نسخه آزمایشی
پنج شنبه, 06 ارديبهشت 1403 - Thu, 25 Apr 2024

جلسه یازدهم تفسیر سوره حجرات/ کارکرد های خبر در عالم/ تغییر بیم و امیدها با سیاست های تنظیم خبر

متن زیر سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ 19 اردیبهشت ماه 99 است که در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ایراد فرمودند. ایشان در این جلسه بیان میدارند؛ در مقابل خبری که نبی اکرم از جانب خدای متعال آوردند، یک فاسقی در این امت است که خبری را می آورد. این فاسق دنبال ایجاد تفرقه در امت است و دنبال این که مردم را جلو پیامبر بیاندازد. بحث ما این جا درباره این است که این خبر چه کاره است و اصلا کارکرد های آن چیست؟ اولین کارکرد این است که ذیل آن تمدن ها شکل می گیرد، مثل جمله حضرت که فرمودند: «قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا»، که ذیل آن جامعه مومنین شکل می گیرد، کما این که خبر فاسقی در مقابل حضرت درست شده، یک خبر تاریخی است که ذیلش جریان کفر شکل گرفته است. دومین کارکرد خبر این بود که در هر خبری دعوت به پرستش است و طبق روایات اگر کسی به آن متمایل بشود و با جان و دل گوش بدهد، عبادت واقع می شود. سومین کارکرد خبر این است که بیم و امید انسان ها را تغییر می دهد و از طریق سیاست تنظیم خبر جنگ شناختی با ما می کند، بعد هم میوه اش را می چیند. کارکرد چهارم خبر این است که آنها برای رسیدن به هدفشان گزاره علمی تولید می کنند، به تعبیر دیگر خبر گاهی زبانش می شود هنر، گاهی هم زبانش می شود علم، یعنی حتی در خبر علمی هم آهنگ پرستش است و ما را یا به خداپرستی دعوت می کند یا دنیا پرستی. کارکرد پنجم خبر این است که واقعه را به گونه ای که هست برای مردم نمی گویند، بلکه بگونه ای تنظیم می کنند که مقاصد خودشان جلو می رود. آخرین کارکرد خبر هم این است که در سیاست تنظیم خبر، همه خبر را دروغ نمی گویند، بلکه خبر را ریز و درشت می کند و خبری که ارزش دارد را آخر برده و از آن غفلت ایجاد می کند، در عوض یک خبر بی ارزش که در دستگاه آنها ارزش دارد را بالا می آورند.

کارکرد خبر در عالم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و اللعنۀ علی اعدائهم اجمعین. بحث ما در باب آیه ششم از سوره مبارکه حجرات بود. عرض کردیم که در مقابل خبری که نبی اکرم از جانب خدای متعال آوردند، یک فاسقی در این امت است که خبری را می آورد. او می خواهد سوار بر خبر حضرت بشود و امت با خبر او زندگی کنند. این فاسق دنبال ایجاد تفرق در امت است و دنبال این که مردم را جلو پیامبر بیاندازد و امت بخواهند که نبی اکرم دنبال سر آنها حرکت کند. درست مثل داستان غدیر، حضرت یک کاری کردند اما آنها خبر دیگری آورده و گفتند که رسول خدا در این موضوع دنبال سر آنها حرکت بکند!

بحث ما راجع به این خبر فاسق بود و خصوصیاتی را برای آن عرض کردیم. یک از جهاتی که بحث کردیم غیر از این که فاسق چیست و هدف از این خبر چیست، این است که خود این خبر چه کاره است. چند نکته را هم در همین زمینه اشاره کردیم.

ساخته شدن تمدن ها حول خبر

نکته اول این بود که خبرها متفاوت اند، بعضی خبرها آنقدر بزرگ اند که ذیلش یک امت تاریخی درست می شود، مثل جمله حضرت که فرمودند: «قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا». این خبر تبدیل به یک شجره طیبه تاریخی و یک درخت پر بار می شود و شاخ و برگ می دهد. بعد هم ذیل او یک نظام تمدنی شکل می گیرد، کما این که خبر فاسقی هم که در مقابل حضرت درست شده و خبر ایشان و عالم غیب را نفی می کند، یک خبر تاریخی است که ذیلش جریان کفر شکل گرفته است. مثل خبر پرچمداران رنسانس و خبر حضرت امام در مقابل آنها که دو تا عصر درست کرده است، عصر تاریکی و عصر امام خمینی رحمۀ الله علیه.

