نسخه آزمایشی
جمعه, 10 فروردين 1403 - Fri, 29 Mar 2024

داستان حضرت آدم و هبوط در دنیا/ حقیقت هدایت و ذکر برای نجات از شقاوت در دنیا

متن زیر سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ 13 اسفند ماه سال 99 است که حسینیه حضرت زهرا سلام الله علیها ایراد فرمودند. ایشان در این جلسه بیان میدارند؛ خداوند متعال می فرماید اگر کسی از هدایتی که من برای انسانها قرار دادم تبعیت بکند و در سایه او حرکت بکند مبتلای به ضلالت و شقاوت نمی شود و این هدایت قائل شدن به امامت ائمه اطهار است و وقتی که با این ذکر و نور حرکت کردیم دیگر حتی هبوط از بهشت هم ترس و وحشتی ندارد. وقتی که با امام هدی حرکت کردیم در نور هستیم و در هدایت دیگر حتی از ظلمات دنیا و حیله های شیطان در امان هستیم تا اینکه به مقصد برسیم. اما کسی که از این امام و این نور جدا شد در ظلمات قرار خواهد گرفت و در قیامت هم کور محشور می شود.

نگرانی حضرت آدم از هبوط و اطمینان بخشی خدای متعال

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين  وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين  وَ اللَّعْنَةُ عَلَى أَعْدَائِهِم  أَجْمَعِين . «فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَ لَا يَشْقَى»(طه/123) خدای متعال می فرماید اگر کسی از هدایتی که من برای انسانها قرار دادم تبعیت بکند و در سایه او حرکت بکند مبتلای به ضلالت و شقاوت نمی شود. حضرت فرمودند مقصود از «منِ اتَّبَعَ هُدَايَ» این است که «مَنْ قَالَ بِالْأَئِمَّةِ وَ اتَّبَعَ  أَمْرَهُمْ  وَ لَمْ يَجُزْ طَاعَتَهُمْ»(1) اگر کسی قائل به امامت ائمه علیهم السلام بشود و پیروی از فرمان آنها کند و از طاعت آنها تجاوز نکند مصداق این آیه است.

خداوند در مورد حضرت آدم میفرماید: «قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» این بعد از داستان توبه است. ظاهرا اینطوری استفاده می شود که خدای متعال توبه حضرت آدم را قبول کرد با فرض توبه ولی مأمور به هبوط عالم ارض شدند. از آیات قرآن استفاده می شود که این هبوط، هم همراه با حزن است هم همراه با خوف است. از یک طرف دستشان از آن عالم بالا کوتاه شده است و هبوط کردند و بعد هم نگران وقایعی هستند که در این عالم ارض اتفاق می افتد.

خدای متعال یک اطمینان در سوره مبارکه بقره به حضرت آدم داده است و می فرماید که «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ»(بقره/38) شما هبوط کنید ولی بدانید که تنها نیستید یک جریان هدایتی از محضر خدای متعال تنزل پیدا می کند. «يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى» از محضر خدای متعال چراغ هدایتی تنزل پیدا می کند و تا عالم شما تنزل پیدا می کند به طوری که در دسترس شما قرار می گیرد «يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى» از خود این کلمه استفاده می شود که این جریان هد ایت یک امر بسیار با عظمتی است و از آن عالم رفیع تا عالم ما تنزل پیدا می کند. بعد می فرماید اگر کسی در عالم در پرتو این هدایت زندگی بکند و در سایه این چراغ راه برود «فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ» جای نگرانی و غصه نیست. زیرا کسی که دستش به این چراغ هدایت رسید دیگر نباید نگران هبوط باشد و نباید غصه بخورد که چرا هبوط کرده است.

یعنی آن قدر این جریان هدایت جریان با عظمتی است که اگر کسی به او رسید آن هبوط طبیعی می شود. وقتی که آدم از آن عالم بالا و از آن بهشت به عالم دنیا هبوط پیدا کند خیلی کار سختی است ولی خدای متعال می فرماید که اگر دستتان به این چراغ هدایت رسید و با آن راه رفتید دیگر جای غصه نیست «فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ» جای نگرانی هم نیست.

