برای نمایش محتوای مربوطه روی عنوان نوشته زیر کلیک نمایید
( عنوان زیر لینک به فهرست مربوطه در داخل نوشته اصلی می باشد)
اگر این دو کار را انجام دادید آن وقت باید امکانات تان در این مسیر گسیل بکنید و با ظرفیت پر راه بروید «
و نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ
» این بچه هایی که با کامپیوترهای بزرگ بازی می کنند، چهار تا بازی نصب کرده اند و بازی می کنند و تقریبا همه ظرفیت این کامپیوتر تعطیل است. ما هم تقریبا همه ظرفیت هایمان تعطیل است، تا کسی به امام نرسید، ظرفیت هایش تعطیل اند و خیال می کند کاخ دارد و فرعون و نمرود است. فرعون های این دوران خیال می کنند که دارند استفاده می کنند اما همه ظرفیت هایشان تعطیل است. قرآن می فرماید: «
إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ
»(زمر/۱۵) کسی که خودش را باخت، خسارت اصلیش این است که تمام هستی اش را داده و وقتی خود انسان از دست رفت، دنیا به دردی نمی خورد.
انسان تا به امام نرسید هرچه بخواهد کوچک است. وقتی که به امام رسید، محیط خواسته هایش عوض می شود و قلبی که تابع امام است، خواسته هایش تابع خواسته امام است و به آن اندازه عظمت قلب پیدا می کند و ترازویش بزرگ می شود. در این صورت اگر همه کائنات را بگذارند این طرف ترازویتان، با یک نگاه امیرالمومنین عوضش نمی کنید. این جمله امیرالمومنین در نهج البلاغه را خاطرتان هست در نهج البلاغه «
وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَةٍ مَا فَعَلْتُه
» هفت اقلیم را به من بدهند و بگویند یک پوست جو به ناحق از دهان مورچه ای بگیر، نمی گیرم. این را که حضرت امیر برای ما گفته اند و در مقام ایشان نیست.
در آن بیان حضرت فرمود: کل دنیا در نزد شما محبین اگر با من هستید «
فَلتَكُنِ الدُّنيا في أعيُنِكُم أصغَرَ مِن حُثالَةِ القَرَظ وَ قُراضَةِ الجَلَمِ
»(2) باید از حثاله قرظ کوچک تر باشد. قرظ یک گیاهی است که هیچ قیمتی ندارد و آبش را که می گیرند، برای دباغی پوست حیوانات استفاده می کنند و تفاله اش را هم باید پول بدهی تا ببرند دور بریزند و به هیچ دردی نمی خورد و حتی خوراک هیچ حیوانی هم نیست. حضرت فرمود: دنیا باید در نگاه شما از حثاله قرظ پست تر و اهون بشود. اینهایی که پشم های حیواناتشان را می چینند، ته مانده هایش را رها می کنند و باید پول بدهی تا یک نفر جمع کند. فرمود: دنیا از این قراضه جلم یعنی همین ریز قیچی هایی که وقتی پشم ها را چیدند جا می ماند، در نظر شما از این هم باید پست تر بشود.
اگر قلبت به وسعت امیرالمومنین شد، آن وقت دنیا در نگاهت کوچک می شود. «
عَظُمَ الْخالِقُ فى اَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ ما دُونَهُ فى اَعْيُنِهِمْ
»(3) آن وقت می توانی با حضرت همراه بشوی و الا آدم چطوری می تواند با حضرت همراه بشود؟! حضرت که با ترازوی ما وزن نمی کنند. شما که نمی توانید دریا را در انگشت دانه جا بدهید، بلکه باید به دریا وصل بشوید و اگر وصل شدید قلبتان به وسعت دریا می شود، اگر هم به حضرت وصل شدید، آن وقت این طرف ترازویتان همه هفت اقلیم را قرار می دهید، آن طرف ترازو هم یک گناه نمی ارزد، هفت اقلیم را دور بریز و خدا را بگیر. چه وقت آدم می تواند اینطوری بشود؟ ترازو باید آنقدر بزرگ بشود که به آدم بگویند: یک مکروه در عوض همه دنیا انجام بده، به همه دنیا بگوید: هرگز! این همراهی از اینجا باید شروع بشود.
حالا اگر ان شاءالله خدای متعال توفیق داد یک مقداری بحث می کنیم راجع به طرح حضرت و این که طرح حضرت در عالم چیست و ما چطور می توانیم در طرح ایشان قرار بگیریم و ان شاء الله منتظر حضرت باشیم.