شب آخر حسينيه آيت الله مرعشي رسیدن به اجر کریم با انفاق قرض الحسنه و صدقه
متن زیر سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ ۲۱ شهریور ماه ۹۸ است، که در حسینیه حضرت آیت الله مرعشی نجفی رحمۀ الله علیه ایراد فرمودند. ایشان در این جلسه بیان میدارند؛ در این ایام حزن و اندوه امام زمان در بالاترین حد خود قرار دارد. ایشان مجلسی در اعلی علیین دارند که مجالس ما شعاعی از نور آن مجلس است. ما باید از این فرصت حداکثر استفاده خود را کنیم و بتوانیم از امام به طور کامل تبعیت کنیم. این تبعیت موانعی دارد که ریشه آن حب دنیاست. یکی از تبعیت هایی که ما باید از امام داشته باشیم انفاق است؛ انفاق یعنی مال و جان خود را در اختیار امام زمان قرار بدهیم. خدا در قرآن در مورد انفاق می فرماید چه کسی می تواند به خدا قرض حسن بدهد؛ خدای متعال بی نیاز از بندگان است و احتیاجی به این اموال ندارد ولی از ما قرض خواسته تا ما را پاک کند و رشد بدهد. در آیه دیگری به پیامبر می فرماید از این ها صدقه بگیر تا پاکشان کنی. یکی دیگر از آثار صدقه دادن صلوات پیامبر بر ماست که ما را نورانی می کند. به کسی که در این دنیا انفاق کرد و مال و جان خود را در اختیار امام گذاشت، اجر کریم می دهند. اجر کریم این است که او در اوضاع وخیم قیامت نورانی وارد می شود و به او بشارت بهشت می دهند. ولی منافقین این طور نیستند و در قیامت از این ها التماس نور می کنند.
مجالس روضه، شعاعی از مجلس امام زمان
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين وَ اللَّعْنَةُ عَلَى أَعْدَائِهِم أَجْمَعِين . وجود مقدس امام زمان ارواحنا فداه امروز غصه دار مصیبت سیدالشهداء هستند؛ البته این حالت دائمی است «فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً» ولی ایشان در این ایام بیشتر محزون اند. در روایت آمده اگر روزی نام سید الشهداء در مقابل امام صادق علیه السلام برده می شد، آن روز کسی بر لب امام لبخند نمی دید. یعنی تمام ایام اهل بیت به خاطر مصیبت امام حسین، ایام حزن است؛ منتها این ده روز به صورت ویژه.
هر جا هم محفلی برای سید الشهداء به پا شده باشد شعاعی از مجلس عزای امام زمان است. امام مثل خورشیدی می ماند که همه خانه ها را روشن می کند و هر نوری که به خانه ها می رسد مختص به امام است. امام زمان یک مجلس عزاداری در اعلی علیین دارند. آنجا مخصوص اعلی علیین است نه علیین؛ اعلی علیین بالاتر از علیین اند؛ این مقام مربوط به معصومین و شاید دیگر انبیاست. بنابراین امام در اعلی علیین برای سیدالشهداء مجلس می گیرند و همه این مجالسی که توسط ما بر پا می شود، شعاع مجلس حضرت است. لذا دهه محرم، مجالس نورانیت خاصی دارند چون متصل به مجلس امام زمان اند.
حالا اگر کسی با این نسیم رحمتی که توسط این مجالس شکل می گیرد خودش را به قافله امام حسین رسانید که الحمدلله، ولی اگر عقب ماند و نتوانست از این ایام استفاده کند و خودش را به امام حسین برساند باید برای سال بعدی خودش را آماده کند. یک عده ای واقعا در سیر با حضرت به جایی می رسند که روز عاشورا از همه چیز در راه حضرت می گذرند و به اصحاب سید الشهداء ملحق می شوند. ولی اگر کسی از این فیض محروم ماند و نتوانست خودش را به آن قافله برساند و نتوانست حقیقتا بگوید «بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي » باید از فردای عاشورا خودش را آماده کند و موانع همراهی را از خودش دور کند تا عاشورای بعدی به این فیض برسد.