واقعا اینجا جای نگرانی هم بوده که ما از آن عالم امن به عالم دنیا هبوط کنیم بعد هم با شیطان و نسل او که بنای عداوت و دشمنی با نسل آدم دارند «إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا»(فاطر/6) «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ»(یس/60) یعنی با دشمنی که دشمنی آشکار دارد و قصدش هم این است که ما را به بردگی خودش در بیاورد و به کمتر از این راضی نیست که ما را از محیط بندگی خدای متعال وارد به بندگی خودش کند و برده خودش کند و عداوت هم دارد و هیچ محبت و رأفت و رحمتی هم در او نیست. خب پیداست جای نگرانی هست. با آن همه قوایی که خدای متعال به او داده امکاناتی که داده که در روایات هست وسوسه می کند در نفس انسان «هُو يَجْرِي  مِنِ  ابْنِ  آدَمَ  مَجْرَى  الدَّمِ »(2) مثل خون در رگ و پی انسان جاری می شود حتی اجازه وسوسه در قلب به او داده اند. لذا جای نگرانی فراوان هست.

پس خداوند می فرماید اگر کسی در تبعیت از این هدایت در عالم حرکت کند نه خوفی برای این انسان هست و نه حزن و غصه ای و نه نگران هبوط باشد. خدای متعال می فرماید: «اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَ لَا يَشْقَی»(طه/123) یعنی اگر کسی در سایه این چراغ هدایت حرکت بکند از ضلال و سردرگمی و از شقاوت و عاقبت به شری نجات پیدا می کند بنابراین نه جای نگرانی است نه جای خوف و وادی، وادی هدایت است ولو این که ما هبوط کردیم ولو این که با شیطانی هبوط کردیم که عدو ماست عدو مبین است و طرحش طرح تزیین و اغوای ماست «لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ»(ص/82) ولی جای نگرانی نیست به شرط این که در سایه این هدایت حرکت بکند.

ائمه اطهار هدایت خدا در روی زمین

این هدایتی که خدای متعال نازل کرده این چراغ هدایت در روایت ذیل آیه 38 سوره مبارکه بقره آمده است «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ» آنجا روایت دارد که این حقیقت از محضر خدای متعال تنزل پیدا می کند یعنی وجود مقدس امیرالمومنین که در همه ادوار هم هست و باطنا با انبیاء گذشته بوده است و ظاهرا با وجود مقدس رسول خاتم صلی الله علیه و آله و سلم در این روایت حضرت اینطوری معنا کردند که پیروی از این چراغ هدایت یعنی اعتقاد به امامت ائمه و تبعیت از امر آنها و در عالم تعدی از اطاعت آنها نکردن. پس این چراغ هدایت وجود مقدس و نورانی ائمه علیهم السلام هست که خدای متعال این چراغ هدایت را از محضر خودش به سوی ما نازل کرده «يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى».

جریان تنزل این نور و ذکر و طاعت و هدی در آیات مختلفی از قرآن به اشکال مختلفی گفته شده است. «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ  الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ»(نور/35) که این جریان هدایت که جریان نور الهی است جریان تنزلش و مراتب تنزل این هدایت تا در خانه های انبیاء ظهور پیدا کرده که امکان دسترسی ما به این خانه های انبیاء هست «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ»(نور/36) این یک ترسیمی از تنزل همین آیه شریفه است که این جریان هدایت همان جریان نور الهی است که از عالم بالا تنزل پیدا می کند و به تعبیری جریان تنزل ذکر الهی است.

در آیه دیگری خدای متعال این را در قالب تنزل ذکر توضیح داده در سوره مبارکه طلاق در ذیل آیات این سوره بحث از گرفتاری های اقوام گذشته است «وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَ رُسُلِهِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابًا شَدِيدًا وَ عَذَّبْنَاهَا عَذَابًا نُكْرًا»(طلاق/8) چه بسیار اهل قرایی که از فرمان پروردگار سربرتافتند و از فرمان انبیاء روی برگرداندند ما به آنها محاسبه شدیدی کردیم و آنها را گرفتار عذاب کردیم و بعد می فرماید «فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ»(طلاق/10) شما اولو الالباب از این که گرفتار آن تدبیر الهی و غضب الهی بشوید پرهیز کنید. پس «فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا» خدای متعال برای شما یک ذکری را نازل کرده «قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا» این همان جریان «إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى» است. این همان جریان تنزل نور الهی در آیه نور است این جا با یک بیان دیگری ذکر شده است.

«قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا» این ذکر چیست؟ «رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ»(طلاق/11» این ذکر الهی که نازل شده وجود مقدس رسول خاتم صلی الله علیه و آله و سلم است که آیات الهی در محضر اوست. «يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّه» این آیات را بر شما تلاوت می کند.  «لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» این ذکری که نازل شده مأموریتش این است که مومنین را، آنهایی که اهل ایمان و عمل صالح اند را از ظلمات به سمت نور هدایت بکند.

این همان جریان آیه نور است، در آنجا بحث از تنزل نور تا خانه های انبیاء است که خانه های ذکر است. اینجا بحث از تنزل ذکر است ذکر الهی نازل شده که «لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» وجود مقدس نبی اکرم آن کلمه ذکر الهی است که نازل شده و آن چراغ هدایتی است که در عالم روشن شده و مأموریتش این است که مومنین را از وادی ظلمات به سمت نور که «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ» هدایت بکند. این ذکر از عالم بالا آمده تا ما را به ذکر برساند.

«اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى» هبوط کنید چاره ای ندارید و باید از این عالم بهشت به عالم ارض بروید ولی «فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى» از ناحیه من یک جریان هدایتی یک چراغ هدایتی به سوی شما نازل می شود و راه را برای شما روشن می کند «مَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ» اگر در حرکت خودتان در سایه این چراغ حرکت کنید همه قوای خودتان را تابع این جریان هدایت قرار بدهید «فَلَا يَضِلُّ» نه در عالم گم می شوید «وَ لَا يَشْقَى» نه عاقبت به شر می شوید.

تلاش و کوشش شیطان در عالم

 تلاش شیطان این است که انسان را دچار ضلال و بعد هم شقاوت کند اول انسان در عالم گم بشود وقتی که انسان در عالم حیرت و ضلال فرو رفت به دنبالش شیطان او را به شقاوت می رساند این طرح دشمنی شیطان است. خدای متعال می فرماید که من چراغ هدایتی برای شما روشن کردم که اگر در سایه او حرکت کنید دست شیطان به شما نمی رسد. نه در وادی ضلال می روید چون وادی، وادی ولایت است و نه به شقاوت منتهی می شوید چون که این وادی، وادی سعادت است. بعد می فرماید «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا»(طه/124) نمی فرماید من اعرض عن هدای، من یک چراغ هدایتی نازل می کنم در سایه او راه بروید گم نمی شوید از ذکر من اعراض کنید «فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا» عیشتان عیش تلخ و تنگ می شود «وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى» در قیامت هم وقتی محشور می شوید در آن صحنه اعمی و کور هستید به تعبیر روایات هم چشم ظاهری هم چشم باطنی گرفته می شود. باطنا کور ظاهرا هم کور محشور می شوید.

در این آیه شریفه، می فرماید که این چراغ هدایت نازل شده شما اگر از ذکر من اعراض کنید دچار ضنک می شوید دچار سختی در معیشت و عیش می شوید و بعد در قیامت هم کور محشور می شوید. این ذکری که خدای متعال در این آیه اشاره فرموده «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا» این را در روایت توضیح داده در کتاب شریف کافی نقل می کند ابی بصیر از امام صادق علیه السلان نقل می کند که حضرت فرمودند «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا» یعنی ولایت امیرالمومنین آن چه مقصود از ذکر است ولایت وجود مقدس امیرالمومنین است که «هدی» هم در ذیل سوره بقره تفسیر به وجود مقدس امیرالمومنین علیه السلام شده است.

نتیجه اعراض از امام

این حقیقت از محضر خدا آمده، این همان کلمه خدا و کلمه ذکر است. اگر می خواهید متوجه خدای متعال بشوید، که توجه به حضرت حق است که انسان را از ضلال و شقاوت نجات می دهد باید با این چراغ هدایت حرکت کنید. اگر از این ذکر نازل که تمام اذکار در وجود مقدس امام علیه السلام خلاصه می شود رویگردان شدید «فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى» اگر کسی از امام رویگردان شد عیشش عیش ضنک می شود و وادی او می شود وادی عمایه و کوری و در قیامت وقتی محشور می شود کاملا در وادی عمایه است و محروم از چشم و محروم از بصر و بصیرت است. این خاصیت اعراض از ذکر است.

