نور الهی و جریان هدایت الهی و جریان معرفت، جریان توحید در عالم یک مسیری دارد و این منتهی می شود به خانه اهل بیت و نور الهی در اهل بیت تجلی کرده است. لذا اهل بیت «نور الله فی ظلمات الارض» هستند. «هم و اللَّهِ نُورُ اللهِ فِی السَّمَاوَاتِ وَفِی الْأَرْضِ»(2) نورالله در همه عوالم اهل بیت هستند.

قرآن ظلمات را هم توضیح داده است. در آیه همین سوره مبارکه نور یک بحثی از ظلمات دارد که مشرکین و کفار مبتلا هستند فرمود: «أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ»(نور/40) می فرماید جریان ظلمات هم مثل یک دریای مواج عمیق است. هم مواج است یعنی موج فتنه در آن هست و هم عمیق است. هم بر فراز این دریا امواجی است، بر فراز موج، موج است. بعد هم یک ابر تاریک. اگر کسی ته این دریا قرار بگیرد پیداست چه بساطی پیدا می شود دست خودش را هم نمی تواند ببینید، «إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا». دستگاه ظلمات هم یک دستگاه است در عالم «وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ» این ظلمات هم همین دستگاهی است که قرآن توضیح داده است. آنوقت در تفسیر ائمه علیهم السلام فرمودند شبکه نور الهی در عالم اهل بیت هستند. مثل نور نبی اکرم است. مشکات و چراغدان نور قلب نبی اکرم هست، چراغی که در آن روشن شده نور نبوت است. حال روایات را خودتان ببینید، ظلمات هم تفسیر شده به دشمنان نبی اکرم و اهل بیت. پس ما دو شبکه در عالم داریم یکی شبکه هدایت و نور و معرفت، دیگری هم شبکه شرک و کفر و استکبار و ظلمات. یکی جریان بندگی و عبودیت و هدایت است، دیگری جریان استکبار و معصیت و ظلمات است. یکی نور است یکی ظلمات. یکی بهشت است یکی جهنم.

خدای متعال می فرماید شما اگر اهل ذکر کثیر شدید غفلت نکردید تغافل نکردید -ذکر باید توضیح داده شود که چیست- اگر اهل ذکر شدید خدای متعال بر شما صلوات می فرستد. صلوات الهی با شما چه می کند؟ «يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُر»ِ سیرتان با صلوات الهی سیر از ظلمات به نور است، از گناه به توبه است، از صفات رذیله بخل و کبر و حسد و ریا و ... به صفات حمیده یقین و توکل و رضا و صبر و ... است. همه اش خلاصه می شود در یک کلمه، سیر از ظلمات و ولایت شیطان و اولیای طاغوت به سمت نور و ولایت نبی اکرم است. این سیر با صلوات خدا واقع می شود. اگر خدا بر کسی صلوات فرستاد، صلوات خدا او را نورانی می کند. اینکه نبی اکرم سرتاسر وجودشان نور است به این دلیل است که «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ»(احزاب/56) صلوات الهی بر پیامبر، ایشان را سرچشمه نور کرده است. دائما هم این صلوات هست. امیرالمومنین فرمود در عالم جبروت که دست ملائکه به آن جا نمی رسد خود خدای متعال بر این پیامبر صلوات می فرستد صلواتی که خدا بر پیامبر می فرستد او را مثل نور کرده است. شما اگر اهل ذکر بودید خدا به شما صلوات می فرستد شما را به این سرچشمه نور هدایت می کند. اصل خاصیت ذکر این است.

