بسم الله الرحمن الرحیم

تقریر درس خارج فقه کتاب الزکات

آیت‌الله سید محمد مهدی میرباقری

جلسه 132 یک شنبه  21 / 11/ 1403

زکات نقدین ـ  مسأله دوم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در چند جلسه نحوه تعلق زکات به مال بحث شد. فعلاً به این نتیجه رسیدیم که در این مسأله مبنای آیت‌الله خویی درست است. پس زکات به نحو اشتراک در مالیت تعلق گرفته است.

دوباره به بحث خودمان در زکات نقدین برمی‌گردیم؛ تا اینجا گفته شد که مرحوم سید شرایط عامه زکات طلا و نقره را بیان فرمود؛ اینکه باید مسکوک باشند و به حد نصاب برسند و حولان حول بشود. سپس ایشان وارد مسائل این بحث شدند. ایشان در مساله دوم می‌فرماید: «و لا فرق في الذهب و الفضّة بين الجيّد منها و الرديّ، بل تجب إذا كان بعض النصاب جيّداً و بعضه رديّاً، و يجوز الإخراج من‌ الرديّ و إن كان تمام النصاب من الجيّد، لكنَّ الأحوط خلافه بل يخرج الجيّد من الجيّد، و يبعّض بالنسبة مع التبعّض، و إن أخرج الجيّد عن الجميع فهو أحسن».[1]

فرع دوم این بود که در تعلق زکات به نقدین فرقی ندارد که سکه ها مرغوب یا غیر مرغوب باشند؛ چون مقتضای اطلاق ادله زکات این است که زکات به نقدین تعلق می‌گیرد ولو اینکه سکه ها از جنس غیر مرغوب باشند؛ این محل بحث نیست. این نکته هم محل بحث نیست که در پرداخت زکات اگر همه سکه ها غیر مرغوب باشند، جایز است زکات را از غیر مرغوب پرداخت کرد.

محل نزاع در فرع دوم

اما نکته ای که محل بحث واقع شده این است که اگر مقداری از سکه ها مرغوب و بعضی غیر مرغوب باشند آیا می‌شود زکات را از غیر مرغوب پرداخت کرد؟ مرحوم سید می‌فرماید: بله، می‌شود. همچنین اگر همه سکه ها مرغوب باشند آیا می‌شود از سکه غیر مرغوب زکات را پرداخت کرد؟ ایشان می‌فرماید: جایز است. خلاصه، به نظر مرحوم سید و مرحوم صاحب جواهر و بعض دیگر از فقها زکات را می‌شود از غیر مرغوب داد ولو اینکه تمام سکه ها از جنس مرغوب باشند. در مقابل مشهور فقها می‌گویند اگر سکه ها مرغوب هستند باید زکات آن از سکه مرغوب پرداخت شود. اگر بخشی مرغوب و بخشی غیر مرغوب هستند باید به همان نسبت زکات از مرغوب و غیر مرغوب پرداخت شود. اگر همه سکه ها غیر مرغوب هستند باید زکات از غیر مرغوب پرداخت شود.

دلیل مرحوم سید اطلاقات باب است. مثلا: «فِي كُلِّ مِائَتَيْ‏ دِرْهَمٍ‏ خَمْسَةَ دَرَاهِم‏».[2] این اطلاق دارد. فرقی ندارد که این درهم از جنس جیّد باشد یا ردیء باشد. علاوه بر اینکه قبلا گفتیم که همین ادله دلالت دارد که زکات را می‌توان از خارج مال پرداخت کرد. چون «خَمْسَةَ دَرَاهِم‏» می‌تواند از خود مال باشد و می‌تواند از خارج این مال باشد و این اطلاق دارد.

پاسخ مساله بر اساس مبانی مختلف

پاسخ این مساله مبتنی بر مبنای ما در بحث نحوه تعلق زکات است. به همین دلیل در چند جلسه نحوه تعلق زکات به مال را به صورت مفصل بررسی کردیم. در ادامه با توجه به مبانی مختلف به این سوال پاسخ می‌دهیم:

  1. مبنای اشاعه: بر اساس مبنای اشاعه اگر جنس سکه ها جید است باید از جید داده شود. اگر بخشی جید و بخشی ردیء است باید به همان نسبت پرداخت شود و نمی‌تواند همه زکات را از سکه ردیء پرداخت کند.
  2. مبنای اشتراک در مالیت: بر اساس مبنای اشتراک در مالیت در جایی که بخشی از سکه ها مرغوب و بخشی غیر مرغوب هستند می‌توان زکات را با سکه ردیء پرداخت کرد. حتی اگر تمام سکه ها از جنس جیّد باشند جایز است زکات را با سکه ردیء پرداخت کنید. اما با اینکه مبنای مرحوم آیت‌الله خویی اشتراک در مالیت است، ایشان می‌فرماید: اگر همه سکه ها مرغوب باشند باید زکات را از جنس مرغوب پرداخت کرد. چون ادله دلالت دارند به اندازه مالیت پنج درهم از همین مال باید زکات پرداخت شود. در نتیجه اگر همه سکه ها مرغوب هستند باید به اندازه مالیت پنج درهم مرغوب پرداخت شود. بیان ایشان را ببینید: «و أمّا في الفرض الأوّل أعني: ما لو كان كلّه جيّداً فقد ذكر الماتن جواز دفع الردي‌ء حينئذٍ أيضاً. و لكنّه مشكلٌ جدّاً، فإنّ متعلّق الحقّ هو هذه العين الخارجيّة التي كلّها جيّد فكيف يسوغ الدفع من خارج مورد الحقّ الذي هو دونه في الوصف؟! و دليل جواز التبديل و الإخراج من مالٍ آخر لا إطلاق له يشمل مثل ذلك كما لا يخفى».[3]
  3. مبنای کلی فی المعین: بر اساس مبنای کلی فی المعین در جایی که بعضی مرغوب و بعضی غیر مرغوب هستند می‌توان از سکه غیر مرغوب زکات را پرداخت کرد. اما اگر همه سکه ها مرغوب باشند بنابر مبنای کلی فی المعین باید گفت پرداخت زکات از سکه غیر مرغوب جایز نیست. اما با اینکه مبنای مرحوم سید در مورد نحوه تعلق زکات، مبنای کلی فی المعین است، ایشان می‌فرماید: اگر همه سکه ها مرغوب باشند باز هم می‌توان از سکه های غیر مرغوب زکات آن را پرداخت کنید. این فتوا با مبنای ایشان سازگاری ندارد. البته ممکن است ایشان اینگونه جواب دهد که درست است که زکات به نحو کلی فی المعین به مال تعلق گرفته اما در مقام اداء زکات اجازه داده شده که از هر مالی که خواستید زکات آن را پرداخت کنید. ظاهرا ایشان از ادله اینگونه استظهار کرده‌اند.

جمع بندی

به نظر ما ادله دو بخش دارند؛ بخش اول در مورد تعلق زکات است. تعلق زکات به نحو اشتراک در مالیت است؛ اما بخش دوم دلیل اطلاق دارد؛ یعنی به اندازه مالیت پنج درهم باید زکات پرداخت شود و این اطلاق دارد؛ فرقی ندارد که ردیء باشد یا جید باشد و فرقی ندارد که از جنس خودش باشد یا از خارج مال باشد.

البته این اطلاق زمانی فهمیده می‌شود که تفاوت قابل توجهی بین سکه ردیء و جید نباشد؛ اما اگر تفاوت بسیار زیاد باشد در این صورت ارتکاز عرفی به عنوان قرینه متصل به خطاب از ظهور این اطلاق جلوگیری می‌کند؛ در این موارد معمولا آنچه عرف می‌فهمد، مقدار متوسط است؛ لذا خیلی ها می‌گویند باید قیمت متوسط را بدهد یعنی در همه این موارد خطاب را حمل به مقدار متوسط می‌کنند؛ اگر ظهور در متوسط هم نداشته باشد لا اقل باید گفت که اطلاق فهمیده نمی‌شود و خطاب اجمال دارد. بنابر این باید احتیاط کرد.

ادامه فرع دوم

در ادامه فرع دوم ایشان می‌فرماید: «نعم لا يجوز دفع الجيّد عن الرديِّ بالتقويم بأن يدفع نصف دينار جيّد يسوّى ديناراً رديّاً عن دينار إلّا إذا صالح الفقير بقيمة في ذمّته ثمّ احتسب تلك القيمة عمّا عليه من الزكاة، فإنّه لا مانع منه كما لا مانع من دفع الدينار الرديِّ عن نصف دينار جيّد إذا كان فرضه ذلك».[4]

مرحوم سید می‌فرماید: در مقام پرداخت قیمت زکات آیا جایز است به جای سکه جید، سکه ردیء پرداخت شود؟ این مساله را قبلا بحث کردیم؛ به نظر مرحوم سید جایز نیست قیمت سکه ردیء را با سکه جید پرداخت کنید؛ مثلا اگر کسی 40 دینار ردیء داشته باشد، قیمت این  40 دینار برابر با 20 دینار جید است؛ در این صورت اگر کسی بخواهد قیمت دینار ردیء را با دینار جید پرداخت کند باید نیم دینار جید به عنوان زکات پرداخت کند. مرحوم سید می‌فرماید: این صحیح نیست چون در پرداخت قیمت زکات، هم باید قیمت رعایت شود و هم باید مقداری که در ادله ذکر شده رعایت شود؛ در ادله آمده که در هر 40 دینار یک دینار زکات هست اما در این مثال نیم دنیار جید به عنوان زکات پرداخت می‌شود؛ پس مقدار زکات مطابق با ادله رعایت نشده است.

اما عکس این قضیه صحیح است؛ یعنی جایز است قیمت سکه جیّد را با ردیء پرداخت کرد؛ چون اگر کسی 40 دینار جید داشته باشد قیمت آن برابر با 80 دینار ردیء است؛ در این صورت دو دینار ردیء به عنوان قیمت زکات پرداخت می‌کند. در این مثال هم قیمت مراعات شده و هم مقدار زکات با ادله تناسب دارد.