موانع یاری امام
در قرآن موانع همراهی با امام بیان شده است. یکی از آنها را عرض کردیم که اگر کسی به حیات دنیا راضی باشد، وقتی امام معصوم او را به حرکت در راه خدا دعوت می کند، احساس سنگینی می کند و سبک بال نیست. مواعظی هم که خدای متعال در مقابل این دنیا طلبی می فرماید سه چیز است؛ «
فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ قَليل
»(توبه/۳۸) سرمایه دنیا در مقابل آخرت قلیل است. دوم این که اگر کسی به حرف امام گوش نکند به رنج و عذاب مبتلا می شود. «
إِلاَّ تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَليما
» این طور نیست که وقتی پیامبر می خواهد ما را کوچ بدهد اجابت نکنیم و راحت بمانیم؛ آن هایی که کوچ نکنند گرفتار رنج و عذاب می شوند.
سومی هم این است که اگر کسی تصور کرد که می تواند هم دنیا را داشته باشد هم آخرت را، اشتباه می کند. نمی شود بگویی یک خرده دنیایمان را داشته باشیم، بعد هم با امام حسین حرکت می کنیم. ما انقدر مهلت نداریم. خدای متعال می فرماید ما به شما مهلت نمی دهیم و دیگران را جایگزین شما می کنیم. «
وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُم
» آن هایی که در ماجرای عاشورا دست دست کردند، از غافله جا ماندند و وقتی رسیدند که کار تمام شده بود. بنابراین وقتی حضرت ما را صدا می زنند باید با سرعت اجابت کنیم «
سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُم
»(آل عمران/۱۳۳).
در مورد تأثیر گذاری این مواعظ قرآن عرض کردیم که شرطش چند چیز است. اولا آدم باید القاء سمع کند تا نور قرآن به قلبش برسد و شرح صدر و تجافی از دنیا پیدا کند؛ این ها آثار نور قرآن است. اگر انسان القاء سمع نکند و قرآن فقط به گوشش بخورد، صرفا حجت برایش تمام می شود و کارش سخت تر می شود.
معنای انفاق
در سوره مبارکه حدید که اتفاقا در این سوره از مصیبت سید الشهداء هم صحبت شده، اول ما را به ایمان به ذات اقدس خدا و وجود مقدس نبی اکرم دعوت می کند و بعد می فرماید انفاق کنید؛ ریشه این انفاق در ایمان است و به خاطر ایمان است که این انفاق ارزش دارد. اهل دنیا پول های خود را خرج خودشان می کنند ولی آن هایی که ایمان می آورند، مالشان را در راه خدا خرج می کنند.
خرج کردن مال در راه خدا در یک چیز خلاصه می شود و آن این است که مالت را در مسیر امام و امت امام خرج کنی. فرض کنید یک عده ای دشمن امام و همچنین فقیر هستند؛ اگر پولی برای این ها خرج کنیم موجب تقویت آن جبهه می شود و این انفاق نیست. «
لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشيرَتَهُم
»(مجادله/۲۲) می فرماید مؤمن اهل دوستی با دشمن نیست، حتی اگر پدرش یا مادرش یا فرزندش باشند. پس انفاق یعنی آن خرج کردنی که مبتنی بر ایمان به خدا و رسول است و در مسیر پیشرفت کار حضرت قرار دارد. انسان اگر به فقیری هم کمک می کند، می خواهد جبهه حضرت را تقویت کند و چاله های امت حضرت را پر کند و محبین حضرت را دست گیری کند.
