برای نمایش محتوای مربوطه روی عنوان  نوشته زیر کلیک نمایید
( عنوان زیر لینک به فهرست مربوطه در داخل نوشته اصلی می باشد)

حالا سوال این است که این پرده هایی که بین ما و خدای متعال، بین ما و حقایق عالم و بین خودمان و عوالم وجودی خودمان هست، چه هستند؟ نکته اول این است که خدای متعال هیچ حجابی ندارد «أَنَّكَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ»، یعنی اینطور نیست که چیزی بتواند حجاب خدای متعال بشود و خدا را در پرده قرار بدهد. آن چیزی که می خواهد خدای متعال را در پرده قرار بدهد هر چه دارد از اوست و اگر او پیدایی دارد پیداییش هم از خدای متعال است. بنابراین چیزی حجاب خدای متعال نمی شود. ولی ما می توانیم در حجاب برویم و پرده ها در برابر مان قرار بگیرند، نه این که بین خدای متعال حجاب است، من نمی بینم اما او هست «

وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُم



»(حدید/4).

«بیدلی در همه احوال خدا با او بود/ او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد» خدای متعال به ما نزدیک است «

وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي  فَإِنِّي  قَرِيب



»(بقره/186). پس اگر ما هم به خدای متعال نزدیک شدیم که دیگر کار تمام شده اما همه مسئله این است که او به ما نزدیک است و ما از او دور هستیم «

يُنادَوْنَ مِنْ مَكانٍ بَعِيد



»(فصلت/44). بین ما و خدای متعال پرده هست، نه اینکه خدای متعال حجاب دارد چون چیزی که نمی تواند خدا را بپوشاند! پس این پرده ها چه چیزهایی هستند و چطوری برداشته می شوند؟

این پرده ها را گاهی در یک کلمه توضیح داده اند مثل دعای ابوحمزه که در آن می فرماید: «

إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَك



»، عمل ما حجاب ما می شود. عمل هم یک معنای گسترده ای دارد. عمل فقط عمل های جوانحی و ظاهری نیست که ما با چشم و گوشمان انجام می دهیم مثل شنیدن و دیدن و خوردن بلکه فکر و خیال ما هم دارد عمل می کند. عالم خیالی که ما برای خودمان درست می کنیم خیلی در آدم اثر دارد. این دستگاه هنر مدرن کارش همین است که خیال آدم را تحریک می کند. واقعیتی در کار نیست ولی ببینید چقدر روی آدم ها اثر می گذارد. حتی می گویند خیلی از این انقلاب های اجتماعی محصول این هنر است.

پس عالم خیال ما دارد کار می کند و اگر خیال ما خوب عمل نکرد خیالات و تخیلات ما مانع ما می شود. ما فکر می کنیم و همین فکر ما می تواند حجاب ما بشود. یک دستگاه عظیم فکری و فلسفی درست می کنند که گاهی خود این دستگاه حجاب است، مثل تفکرات مادی. یکی از حجاب های بزرگ همین فلسفه های مادی است. قلب ما هم یک افعالی دارد، ما محبت می ورزیم و دشمنی و نفرت پیدا می کنیم، اینها فعل ماست؛ لذا برای همه اینها مسئول هستیم و اینطور نیست که روز قیامت فقط بپرسند چرا دیدی و از قلب انسان هم سوال می کنند.

در آن حدیث نورانی حضرت فرمودند: اگر می خواهید مستجاب الدعوه بشوید دو تا صفت باید پیدا کنید، یکی این که به خدای متعال امیدوار باشید و دوم هم اینکه از غیر خدای متعال مأیوس باشید «

إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ لَا يَسْأَلَ اللَّهَ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ فَلْيَيْأَسْ مِنَ النَّاسِ كُلِّهِم وَ لَا يَكُونُ لَهُ رَجَاءٌ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُه



»(4) جز از ناحیه خدای متعال هم امیدوار نباشید، «

فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ ذَلِكَ مِنْ قَلْبِه



» به گونه ای که اگر خدای متعال نظر به قلب شما کند ببیند شما قلبتان از غیر مأیوس و فقط به خدای متعال امیدوار است. پس اگر اینطوری شدید هرچه بخواهید به شما عطا می کند.

بعد فرمودند: «

فَحَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا



» قبل از این که یک روزی به حساب کتاب شما برسند و بگویند چه کردید، خودتان حساب و کتاب خودتان را بکشید و ببینید چه کار کردید. بعد فرمودند: قیامت پنجاه موقف دارد که هر موقفش هزار سال است، یعنی روز قیامت پنجاه هزار سال است! در بعضی از این مواقف قیامت از همین ها سوال می کنند که چرا به غیر خدای متعال امیدوار بودید؟ چرا از خدای متعال مأیوس بودی؟ چرا به خدای متعال امیدوار نشدی؟

پس اینها همه فعل ماست و اینطوری نیست که فعل فقط دیدن و شنیدن باشد. همینها می تواند حجاب ما بشود؛ یک دلبستگی حجاب می شود، یک فکر غلط حجاب می شود، یک خیال غلط و یک نگاه ناروا حجاب می شود. «

إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَك



»، هوس های ما، ما را از خدای متعال غافل می کند «

ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَل



»(حجر/3)، آرزوهای شان لهوشان می شود و آنها را غافل می کند، «فَسَوْفَ يَعْلَمُون » بگذار غافل باشند پس یک روزی می فهمند که دیگر کاری از آنها ساخته نیست و فرصت ها از دست رفته است.

پیمایش به بالا