در دستورات ما اینقدر مکرر دستور به ذکر الهی داده شده «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذكُرُوا اللَّهَ ذِكرًا كَثيرًا»(احزاب/41) و «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ»(بقره/152) دستورات ذکر خاص حتی در قرآن آمده باطن این ذکر همین است اگر کسی خروجی اذکارش توجه به امام علیه السلام نباشد این در وادی غفلت است وادی ذکر وادی ولایت امام علیه السلام است. «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي» را فرمود یعنی ولایت امیرالمومنین علیه السلام و وادی ذکر وادی ولایت حضرت است. که همان بیوتی است که نور الهی و کلمه ذکر الهی درش تنزل پیدا کرده است. این حقیقت وقتی تنزل پیدا می کند، در وادی ولایت انبیاء و ائمه تنزل پیدا می کند و لذا وادی ذکر وادی ولایت ائمه علیهم السلام است. لذا از ائمه علیهم السلام تعبیر به اهل الذکر شده است.

«فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» اگر به وادی علم نرسیدید سائل باشید. سوال کنید تا دستتان را بگیرند و در وادی علم ببرند. و نمی فرماید از اهل العلم بپرسید بلکه می فرماید «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» اگر سائل اهل الذکر شدید آنها شما را به وادی علم می رسانند. و این ذکر هم به وجود مقدس رسول خاتم صلی الله علیه و آله و سلم تفسیر شده است. حضرت فرمود ما اهل الذکر هستیم. پس این ذکر یک اهلی دارد. لذا آن کسانی که اهل الذکرند وادی ولایت شان وادی ذکر الهی است. «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» همینطور که نبی اکرم حقیقت نبوت در وجودشان نازل شده بیت النبوه هستند و ائمه اهل بیت هستند «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ» حضرت حقیقت کلمه ذکری هستند که از محضر خدای متعال نازل شده و ائمه علیهم السلام اهل آن ذکر هستند.

لذا وادی ولایت آنها وادی ذکر می شود آن چراغ هدایتی که نازل شده در حقیقت وجود مقدس نبی اکرم است اصل هدایت در ایشان متمثل می شود ولی این چراغ هدایت در ائمه تمثل پیدا می کند و تجلی پیدا می کند در ائمه، ائمه ظرف ظهور نور نبی اکرم اند در عالم، نور حضرت در وجود آنها ظاهر می شود و نبوت در وجود آنها ظاهر می شود لذا جریان هدایت نبی اکرم به دست آنها در عالم واقع می شود این آیه شریفه «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ»(رعد/7) این وجود مقدسی که انذار می کند عالم را بیدار می کند. حالا اگر می خواهند در وادی ولایت نبی اکرم حرکت کنند برای هر قومی یک هادی ای قرار داده شده است.

 لذا فرمود وجود مقدس نبی خاتم صلی الله علیه و آله و سلم منذرند و ما ائمه هادی هستیم. این هدایتی که ائمه می فرمایند غیر از هدایت نبی اکرم چیز دیگری نیست این همان هدایت است که در ائمه نازل می شود. لذا اگر این هدی تفسیر به ائمه شده این در واقع باطن این جریان هدایت همان جریان نور الهی است همان جریان ذکر الهی است که در وجود مقدس نبی اکرم متمثل می شود بعد هم در ائمه علیهم السلام تجلی و ظهور و تنزل پیدا می کند این نور نبی اکرم ائمه هدات معصومین اهل الذکر می شوند و ولایت آنها وادی ذکر می شود ولایتشان وادی ولایت خدای متعال می شود.

