برای نمایش محتوای مربوطه روی لینک زیر کلیک نمایید
لینک زیر فهرست مربوطه را داخل نوشته اصلی نمایش میدهد
«
الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ
»(6)، مومن با نور الهی می بیند و الا نور الهی به ما چه ربطی دارد؟! نورالله امام است. «
اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض
»(نور/35) اینکه می فرماید مومن با نور الله می بیند، یعنی چه؟ فرمود: چون از نور ما خلق شده و نور ما در وجودش است. پس اگر کسی به امام رسید با امام عالم را می بیند. آن وقت اگر کسی با امام عالم را دید همه عالم برایشان آیات می شود، اگر هم کسی به امام نرسید همه عالم برایش حجاب می شود و هرچه هم درس بخواند این حجاب ها برداشته نمی شود.
یکی از معانی «رَبَّانِيَّ آيَاتِه » همین است. همه آیات با امام آیه می شوند و اگر به امام نرسیدید همه عالم حجاب اند. به امام که رسیدید طلوع و غروب خورشید برایتان آیه است و با شما حرف می زند. حتی رویش گیاه، بارش باران، نسیمی که می وزد و طفلی که بزرگ می شود آیه است، پس به هرچه نگاه می کنید آیات خدا و حکمت او را می بینید. ولی اگر کسی به امام نرسید و نور امام در وجود انسان نیامد، پس به هر طرف که نگاه می کند می بیند که در و دیوار است. دکمه کتش گم می شود پیدا می کند اما خدا را پیدا نمی کند! ولی اگر به امام رسید همه چیزش گم می شوند چرا که هر چه هست آیت الله است. به تعبیر دیگر چنین کسی می فهمد که همه اینها مخلوقات اند، تا دیروز خیال می کرده که اینها خانی هستند اما الآن می بیند که هیچ خبری نیست و هرچه هست مخلوق و آیات اوست. این خاصیت سیر با امام است.
به امام که رسیدید در مقامات نورانیت امام باید بالا بروید و وقتی بالا می روید مقامات پایینی را از شما نمی گیرند. پس به سرچشمه نور که حقیقت امام است می رسید که این همان معرفت به امام است. فرمود: «
وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيرا
»(بقره/269)، به هر کسی حکمت بدهیم خیر کثیر دادیم. گفت: حکمت چیست؟ فرمود: «
طَاعَةُ اللَّهِ وَ مَعْرِفَةُ الْإِمَام
»(7) ، اگر کسی به مقام معرفت امام رسید به مقام طوع و بندگی خدای متعال راه پیدا می کند و این می شود حکیم، یعنی عارف به امام حکیم است. کسی هم که به امام نرسید حکیم نیست، بلکه سیاهی روی سیاهی است. همه این درسهایی که می خوانیم اگر به امام رسیدیم می شود نور و اگر نرسیدیم ظلمت است. همه عالم اگر به امام رسیدید می شود نور و اگر نرسید همه اش تاریکی است.
پس سیر در حجب نور یعنی سیر در مقامات تنزل نور امام. نور امام از عالم بالا نازل شده و ما با این حبل متین و صراط مستقیم باید سیر کنیم تا به خدای متعال برسیم. برای این راه پایانی هم نیست، پس در قیامت هم که برویم هر چه در مقام توحید و معرفت و محبت سیر کنیم، سیر در همین وادی است و با امام مان باید سیر کنیم. یعنی یک جایی نمی شود که دیگر ما امام نخواهیم، چرا که حتی سلمان و ابراهیم خلیل هم امام می خواهند. خود حضرت ابراهیم امام است «
وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماما
»(بقره/124). خدای متعال فرمود: ما حضرت ابراهیم را با یک کلماتی امتحان کردیم و او از عهده همه برآمد، ما هم او را به مقام امامت رساندیم. این کلمات همان کلماتی است که خدای متعال به حضرت آدم القاء کرد و حضرت آدم هم تلقی کرد و توبه اش قبول شد «
فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْه
»(بقره/37) تلقی یعنی اول به او القاء شده و بعد او تلقی کرده است.
حالا آن کلمات چیست؟ در روایات دارد که فرمود: انوار اهل بیت در عرش به او عرضه شد و او ولایت آن ها را قبول کرد، فرمود: این همان کلمات است. حضرت ابراهیم اگر امام شد برای این است که به ولایت چهارده معصوم امتحان شد و سربلند بیرون آمد، پس با این که امامت دارد ولی تابع امیرالمومنین است. «
إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيم
»(صافات/83) این ظاهر روایات ماست.