جریان چگونگی اهل ذکر شدن مؤمنین / شروع ذکر از جانب خدا

اما باید دانست که از ذکر ما که خیلی کاری ساخته نیست، اگر شما متذکر به خدا شدید، «اذکرونی اذکرکم» او به شما توجه می کند، آن توجه کار را تمام می کند. این که در قرآن می فرماید: «أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»(رعد/28) با ذکر خدا قلوب مطمئن می شود به آرامش می رسد بعضی بزرگان معنا کرده اند، گمان می کنم این معنا درست است نه ذکر ما. توجه کنید «اذکرونی» یک یادی ما از خدا می کنیم، که این یاد انواعی دارد، ترک معصیت می کنیم یک ذکر است، عبادت می کنیم ذکر است، قلبمان متوجه خداست ذکر است. محال است شما ذکری داشته باشید از آن طرف ذکری نباشد بلکه این را بدانید هرگاه که متذکر خدای متعال می شوید، اگر شما یک ذکر داشته باشید، خدا دو ذکر دارد. این را بزرگان گفته اند و در قرآن هم هست، بنده هر توبه ای که می کند خدا دو تا توبه دارد. اول خدای متعال یک رجوعی به بنده اش می کند به او حال استغفار و توبه می دهد. اگر این حال و این نسیم رحمت را استفاده کرد و توبه کرد، دوباره خدا به او رجوع می کند. این رجوع دوم خدا، کار او را درست می کند. رجوع اول به او حال توبه می دهد اگر قدر این توبه الهی را ندانست چیزی گیرش نمی آید. وقتی هم خدا به انسان رجوع می کند خاصیت رجوع حالت ندامت و توبه است، اگر قدرش را دانست توبه کرد و برگشت، خدای متعال رجوع دوم به بنده می کند. این رجوع است که بار بنده را می بندد. ذکر هم همین طور است ما یک بار خدا را ذکر می کنیم، یک بار دیگر خدا ما را ذکر می کند. در دعای عرفه خوانده اید: «أَنْتَ الذَّاكِرُ قَبْلَ الذَّاكِرِينَ وَ أَنْتَ الْبَادِي بِالْإِحْسَانِ قَبْلَ تَوَجُّهِ الْعَابِدِينَ وَ أَنْتَ الْجَوَادُ بِالْعَطَاءِ قَبْلَ طَلَبِ الطَّالِبِين »(3) قبل از اینکه اهل طلب به طلب برسند تو شروع به نعمت کردی، شروع از اوست.

دیدن کار خدا در ذکر در ابتدای دعای ابوحمزه

همین معنا را در ابتدای دعای ابوحمزه داریم که فرمود: «مِنْ أَيْنَ لِي الْخَيْرُ يَا رَبِّ وَ لَا يُوجَدُ إِلَّا مِنْ عِنْدِكَ وَ مِنْ أَيْنَ لِيَ النَّجَاةُ وَ لَا تُسْتَطَاعُ إِلَّا بِك »(4) گویی انسان سحر ماه رمضان بلند شده آمده در حرم امام رضا یا یک محل خلوتی شروع می کند با خدا حرف زدن، خیال می کند خودش شروع کرده! سر و صدا می کند خدایا من باید به همه خوبی ها برسم خوبی ها یکی دو تا نیست، باید از همه بدی ها فاصله بگیرم اینها یکی دو تا نیست. این همه خیر را من از کجا بدست بیاورم، همه اش نزد توست و چه طور از بدی ها نجات پیدا کنم که یکیش آدم را هلاک می کند، نجات از بدی ها مقدور نیست الا با تو. سر و صدا می کند شروع می کند خدا را صدا زدن، و یک نفس «یا رب یا رب» می کند. بعد وقتی صدا می زند احساس می کند چه اشتباه بزرگی تا به حال می کرده است. پرده کنار می رود می بیند خدا با اوست. می بیند او شروع کرده که تو داری حرف می زنی اگر او دل تو را داغ نکرده بود مثل دیشب الان در بسترت خوابیده بودی. اوست که زیر پای تو را داغ کرده دلت را گرم کرده چشمت را بیدار کرده است. لذا لحنش عوض می شود که: «بِکَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إِلَيْك » من تو را با تو شناختم و تو مرا دلالت کردی هدایت کردی، تو مرا صدا زدی که من دارم صدا می زنم. پس قصه این است همیشه شروع از آن طرف است ما شروع کننده نیستیم. هر ذکری که بنده دارد خدا دو ذکر دارد، «انت الذاکر قبل الذاکرین» هر کس یاد تو می کند تو اول یاد او کرده ای «وَ أَنْتَ الْبَادِي بِالْإِحْسَانِ قَبْلَ تَوَجُّهِ الْعَابِدِينَ» قبل از اینکه آنها بخواهند تو شروع کردی. این ذکر اول به آدم حالت توجه می دهد خدا که یاد آدم می کند قلب آدم زنده می شود، نسیم رحمت در قلب انسان می وزد، انسان به خدای متعال توجه می کند. اگر قدر این نعمت را دانست و خوب ذکر کرد آنوقت: «اذکرونی اذکرکم» خدای متعال یک توجه دومی به این بنده می کند که این توجه بارش را می بندد. این همانی است که «أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» اگر قلب به مرتبه اطمینان و آرامش می رسد با ذکر خداست، او وقتی به شما توجه کرد بارتان بسته می شود.

این مطالب مقدمه ای بود برای بحث دعا که یکی از بهترین نوع ذکر الله است. ما ذکری بهتر از دعا نداریم و دعایی هم بهتر از دعای مأثور و منقول از معصومین نداریم و در بین دعاهای منقول از معصومین هم دعایی بهتر از صلوات نداریم. ان شاء الله در جلسات بعد قدری به مباحثی در باب دعا خواهیم پرداخت. «السلام علیک یا ابا عبد الله»

پی نوشت ها:

(1) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 95

(2) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 194

(3) إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج 1، ص: 350

(4) مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج 2، ص: 582