به حضرت آدم می فرماید که شما باید هبوط کنید ولی یک پناهگاهی برای شما قرار داده شده است. آن پناهگاه آن هدایتی است که من نازل می کنم اگر در سایه او حرکت کنید دیگر نگران هبوط نباشید نه غصه بخورید نه خائف باشید. پس این هبوط می ارزید که آدم هبوط کند و بعد با امیرالمومنین دوباره صعود کند. «فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ» کسی که با امام راه رفت وادی ولایت امام وادی ایمن است. نترسید از هبوط، و قصه هم نخورید که هبوط کردید می ارزید آدم هبوط کند به عالم ارض یک بار دیگر با امام به سمت عالم الهی حرکت کند.

در روایت در علل الشرایع هست از موسی بن جعفر سلام الله علیه سوال کرد که یابن رسول الله شما می فرمایید ما قبل از این که در قالب جسم خلق بشویم خدای متعال روح ما را آفریده در عالم ارواح بودیم. آن عالم نورانی که این گرفتاری ها نبود این تزاحم ها نبود چرا خدای متعال این روح را در قالب جسم تنزل داد به عالم دنیا؟! حضرت فرمودند شما اگر در آن عالم می ماندید و نورانیت خودتان را می دیدید و نیازهای خودتان را نمی فهمیدید معجب به نفس می شدید و بندگی نمی کردید. شما را تنزل دادند در عالم تا فقر خودتان را بفهمید. حالا ما را که تنزل دادند در عالم این همه فقرهایی که برای ما گذاشتند اگر از آن طرف امام نمی آمد ما هم باز به بندگی نمی رسیدیم، ما را تنزل دادند که ما از اعجاب بیرون بیاییم و افتقار خودمان را به خدای متعال بفهمیم از آن طرف هم آن سفره رحمت الهی را هم در عالم پهن کردند که ما فقر خودمان را به او ارجاع بدهیم.

 حالا ما گرسنه می شویم، تشنه می شویم، خسته می شویم آب گیرمان نیاید بیچاره می شویم. نخوریم یک جور بیچاره ایم، بخوریم یک جور دیگر، در عالم دنیا اینطوری است؛ بهلول به هارون الرشید گفت اگر در بیابانی گرفتار بشوی و از تشنگی مشرف به موت باشی چقدر حاضری بدهی برای یک لیوان آب یا یک جرعه آب گفت نصف حکومتم را میدهم گفت حالا اگر خوردی دفع نشد مشرف به مرگ شدی چقدر می دهی دفع بشود گفت نصف دیگرش را هم میدهم تا دفع شود.

عالم دنیا اینطوری است، بخوریم گرفتاریم نخوریم هم گرفتاریم خاصیت عالم دنیا این است خدا ما را اینطوری کرده که دائم متوجه فقرمان باشیم. لذا وقتی می خورید بگویید الحمدلله وقتی تخلی می کنید هم الحمدلله می گویید یعنی گرفتاری ما اینطوری است ما آمدیم در عالم که اینطوری به حمد خدا برسیم. امیرالمومنین هم برای این در عالم آمده؟ اصلا اینطوری نیست. امیرالمومنین بندگی هایش را در عوالم قبل فرموده در روایات ما آمده است که امیرالمومنین اینجا آمده که شفاعت کند آمده دستگیری کند آمده ما را ببرد اینطوری سیر تکمیل می شود. ما می آییم فقرهایمان را بفهمیم او هم می آید سفره غنای خدا را در عالم پهن بکند و فقرهای ما را به سمت خدای متعال هدایت کند. لذا ما آمدیم در عالم دنیا و با ما این چراغ هدایت هم که می خواهد ما را به سمت خدا هدایت کند دست ما را بگیرد و ما را به سمت او ببرد این چراغ هدایت هم با ما نازل شده است.

 این کلمه ذکر در عالم ما نازل شده است، والا راه ما به ذکر خدای متعال و توجه به حضرت حق بسته بود وقتی در این عالم می آیی ما کجا و ذکر الهی کجا، ما با فقرهایمان آمدیم کلمه ذکر هم نازل شده حالا ما می توانیم وارد وادی ذکر بشویم و متذکر به حضرت حق بشویم. ما می توانیم در عالم ارض یک جوری زندگی کنیم که همه چیز برای ما حجاب باشد می شود یک جوری در عالم ارض زندگی کرد که همه آیات بشوند. وقتی انسان تمام عالم برایش می شود آیات، دائما در حال ذکر است به هر طرف نگاه می کند «فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه»(بقره/115) به درون خودش نگاه می کند آیات می بیند به بیرون خودش هم نگاه می کند آیات می بیند. تمام عالم برایش عالم ذکر می شود. عالم عالم غفلت نیست. به هر طرف نگاه می کند می بیند «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ»(جمعه/1) و آن وقتی است که انسان به این کلمه ذکر راه پیدا می کند. اگر اقبال به کلمه ذکر الهی کردید وارد عالم ذکر می شوید اگر وارد عالم ذکر شدید باطن همه عالم که«يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ» بر ما مشهود می شود.

