برای نمایش محتوای مربوطه روی عنوان نوشته زیر کلیک نمایید
( عنوان زیر لینک به فهرست مربوطه در داخل نوشته اصلی می باشد)
بنابراین انسان در این دنیا می تواند فقط به خوردن و خوابیدن مشغول باشد. به تعبیر قرآن «
ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُون
»(حجر/3)، پیامبر ما یک عده را رهایشان کن و بگذار بخورند و بخوابند! در بعضی از آیات تعبیر از این هم تندتر است و می فرماید: «
وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعام
»(محمد/12) ، مثل چهار پاها می خورند و شاید از خوردن و امثال آن از ما بیشتر لذت می برند. در این آیه ای که خواندم خدای متعال می فرماید: پیامبر ما رهایشان کن، بگذار بخورند و متمتع باشند و آرزوهایشان آنها را غافل کند. لهو هم یعنی آن چیزی که مانع توجه به امور مهم می شود.
در سوره منافقون خداوند دستور می دهد که «
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ
»(منافقون/9)، مال و فرزندتان لهوتان نشود و شما را از ذکر الله غافل نکند، ذکرالله هم یعنی امام. پس معنای آیه اینگونه می شود: زن و بچه تان شما را از امام مشغول نکند و حواستان پرت نشود. در این آیه هم خداوند می فرماید بگذار اینها بخورند و بیاشامند و متمتع باشند و آمال و آرزوهایشان لهو آنها بشود. امام در دنیا آمده است اما این مشغول خوردن است، بخورد اشکال ندارد! در ماه رمضان این همه رزق وجود دارد اما آقا رزقش را این قرار داده که روزه بخورد، خب بخور چه کارت کنم! این همه خوردی چی شد که ماه رمضان هم می خوری؟! به قول علامه محمد تقی جعفری می فرمودند: یک عده ای روز قیامت وقتی می خواهند گزارش بدهند می گویند: ما دو هزار تا مرغ خوردیم! خب الحمدلله یکیش را خوردید چه شد که حالا دو هزار تا خوردید؟!
«وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَل »، بگذار آرزوهایشان لهو آنها بشود و غافلشان کند. کنار امام نشسته اما مشغول خوردن است، چه اشکال دارد بگذار بخورد! می شود بیایی در حرم امام و وادی ولایت امام و آنجا هم بخوری. بهشتی ها هم می خورند، در همین دنیا یک عده ای وسط بهشت اند و می خورند. در حرم امیرالمومنین سفره ها پهن است منتها مائده هایش از این خوردنی ها نیست که غفلت و سنگینی بیاورد. حتی در روایت هست که نعمت های بهشتی که می خورید دفع ندارد چرا که همه اش نور است.
این دنیا اینطوری است دیگر، آدم می خورد یک جور بدبخت است نخورد هم یک جور دیگر! البته این را هم خدا گذاشته که ما عجز خودمان را بفهمیم. به نظرم در علل الشرایع حضرت فرمود: آدم وقتی برای تخلی می رود یک ملکی است که موکل است سر آدم را پایین بیاورد تا انسان بفهمد چه کاره است و یک خرده از خدا خجالت بکشد و انقدر گردن فرازی نکند! اما در عالم آخرت اینطوری نیست و اینها برداشته می شود. انسان بهترین طعام های بهشتی را می خورد و هیچ دفعی ندارد. اگر هم دفع بشود به صورت عرق معطر است.
حالا یک عده ای وارد بهشت امیرالمومنین می شوند و برایشان سفره پهن می شود و برای مثال حضرت خطبه شقشقیه و خطب توحیدی شان را برای آنها معنا می کنند، این می شود «
مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِينَ مُعَدَّةٌ
». سر سفره می خورد و هیچ دفع هم ندارد چرا که همه اش سبکبالی و نور است. در روایات است که آنهایی که به زیارت امام حسین علیه السلام می روند روز قیامت «عَلَى مَوَائِدِ النُّور»(5) سر سفره می نشینند اما مائده نور است. آدم وقتی نمی فهمد می گوید مگر نور هم خوردنی است؟!
در احوالات یکی از علما می دیدم که در حرم امیرالمومنین در ماه رمضان زیارت امین الله می خواندند و رسیده بودند به این نقطه که «
مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِينَ مُعَدَّةٌ
»، بعد در روز ماه رمضان سفره ای برایشان پهن شده بود و ایشان هم مفصل خورده بودند! هم می خوردند و هم می دانستند این خوردن روزه شان را باطل نمی کند، چرا که می دانستند آنی که گفتند امساک کن این نیست و چیز دیگری است. اگر دستتان به این سفره امیرالمومنین که در حرمش پهن است رسید تا می توانید بخورید چرا که این مبطل روزه نیست.
پس اگر کسی به امام رسید همه اینها حل می شود. یک عده ای مشغول اند و قرآن می فرماید: «
ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُون
»، رهایشان کن و بگذار کارشان را بکنند، پس آرزوهایشان لهو آنها می شود و آنها را از هدف بزرگ، از توحید و از امامی که در این عالم آمده تا به او برسی و با او سیر کنی، باز می دارد. امام برای چه در این عالم آمده و پایش را اینجا گذاشته است؟ امیرالمومنین چه کار دارد با این عالم خاکی جز این که بیاید و پایش را بگذارد و ما را شفاعت کند و دست مان را بگیرد و ببرد. «فَسَوْفَ يَعْلَمُون »، بعدا می فهمند چه خسارتی کردند!