لذا وقتی ما انفاق را این طور معنا کردیم، این انفاق، قبل پیروزی و بعدش فرق می کند. «
لا يَسْتَوي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَل
»(حدید/۱۰) احتمالا منظور از این فتح، فتح مکه باشد؛ آن هایی که قبل از فتح مکه و در دوران ضعف جبهه اسلام، مال و جانشان را خرج این راه می کنند، با آن هایی که بعد از پیروزی آمدند و مالشان را آوردند متفاوت اند. البته خدا به هر دو آن ها مزد می دهد ولی نه به صورت مساوی. «
كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى
» این طور نیست که آن هایی که بعد از فتح هم می آیند بدون مزد باشند چون بالاخره مالشان را می آورند ولی مزدشان کمتر است. «
وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبير
» خدای متعال خبره است. اگر پیش من یک انگشتر طلا و یک بدل بگذارند نمی فهمم کدام به کدام است ولی پیش اهلش که بگذارند، هجده عیار و هفده عیارش را هم تشخیص می دهد. خدا هم در مورد اعمال ما خبره است و آن ها را یکسان نمی داند و فرقش را متوجه می شود.
مرحوم آیت الله العظمی بروجردی که واقعا در قله خدمت به اهل بیت و توحید و معنویت بودند، آخر عمر خیلی گریه می کردند. کسی به ایشان عرض کرد آقا شما که این همه خدمات به مکتب اهل بیت داشته اید چرا بی تاب هستید؟ فرموده بود که «
أَخْلِصِ الْعَمَلَ فَإِنَ النَّاقِدَ بَصِيرٌ
»(۱) عملتان را خالص کنید که آن کسی که می خواهد محک بزند بصیر است و رگه های خطا را هم می بیند. در بعضی روایات آمده خدای متعال می فرماید من شریک خوبی هستم و همه چیز هایی را که کسی را با من در آن شریک کرده اید واگذار می کنم به شریکم.
عرض کردیم خدای متعال در سوره حدید دستور به انفاق می دهد و برکاتش را هم می فرماید. انفاق یعنی مالت را در راه رسول خدا و اهل بیت خرج کنی؛ اگر حضرت دارند کاری می کنند، آبرو و ثروتت را وسط بگذاری و در این کار شریک بشوی. انفاق این نیست که مثلا من برای خودم بروم نقشه ای بکشم و پول هایم را خرج کنم؛ خب کفار هم موقوفات دارند ولی این ها خرج مسیر پیامبر نمی شود. این ها به چه درد می خورد؟ به ما گفته اند این پیامبر آمده تا در عالم یک کاری بکند، تو هم هستی ات را بگذار وسط، تا شریک باشی. انفاق این است.
قرض دادن به خدای بی نیاز
در ادامه یک آیه عجیبی دارد. «
مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَريم
» بعد از آن همه دعوت به انفاق می فرماید چه کسی به خدا قرض حسن می دهد که خدای متعال به او اجر کریم بدهد. اجر کریم یعنی چه؟ یعنی آن مزد خودش کریم است. ممکن است کسی بگوید اجر کریم یعنی اجر خدای کریم و اجری که ریشه در کرامت دارد ولی نه؛ کریم صفت خود اجر است. خود این مزد چیز فوق العاده ای است و کریم است. بلا تشبیه مثل این که می گوید خود قرآن کتاب حکیم است. «
وَ الْقُرْآنِ الْحَكيمِ
»(یس/۲) بنابراین خود این مزد کریم و بخشنده است.
در مورد قرض حسن که در این آیه مطرح شده است روایاتی داریم که می گوید قرض حسن به خدا، یعنی پولت را به امام برسانی و در اختیار او قرار بدهی. همه انفاق هایی که در راه خدا می شود خوب است ولی بهترین انفاق این است که مالت را در اختیار امام قرار بدهی. البته این کار شرط دارد؛ شرطش این است که وقتی مالت را در اختیار امام قرار می دهی، او را محتاج خودت نبینی و الا مشرک می شوی. خدای متعال فرموده به من قرض بده؛ آدم اگر گفت خدا احتیاج دارد و چه کسی بهتر از خدا که من به او قرض بدهم، مشرک شده است. خدای متعال غنی مطلق است؛ وقتی می گوید قرض بده یعنی می خواهد با ما معامله ای کند و به ما سودی برساند. خدای متعال خودش به ما امکاناتی را داده و بعد خودش وارد معامله شده و می گوید بیایید از شما بخرم. بعد هم می گوید اگر یک قسمت از آن مالی را که خودم به شما داده ام بیاورید، ده برابرش را دوباره به شما می دهم.
