برای نمایش محتوای مربوطه روی عنوان  نوشته زیر کلیک نمایید
( عنوان زیر لینک به فهرست مربوطه در داخل نوشته اصلی می باشد)

این سه چیز در طول غیبت بر محور فقها در تاریخ شیعه اتفاق افتاده این احتیاج به تفقه دارد. تفقه همه جانبه در معارف اهل بیت که ما بفهمیم الان معنی تبری چیست چه کار کنیم که استحاله نشویم. یک جایی معنایش این است مرحوم میرزای شیرازی فتوای حرمت تنباکو می دهند. یک جایی اگر ما کوتاهی کردیم در انتظار کوتاهی کردیم چون این طرح باید در درون طرح امام باشد همراه با تقیه باشد فقاهت می خواهد تفقه در معارف اهل بیت می خواهد والا آدم از طرح امام بیرون می رود. این است که عصر غیبت را بر محور فقها قرار دادند غیر از او شدنی نیست. خودمان اگر نقشه کشیدیم که دیگر طرح امام نیست منتظر نیستیم خودمان امام خودمانیم. چطوری می شود خود را در عصر غیبت در مرحله احتراز و اعتراض و درگیری و مرحله سازندگی با امام همراه کرد همراه با تقیه، این فقاهت است.

فقها این سه کار را کرده اند هم جامعه شیعه دائما از استحاله حفظ شده در بنی امیه در بنی العباس در دولت عثمانی و بیایید جلوتر الان هم در امپراتوری های غرب الان به نظر من سخت ترین دورانش است که آنها طرح هایشان را پنهان کردند و نفوذ فرهنگی کردند ما داریم آرام آرام به سبک آنها زندگی می کنیم یعنی کمترین احتراز الان دارد واقع می شود بعد درگیر هم بودند بعد هم ساختند شیعه فقه دارد کلام دارد عرفان مال خودش است تفسیر دارد تاریخ دارد. خودشان بر خودشان مستقل اند در حاشیه نیستند این کار است. جامعه شیعه آرام آرام ساخته شده است.

انقلاب اسلامی چیزی غیر از این نیست. انقلاب اسلامی هم همین اقدام است برای جلوگیری از استحاله یعنی یک طرح احترازی و اعتراضی و سازندگی. اینکه رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی می گویند ما در مقابل غرب سکولار هستیم، در مقابل اصلی که آنها اعلام کرده بودند که اصل جدایی دین از زندگی است، قرار داریم. زندگی تهی از دین برای بشر ساختند، فلسفه هایش را تولید کردند ایدئولوژی ها، علم، تکنولوژی و فناوری ساختارها و نظام هایشان را تولید کردند و جهان را دارند می گیرند. پس در مقابل آنها ما باید یک انقلاب اسلامی می کردیم و باید بعد از آن یک نظام اسلامی به پا می کردیم بعد هم باید یک دولت اسلامی درست کنیم که این دو تا انجام شده است بعد باید جامعه اسلامی درست کنیم. تمدن این حرکت به سمت ظهور است.

ظهور حقیقت ولایت یک امر فراتر از این تمدنی است که ما می گوییم ربطی به تمدن ندارد آن وقتی است که خود کلمه غیب ظهور پیدا می کند «

و اللَّیلِ إِذا یغْشی



» «

والنَّهارِ إِذا تَجَلَّی



» این که تمدن نیست. ولی ما باید این اقدامات را بکنیم این کاری است که در طول تاریخ علمای شیعه می کردند. به نظر بعضی ها امام یک کار بدیئی کردند؛ بله مقیاس کار امام با فقها فرق کرده است و امام وارد یک درگیری جهانی شدند و در کنار این درگیری ساخت هم بوده است. هم تبری از غرب است هم تبری از جناح های انحرافی داخل دنیای اسلام است که امام از آن تعبیر به اسلام آمریکایی می کنند. هم درگیری با غرب است هم در این درگیری سازندگی است یعنی بعدش انقلاب می شود نظام می شود، ما یک نظام درست کردیم. این قانون مشروطه نیست در قانون مشروطه فقهای ما زحمت کشیدند نظارت شریعت بر قوانین عادی را در قانون اساسی آوردند ولی در قانون اساسی جمهوری اسلامی در خود قانون اساسی و حقوق اساسی ولایت فقیه آمده است.

