از رجب تا ضیافت رمضان رجب و شعبان طریق سفره توحید و بندگی
متن زیر مقاله ای است که از بحث حجت الاسلام و المسلمین میرباقری درباره ماه های سه گانه سلوک بدست آمده است. در این بحث ایشان با تشریح فضیلت ماههای رجب و شعبان به عنوان پیش زمینه ورود به خوان ضیافت الهی، بر لزوم آمادگی در ماه رجب و اهمیت این ماه تاكید كرده است.
مرحوم سیدابن طاووس در كتاب اقبال الاعمال خود از وجود مقدس پیامبر(ص) روایتی نقل می كنند كه فرمودند: «
ان الله تعالی نصب فی السماء السابعه ملكاً یقال له الداعی فاذا دخل شهر رجب ینادی ذلك الملك كل لیله منه الی الصباح، طوبی للذاكرین، طوبی للطائعین و یقول الله تعالی انا جلیس من جالسنی و مطیع من اطاعنی و غافر من استغفرنی، الشهر شهری و العبد عبدی و الرحمه رحمتی فمن دعانی فی هذا الشهر اجبته و من سالنی اعطیته و من استهدانی هدیته و جعلت هذا الشهر حبلاً بینی و بین عبادی فمن اعتصم به وصل الی
»(۱)
بنابر مضمون این روایت، خداوند در آسمان هفتم فرشته ای به نام «داعی» [فراخواننده] قرار داده است كه هرگاه ماه رجب فرا می رسد، هر شب تا صبح فریاد می زند: خوشا به حال ذاكران! خوشا به حال اطاعت كنندگان! [سپس فرشته از قول خداوند می گوید] خداوند می فرماید: من همنشین كسی هستم كه همنشین من باشد و مطیع كسی هستم كه مرا اطاعت كند و آمرزنده كسی هستم كه از من آمرزش بخواهد. ماه، ماه من و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است؛ پس هركس در این ماه مرا بخواند اجابتش می كنم و هركس از من بخواهد به او عطا می كنم و هر كس از من هدایت بخواهد هدایتش می كنم و این ماه را ریسمانی بین خود و بندگانم قرار داده ام كه هر كس به آن چنگ زند به من می رسد.
خداوند این ماه را رشته اتصال بین خود و بندگان قرار داده است؛ یك سر این رشته در اختیار بندگان و سر دیگر آن در محضر الهی است. اگر كسی به این رشته، معتصم شود، به مقام وصول الهی می رسد؛ از این رو ماه رجب، شهر وصول الی الله است؛ باطن این ماه مانند باطن قرآن و معصومین(ع)، ریسمان اتصال بین خدای متعال و مومنین است؛ روایاتی نیز با این مضمون آمده است كه: ماه رجب ماه امیرالمومنین(ع) است، همان گونه كه شعبان، ماه رسول الله(ص) و رمضان ماه خدا است.
علت انتساب رجب به امیرالمومنین(ع)
در معنای انتساب ماه رجب به امیرالمومنین(ع) احتمالات زیادی وجود دارد؛ به نظر می رسد همه امور عالم، ملكوتی دارد كه این نكته شامل اوقات و زمانها هم می شود؛ برای مثال، شب جمعه فقط یك ظرف طبیعی نیست، بلكه واقعیتی است كه جایگاه خاصی در عالم دارد؛ در این زمان، ملائكه ای نزول پیدا می كنند، خیراتی نازل می شود و راه هایی به سوی باطن انسان گشوده می شود. سحر و بین الطلوعین هم همین گونه هستند. این كه گفته شده است نماز را در اول وقت بخوانید، یك «قرارداد» نیست كه تنها با ملاك حركت خورشید تنظیم شده باشد كه اگر یك ساعت دیرتر شود فرقی نداشته باشد؛ یعنی حركت خورشید، برای خود، مداری داشته باشد و بقیه امور عالم هم مداری داشته باشند! شب جمعه، زمان نزول ملائكه و هنگامی است كه درهایی از رحمت گشوده شده و راه هایی باز می شود، در ساعت بعد، این شرایط و فضا برای قرب فراهم نیست.