امیرالمؤمنین فرمود «
اسْتَقْرَضَكُمْ وَ لَهُ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض
»(۲) این خدایی که می گوید به من قرض بدهید، خزائن سماوات و ارض دست اوست. یک قسمت ناچیزی از این خزائن را نازل کرده در این عالم و یک چیزی از این قسمت سهم شما شده است؛ حالا می گوید این را به من قرض بده.
آثار انفاق و صدقه
بنابراین اگر انسان مالی را در اختیار امام قرار می دهد باید بداند که امام محتاج به این مال نیست. اگر امام این مال را از او قبول می کند برای این است که او تطهیر بشود. «
خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُم وَ تُزَكِّيهِم
»(تؤبه/۱۰۳) اگر من مالم را به امام بدهم، خودم پاک می شوم و رشد می کنم. «تُطَهِّرُهُم» خیلی تعبیر عجیبی است. نمی فرماید پاک می شوند؛ می فرماید تو آن ها را پاک و تزکیه می کنی. در ادامه هم یک چیز فوق العاده می گوید. «
وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُم
» حالا صلوات هم بر آن ها بفرست؛ تو که صلوات می فرستی آن ها آرام می شوند. صلوات حضرت با ما فرق می کند.
ببینید یک موقع خدا ما را دعوت کرده به صلوات که این فرق می کند. «
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليما
»(احزاب/۵۶) یک بار خدا و ملائک صلوات می فرستند و می فرماید شما هم همراه بشوید با ایشان و صلوات بفرستید؛ این صلوات طهارت نفس برای خودمان می آورد و ما را پاک می کند، ولی صلوات خدا این طور نیست. «
هُوَ الَّذي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور
»(احزاب/۴۳) صلوات خدای متعال آدم را از ظلمات به نور می آورد. بنابراین پیامبر هم وقتی صلوات می فرستد، صلواتش ما را نورانی می کند؛ این غیر از صلوات فرستادن ما بر حضرت است. حضرت از ما بی نیاز است و ما محتاج به صلوات حضرتیم.
یکی دیگر از تعابیر عجیبی که این آیه دارد این است که می فرماید «مَنْ ذَا الَّذي» یعنی این کار از چه کسی ساخته است؟ پیداست این انفاق، یک انفاق خاص است. آیه قبلش می فرماید «
آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا
». بنابراین معلوم می شود که این انفاق، کار سختی است. «
مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَريم
» کسی که این انفاق را در راه خدا انجام بدهد، خدای متعال هم مالش را مضاعف می کند و هم یک مزد خاصی برایش در نظر گرفته است.
معنای اجر کریم
حالا این اجر کریم را در آیه بعد توضیح می دهد. «
يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ بِأَيْمانِهِم
» آن هایی که مال و جانشان را در راه امام خرج می کنند، روز قیامت وقتی می آیند در محشر، نورشان پیش رویشان حرکت می کند. این آن اجر کریم است. وقتی مؤمن با خدا معامله می کند، خدای متعال او را به نور امام نورانی می کند؛ هم در دنیا و هم در آخرت.
قرآن می فرماید «
أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشي بِهِ فِي النَّاس
»(انعام/۱۲۲) یک عده ای مرده اند ولی خدا آن ها را زنده می کند؛ همه ما این طور هستیم. «
أَنْتَ الْحَيُ وَ أَنَا الْمَيِّت
» ما همه مرده هستیم ولی خدای متعال به بعضی مرده ها حیات و نور می دهد. فرمود «
نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ
»(۳) کسی که به امام متصل بشود نور و حیات پیدا می کند. «
السَّلَامُ عَلَى مُحْيِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِين
» بنابراین برای کسی که به امام اقتدا کند نوری قرار دادیم که با آن هیچ وقت در حیرت نیست و «
يَمْشي بِهِ فِي النَّاس
» هم خودش چراغ دارد و هم مردم می توانند از چراغش استفاده کنند و اگر دنبالش راه بیفتند به جای خوبی می رسند. لذا در راویت آمده اگر مؤمنی را پیدا کردید رهایش نکنید.
