برای نمایش محتوای مربوطه روی عنوان  نوشته زیر کلیک نمایید
( عنوان زیر لینک به فهرست مربوطه در داخل نوشته اصلی می باشد)

یکی از عقوبت های سختی که در عالم آخرت بیان شده در قرآن این است که می فرماید: «

كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُون



»(مطففین/15)، اینها از پروردگار خودشان در حجاب اند و نمی توانند بی حجاب با پروردگار خودشان در ارتباط باشند، این از مجازات های سنگین آخرت است. کما این که از مهمترین ثواب ها و لذت ها و بهجت های آخرت «

النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ اللَّه



»(2) است. این از مهمترین لذت های عالم آخرت است. یعنی همه لذات بهشتی یک طرف این لذت هم یک طرف. «

النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ اللَّه



» خیلی عجیب توصیف شده، البته آن هم معنا شده است. اتفاقا روایت از وجود مقدس ثامن الحجج است که از ایشان سوال شد که یابن رسول الله، این که در روایت دارد موحدین و آن کسی که لا اله الا الله می گویند و به توحید می رسند در قیامت «

النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ اللَّهِ تَعَالَى



»، به وجه خدا نگاه می کنند، این یعنی چه؟ همانطور که عرض کردم شما هرچقدر هم موحد باشید و هرچقدر هم پرده ها در این دنیا کنار برود اما یک وعده هایی را به ما دادند که برای عالم آخرت است و اصلا در دنیا نمی شود به آن برسی.

موسای کلیم به خدای متعال عرضه داشت: «

رَبِ  أَرِنِي  أَنْظُرْ إِلَيْك



»(اعراف/143) خدایا خودت را به من ارائه کن تا من نظر به وجه تو کنم. آنچه مسلم است این است که موسای کلیم مشاهده حسی که نمی خواست چرا که خدای متعال جسم نیست تا با چشم سر او را ببینی. پس چه می خواست؟ یکی از بیاناتی که از وجود مقدس ثامن الحجج شده این است که ایشان فرمودند: موسی کلیم این را از زبان قومش فرموده است. بنی اسرائیل از این بهانه ها خیلی می گرفتند و می گفتند ما می خواهیم خدا را ببینیم برای همین هم با موسای کلیم در کوه طور آمده بودند تا خدا را ببینند! خدای متعال هم فرمود: «لَنْ تَرانِي » این هرگز شدنی نیست.

البته این بیان نورانی امام رضا هم باید دنبال بشود، چرا که این «لن ترانی» جواب آنهاست نه جواب حضرت موسی! در این بیانی که حضرت موسی از زبان آنها گفته خدا هم گفته نه، شماها نمی توانید، اما این معنایش نیست که موسای کلیم هم نمی تواند.

علی ای حال این یک معناست. خدای متعال به موسای کلیم می فرماید نگاه کن به این کوه، اگر این کوه در مکان خودش مستقر شد، تو هم می توانی من را ببینی اما وقتی رب حضرت موسی به کوه تجلی کرد کوه متلاشی شد «

فَلَمَّا تَجَلَّى  رَبُّهُ  لِلْجَبَلِ  جَعَلَهُ دَكًّا



». استاد ما اینطوری معنا می کردند که یعنی کوه هم که باشی در این دنیا نمی شود و متلاشی می شوی. چرا که این دنیا ظرف این تجلی ها و این دریافت ها نیست و باید بروی و وارد عالم آخرت بشوی.

البته این که حضرت موسی چه می خواست این هم سخنی است. این آیه یک آیه عجیبی است و خیلی حولش حرف زده اند. شاید حضرت موسای کلیم می خواست خدای متعال را در اسم اعظم اعظمش یعنی حقیقت نورانی نبی اکرم و امیرالمومنین ببیند، اما به او فرمودند «لَنْ تَرانِي ». لذا در روایت دارد که آنچه بر کوه تجلی کرد نور کروبیین بود که از شیعیان امیرالمومنین اند و حضرت موسی مدهوش شد.

علی ای حال اگر کسی اهل مشاهده و اهل دیدن حقایق هم شد، باید بداند که خیلی از حقایق هست که برای رسیدن به آن باید عالم آخرت برویم. آیا این که خدای متعال ما را از این دنیا به آن دنیا می برد العیاذ بالله می خواهد ما را اذیت کند؟! اینکه ما را برده در صلب پدر های مان بعد برده در ارحام مادرهایمان می خواسته ما را اذیت کند یا می خواسته ما را رشد بدهد؟ الان می فهمیم می خواسته ما را رشد بدهد. ما یک ذره ای بودیم و او ما را برده در ارحام مادران «

هَلْ  أَتى  عَلَى  الْإِنْسانِ  حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُورا



»(انسان/1)، به طوری که اصلا قابل ذکر نبودیم. بعد ما را در قالب نطفه خلق کرده «ثُمَّ مِنْ نُطْفَة»(حج/5)، بعد هم ما را برده در ارحام مادران. اما آیا ما ضرر کردیم؟! آیا اگر ما این سیر را نمی کردیم وضعمان بهتر بود؟! ما در دنیا آمدیم و بعد هم خداوند ما را در عوالم بعدی می برد و هرچه هم جلوتر می برد پرورشمان می دهد، چرا که رب ماست.

پس همه حقایق را در این عالم نمی شود بفهمی و این واضح است. موسای کلیم هم که باشی باید بدانی که یک معارفی برای عالم آخرت است. لذا در روایات خیلی از وعده هایی که به ما دادند در عالم آخرت است. یکی از همین وعده ها همین است که گفته اند موحدین در آخرت نظر به وجه الله می کنند. اینکه در دنیا حاصل نمی شود! لااقل برای همه حاصل نمی شود!

پیمایش به بالا