نسخه آزمایشی
سه شنبه, 29 اسفند 1402 - Tue, 19 Mar 2024

جلسه اول محرم ثارالله/ ايام محرم، ايام ورود به محيط ولايت از مدخل عاشورا / باب تنزل مصباح الهدی و سفینة النجاة

متن زیر گزارشی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میرباقری است که در شب اول محرم الحرام سال 91 در هیأت ثارالله قم در مدرسه فیضیه برگزار شده است. ایشان در این جلسه بیان داشتند که محیط ولایت اهل بیت (ع) آن وادی ایمنی است که هر کس وارد آن شود از مخاطرات مسیر توحید و مکايد و فتنه های دشمن در امان و محفوظ است. لذا کسی که به محیط اهل بیت (ع) راه یابد، هیچ عذابی او را تهدید نخواهد کرد.

۱ـ محیط ولایت، وادی نور و هدایت و فلاح و توحید

محیط ولایت اهل بیت(ع) آن وادی ایمنی است که هر کس وارد آن شود از مخاطرات مسیر توحید  و مکايد و فتنه های دشمن در امان و محفوظ است. لذا کسی که به محیط اهل بیت(ع) راه یابد، هیچ عذابی او را تهدید نخواهد کرد؛ «وِلایَةُ عَلِیِّ بْنِ أبی طالبٍ حِصْنی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنی اَمِنَ مِنْ عَذابی»(1)

نور اهل بیت (ع) که بر اساس آیات و روایات همان نور الهی است، در خانه هایی تنزل پیدا کرده است، کسانی که به این بیوت راه پیدا کنند، از بساط ظلمت دور مي شوند و به هدایت و توحید و حیات طیبه راه می یابند و جزو آن کسانی می شوند که هیچ چیز آنها را از ذکر خداوند متعال غافل نمی کند؛ «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ ِ وَ إیتاءِ الزَّکاة»(نور/37)

محیط ولایت اهل بیت (ع) وادی حیات طیبه است که غیر از حیات نفسانی و تمنیات نفسانی است؛ چرا که تنها امام(ع) سرچشمه حیات طیبه است؛ «السلام علیک یا عين الحیاة»(2) ولايت، سرچشمه جوشان حيات است که به هر سرزمين  خشک و کويری و مرده مثل سرزمين وجودی انسان برسد، آن را زنده مي کند. در قرآن از امام به کلمه «ماء» و سرچشمه حیات یاد شده است. «قل ارأيتم ان اصبح ماءکم غورا فمن يأتيکم بماء معين»(ملک/30) فرموده اند: «ای أصبح امامکم غائباً»(3) يا اين که فرموده اند: اگر بر طريقه توحيد و ولايت، استقامت کنيد و از امر و نهی ائمه (ع) متابعت کنيد، از علم آنها بهره مند مي شويد؛ «و أن لو استقاموا علی الطریقه لأسقیناهم ماءاً غدقا»(جن/16) علم امام نوری است که به اذن خدا جاری مي شود و اگر قلوب از آن سیراب شود، به حیات طیبه زنده می شود و به محیط ولایت امام، که محیط رویش و فلاح است، قدم مي گذارد.

در قرآن در بحث از ولایت اهل بیت (ع) آمده است: «اَلَمْ‌ تَرَ اِلَي‌الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَةَاللَّهِ كُفْراً وَ اَحَلُّوا قَوْمَهُمْ‌ّ دارَالْبَوارِ. جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارِ»(ابراهیم/28) آن وادی که اینها قوم خودشان را حلول به آن دادند، دارالبوار است یعنی دار بائری که در آن هیچ رویشی نیست، کویر است. اینها نعمت خدای متعال را تبدیل به کفر کردند، سرزمین فلاح و رویش را تبدیل به دارالبوار نمودند و قوم خودشان را وارد به این دار کردند که همان جهنم است.

امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «ما بال أقوام غیّروا سنه رسول الله و عدلوا عن وصیّه»(4) اینها کسانی هستند که از سنت رسول خدا عدول کردند و نعمت خداوند را تغییر دادند و قوم خودشان را وارد دارالبوار کردند. بعد حضرت همین آیه «اَلَمْ‌ تَرَ اِلَي‌الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَةَاللَّهِ كُفْراً....» را تلاوت فرمودند. سپس فرمودند: «نحن النعمه التى أنعم الله بها على عباده»؛ يعنی آن نعمتی که خدای متعال بر بندگانش منت گذاشته و آنها را با آن انعام کرده، ما هستیم. يعني نعمت ولايت، سرزمين وجود انسان را از بائر بودن که نتيجه «عدلوا عن وصيه» است، خارج مي کند. سپس توضیح دادند «بنا یفوز من فاز یوم القیامه»

به ما دستور داده اند که وارد محیط ولایت اهل بیت که محیط فلاح و رویش است، شویم. در روز قیامت همه را توبیخ می کنند و می فرمایند ما همه این امکانان را به شما دادیم تا اقتحام در عقبه کنید و خودتان را از نار آزاد کنید. «فلا اقتحم العقبة و ما أدراك ما العقبة فك رقبة»(بلد/11)؛ آنجا امام (ع) فرمودند: «عقبه» وادی ولایت ما است.

محیط ولایت اهل بیت (ع) که سرچشمه نور، حیات، هدایت و همان وادی ایمن توحید است، همان «کهف حصین» مردم در مقابل مخاطرات ابلیس و ظلمات متراکم او است. «کهف الورا» همان وجود مقدس امام(ع) است که ابلیس نتواند عبادالله را به وادی دارالبوار و وادی ضلالت سوق دهد. امام (ع) عصمة المعتصمین است که عبادالله را از امواج سهمگین وسوسه های و تحریک ها و تطمیع ها و تهدیدها مصون و محفوظ نگه می دارد؛ چرا که جامعه مؤمنین را مخاطرات بسیار عظیمی تهدیدی می کند که ناشی از امواج ظلمانی و فتنه های شدید دستگاه ابلیس است که در صدد بستن راه توحید و بندگی است؛ «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقِیمَ»(اعراف/16) یک جریان ظلمانی است که می خواهد راه وادی فلاح و رویش و حیات طیبه را ببندد و ما را به سوی وادی بوار و هلاکت رهنمون گردد.

۲ـ عاشورا، باب تنزل مصباح الهدي و سفينه النجاة

«اِنَّ لِربِّکم فی ایام دَهْرِکُم نَفَحاتٍ اَلا فَتَعَرَّضوا لَها...»(5) در مقابل امواج سهمگین فتنه های شیاطین انس و جان، خداوند متعال پناهگاهی برای جامعه شیعه قرار داده است که با هر سال تکرار، درهایی از غیب عالم به سوی عالم گشوده می شود و مرتبه ای از حقیقت عاشورا را تنزل می دهد و راه جدیدی را به سوی ولایت اهل بیت(ع) به روی ما می گشاید.

امام حسین(ع) آن کهف حصین و کشتی نجات و آن سفینه و چراغ هدایتی است که هم ظلمات دشمن را می شکند و از بین می برد و هم جلو امواج فتنه شیطان را در وادی ظلمات می گیرد و ما را به ساحل ایمن توحیدی می رساند. در واقع، امام حسین(ع) دست شان را از آستین بیرون می آورند و نسیم رحمتی از آستان ایشان می وزد تا دست ما را بگیرد و ما را در اين نسيم سیر بدهد.

عزای محرم و عاشورا یک امر قراردادی نیست که وقتی این دهه از راه می رسد ما اسم آن را دهه محرم و عاشورا می گذاریم. این دهه قطعاً با دهه های دیگر کاملاً متفاوت است. همان گونه که در هر سال، ماه رمضان تکرار می شود با ماه های رمضان دیگر متفاوت است، و در هر ماه رمضان و در هر شب قدر، حقایق جدیدی از معارف و انوار قرآن تنزل پیدا می کند، در ماه محرم هم، دست حضرت به سوی ما دراز می شود و مرتبه جدید از انوار عاشورا برای ما باز می کند و مبدأ ظهور حقايق جديدي مي شود.