بنابراین آن اجر کریمی که قرآن می فرماید این آیه است «
يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ
» در قیامت نور دارند و وارد بهشت می شوند و در آن جاودان می شوند. این رستگاری شامل حال آن ها می شود.
حالا بعضی ها خیال می کنند این زیاد شدن امکانات که در آیه آمده است معنایش این است که بلا فاصله آن پولی که می دهد، دو برابرش به او بر می گردد؛ نه این طور نیست. کشاورز وقتی گندم را در زمین می کارد این طور نیست که بلا فاصله از آن طرف دو تا گندم بردارد. گندم را که می اندازی باید صبر کنی چند ماه بگذرد و موقع بهار بیایی نگاه کنی ببینی چقدر شده است؛ بعد مدتی این یک دانه گندم می شود یک خوشه. این معنی مضاعف کردن است. این گندم در لحظه که چند برابر نمی شود؛ باید عالمش عوض بشود و از گندم تبدیل به خوشه بشود تا چند برابر بشود. اگر یک طفل بیاید نگاه کند ببیند این کشاورز دامنش را پر از گندم کرده و دارد روی زمین می ریزد فکر می کند دارد این ها را تلف می کند و نمی فهمد که خدا این را ده برابر می کند. می گوید ببینم؛ اگر ده برابر شده نشانم بده. دیدی نشده و یک خروار گندم را هلاک کرده ای.
یک آقایی به من می گفت مگر نمی گویید اگر صدقه بدهیم مالمان ده برابر می شود؛ چرا من هر چه صدقه می دهم تأثیر ندارد؟ خوب آقا جان یک خرده صبر کن. این گندم را که می پاشی بلا فاصله چند برابر نمی شود. صبر کن ملائکه رویش کار می کنند و در بهار یک خوشه به تو تحویل می دهند. دیروز عرض کردم مزدی نقد تر از مزد خدا نیست. محال است آدم با دیگران تجارت کند و سود کند ولی با امام حسین و خدا تجارت کند و مزدش نسیه باشد؛ این ها حرف عمر سعد است که می گوید مزد ابن زیاد نقد است و مزد امام حسین نسیه.
«
خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُم وَ تُزَكِّيهِم
» در روایت فرمود مالشان به دست امام نرسیده پاک می شوند. این گندم هنوز نیفتاده روی زمین، ملائکه شروع می کنند کار کردن. تمام چیز ها با حساب و کتاب انجام می شود، حتی دانه های باران؛ آن دانه بارانی که رزق این گندم است، رزق بغلی نیست. شما انفاقت را بکن، ببین خدا چند برابرش می کند یا نه؛ ببین اجر کریم به تو می دهند یا نه. قطعا می دهند. اجر کریم هم عرض کردیم شاید آیه بعدی است که می فرماید در آن وادی سخت قیامت مؤمنین با نور خود وارد می شوند و به آن ها بشارت بهشت می دهند.
بنابراین اگر انسان در این دنیا دنبال امام رفته باشد و امکانات و آبرو و جانش را در اختیار امام گذاشته باشد، در آخرت هم پشت سر امامش وارد بهشت می شود. در روایتی آمده روز قیامت منادی ندا می دهد که «
أَيْنَ خَلِيفَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِه
»(؟) حضرت داوود برمی خیزند چون روی زمین خلافت داشتند. ندا می آید «
لَسْنَا إِيَّاكَ أَرَدْنَا وَ إِنْ كُنْتَ لِلَّهِ تَعَالَى
» درست است که شما خلیفه خداوند روی زمین بودید ولی اینجا مقصود شما نیستید. دوباره منادی صدا می زند و این بار وجود مقدس امیرالمؤمنین ارواحنا فداه بلند می شوند. بعد گفته می شود کسی که در دنیا از ایشان تبعیت کرده باشد اینجا می تواند از نور حضرت استفاده کند .