دعوت به پرستش

نکته دیگر این بود که در هر خبری دعوت به پرستش است. لذا فرمودند: «مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَه‏»(1)، اگر کسی متمایل بشود و با جان ودل گوش بدهد، عبادت واقع می شود. پس در هر سخنی دعوت به پرستش هست و اگر گوش بدهید پرستیدید. «فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّه‏» اگر سخنگوی خداست، پس شنیدن خبر او، پرستش خداست. «وَ إِنْ‏ كَانَ‏ النَّاطِقُ‏ يَنْطِقُ‏ عَنْ لِسَانِ إِبْلِيسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِيسَ» اگر هم سخنگوی شیطان است، پس گوش دادن کلام او پرستش شیطان است. بنابراین در هر خبری یک آهنگ پرستش و دعوت به بندگی است. حتی در یک خبر ساده ای که یک طفل می دهد، غرضی است و می خواهد یک کاری با دل ما بکند. طفل وقتی به ما خبر می دهد، یا می خواهد ما را بترساند، یا شوقی یک کاری را در ما ایجاد کند و یا ما را به یک خضوعی دعوت می کند.

تغییر بیم و امید ها در سیاست تنظیم خبر

ذیل همین بحث، موضوع سیاست تنظیم خبر مطرح می شود. توضیح آن این است که خبرها با هم فرق می کنند. یک موقع یک طفل خبر می دهد، این خیلی خود آگاه نیست که دارد چه کار می کند، ولی یک موقع یک شیطان و مستکبری است که خبر را می آورد. این مستکبر سیاست تنظیم خبر دارد و خبرها را به گونه ای هدایت و تنظیم می کند که بیم و امید ملت ها را تغییر بدهد و خوفشان را عوض بکند. کما این که وجود مقدس نبی اکرم وقتی خبر می آورند جوری اخبار خودشان را تنظیم می کردند که این مبشر و نذیر که هم بشارت می دهد و هم انذار می کند، ما را بزرگ کند به طوری که دیگر از این حادثه های کو.چک نه می ترسیم و نه امیدوار می شویم.

خبر نبی اکرم طوری است که نه در بهار خوشحال می شویم و نه در پاییز غصه می خوریم، این خبر ما را  بزرگ می کند و یک خوف و امید دیگری را در دل ما ایجاد می کند. این خبر یک بیم و امیدهایی در ما ایجاد می کند که ما را به سمت حضرت حق سیر می دهد، حداقل آن بیم و امید نسبت به بهشت و جهنم است و بالاترش نسبت به رحمت و عذاب حضرت حق است. پس حضرت جوری اخبار را تنظیم می کند و وقایع را گزارش می دهد که در ما یک تعلق و یک محبت و شور دیگری می آفریند و یک بیداری دیگری ایجاد می کند.

خبر شیطان هم همین طور است. یک جوری واقعه ها را تنظیم می کند که تمام خوف ما در دنیا خلاصه می شود، به طوری که از اسباب مادی می ترسیم و به اسباب مادی امیدواریم. یک مثال بزنم، وقتی ما راجع به یک واقعه طبیعی صحبت می کنیم، می گوییم باران بارید و نسیم وزید، اما تعبیر قرآن این نیست، قرآن می فرماید: «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماء»(انعام/99) خدا باران را نازل می کند و «اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّياح‏»(روم/48) خدا باد را می فرستد. این دو خبر وقتی تکرار شد و در جان انسان نشست، دو نگاه در عالم ایجاد می کند، یک نگاه تمام امیدش به همین باد و باران  است و نگاه دیگر همه امیدش به حضرت حق است و می داند اینها کاره ای نیستند بلکه عالم در دست اوست.