ماه ها هم این گونه هستند؛ یك معنای انتساب ماه رجب به امیرالمومنین(ع) این است كه ولایت حضرت در این ماه تجلی می یابد و راه درك ولایت در این ماه گشوده می شود. در این ماه می توان از ولایت امیرالمومنین(ع) بهره مند و به وادی این ولایت وارد شد. به عبارت دیگر، می توان به شفاعت حضرت امیر(ع) رسید؛ چرا كه رجب، ماه شفاعت ایشان است و حضرت در این ماه برای هدایت انسان به ولایت خود، شفاعت می كنند.
بنابراین، رجب یا ماه امیرالمومنین حبلی است كه انسان را به مقام وصول می رساند. یكی از تجلیات ولایت حضرت در باطن این ماه است. از این ماه درهایی به سوی درك این حقیقت [ولایت] گشوده شده است. در نتیجه، اعمال این ماه، اعمال بسط قرب و به عبارتی، راههایی برای رسیدن به آن حقیقت منتشر شده در این ماه است.
شفاعت پیامبر(ص)
در ماه شعبان كه ماه نبی اكرم(ص) است نیز انسان می تواند با صیام و قیام به شفاعت نبی اكرم(ص) برسد؛ شفاعتی كه طریق اتصال انسان به حقیقت توحید و قرب وصال است. هیچ كس بدون شفاعت نبی اكرم(ص) به درجات قرب نمی رسد. شخصی كه نامش ابوایمن بود بر حضرت باقر(ع) وارد شد و گفت: ای ابا جعفر! شما مردم را می فریبید و به غرور در می آورید و دائم می گوئید: شفاعة محمد، شفاعة محمد! حضرت امام محمد باقر(ع) در حالی كه آثار غضب در سیمای شان مشهود شد، گفتند: «
ویحك یا ابا ایمن! اغرك ان عف بطنك و فرجك؟! اما لو رایت افزاع القیامه ، لقد احتجت الی شفاعه محمد! ویلك! فهل یشفع الالمن وجبت له النار
»(۲) وای بر تو ای ابو ایمن! آیا همین قدر كه شكم و فرج خود را عفیف نگاه داشتی، در غرور افتادی كه از شفاعت بی نیازی! سوگند به خدا كه اگر هولها و ترسهای روز قیامت را ببینی، هر آینه به شفاعت محمد محتاج خواهی بود! وای بر تو مگر این جز كسانی را كه آتش بر آنها لازم شده است شفاعت كند؟ سپس فرمودند: «
ما من احد من الاولین و الاخرین الاو هو محتاج الی شفاعة محمد یوم القیامة
»؛ هیچ یك از پیشینیان و هیچ یك از پسینیان نیست، مگر آن كه به شفاعت محمد در روز قیامت، نیازمند است. [یعنی هر كسی متناسب با درجات خود و به شفاعت نبی اكرم(ص)، حقایق قیامت را درك می كند.]
ضرورت صیام و قیام در ماه شعبان
در روایت ماه شعبان آمده است كه منادی نبی اكرم(ص) به دستور حضرت در مدینه ندا می داد: این ماه، ماه من است؛ من را به روزه این ماه كمك كنید. امیرالمومنین(ع) فرمودند: از وقتی این ندا را شنیدم روزه این ماه را ترك نكردم. در حقیقت، حضرت می خواهند شفاعت كنند و روزه، یكی از رشته های شفاعت ایشان است؛ باطن صوم، ولایت و شفاعت نبی اكرم(ص) است؛ صوم به تنهایی خاصیتی ندارد، جز این كه انسان را به شفاعت حضرت نائل كند. ماه نبی اكرم(ص)، ماهی است كه رحمت و رضوان در آن منتشر است. در این ماه، می توان به مقام رحمت و رضوان رسید. این رحمت، رحمت رحیمیه یا همان مقام رضوان است؛ مقامی كه از آثار رحمت رحیمیه خدای متعال است.
