نسخه آزمایشی
پنج شنبه, 06 ارديبهشت 1403 - Thu, 25 Apr 2024

جلسه یازدهم ماه رمضان حرم رضوی/ آثار ادعیه وارده از جانب معصومین(ع)؛ معصوم ضامن دعا / دیدن ابتدا و انتهای حرکت انسان و سیر در این راه در دعا

متن زیر گزارش تفصیلی یازدهمین جلسه از جلسات سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین میرباقری است که در رمضان سال 92 در حرم مطهر امام رضا(ع) برگزار شده است. ایشان در ابتدای بحث به این مسأله اشاره می کنند که ادعیه مأثوره که از جانب معصومین(ع) رسیده است تفاوت های جدی با دعاهای عرفی انسان ها دارد. آثار و برکاتی که در این ادعیه هست بسیار فرق دارد و بحث را با رویت وسعت فقرها ونیازهای بندگان و دیدن رحمت و فضل خدا و نیز توازن در درخواست ها آغاز کرده و به این می پردازند که نکته مهم در دعای از جانب معصوم(ع) ضمانت خود حضرات در اثربخشی است و همین معنای اذن در دعاست. در ادامه بحث هم اشاره می کنند که از خواص دعای معصوم سیر خاصی است که در آن وجود دارد و یک و ابتدا و انتهایی را برای حرکت انسان در نظر می گیرند که فقط یک مربی راه بلد می تواند چنین برنامه ای بدهد و مسیر درستی را برای ما طراحی کند. و وعده می دهند که سیرهایی در ابوحمزه وجود دارد که در شب های بعد به آن اشاراتی خواهند داشت.

آثار دعا؛ توجه به وسعت رحمت خدا و فقرهای ما و توازن در دعا

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد الله رب العالمین و صل الله علی محمد و آله الطاهرین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین. در بحث بهره مندی های ما از ادعیه معوصمین(ع) باید توجه داشت که این ادعیه در گام اول ما را با رحمت الهی و وسعت جمال و وسعت دستگاه الهی آشنا می کند. ما را با وسعت فقر و نیاز خودمان آشنا می کند. دوم اینکه معصومین در دعاهاشان نیازهای ما را به صورت متوازن بیان می کنند. ما گاهی اوقات در دعاهایمان مثل یک صورت کاریکاتوری دعا می کنیم. صورت کاریکاتوری دروغ نیست. چشم و گوش و همه اعضا را دارد ولی نسبتش متوازن نیست. گاهی دعاهای ما این طوری است. یک مطلبی را به اندازه وزنش به آن اهمیت نمی دهیم بلکه بیشتر یا کمتر به آن بها می دهیم. دعای معصوم خاصیتش این است که هر نیازی را به اندازه خودش، بر آن تکیه می کند. لذا انسان باید با لسان معصوم دعا کند.

ضمانت در دعا توسط معصومین(ع)

سوم اینکه ضامن این دعا خود معصوم است. وقتی معصوم یک دعایی را فرمان به خواندش می دهد و در واقع اجازه می دهد که ما آنرا بخوانیم، خودشان ضامن آن هستند. اگر یک جایی در خواندن اذکار، اجازه شرط باشد همین جاست. در واقع اینکه می گویند اجازه شرط است یعنی درست است که شما دارید کاری انجام می دهید ولی اصل کار را در پشت صحنه آن شخصی که اجازه داده است دارد انجام می دهد. یعنی کسیکه به شما می گوید مثلا روزی 6 هزار مرتبه این ذکر را بگو، این یک کار است که شما می کنید و یک کاری هم پشت صحنه او انجام می دهد. و البته کار اصلی را او می کند. این معنی اجازه است. من این را در باب غیر معصوم هیچ تایید نمی کنم. نمی گویم نیست ولی ضرورتی ندارد. ولی نسبت به معصوم، اجازه او چیز دیگری است. وقتی معصوم اجازه می دهد، خودش پشتیبانی می کند. بعضی مثال زده اند به اینکه در قدیم آهنگری به این شکل بود که کسی پشت کوره می نشست و در کوره می دمید تا شعله ور شود. یک کسی هم این طرف پتک می کوبید و مس و چیزهای دیگری درست می کرد. معنی این که ذکر اجازه می خواهد این است که شما این طرف کوره هستید ولی یک نفر باید در کوره بدمد وگرنه خاموش می شود و با کوره خاموش هم هرچه بکوبید اثر نمی کند. این مسئله در باب معصوم مسلم است و تردید نکنید. معصوم وقتی اجازه می دهد یک باری در ذکر پیدا می شود.