امیرالمؤمنین به عثمان بن حنیف فرمودند «
إِنَ لِكُلِ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِي ءُ بِنُورِ عِلْمِه أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْه
»(؟) فرمودند امام شما از این دنیا به دو لباس کهنه و دو تا نان جو قناعت کرده است؛ حالا شما نمی توانید ولی لااقل به این چیز هایی که می گویم عمل کنید. من می خواهم شما را نورانی کنم و از دنیا تا آخرت شما را راهنمایی کنم.
در محشر به مردم گفته می شود کسانی که در دنیا از حضرت امیر تبعیت کرده اند اینجا می توانند از نور حضرت استفاده کنند. هر کسی هر قدر با حضرت راه رفته باشد در اینجا اجر می گیرد. در آنجا نگاه می کنند که انسان در دنیا کدام درجه نور امام را درک کرده، در آخرت همان مقام را به او می دهند. نور امام در دنیا به اندازه ظرف دنیاست ولی در آخرت به اندازه درجات بهشت است. نوری که سلمان در این دنیا از امیرالمؤمنین می گیرد با نوری که در قیامت می گیرد زمین تا آسمان فرق می کند. درجات مؤمنین هم به اندازه درجات استضائه از نور امام است. بنابراین رزق کریم و فوز عظیم که قرآن می فرماید همین است. کسی که در دنیا امکاناتش را خرج امام کند به اینجا می رسد و در روزی که همه در تاریکی اند، او در وادی نور است.
در آیه بعد می فرماید «یوم يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُون » کفار را کنار می گذارد. آن هایی را می گوید که به حسب ظاهر نماز می خواندند، مسجد می رفتند و یک ساعت در نمازشان گریه می کردند. این کسانی که با امام همراه نشده اند در قیامت گرفتار اند، ولی کسی که با امام معامله کرده باشد همین که وارد محشر می شود پشت سر امامش قرار می گیرد و حضرت همه این ها را در درجاتشان قرار می دهد. در این موقع کفار که هیچ، منافقین به مؤمنین می گویند «انْظُرُونا» یک نگاهی هم به طرف ما کنید تا ما هم با نور شما بیاییم. بلا تشبیه چراغ جلوی ماشین را دیده اید؛ گویا مؤمن هم یک نوری این چنین دارد که راهش را روشن می کند.
این منافقین به مؤمنین می گویند مقداری از نور خودتان را به ما بدهید ولی به آن ها گفته می شود «
قيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً
» اگر نور امام را در قیامت می خواستید، باید از دنیا با امام سیر می کردید. این اجر کریم برای کسانی است که خودشان را خرج امامشان کرده اند و حالا مزدشان را می گیرند. در جای دیگری قرآن خیلی لطیف فرموده «
لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون
»(آل عمران/۹۲) به خوبی دست پیدا نمی کنید تا از چیز هایی که دوست دارید در راه خدا بگذرید. در روایت آمده که بر و خوبی، ما اهل بیتیم. پس اگر تعلقات خود را در مسیر امام خرج کردید به این نور می رسید. اجر کریم یعنی رسیدن به امام. بنابراین آن کسی که به امام می رسد جزو ابرار می شود و امام دستش را می گیرد.
من یک موقعی به نظرم می آمد این بندگان خدایی که اهل یقین اند، تا مشکلی برایشان پیش می آیند بالا سر حضرت معصومه و دو رکعت نماز می خوانند و خیالشان راحت می شود چون این وجود مقدس، واسطه فیض خداست و هر چه او بگوید درست است. من حس می کردم ایشان کار را می سپارند به حضرت و می آید بیرون راحت می شوند. انسان وقتی می رود جمکران خیالش راحت است که آقایی که اینجا تشریف دارند بار هیچ کسی را در عالم زمین نمی گذارند. رزق کریم یعنی همین؛ یعنی وقتی به امام برسی دیگر کارت با امام است.