به این ترتیب، راه رسیدن به مقام رضوان كه فوق همه درجات بهشت است، به بركت نبی اكرم(ص) باز می شود. به نظر می آید كه صیام و قیام نبی اكرم(ص) برای قرب و شفاعت بوده است. هر كس بخواهد به شفاعت حضرت برسد باید همان صیام و قیام را داشته باشد. با عبادت نبی اكرم(ص) درهای رضوان گشوده می شود: «
بكم یسلك الی الرضوان
» به واسطه نبی اكرم(ص)، مقام رضوان پائین آمده و قابل دسترس شده است. حضرت در روایتی توضیح می دهند كه این درخت طوبی شاخ و برگ های خود را فرود می آورد تا مردم به آن متمسك شوند؛ منظور از این امر، در واقع همان شفاعت نبی اكرم(ص) است.
پس ماه رجب، ماه امیرالمومنین(ع) یا به تعبیر دیگر مهمانخانه رجب، مهمانخانه حضرت امیر(ع) است. اهل الله از این ماه می توانند وارد وادی ولایت شوند و پس از آن، به شهر نبی اكرم(ص) كه شهر ضیافت و شفاعت ایشان است، برسند. سپس، كسانی كه این دو وادی را طی كنند مقام توحید و شهرالله را در پیش خواهند داشت كه ضیافتی خاص است؛ البته آن هم [وابسته] به ضیافت نبی اكرم(ص) است؛ هر چند كه بساط دیگری است.
ولادت وجود مقدس و مسعود حضرت امیرالمومنین(ع) در ماه رجب واقع شده و در پایان این ماه هم «بعثت» نبی اكرم(ص) روی داده است. این دو حقیقت در ماه رجب، جاری و ساری است و مقدمه ماه شعبان و رمضان هستند. مرحوم آقامیرزا جواد ملكی(رض) در رساله المراقبات می فرمایند: خوب است آقایان اهل علم، در كنار كسب علم كه خودش نوعی عبادت است، عبادت هایشان را در این دو، سه ماه افزایش دهند؛ این ماه فضایی است كه عبادات آن، آثار خاصی دارد. در این ماه دعوتی خاص هم آمده است و منادی الهی این گونه همه را دعوت می كند: انا جلیس من جالسنی، مطیع من اطاعنی، غافر من استغفرنی…، مرحوم میرزا جواد ملكی(رض) می گویند: اگر آدم به اندازه همه خلائق جان داشت خوب بود كه به خاطر تكریم این خطاب و در استقبال به این خطاب الهی كه «
انا جلیس من جالسنی و مطیع من اطاعنی
» جان بدهد!
رجب، مقدمه ماههای شعبان و رمضان
رجب، مقدمه شعبان و رمضان است. آمادگی برای ماه رمضان و شعبان باید از این ماه حاصل شود. اگر حقیقت ماه رجب درك نشود، ورود به ماه شعبان و ماه مبارك رمضان مشكل است؛ بنابراین باید از مدخل ولایت حضرت امیر(ع) وارد شد؛ چرا كه «
انا مدینه العلم و علی بابها
». امیرالمومنین(ع)، باب نبی اكرم(ص) و باب الله هستند؛ پس این ماه، مدخل است.
یكی از اساتید بزرگ ما می فرمود: هنگام جوانی در شب ۲۷ رجب یا شب غدیر در نجف به حرم رفتم؛ بین الطلوعین شده و سپیده زده بود، مرحوم آیت الله فكور را دیدم. می خواستم به حرم بروم و ایشان در حال خارج شدن بود. مقابل كفشداری شلوغ بود؛ ایشان كفش را گرفت و در كنار گوش من گفت: من سه روز است جز یك استكان چای چیزی نخورده ام. به من برخورد! گفتم یعنی چه؟ یعنی این پیرمرد عابد در خانه حضرت امیر(ع) می گوید سه روز است جز یك استكان چایی چیزی نخورده ام؟ گفتن این حرف آن هم در كفشداری حضرت امیر(ع) چه معنایی دارد؟ داخل حرم، گوشه ای ایستادم و سه ساعت زیارت غدیریه حضرت را خواندم، خسته شدم و از حرم بیرون آمدم و به منزل رفتم و خوابیدم. در خواب دیدم در حرم حضرت امیر(ع) هستم؛ حرم خلوت بود و من هم گوشه ای ایستاده و زیارت می كردم، حالتم در زیارت همان حال قبلی بود، اما دیدم آقای فكور بین زمین و آسمان با همه وجود، طواف و زیارت می كند؛ نه با زبانش، همه وجودش طائف و مشغول زیارت حضرت است. متوجه شدم كه آن بزرگوار به من چه گفت: شما دیر آمدید! بین الطلوعین است، شب مبعث گذشته است، باید از قبل مراقبه كنید. یعنی اگر مراقبه ای از قبل نباشد انسان خسته می شود؛ اگر انسان تمهید قواعد نكند، تا چشم به هم بزند فرصت تمام می شود.