همه عالم اگر ذکر می گوید در واقع امیرالمومنین است که به عالم ذکر می دهد، «وَ سَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَ الطَّيْرَ»(انبیا/79) کوه ها مسخر حضرت داود بودند با حضرت ذکر می گفتند و تمام کائنات مسخر امیرالمومنین اند و همراه با ذکر حضرت ذکر می گویند. اگر به وادی ذکر رسیدیم تمام عالم عالم ذکر است. «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ»(فصلت/53) به هر طرف نگاه می کند آیات می بیند «حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ» اینطوری انسان به توحید می رسد. وقتی آیات عالم را دید و دید این وادی وادی ذکر است و وادی توحید است هرچه هم انسان در این وادی ذکر رفعت پیدا می کند آن ذکری که در عالم بالا هست ذکر رفیع تری است آن ذکر قبلی از انسان گرفته نمی شود.

مومنی که از درجه اول به درجه دوم رفعت پیدا می کند آن ذکر درجه اول را دارد آن حضور و محضر الهی را با ایمان درجه یک دارد درجه بالاتر به او عطا می شود سلب نمی شود. بنابراین اگر کسی بخواهد در این عالم به ذکر برسد از غفلت بیرون بیاید با خدای متعال باشد «مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْيَا بِحَمْدِكَ وَ ثَنَائِك » این باید وارد وادی ذکر بشود، پس اگر به امام اقبال کردیم و به این چراغ هدایت اقبال کردیم و تبعیت کردیم و رویگردان نشدیم به وادی ذکر رسیدیم عالم، عالم ذکر می شود وارد عالم ذکر می شود. عالم برایمان روشن می شود کسی به امام رسید به آن صبح روشن رسیده است.

ولی اگر کسی در عالم ارض از امام اعراض کرد «فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا» کانه لازمه اش این است «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا» معنایش این است که اگر کسی توجه به امام کند عیشش عیش واسع است «وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى» معنایش این است که اگر کسی اقبال به ذکر کند که همان کلمه هدایت الهی و نور الهی و حقیقت ذکر الهی است و وادی ذکر و وادی ولایت است اگر اقبال کند وادی وادی بصیرت است وادی عمایه نیست.

لذا در قرآن خدای متعال وقتی از حشر انسانها در قیامت صحبت می کند می فرماید «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ»(اسرا/71) در قیامت ما عنوانی نداریم به ما می گویند پیروان امیرالمومنین بیایند در محشر، ما آنجا شأنی نداریم این خیلی شأن بزرگی است ها ما را به این عنوان صدا می زنند، در روایت هست در قیامت یک منادی ای از باطن ارش ندا می دهد «أَيْنَ  خَلِيفَةُ اللَّهِ  فِي  أَرْضِهِ  فَيَقُومُ دَاوُدُ النَّبِيُّ فَيَأْتِي النِّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَسْنَا إِيَّاكَ أَرَدْنَا وَ إِنْ كُنْتَ لِلَّهِ تَعَالَى خَلِيفَةً ثُمَّ يُنَادِي ثَانِيَةً أَيْنَ  خَلِيفَةُ اللَّهِ  فِي  أَرْضِهِ  فَيَقُومُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَيَأْتِي النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ هَذَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ خَلِيفَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ»(3) آن کسی که خلافت الهی روی زمین داشته و مردم را به سمت خدا هدایت می کرده بیاید. حضرت داوود برمیخیزند به ایشان می گویند اینجا مقصود شما نیستید دوباره ندا از باطن عرش می آید. وجود مقدس امیرالمومنین از محشر ظاهر می شوند آن وقت گفته می شود هرکس استضائه به نور امیرالمومنین کرده دنبال حضرت حرکت کند. حضرت این کسانی که در پرتو نور حضرت در عالم راه می رفتند به سمت مقاماتشان هدایت می کنند.