روایتی درباره امام صادق(ع) است که کسی در زمان حضرت، اربابش به او غضب کرده بود و می خواست او را بکشد. آمد محضر امام و متوسل شد. حضرت به او فرمودند: برو سلام من را برسان و بگو جعفر بن محمد(ع) فرمودند که من را ببخش و گذشت کن. آن فرد در راه برگشت به شهر خودش، به کسی برخورد کرد که اهل بصیرت و به اصطلاح از متوسمین بود؛ یعنی در سیمای شخص سرنوشتش را می دید. گفت: کجا می روی؟! من می بینم که قدم قدم به مرگ نزدیک می شوی و همه اعضایت می گوید که مرگ در انتظار توست. گفت اما بر زبان تو چیزی است که نجاتت می دهد. برو خیالت راحت باشد که این زبان ماموریتی دارد که اگر به کوه بزند متلاشی می شود. آن فرد نزد مولای خود برگشت. مولایش گفت: بساط جلادی را آماده کنید که با پای خودش به دام آمد. وقتی همه چیز آماده شد، فرد گفت: امام صادق(ع) سلام رساندند و گفتند که من را آزاد کنید. گفت: خودت حضرت را دیدی؟! گفت بله. گفت: هم تو را بخشیدم و هم آزاد کردم. توجه بفرمایید که این همان اجازه است. وقتی امام سجاد(ع) می گویند در سحر ماه رمضان ابوحمزه تلاوت کنید، معنایش این است که حضرت دارند اذن می دهند. حضرت خودشان مراقب تک تک ما در سحر ماه رمضان هستند.

باز در روایتی داریم که عبدالله بن زیات به امام رضا(ع) گفت: آقا من و همسرم و اهل بیتم را دعا کنید. فرمودند: من شما را دعا می کنم. همه اعمال شما بر من عرضه می شود و من می بینم. فرد تعجب کرد. حضرت فرمودند: این مگر قرآن نیست که «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُون»(توبه/105) یعنی شما عمل کنید که خدا و رسول و مومنین می بینند. یعنی عملتان در مرآی امام معصوم است. امام سجاد اگر می گویند این ذکر را بگویید یا این دعا را بخوانید، وقتی آدم سحر بلند می شود در مرآی امام سجاد است. وقتی با زبان امام سجاد شروع می کند به دعا کردن، حضرت ضامن این دعا هستند. خصوصا اگر شما با توجه و توسل به امامی که اجازه داده بخوانید. پس دعایی که از معصوم نقل می شود، یکی از خاصیت هایش است که اذن معصوم پشت سر آن است. لذا اثر این دعا با دعایی که من خودم بخوانم یا انشاء کنم کاملا متفاوت است.

توجه به مسئله سیر در دعای معصوم اثر دیگر دعای آنها

اما خاصیت مهم دیگر ادعیه معصومین(ع) این است که یک سیر روحی در انسان ایجاد می کند. یعنی انسان را از یک نقطه به حرکت در می آورد و پرواز می دهد و در یک مقاماتی انسان را سیر می دهد و یکجا هم بار انسان را بر زمین می گذارد. این طور نیست که یک مجموعه بی سروته و پراکنده باشد. یک سیر منظمی در انسان ایجاد می کند. انسان را در وادی خوف و رجا و حمد و ثناء و بکاء و توبه و استغفار و همه اینها سیر می دهد و از یک جایی آدم را آرام آرام با نرمی به حرکت در می آورد و بلند می کند و بدرستی در جایی انسان را فرود می آورد. این خاصیت دعاهای معصومین است. آغاز و ختم فوق العاده ای دارد. سیر فوق العاده ای دارد.

همین دعای شریف ابوحمزه یک سیر بسیار فوق العاده و جامع است. در این دعا اولا وسعت توجهات است که به انسان داده می شود. توجه به عوالمی که وجود دارد و جمال حضرت حق و ضعف و اضطرارها و خواسته های ما. و نیز موانع سلوک ما و راه حل های این موانع. این دعا بخصوص خیلی فوق العاده است. بیان حضرت با حرف هیچ کسی قابل مقایسه نیست. ما باید سعی کنیم که ظرفیت مناجات ما با خدا به ظرفیت این دعای ابو شریف نزدیک شود. ظرفیتی که معصوم می خواهد در ما ایجاد کند.

خدمت دوست عزیزی در مسجد الحرام نشسته بودیم و ایشان اشعار عارفانه می خواند از بابا طاهر و دیگران و خوب هم اشک می ریخت. من هم لذت بردم هم به حال ایشان تاسف خوردم. لذت بردم که خیلی خوب نجوا می کرد اما تاسف خوردم به حالش که چرا مناجات خمسه عشر نمی خواند؟! چرا در حد بابا طاهر با خدا حرف می زند؟! چرا با زبان امام سجاد(ع) حرف نمی زند؟! چرا خودش را محروم کرده از این فضا و این ظرفیت؟! لذا بنایتان این باشد که با زبان معصوم سیر کنید.