يعني همان گونه که ماه رمضان ربیع القرآن است، و هر کس به حقیقت رمضان  که اسم الهی است راه پیدا کند به محیط قرآن راه پیدا می کند، ماه محرم نیز ماهی است که حقیقت عاشورا و حقیقت مصباح الهدی در آن تنزل پیدا می کند، و درهای سفینة النجاة امام حسین(ع) بر روی عالم گشوده می شود.

همانگونه که در ماه مبارک رمضان، درهای جهنم بسته است و شیاطین در غل و زنجیرند و با تلاوت یک آیه، مسیری طی می شود که با ختم یک قرآن در غیر ماه رمضان طی می شود، همين طور، اگر کسی اهليت داشته باشد که خود را به باطن و ملکوت محرم برساند، در کمترین زمان می تواند خود را به امام حسین(ع) برساند و به حضرت ملحق گردد.

«إنَّ الُحُسَین مِصباحُ الهُدی وَ سَفینهُ النِّجاة» او نه تنها با نور و کشتی امام حسین(ع) حرکت می کند، بلکه خود، مصباح الهدی و کشتی نجات دیگران می شود؛ همان گونه که اگر مؤمن، وارد وادی ولایت شود، خودش نهری از بحر ولايت و مشکات انوار می شود و لذا در روایات یکی از مصادیق مشکات انوار الهی، قلب مؤمن یاد شده است. چه آنکه وقتی قرآن در خانه ای تجلی کرد و در زبانی تنزل یافت، این خانه و این دل، چراغ سماواتی ها می شود. که «به ذره گر نظر لطف، بوتراب کند/ به آسمان رود و کار آفتاب کند»

اگر عاشورا بابی است که با امام حسین (ع) گشوده می شود «وَ بَذَل مُهجَتَه فِیک لِیستَنقِذَ عِبادَک مِنَ الجَهالَة و حَیرَة الضَلالَة»(6)، این حضرت است که در هر ماه محرم دست خود را از نو به سوی ما دراز می کند. اگر امام حسین(ع) معقل المؤمنین و کهف الحصین است، این باب در هر محرم به روی ما گشوده می شود و در غیر ماه محرم این گونه نیست. لذا دست ما نیست که عزاداری را بعد از دهه یا ایام دیگر برگزار کنیم. چون تحول احوال امام (ع) در این ایام با بقیه ایام متفاوت است و تنزل احوال امام(ع) در ساحت احوال ما اتفاق مي افتد.

اگر ما باید طاهر شویم و این هم با حقیقت ولایت است «و یُنَزِلُ عَلَیکُم مِنَ السَّماءِ مَاءً لِیُطَهِّرَکُم بِهِ»(انفال/11) این حقیقت ولایت است که نازل می شود و تطهیر می کند. اين حقيقت، در این دهه تنزل خاص دارد. در این ایام، باب ورود به عاشورا و باب تطهیر شدن با امام(ع) گشوده می شود.

در این ماه باید راحل شویم و با امام حسین(ع) کوچ کنیم؛ «مَنْ کانَ باذِلاً فینا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلَی لِقاءِاللهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا»(7) این باب، در اين ايام گشوده است. اين ايام، ایام ورود به وادی ولایت از مدخل عاشورا است، و ایام رسیدن به حقیقت توحید از وادی عاشورای امام حسین(ع) است. هر لحظه از اين ماه، مغتنم است که به توفیق الهی و با مراقبت خاص می توانیم به اردوگاه عاشورا و همراهی امام(ع) برسیم.

پی نوشت ها:

(1) عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص: 136

(2) بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏99، ص: 215

(3) الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة، النص، ص: 158

(4) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 217

(5) عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج‏4، ص: 118

(6) كامل الزيارات، النص، ص: 228

(7) بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏44، ص: 367