این دو ماه از یك طرف، به طور حقیقی و تكوینی مدخل ورود رمضان هستند؛ به نحوی كه بدون این دو نمی شود وارد رمضان شد. از طرف دیگر، این دو ماه بستر و آمادگی برای ورود به ماه رمضان، و ماه رمضان هم بستر و آمادگی برای ورود به شب قدر است؛ یعنی باید این مسیر طی شود تا انسان به لیله القدر برسد. ورود به آن وادی ضیافت، این دو سه ماه ریاضت را به عنوان مقدمه می طلبد؛ چرا كه «
من عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرك لیله القدر
»(۳) البته مقدمه اش توسل به امیرالمومنین(ع) و نبی اكرم(ص) است؛ در قلب ضیافت الهی، معرفت حضرت زهرا(س) نهفته است كه ان شاء الله این مقدمات می تواند زمینه درك آن حقیقت باشد؛ باید توجه كرد كه مقام ایشان مقام عجیبی است، بنابراین لازم است این وادی طی شود تا انسان به شب قدر برسد.
باید دقت داشت كه «حمد»، هم در آغاز نعمت و هم در پایان آن، برای بهره مندی از نعمت لازم است. حمد در آغاز نعمت، مقدمه شكر و در پایان نعمت كه فرصت ها تمام شده است، مقدمه استغفار است. حمد مقدمه تضرع و ابتهال و رجاع و تمسك به فضل الهی است. اگر انسان در مدخل ماه رجب، حامد نباشد و نعمت خدا را نبیند و به این نعمت كه خدای متعال در اختیار ما قرار داده است، توجه نكند، این نعمت كفران می شود.
این فرصت ها بسیار مغتنم است. ان شاء الله خدای متعال در این ماه ها ما را به ولایت امیرالمومنین(ع)، نبوت نبی اكرم(ص) و به ضیافت خاص و درك لیله القدر و عید فطر و بركات آن موفق بدارد.
(۱) إقبال الأعمال (ط – القديمة)، ج ۲، ص: ۶۲۸
(۲) البرهان في تفسير القرآن، ج ۴، ص: ۵۲۰
(۳) تفسير فرات الكوفي، ص: ۵۸۱
*****
آیات و روایات بحث:
۱-
ان الله تعالی نصب فی السماء السابعه ملكاً یقال له الداعی فاذا دخل شهر رجب ینادی ذلك الملك كل لیله منه الی الصباح، طوبی للذاكرین، طوبی للطائعین و یقول الله تعالی انا جلیس من جالسنی و مطیع من اطاعنی و غافر من استغفرنی، الشهر شهری و العبد عبدی و الرحمه رحمتی فمن دعانی فی هذا الشهر اجبته و من سالنی اعطیته و من استهدانی هدیته و جعلت هذا الشهر حبلاً بینی و بین عبادی فمن اعتصم به وصل الی
– بحار الانوار، ج۹۵، ص۳۷۷
۲-
ویحك یا ابا ایمن! اغرك ان عف بطنك و فرجك؟! اما لو رایت افزاع القیامه ، لقد احتجت الی شفاعه محمد! ویلك! فهل یشفع الالمن وجبت له النار
– تفسیر کنز الدقایق و بحر الغرایب، ج۹، ص۶۰۱
۳-
ما من احد من الاولین و الاخرین الاو هو محتاج الی شفاعة محمد یوم القیامة
– تفسیر الصافی، ج۴، ص۲۱۹
۴-
بكم یسلك الی الرضوان
– من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۶۰۹
۵-
انا جلیس من جالسنی و مطیع من اطاعنی
– خاتمه مستدرک الوسایل، ج۵، ص۲۸۶
۶-
انا مدینه العلم و علی بابها
– کنز الفواید، ج۱، ص۳۲۳
۷-
من عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرك لیله القدر
– بحار الانوار، ج۴۳، ص۶۵