راهنمای سلوک؛ تفاوت معصوم با دیگران

اما سیرهای فراوانی در این دعا وجود دارد که این شب ها قدری به آنها اشاره می کنیم. این دعا شروع فوق العاده ای دارد و از نقطه خاصی حضرت ما را توجه و تنبه می دهند. فرض کنید شما می خواهید به قله دماوند بروید. یک موقع آدم با کسی همراه می شود که تا تپه های کنار دماوند بیشتر نرفته و خیال می کند قله دماوند همین تپه هاست. چنین کسی آدم را مغرور می کند و فریب می دهد. دو قدم که برویم می گوید قله همین است. بعضی ها در عرفان این طوری هستند. خودش یک قدم بیشتر نرفته ولی ادعا می کند توحید یعنی همین. فلان ذکر را بگو و این مراحل را برو؛ بعد هم راه تمام است و به وصال رسیده ای! گاهی با کسی همراه می شویم که مثل قبلی نیست ولی فقط از دور قله دماوند را دیده است و هیبتش او را گرفته است. چنین کسی آدم را می ترساند. این هم سالک درست نمی کند و شما را در راه نمی آورد.

مربی کسی است که هم قله را دیده و هم خودش رفته است. او می داند که رفتن قله بازی نیست و دشواری و سختی و پیچ و خم دارد. ولی می داند که این راه رفتنی است. چنین کسی شما را راه می اندازد و از یک مسیر می برد و امید در دلتان زنده می کند و کم کم از سختی های راه هم با شما می گوید و موانع را بیان می کند و تعلیمتان هم می دهد تا آرام آرام شما را ببرد. یعنی یک سیر به شما می دهد و آماده تان می کند و مهارت در شما ایجاد می کند. او در شما امید ایجاد می کند و اشتیاق را دائم در شما زنده می کند. وقتی مشتاق شدی کم کم از لوازمش می گوید که حالا اشکالت اینجاست و تو باید اینقدر تمرین کنی و این را یاد بگیری و این عیب ها را از خودت رفع کنی تا به قله برسی. چنین کسی آدم را می برد و می رساند.

معصومین این گونه هستند و هیچ وقت آن قله های بلند توحید را دم دست نمی بینند. قله ای که امیرالمومنین(ع) می فرمود: «آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِيقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظِيمِ الْمَوْرِد»(؟) این راه چیزی نیست که شما بتوانید با یک قدم و دو قدم سیر کنید. فرق ابوحمزه و بقیه حرف ها در همین است که در زبان معصوم آن قله ها دیده شده و هیچ وقت این طور نیست که قله توحید را با این کوچه پس کوچه ها و این تپه ماهورهای سر راه اشتباه بگیرد. که گاه با یک مکاشفه و طی الارض و حال خوشی انسان خیال می کند واصل شده است! معصوم می داند که پیچ و خم های راه تا وادی مقام توحید چیست و از کجا باید آدم را عبور دهد و چه سیری در انسان ایجاد کند. او نه مایوستان می کند نه مغرور. نه مایوس می کند که قله دماوند که رفتنی نیست و رها کن. نه مغرور که همین سر کوچه مقصد است. آنها هم زیر پای آدم و دل انسان را داغ می کنند و آدم را راه می اندازند و هم وقتی انسان را راه انداخت قدم به قدم آدم را می برد. عیب ها و موانع راه را می گوید و آماده می کند برای اینکه بتوانی قدم بعد را در راه برداری.

ان شاء الله شب های بعد بعضی از سیرهایی که در دعای شریف ابوحمزه است که در سحر ماه رمضان باید واقع بشود را بیان می کنیم. که انسان باید این مسیر را طی کند تا به فرودگاه دعای ابو حمزه و پایان دعا برسد. یعنی باید از یک جایی انسان پرواز را شروع کند و در یک وادی فرود بیاید. حضرت می خواهند ما را به وادی رضا برسانند. در پایان دعا بیان می شود که «وَ رَضِّنِي مِنْ الْعَيْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِي »(2) یعنی رسیدن به مقام رضا است که بالاترین مقام است که مقام محبین است. اما این پایان، ابتدای مسیرش این است که «إِلَهِي لَا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِك »(3) یعنی باید ابتدا آدمی عقوبت های خدا و گناهان خود را ببیند و از اینجا شروع کند. پس از اینجا ما را راه می اندازند و می برند تا به آن مقام رضا برسیم. این فاصله یک مسیر است که حضرت در این مسیر ما را حرکت می دهند که نکاتی از این سیرهای ابو حمزه را در جلسات بعد تقدیم خواهم کرد. «السلام علیک یا ابا عبد الله»

پی نوشت ها:

(1) نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 481

(2) مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج 2، ص: 598 - دعای شریف ابو حمزه

(3) مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج 2، ص: 582- دعای شریف ابو حمزه