یک شخص بگونه ای عالم را توضیح می دهد که گویا قوانین جبری ماده بر عالم حاکم است و ما را از عالم ماده می ترساند، اما یک شحص دیگر جوری پرده برمی دارد که نشان می دهد کل عالم و تمام نظام هستی، ظهور اراده حضرت حق است. هیچ برگی از درخت نمی افتد الا تحت اراده و علم او «ما تَسْقُطُ مِنْ‏ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُها»(انعام/59). هیچ حادثه ای برای ما پیش نمی آید الا این که او ثبت کرده، یعنی علم و اراده و حکمت و رحمت الهی را در وراء همه واقع ها به ما گزارش می دهد.

پس سیاست تنظیم خبر یعنی خبرها را یک جوری تنظیم کنی که بیم و امید آدم ها شکل بگیرد. الان امپراتوری خبری ای که در عالم است کارش همین است، یک موقعی یک روزنامه هایی بوده مثل وقایع اتفاقیه که برای دوره مشروطه است. در این روزنامه خبر ها را پشت سر هم می نوشتند، مثل اینکه چه واقعه ای در تهران اتفاق افتاد یا اینکه در تبریز چه شد و خبر های دیگر. اما اگر آن را هم دقت بکنید جهت دار بوده است، یعنی طرفدار مشروطه با مخالف مشروطه دو گونه خبر نقل می کردند، با این که عنوان روزنامه وقایع اتفاقیه بوده و باید فقط خبر را می گفته است. اما الا دیگر وقایع اتفاقیه نیست و جوری اخبار را بزرگ نمایی یا کوچک می کنند یا محو می کنند، که بیم و امید با آن شکل بگیرد.

آنها یک خبر را می آورند و خبر اول می کنند تا آن واقعه ای که می خواهند اتفاق بیفتد. مثلا می خواهند بین اسرائیل و فلسطین صلح برقرار بشود برای همین خبر صلح کمپ دیوید را در رسانه ها خبر اول کرده و مدام آن را می گویند. یا اینکه می خواهند یک اتفاقی در جهان بیافتد پس خبر کرونا را خبر اول می کنند، این سیاست تنظیم خبر است. طبق آمار رسمی در هر سال پنج میلیون انسان در اثر آلودگی هوا می میرند اما هیچ شهر بزرگی قرنطینه نمی شود، ولی الان در کل این چند ماه کل کشته های رسمی که می گویند زیر صد هزارتاست ولی پنج میلیارد آدم را در قرنطینه برده اند! این سیاست تنظیم خبر است.

من یادم هست که در اوایل انقلاب یک روزنامه ای منتشر می شد که من همان روز اول که دیدیم گفتم باید این تعطیل بشود. چون وضعیت روانی مردم را به هم می زد و تمام اخبار مثلا ناامنی را پشت سر هم نقل می کرد. وقتی آدم این را می خواند خیال می کرد الان همه جا خطر است! این سیاست تنظیم خبر است. الآن مرگ و میر کرونا را خبر اول دنیا کردند. از روز اول که در چین شروع شد این سیاست تنظیم خبر معلوم بود و چیز مبهمی در آن نبود. این جور بگیر و ببند و به روز آمار دادن برای چیست؟! این همه مرگ و میر در عالم داریم، چرا اخبار آنها را نمی گویند؟! این سیاست تنظیم خبر است که نمی خواهد از و اقعه ای که اتفاق افتاده آنچنان که هست خبر بدهد، بلکه می خواهد واقعه را به گونه ای دستکاری کند که آنی را که او می خواهد در ذهن و روح من واقع بشود.

اینها از طریق سیاست تنظیم خبر جنگ شناختی با ما می کنند و بعد میوه اش را می چینند. اگر انسان اینجا دنبالشان رفت دنبال نباء فاسق رفته، پس جوری شناختش را تغییر می دهند که او اینطوری که آنها می خواهند در عالم عمل می کند. بحث این است که چرا مومن باید دنبال خبر فاسق برود. او سیاست تنظیم خبر دارد و می خواهد نفرت ایجاد کند، چرا من باید دنبال سیاست تنظیم خبر او بروم؟! من گاهی به ذهنم می آمد که گوش کردن به اخبار رسانه های غربی برای کسی که فرقان ندارد و قدرت تمییز الهی به او داده نشده، از فیلم های پورن شان گاهی حرام تر است، چرا که آنها با خبرشان آدم را بی دین می کنند. آنها با خبرشان می خواهند به تو نشان بدهند که دین کارآمد نیست بلکه کارآمدی در تمدن های مادی است.

