برای نمایش محتوای مربوطه روی عنوان  نوشته زیر کلیک نمایید
( عنوان زیر لینک به فهرست مربوطه در داخل نوشته اصلی می باشد)

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين  وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين  وَ اللَّعْنَةُ عَلَى أَعْدَائِهِم  أَجْمَعِين . باید تلقی ما از غیبت و امام عوض بشود و امام را در همه عالم حاضر بدانیم کما این که حاضر است. وجود مقدس امام از همه چیز در عالم حاضرترند. غیبت امام فقط به معنای غیبت جسمانی نیست. بلکه به معنی این است که امام کلمه غیب الهی است که هنوز فرصت ظهورش در عالم فراهم نیامده. در عین این که امام در همه عالم حاضرند ولی غیبتی دارند و آن غیبت هم به ظهور ختم می شود و آن کلمه غیبی در همه عالم تجلی خواهد کرد.

یکی از موضوعاتی که در باب حضرت خوب است به تفسیر بپردازیم و بحث بشود این است که عصر ظهور باید خوب تحلیل بشود عصر ظهور چه عصری است و آن آرمانی که ما دنبالش هستیم و معتقدیم همه انبیاء الهی صد و بیست و چهار هزار پیامبر الهی و اوصیائشان در مسیر آن گام برداشته اند و مبشر آن روز الهی بودند چه روزی است. یعنی اشتباه نشود با جامعه های آرمانی که تمدن های دیگر پیش روی بشر قرار می دهند. آرمان شهرهایی که فیلسوفان قدیم می گفتند و در دوران معاصر هم مدعیان تمدن مدرن به او وعده می دهند. باید تفاوت جامعه آرمانی ما با آن جامعه روشن بشود. معلوم بشود تفاوت انتظار ما با انتظاری که تمدن های دیگر دارند چیست.

این یک نکته بسیار مهم و دوم این است که نقش امام علیه السلام در تحقق این هدف چیست و برنامه حضرت [چیست] حضرت با یک برنامه روشنی در مسیر تحقق آن هدف بزرگ قدم بر می دارند و شاید قسمت عمده ای و بلکه تمام اقدامات حضرت در مسیر دوران غیبت حضرت هست و حضرت عالم را به سمت ظهور، تدبیر می کنند.

و دو نکته دیگر ذیل این بحث باید مطرح بشود یکی این که نسبت به اقدام حضرت، فعل خدای متعال چیست؟ زیرا تحقق عصر ظهور فعل الهی است و اوست که محقق می کند «

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ



»(نور/55) کار خداست فعل الهی است «

كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا



» آیاتی که در باب ظهور هست که حقیقت عصر ظهور را نسبت به فعل الهی و درک حضرت حق از فعل را هم فرموده و هم محقق می کند. عصر ظهور نسبت به امام و نسبت به فعل الهی چیست؟ در ادعیه ای که در باب امام زمان علیه السلام هست از این مطلب خوب صحبت شده است و گفته شده که فعل الهی به وسیله امام محقق می شود. امام آن اسم اعظم الهی است و نقطه مشیت هست.

و مرحله بعدی که خوب است از آن بحث بکنیم جایگاه امت است. امم چه کاره هستند. آیا نقشی در ظهور نداریم و اگر داریم نقشمان چیست؟ بی تردید نقش ما نقش محوری نیست. زیرا نقش محوری از آنِ حضرت حق و فعل امام علیه السلام است. ما نقش مان تولی و ایمان به حضرت و تولی به حضرت و تبدیل شدن این تولی به تفکر و اقدام است که باید در مسیر حضرت اقدام کنیم. تعلق تا تفکر و تا اقدام ما باید در مسیر هدف حضرت باشد. ولی نقش همه این امور، یک نقش تبعی است و اینطور نیست که یک نقش اساسی در ظهور باشد ما نقش ایفا می کنیم و انتظار هم یعنی همین یعنی نقش ما همان نقش انتظار است.

توجه به یک نکته اساسی هم لازم است و آن توجه به چالش هایی است که در بحث مهدویت پیش روی ماست و این چالش ها هم باید دسته بندی بشود که به نظر بنده با سه جریان مواجه هستیم. که این جریان ها در صحنه های متفاوت، مانع تحقق مهدویت هستند، یکی مقابله گرایان هستند که با جریان مهدویت مقابله می کنند و یکی هم تقلیل گرایان هستند که مهدویت و انتظار را تقلیل می دهند و کم می کنند و کوچک می کنند.

در باب تحقق عصر ظهور باید دانست که این از همان بحث هایی است که به طور جد پیوند می خورد به بحث غیبت که اصلا بحث غیبت چیست تا اینکه بدانیم ظهور چه می باشد. در عصر ظهور آن چه محقق می شود همان اهداف حضرت است؛ تعلق یک امور که در قرآن با بیان مختلفی از آن ذکر شده است گاهی تعبیر به ظهور دین الهی شده است «

لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ



»(توبه/33) که البته مقصود از دین هم فقط شریعت نیست. بلکه دین؛ شریعت و ولایت و الوهیت است. یعنی باطن شریعت ولایت است و باطنِ ولایت، الوهیت است. یعنی توحید با ولایت و شریعت در عالم محقق می شود و الا شریعت بدون ولایت دین نیست و همچنین ولایت هم باطنش توحید است.

پیمایش به بالا