مرحوم سید می‌فرماید: اگر کسی بخواهد به جای سکه ردیء قیمت آن را با سکه جید بدهد، به طوری که مقدار سکه جیّد کمتر از آن چیزی باشد که در روایات گفته شده، می‌تواند در ضمن یک معامله این کار را انجام دهد؛ یعنی چیزی به فقیر بفروشد که فقیر به اندازه نیم دینار به او بدهکار شود؛ در این صورت می‌تواند زکات را با ذمه فقیر مبادله کند.

مرحوم آیت‌الله خویی می‌فرماید: در هر دو صورت می‌شود قیمت را پرداخت کرد، چون اطلاق ادله تبدیل، شامل هر دو مورد می‌شود. ادله تبدیل می‌فرماید: جایز است به جای خود زکات قیمت آن را پرداخت کنید. این ادله اطلاق دارند. یعنی در مقام پرداخت قیمت زکات فرقی ندارد که مقدار آن هم مطابق با ادله باشد یا نباشد. روایات این مساله در باب 14 از ابواب زکات الذهب و الفضه آمده است. عنوان باب اینچنین است: «بَابُ جَوَازِ إِخْرَاجِ الْقِيمَةِ عَنْ زَكَاةِ الدَّنَانِيرِ وَ الدَّرَاهِمِ وَ غَيْرِهِمَا وَ اسْتِحْبَابِ الْإِخْرَاجِ مِنَ الْعَيْن‏».[5]

روایت اول: صحیحه محمد بن خالد برقی

«مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِيِّ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي ع- هَلْ يَجُوزُ أَنْ أُخْرِجَ‏ عَمَّا يَجِبُ فِي الْحَرْثِ مِنَ الْحِنْطَةِ وَ الشَّعِيرِ وَ مَا يَجِبُ عَلَى الذَّهَبِ دَرَاهِمَ بِقِيمَةِ مَا يَسْوَى أَمْ لَا يَجُوزُ إِلَّا أَنْ يُخْرَجَ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مَا فِيهِ فَأَجَابَ ع أَيُّمَا تَيَسَّرَ يُخْرَجُ».[6]

راوی از امام جواد علیه السلام می‌پرسد: آیا جایز است به جای گندم و جو و سکه طلا قیمت آن را با درهم پرداخت کنیم؟ حضرت می‌فرماید: هم می‌توانی خودش را بدهی و هم می‌توانی قیمتش را بدهی. از این روایت این نکته هم فهمیده می‌شود که درهم به عنوان پول رایج استفاده می‌شده است.

روایت دوم

«وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْعَمْرَكِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى ع عَنِ الرَّجُلِ يُعْطِي عَنْ زَكَاتِهِ عَنِ الدَّرَاهِمِ دَنَانِيرَ وَ عَنِ الدَّنَانِيرِ دَرَاهِمَ بِالْقِيمَةِ أَ يَحِلُّ ذَلِكَ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ».[7]

این روایت در خصوص طلا و نقره است؛ طبق این روایت وقتی کسی می‌خواهد قیمت را پرداخت کند لازم نیست که مقدار هم رعایت شود چون می‌خواهد قیمت را بدهد.

به نظر ما اینکه در ضمن یک معامله این کار انجام شود این صحیح است. اما قول مرحوم آیت‌الله خویی از لفظ روایت استفاده نمی‌شود، چون روایت در مورد جایی است که به جای درهم دینار داده می‌شود و به جای دینار درهم داده می‌شود. روایت نسبت به جایی که دینار جید به جای دینار ردیء به عنوان قیمت زکات پرداخت می‌شود لسان ندارد. مرحوم آیت‌الله خویی می‌فرماید: اگر در این روایات جمود به لفظ نکنید، حکم عامی از این روایات استظهار می‌شود؛ اینکه جایز است به جای طلا و نقره قیمت آن را پرداخت کنید؛ و پرداخت قیمت گاهی با چیزی است که مالیت محضه دارد و پول رایج است. این از روایت استفاده می‌شود. این ادله اطلاق دارند. یعنی در مقام پرداخت قیمت زکات فرقی ندارد که مقدار آن هم مطابق با ادله باشد یا نباشد. به نظر ما در مجموع فرمایش مرحوم آیت‌الله خویی صحیح و قابل دفاع است.

و الحمد لله رب العالمین …

[1]. العروة الوثقى، ج‌4، ص57.

[2]. وسائل الشیعة، ج9، ص 143.

[3]. موسوعة الإمام الخوئي، ج‌23، ص287.

[4]. العروة الوثقى، ج‌4، ص58.

[5]. وسائل الشيعة، ج‏9، ص167.

[6]. الكافي، ج3، ص559، حدیث1؛ و التهذيب، ج4، ص95، حدیث271.

[7]. الكافي، ج3، ص559، حدیث2.

پیمایش به بالا