البته این که سیاست تنظیم خبر چه کار می کند، یک بحث پردامنه ای است. سیاست تنظیم خبر از واقعه یک سیمای کاریکاتوری نشان می دهد. اگر از یک کسی عکس کاریکاتوری بکشند این هم دروغ است و هم راست؛ خب چشم دارد این هم چشم دارد، گوش دارد این هم گوش دارد، ولی نسبت اینها را به گونه ای به هم می زنند که در آدم یا نفرت ایجاد می کنند یا شوق، یا تحقیر ایجاد می کنند یا تجلیل. الان در هنر نقاشی مدرن چهار تا خط شکسته در صورت طرف، در آدم یک احساسی ایجاد می کند. در این هنر یک آدم متکبر را به گونه ای تصویر می کنند که انسان در او خضوع می بیند، یک بنده خدا را هم به گونه ای تصویر می کنند که آدم سیمای او را سیمای متکبر می بیند!

بنابراین وقتی اینطوری خبر تنظیم می شود و می خواهد با روح ما بازی کند، بیم و امید در ما ایجاد کند و جنگ شناختی با ما کند، «فَتَبَيَّنُوا»، پیداست که تبینش هم حساب و کتاب دارد. پیداست که مقابله با این سیاست تنظیم خبر که پشتش امپراتوری خبری غرب وجود داشته و پشتوانه خود را رشته های دانشگاهی متعدد روان شناسی و رشته های علوم انسانی و جامعه شناسی قرار داده، کار من نیست. من به تنهایی نمی توانم و یک پناهگاهی می خواهم. برای همین است که «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا»(حجرات/6)، «وَ اعْلَمُوا أَنَّ فيكُمْ رَسُولَ اللَّه‏»(حجرات/7) باید به نبی اکرم رجوع کرد.  

پس این که می گویم خبر دعوت به پرستش می کند یک بار دعوت ساده است و یک بار دعوت پیچیده. آنها اخباری که به ما می رسانند را آنچنان با یک دانش های گسترده و یک ابزار و به کمک علم و تکنولوژی، تنظیم می کنند که ما را می برند و وارد دنیا پرستی می کنند. بعد هم ما را به خدای متعال و به ادیان بدبین می کنند. خیال نکنید که این امپراتوری خبر امروز عمق نگاه استراتژیکشان از دستگاه بنی امیه که مقابل نبی اکرم خبر درست کرد و جامعه مومنین را متلاشی کرد، بیشتر بوده، اصلا اینطور نیست!

بنابراین در مقابل خبر باید تبین کرد. چرا که خبر دعوت به پرستش می کند و به گونه ای اخبار را تنظیم می کند که من را یا خدا پرست می کند یا دنیا پرست، یا بیم از دنیا و رغبت به دنیا در من ایجاد می کند یا خوف و طمع الهی، یا من را بزرگ می کند یا کوچک. پس این هم یک نکته در باب تنظیم خبر که خبر، آن خبر ساده ای که بخواهد یک واقعه ای را بگوید نیست. در هیچ کجا خبر، آن خبر ساده ای که بخواهد واقعه را بگوید نیست، حتی یک طفل وقتی خبر می دهد دارد یک کاری می کند و صرفا اکتشاف واقع نیست. این نگاه تک بعدی به خبر است که ما را گرفتار کرده، بعد هم خیال می کنیم که باید گوش داد و بالاخره علم است، در حالی که اصلا اینطوری نیست.

