برای نمایش محتوای مربوطه روی لینک زیر کلیک نمایید
لینک زیر فهرست مربوطه را داخل نوشته اصلی نمایش میدهد

بنابراین من چالش تفقه را عمدتا فقدان چالش های اعتقادی و ریشه اش را در فقدان یک تفقه جامع آن هم در مقیاس موضوع ولایت و امامت در عرصه مهدویت به نظرم می آید که بعضی عرصه هایش هم مثل فلسفه تاریخ بود. راه مقابله با این چالش ها هم از دل همین صحبت هایی که شاید بشود پیشنهاد داد می توان پیدا کرد. یک سری از چالش ها را ما نمی توانیم با اقدامات کوچک مقابله کنیم، باید حرکت در مقیاس انقلاب اسلامی راه بیافتد که امام گفتند. همان اول هم به آقای عسگراولادی فرموده بودند که ما دنبال ظهور هستیم، سه گام می خواهیم برداریم که در مواجه با غرب و دشمن اصلی ما کارگشاست و همین است که مارکسیست ها را شکست می دهد، همین است که یک عصر جدیدی در مقابل رنسانس تعریف می کند.

انقلاب اسلامی را اگر بشود با چیزی مقایسه کرد، آن فقط رنسانس است؛ یعنی آن ها یک عصر جدید آغاز کردند که عصر عرفی سازی و سکولاریزاسیون و زمینی کردن و دین زدایی است. این عصر جدید، عصر جمع بین دین و دنیاست. یعنی می خواهد دنیای مردم براساس دینشان ساخته بشود، این یک انقلاب عظیم می خواهد. مثلا رهبر بزرگوار هم می گویند که ما باید برای مقابله با جریان تجدد پنج گام برمی داشتیم، اول انقلاب اسلامی کردیم و حالا باید این را به دولت و جامعه سازی و تمدن سازی تبدیل کنیم. راه مقابله این است که مارکسیسم را با همه سرمایه گذاری که در عالم کرده حذف می کند. همین است که لیبرال دموکراسی را در معرض خطر فروپاشی و افول قرار می دهد.

اگر به امام بگویند شما برای ظهور چه کار کردی می گوید من بیش از دویست هزار شهید دادم، چقدر مجروح دادم چه و چه و بعد هم الان یک اقلا صد ها هزار آدمی دارم که آماده هستند که اگر حضرت ظهور کنند، بروند و خونشان را بدهند که ما در هیچ عصری واقعا انقدر آدم آماده نداشتیم که به معنای واقعی کلمه آماده باشند. این حرکت به سمت آن آرمان بزرگ، اقدام بزرگ می خواهد، به خصوص وقتی دشمن ها بزرگ می شوند. بنابراین از بزرگترین راه حل ها این است که در کنار همه کارهای علمی و فرهنگی که می کنیم، کارهای علمی و تولید نرم افزارمان معطوف به آن کار بزرگ باشد، نه اینکه به کارهای خرد معطوف باشد. کارهای خرد هم باید باشد ها ولی سهم دهی بکنیم.

باید مطالعات و پژوهشهایمان برای آن کارهای بزرگ و ساماندهی آن ها باشد. مثلا حل بحران هایی که در انقلاب اسلامی است، مثلا این بیانیه گام دومی که ایشان دادند همین است که انقلاب اسلامی در گام اول که نظام اسلامی را شکل داده، در عالم چه کار کرده است؟ عصر جدیدی را آغاز کرده و این عصر جدید تا کجا پیش رفته است و رقبا را یکی یکی از میدان به در کرده و جهان را سه قطبی کرده و بعد یکی را بیرون کرده و الان دو قطب اسلام و غرب ایجاد شده که در جریان دو قطبی اسلام و غرب پیشرفت ها تا کجا بوده است. ایشان شاخص هم تولید کردند، شاخص هایی که منحصر به فرد است.

این مهمترین چیزگام دوم، یکی مقیاس انقلاب اسلامی است که ایشان تحلیلشان با دیگران خیلی فرق می کند، نه صرفا ضد استبدادی است و نه صرفا ضد استعماری است و همه اینهاست ولی دوران شروع عصر جدید در جهان است. در مقابل رنسانس شاخص هایی هم که برای ارزیابی تولید می کنند از همین جنس است، می گویند ما جهان را دو قطبی کردیم. جهان سه قطبی را، یک قطبش را شکست دادیم و الان دو قطبی اسلام و غرب شده است. موازنه جهانی را در شاخص های دیگر تغییر دادیم. ما یک موقعی مثلا سر سفارت اسرائیل و آمریکا می جنگیدیم، الان سر این که ما الان سر مرزهای اسرائیل لشکر داریم و جبهه مقاومت را تا آنجا بردیم و آمریکا را داریم از منطقه بیرون می کنیم و داریم با آن می جنگیم.

ما اگر بخواهیم به سمت ظهور حرکت کنیم این اقدامات بزرگ لازم است، این اقدامات باید ساماندهی بشود و موانعش رفع بشود. بنابراین یکی از مهمترین کارهایی که باید بکنیم این است که ببینیم چگونه می شود انقلاب اسلامی را در مسیر مهدویت کمک کرد. اگر این از دست رفت ما از نوعی انقلاب دیگر نمی توانیم حمایت بکنیم. حرکت های کوچک و پاسخ به شبهات هم لازم است ولی کافی نیست. یعنی فرض کنید اگر شهید مطهری به جای چندین جلد کتابی که نوشتند ده برابر می نوشتند، مارکسیسم نابود می شد؟ یک مکتبی که پرچم عدالتخواهی را دستش گرفته و نصف دنیا دستش است و ده ها میلیون کشته داده، این را می شود با کتاب حلش بکنی یا در عین این که ما کتاب می نویسیم و پژوهش می کنیم یک اقدام بزرگ اجتماعی هم باید بکنیم و یک انقلاب عدالتخواهانه دینی راه بیاندازیم و پرچم عدالت خواهی را از دستشان بگیریم، آن موقع آنها دچار فروپاشی می شوند.

کارهای بزرگ ما برای عبور از این چالش ها نیاز به اقدامات بزرگ دارد که یکیش تقویت انقلاب اسلامی و مقابله با آن جریان های تقلیل گرا در درون انقلاب اسلامی است والا اگر آنها بیایند کشور را دست بگیرند، هرچه هم که ما شروع کنیم به کتاب نوشتن نه می گذارند بنویسیم و اگر هم بنویسیم گوشی نیست که بشنود، اصلا روی موضوع خط می کشند.

پیمایش به بالا