بنابراین این کارها ساخت است، مرحله بعد از سازندگی این است که باید دنبال دولت اسلامی باشیم، وقتی دولت را به دست گرفتید اسلامی شدنش هم نیاز به علم دینی دارد، نیاز دارد به الگوی پیشرفت اسلامی، نیاز دارد به این که فقاهت در حوزه متحول بشود، رشد کند، از احکام اجتماعی وارد احکام اداره بشود که زیرساخت های اینها دارد درست می شود اینها سازندگی است. اگر اینها درست شد می توانیم دولت و اداره جامعه را اسلامی کنیم، ساختارها را اسلامی کنیم والا اگر خواستید با علم سکولار با علم اقتصاد مدرن و سیاست مدرن و اینها کشور را اداره کنید خب می شود همین، این مرحله مرحله ای است که تبریش خیلی تبری جدی تری است. ما باید مواظب باشیم تبری بجوییم از دانش غرب این خیلی سخت است چون دانش آنها غیر دینی است. اگر با علم اقتصاد آنها کشور را اداره کردید اقتصادتان می شود همینی که هست می شود اقتصاد ربوی، اگر با علوم سیاسی آنها کشور را اداره کردید به جای نظام ولایی نظام دموکراسی محقق خواهد شد چالش دموکراسی و ولایت فقیه درست می شود.

الان چالش هایی که ما داریم عبارت اند از: چالش نظام ولایت و دموکراسی، چالش نظام سرمایه داری و عدالت اسلامی این ها چالش های ما هستند. ما باید تبری بجوییم و بعد حتما درگیری می شود باید بتوانیم بعد سازندگی علمش را تولید کنیم دولت اسلامی داشته باشیم اینها کار امام است امام که طرح عالم را دارند اداره می کنند این طرح ما در درون طرح امام است. ما اگر بخواهیم با امام حرکت کنیم این کار را باید بکنیم.

این که بعضی می گویند آقا بنشینید نباید هیچ کاری کنید دست هایتان را روی هم بگذارید تا امام بیاید این که انتظار نیست. البته من این را قبول دارم ما باید متناسب با نقشه امام عمل کنیم والا اگر جلو افتادیم کار امام را سخت می کنیم. مثل این که در شب حمله یک گردانی زودتر از دستور اتاق فرماندهی به خط بزند که این کار کل نقشه را به باد میدهد. این درست است این همان ترک تقیه است.

ولی این که بنشینیم و برای خودمان یک روستا درست کنیم و شناسنامه نگیریم و بنشینیم فقط خودسازی بکنیم، خودسازی در درون جامعه کفر می شود؟ کدام خودسازی این چه انتظاری است که شما علم مدرن، تکنولوژی مدرن، حیات مدرن را قبول می کنید اصلا باید گفت که شما دارید از انتظار فاصله می گیرید، یعنی در مرحله احتراز، از تمدن غرب احتراز نمی کنید، بعد می گویید ما منتظر هستیم در حالی که این سازندگی نیست و آنها نمیگذارند خودتان را بسازید. مثل آنها لباس می پوشید بعد هم اگر به ما اجازه بدهند پاپیون هم می زنیم برای این که شیک بشویم. بعد بگوییم ما منتظر هستیم.

در دعای عهد می خوانیم «

إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَرَاهُ قَرِيباً



» مخالفان فرج را بعيد می دانند و ما فرج و ظهورش را نزديك مى دانيم دعای عهد ما را به انتظار دعوت می کند. پس انتظار یعنی معرفت امام و معرفت اهداف امام توجه به طرح امام، دلدادگی و نزدیک دیدن و امیدواری و اقدام، اقدام منتظر این است که احتراز دارد و درگیری میکند و سازندگی انجام میدهد این می شود انتظار این کاری است که باید بر محور فقها انجام بگیرد.

پیمایش به بالا