استفاده از علم و هنر و تکنولوژی برای رسیدن به مقصد

نکته دیگری که در باب خبر می خواهم بگویم و نکته بسیار مهمی است این است که خیلی وقتها خبر از یک خبر ایدئولوژیک شروع می شود. عرض کردم مثل این که می گوید خدا نیست، یا اینکه می گوید دوران رجوع به ادیان گذشته است. پس از یک خبر ایدئولوژیک شروع می شود و بعد تبدیل می شود به فلسفه و تئوریزه می کند. به تعبیر دیگر به علم تبدیل شده و پشت سرش دانش شکل می گیرد. الان را ببینید، آنها می خواهند روابطی که انبیاء بین انسانها گفتند را به هم بزنند و انسان را به فحشاء و همجنس گرایی بکشانند. طرفداران نظریه اکتفا می خواهند همه حرفهایی که انبیاء زدند را به هم بریزند، «وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ‏ يُوصَلَ‏»(بقره/27) و آن رشته های رحمت الهی را قطع کرده و قوانین الهی را به هم بریزند.

آنها برای رسیدن به این هدف خیلی جاها گزاره علمی تولید می کنند. برای مثال در روان شناسی برای این که فحشا را به یک عاطفه معقول تبدیل کنند، می آیند و می گویند نیاز جنسی انسانها یک طیف است و نیاز به همجنس هم یک نیاز است که در این طیف قرار دارد! بعد هم کم کم پشت سرش خانواده تک عضوی تعریف می شود و گفته می شود که خود ارضایی هم یک نوع نیاز جنسی غریضی است! بعد هم خانواده دو عضوی مرد، دو عضوی زن، عضو زن و مرد، و انسان و حیوان را بیان می کنند.

پس نظریه اکتفا برای این که یک خبری که ضد همه انبیاست را تثبیت کند، در روانشناسی گزاره علمی تولید می کند. البته این فقط در روانشناسی نیست و در بقیه علوم انسانی هم هست. آیا فلسفه تولید شده در دوران به قول خودشان روشنگری، همین نیست؟! آیا این خبر فاسق نیست؟! البته حضرت امیر در خطبه پنجاه نهج البلاغه می فرماید: هیچ وقت آنها باطل محض نیستند بلکه حق و باطل را قاطی می کنند. «وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْث وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِه‏»(2) اینجا شیطان استیلای بر اولیائش پیدا می کند.

پس خبر گاهی آهنگ فلسفه و علم و امثال اینها پیدا می کند. از این بالاتر، گاهی خبر زبان هنر پیدا می کند و بر دوش تکنولوژی و رسانه سوار می شود. الان خیلی از این آثار هنری همان خبر فاسق است. می خواهد روابط نامشروع بین زن و مرد را به کودک القاء کند برای همین با زبان حیوانات با او حرف می زند و به او نشان می دهد که زنبور عسل ها با هم دوستیابی می کنند، یا اینکه با زبان جمادات با او حرف می زند و به او نشان می دهد که اتومبیل ها با هم عشق ورزی می کنند! این برنامه ها دارد به کودک یاد می دهد که این عشق ورزی یک هنجار است نه ناهنجار. این القاء در یک اثر هنری از یک برنامه کودک وجود دارد تا یک فیلم بزرگ؛ مثلا جنگ چهارمی درست می کنند و آن را در قالب هنر القاء می کنند که؛ ادیان الهی بحران برای بشر ایجاد می کنند که این منتهی به یک تروریسم جهانی می شود، ناجیش هم پرچمداران تمدن مادی اند!

آیا این خبر فاسق نیست که به زبان هنر هم نشسته است؟! مایی که می نشینیم پای این اثر هنری و گوش دل به آن می دهیم، وقتی بلند می شویم می بینیم که نفرت در ما ایجاد می کند. یک موقعی نوجوان ها یکی از همین فیلم های جنگ چهارمی را می دیدند، من به آنها گفتم نبینید، چون به صلاح شما نیست. اما آنها دیدند، بعد به آنها گفتم حالا گزارش بدهید. دیدم فیلم روی آنها تاثیر گذاشته برای همین بهشان گفتم دیدید همانی که می خواستند واقع شد؟ آنها می خواستند نگاه شما را عوض بکنند که عوض کردند! البته این تاثیر فقط در نوجوان نیست، خیلی وقتها روی من هم که محاسنم سفید شده تاثیر می گذارد، برای اینکه اینقدر آن شیطنت پیچیده است که نمی شود بفهمی!