در قیامت منافقین به مؤمنین می گویند نورتان را به ما بدهید ولی به آن ها گفته می شود بروید و از دنیا با امام همراه بشوید ولی این کار شدنی نیست. «
فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ
» در این موقع یک حصاری بین مؤمنین و منافقین کشیده می شود که این طرفش وادی رحمت و وادی با امام راه رفته هاست و آن طرف وادی منافقین و با دشمن راه رفته ها.
(۱) الإختصاص، النص، ص: ۳۴۱
(۲) نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: ۲۶۸
(۳) الكافي (ط – الإسلامية)، ج ۱، ص: ۱۸۵
*****
آیات و روایات بحث:
۱-
فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ قَليل
– سوره رعد، آیه ۲۶
۲-
إِلاَّ تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَليما
– سوره توبه، آیه ۳۹
۳-
وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُم
– سوره توبه، آیه ۳۹
۴-
سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُم
– سوره آل عمران، آیه ۱۳۳
۵-
لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشيرَتَهُم
– سوره مجادله، آیه ۲۲
۶-
لا يَسْتَوي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَل
– سوره حديد، آیه ۱۰
۷-
كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى
– سوره حديد، آیه ۱۰
۸-
وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبير
– سوره بقره، آیه ۲۷۱
۹-
أَخْلِصِ الْعَمَلَ فَإِنَ النَّاقِدَ بَصِيرٌ
– الاختصاص، ج۱، ص۳۴۱
۱۰-
مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَريم
– سوره حديد، آیه ۱۱
۱۱-
وَ الْقُرْآنِ الْحَكيمِ
– سوره يس، آیه ۲
۱۲-
اسْتَقْرَضَكُمْ وَ لَهُ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض
– تفسیر کنز الدقایق و بحر الغرایب، ج۱۳، ص۸۳
۱۳-
خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُم وَ تُزَكِّيهِم
– سوره توبه، آیه ۱۰۳
۱۴-
وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُم
– سوره توبه، آیه ۱۰۳
۱۵-
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليما
– سوره أحزاب، آیه ۵۶
۱۶-
هُوَ الَّذي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور
– سوره أحزاب، آیه ۴۳
۱۷-
آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا
– سوره حجرات، آیه ۱۵
۱۸-
مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَريم
– سوره حديد، آیه ۱۱
۱۹-
يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ بِأَيْمانِهِم
– سوره حديد، آیه ۱۲
۲۰-
أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشي بِهِ فِي النَّاس
– سوره أنعام، آیه ۱۲۲
۲۱-
أَنْتَ الْحَيُ وَ أَنَا الْمَيِّت
– بحار الانوار، ج۹۵، ص۷۴
۲۲-
نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ
– سوره أنعام، آیه ۱۲۲
۲۳-
السَّلَامُ عَلَى مُحْيِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِين
– البلد الامین، ج۱، ص۲۸۴
۲۴-
يَمْشي بِهِ فِي النَّاس
– سوره أنعام، آیه ۱۲۲
۲۵-
يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ
– سوره حديد، آیه ۱۲
۲۶-
خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُم وَ تُزَكِّيهِم
– سوره توبه، آیه ۱۰۳
۲۷-
أَيْنَ خَلِيفَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِه
– الصراط المستقیم الی مستحقی التقدیم، ج۲، ص۴۷
۲۸-
لَسْنَا إِيَّاكَ أَرَدْنَا وَ إِنْ كُنْتَ لِلَّهِ تَعَالَى
– الصراط المستقیم الی مستحقی التقدیم، ج۲، ص۴۷
۲۹-
إِنَ لِكُلِ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِي ءُ بِنُورِ عِلْمِه أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْه
– ارشاد القلوب(دیلمی)، ج۲، ص۲۱۴
۳۰-
قيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً
– سوره حديد، آیه ۱۳
۳۱-
لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون
– سوره آل عمران، آیه ۹۲
۳۲-
فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ
– سوره حديد، آیه ۱۳