این همان است «يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا»(حدید/12) در روز قیامت مومنین وقتی می آیند در محشر نورشان پیش رویشان حرکت می کند و نور همان امام است، کسی که دنبال امام در محشر حرکت می کند «بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ» آن روز بهشان بشارت می دهند که این مسیر پایانش جنت است. «بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» این همان است که امیرالمومنین مومنین را در درجات خودشان در بهشت قرار می دهد اصلا امیر یعنی همین. رزق ما به دست حضرت نازل می شود قیامت همینطوری است.

بعد بقیه را صدا می زنند که حالا پیروان فلان بیایند حالا شما با ائمه خودتان بروید. اینجاست که «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ»(بقره/166) می گویند ما خودمان اینجا گرفتاریم کاری از ما ساخته نیست که گرهی از کار شما باز بکنیم. آن وقت مردم دو دسته می شوند. یک دسته با امام حق می آیند آنها کسانی هستند که «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ»(حاقه/19) آنها کسانی هستند که کتابشان را در دست راستشان می دهند اینها همان هایی هستند که «يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ» ولی یک عده ای «مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ»(حاقه/25) کتابشان در دست چپشان است.

«يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَ لَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا»(اسرا/71) اینها سرشان را بالا می گیرند این کتاب که «عُنْوَانُ  صَحِيفَةِ الْمُؤْمِنِ  حُبُ  عَلِيِ  بْنِ أَبِي طَالِبٍ»(4) یعنی در همه این کتاب سر تا سر نوشته این تبعیت، برنامه تبعیت از حضرت امیر است. سرشان را بالا می گیرند و کتابشان را می خوانند «وَ لَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا» ذره ای به آنها ظلم نمی شود.

«فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ» دسته دوم که دنبال امام ضلال می رفتند نمی فرماید کتابشان را دست چپشان می دهند یک صفت دیگرشان را می گوید که از آن معلوم می شود «وَ مَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَ أَضَلُّ سَبِيلًا»(اسرا/72) آنهایی که با این امام راه نرفتند در آن دنیا در وادی کوری بودند در آخرت هم در وادی کوری اند دنیا در ضلال بودند آخرت هم در ضلال اند.

«مَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ» معنایش این است اگر تبعیت نکنید به ضلال می افتید. اینجا در ضلال اند آنجا اضل اند. اینجا اگر متوجه امام بشوند در وادی بصیرت اند و اگر از امام جدا بشوند در وادی ضلالت خواهند بود پس اگر از امام فاصله گرفتند «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى» می فرماید کسی در این دنیا اعمی است که رویش را از ذکر برمیگرداند. رویش را از امام بر می گرداند «فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَ أَضَلُّ» اینها همانهایی هستند که امامشان امام ضلال است. کسی که از این چراغ هدایت جدا می شود از این امام هدی جدا می شود گرفتار امام ضلال می شود وقتی گرفتار امام ضلال شد وادی اش وادی ضلال می شود.

روز قیامت اینها جزو کسانی هستند که «وَ مَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَ أَضَلُّ سَبِيلًا»  یعنی در قیامت یک عده ای را وقتی با امام هدا صدا می زنند پیروان امیرالمومنین بیایند. و یک عده ای با امام ضلال بودند، روز قیامت با کوری وارد محشر می شوند. می فرماید که سوال می کنند «قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيرًا»(طه/125) خدایا من چشم داشتم چرا چشم من را از من گرفتی؟ «قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَ كَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَی»(طه/126) آیات ما رو به شما آمدند و شما آیات را رها کردید امروز هم آیات ما شما را رها می کنند کسی امام را رها کند وارد وادی کوری می شود.

پی نوشت ها:

(1) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 414

(2) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 8، ص: 113

(3) الأمالي (للمفيد)، النص، ص: 285

(4) بشارة المصطفى لشيعة المرتضى (ط - القديمة)، ج 2، ص: 154