قرآن می فرماید: «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْض»(نور/40) اینها همه عالم را ظلمانی کردند‏، کما این که حضرت «نُورٌ عَلَی نُور» هستند و عالم را نورانی کردند. اینقدر فضا ظلمانی است که «وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ»(نور/40) اگر خدای متعال چراغی برای این آدم روشن نکند چراغ دیگری نیست. حضرت فرمود: «وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ يَعْنِي إِمَاماً مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ»(3) تا نور امام نباشد نمی شود از این ظلمت نجات پیدا کنی.

بنابراین نکته ای که اینجا می خواستم عرض بکنم این است که توجه داشته باشید که خبر با جان ما چه کار می کند. خبر می خواهد ما را دعوت به پرستش کند و ما باید حواسمان جمع باشد گرفتار آن پرستش نشویم. این خبر گاهی صبغه هنری پیدا می کند و زبانش می شود هنر، گاهی هم زبانش می شود علم، پس اینطور نیست که ادبیات علمی در آن نفوذ نداشته باشد. ما که می گوییم علم جهت دار است مقصودمان همین است. یعنی حتی در خبر علمی هم آهنگ پرستش هست و ما را یا به خدا پرستی دعوت می کند یا دنیا پرستی.

پراختن به یک بعد خبر برای رسیدن به نتیجه مطلوب

نکته دیگری که در باب خبر باید گفت این است که ما یک خبر نبی داریم که از طرف خدا آمده و یکی هم خبر فاسق، خبر حضرت راست است و خبر فاسق دروغ. خدای متعال در قرآن می فرماید: «اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِين‏»(توبه/119) با صادقین راه بروید و هم سفر آنها بشوید. حضرت در ذیل این آیه فرمود: صادقین یعنی نبی اکرم و اهل بیت. پس آنها که مقابل حضرت خبر می آورند صادق نیستند.

البته این صدق خبری یک بحث پیچیده ای است، یعنی فقط صدق در خبر این نیست که خبر مطابق با واقع هست یا نه. در خبر نوعی دعوت نهفته است، پس آیا این دعوتی که دارد می کند صادقانه است یا نه؟! گاهی دعوت به پرستش خودش می کند و می گوید شما آزاد باشید اما دروغ می گوید، چون در کنه خبرش دعوت به بردگی است. اما در خبر نبی اکرم دعوت به پرستش خدا و دعوت به آزادی از همه قیود است. هیچ پیامبری دعوت به بردگی خودش نمی کند، پس صادق است.

البته غیر از این جهت، در همین صدق به معنی پرده برداری از واقع هم حضرت صادق اند و واقعه را با چهره واقعیش نشان می دهند. برای مثال یک موقعی ما خبر می دهیم که این کاغذی که دست من است ابزار نوشتاری است. یعنی می شود با آن بنویسی، با دیگران ارتباط پیدا کنی، حتی می شود با آن ارتباط با نسل های آینده پیدا کنی، این یک تعریف از کاغذ است که یک موضع گیری در من ایجاد می کند، پس من می گویم خیلی چیز خوبی است. اما یک موقع می آید و گزارش را وسیع تر می کند، پس می گوید می دانید کاغذ این روزنامه ای که جلوی شماست و دارید آن را می خوانید چطوری پیدا می شود؟ برای هر روزنامه یک درخت قطع می شود و محیط زیست کم کم دارد دچار بحران می شود! با شنیدن این خبر موضع آدم نسبت به همین کاغذ عوض می شود. آن هم خبر است این هم خبر است! شما چرا واقعه را یک بعدی حکایت می کنید؟!

آن کسی که می گوید خدا و غیبی نیست و هر چه هست همین ماده و قوانین ماده است، بعد هم می آید و وارد تحلیل فیزیکی ماده می شود، دارد به بشر دروغ می گوید. عرض کردم که ما دو نوع خبر داریم، مثل باران بارید و «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً». کدام راست است و کدام دروغ؟ حتما باران بارید دروغ است و «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً» راست. در اخبار علمی هم همین است؛ اگر شما آن فرهنگ ادیان را در معادله علمی نیاورید این معادله دروغ است، گرچه کارامد باشد، چون بنا نیست دستگاه شیطان در دنیا کارآمد نباشد!

مخلوط کردن حق و باطل برای همراه کردن مردم

پس خبر انبیاء و نبی اکرم صادق است اما خبر مقابل کاذب، معنای این حرف این نیست که آن چیزی که باطل می گوید هیچ جلوه ای از حق ندارد و هیچ حقی در آن نیست. چون خبر باطل محض که اصلا طرفدار پیدا نمی کند! در سیاست تنظیم خبر نمی آید خبر را از اصل نگوید بلکه خبر را ریز و درشت می کند، مثل عکس کاریکاتوری که چشم را کوچک و بینی را بزرگ می کند. سیاست تنظیم خبر می آید و خبری که ارزش دارد را آخر برده و از آن غفلت ایجاد می کند، در عوض یک خبر بی ارزش که در دستگاه او ارزش دارد را بالا می آورد.

پس نظام ارزشی دستگاه کفر و ایمان دو تاست. سیاست تنظیم خبر در اخبار مومنین به گونه ای است که خبرهایی که ارزش ایمانی دارد را بالا برده و خبرهایی که کفرآمیز است را در رده آخر می برد، یا اینکه عکسش را انجام می دهد. پس در خبر هم راست می گوید و هم دروغ می گوید، واقعا این خبری که دارند در باب کرونا می گویند دروغ است؟ خطر است اما اینقدر بزرگ نیست که اینها می گویند و پشتش یک توطئه ای است. مقام معظم رهبری روز نیمه شعبان در بیاناتشان همین را فرمودند: این خطر بزرگی است ولی ما خطرهای بزرگتر از این داشتیم، پس مراقب توطئه دشمن باشید.

پشت این سیاست تنظیم خبر یک توطئه است و دارند به مردم دروغ می گویند. کرونا هست ولی دروغی که می گویند این است این خبر اینقدر بزرگ نیست. این خبر اینطوری نباید منتشر بشود. آنها کاری که دارند با مردم می کنند این است که راست نمی گویند، یعنی نمی ایند و بگویند ما چه خیانتی داریم می کنیم! این می شود کذب خبری، یک خیانتی دارد می کند و خبر را در تنظیم خبر می پوشاند. اینکه می گوید اینقدر کشته داشته راست است، ولی این که این خبر را بزرگ می کند و کشته های دیگر را نمی گوید، بد است. این که بگیر و ببند راه می اندازد و 24 ساعته آدم را مقابل این خبر قرار می دهد و همه را می برد در فضای رعب و وحشت تا بعد از همین طریق یک کاری انجام می دهد، این دارد دروغ می گوید و صادق نیست. او می خواهد مردم را تحت استعمار خودش در بیاورد، پس خبر درست می کند و خبر را بزرگ و کوچک می کند.

نکته دیگر این است که خبر نبی اکرم صادق است و خبر فاسق کاذب. این حرف هم به معنای این است که حضرت به دنبال دستگیری از بندگان خدا و فداکاری اند اما آنها دنبال خیانت و استکبارند و می خواهند مردم را بدوشند، هم به معنای این است که واقعه را به گونه ای که هست برای مردم نمی گویند، بلکه یک جوری تنظیم می کنند که مقاصد شیطانی خودشان جلو می رود. پس این هم یک ضلع در باب خبر فاسق است.

ان شاء الله در جلسه بعد به این بپردازیم که مواجهه ما با این خبر باید چه باشد؟ دستور قرآن این است که «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا»، اما این تبین یعنی چه؟ ان شاء الله این را جلسه بعد عرض می کنم که شرایط ما متفاوت است و متناسب با شرایطمان باید با خبر برخورد کنیم.

پی نوشت ها:

(1) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏6، ص: 434

(2) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 54

(3) تفسير القمي، ج‏2، ص: 106