دانلود صوت جلسه

جــلــســه صدوپنجاه‌وهشت
موثقه هارون بن خارجه (روایت پنجم)
دوشنبه 26-3-99
روایت پنجم
مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُفِيدُ فِي الْمُقْنِعَةِ قَالَ: سُئِلَ الرِّضَا ع عَنْ مِقْدَارِ الْكَنْزِ الَّذِي يَجِبُ فِيهِ الْخُمُسُ فَقَالَ مَا يَجِبُ فِيهِ الزَّكَاةُ مِنْ ذَلِكَ بِعَيْنِهِ فَفِيهِ الْخُمُسُ وَ مَا لَمْ يَبْلُغْ حَدَّ مَا تَجِبُ فِيهِ الزَّكَاةُ فَلَا خُمُسَ فِيهِ.
به لحاظ سندی باید گفت که این روایت مرسله است و سند ندارد
1-بررسی دلالت روایت شریفه
اما به لحاظ دلالت، یکی از قرائنی که برای روایت بزنطی بیان شده بود همین روایت مرحوم مفید است که ادعا شده است که این دو، یک روایت هستند چراکه موضوع و مضمون و امامی که روایت از آن صادر شده است یکی هستند و به دلیل همین قرینه گفته شده است که روایت بزنطی دال بر مماثلت در مقدار است نه جنس.
در طرف مقابل هم بعضی ادعا کرده اند این دو، دو روایت جدا و مستقل از همدیگر هستند، که ارتباطی بایکدیگر ندارند.
هریک از این دو ادعا دچار اشکالاتی است که در ادامه بررسی خواهد شد.
اگر قائل شویم که این دو یک روایت هستند این همه اختلاف بین این دو روایت را نمیتوان حل کرد. اینکه بجای «ما» در روایت مرحوم مفید «مقدار» آمده است و اینکه «بعینه» و «وَ مَا لَمْ يَبْلُغْ حَدَّ مَا تَجِبُ فِيهِ الزَّكَاةُ فَلَا خُمُسَ فِيه‏» نیز در روایت مرحوم مفید اضافه شده است.
اگر کسی قائل شود این خبر متفاوت با خبر بزنطی است و دو خبر مستقل هستند باید قائل شود ادله حجیت خبر واحد شامل هردو میشود در حالی که این امر نیز همانطور که مرحوم شاهرودی فرموده اند مشکل است چراکه بنای عقلا بر این نیست که در اینگونه موارد به هر دو خبر اعتبار عقلائی ببخشند. حتی اگر دلیل حجیت خبر ادله لفظیه باشد بازهم در اینگونه مواردی که بنای عقلا بر اعتماد به آن نیست نمیتوان ادعای اطلاق کرد.
بنابراین اگر دو حدیث باشند بیش از قدر متیقن هردو را نمیتوان پذیرفت و مضمون اختصاصی هریک از دو خبر از حجیت ساقط است.
ممکن است گفته شود که اگر اختلاف در زیاده و نقیصه باشد اشکالی ایجاد نمیکند و این اختلاف در احادیث بسیار است، مخصوصا وقتی احادیثی تقطیع میشوند اینگونه اختلافات در زیاده و نقیصه بیشتر میشود. اما اختلافی که باعث تفاوت در فهم از روایت شریفه میشود را نمیتوان پذیرفت و در مانحن فیه روایت بزنطی ظهور در مماثلت در جنس و مقدار و کیفیت دارد ولی روایت مرحوم مفید فقط دلالت بر مماثلت در مقدار دارد.
نکته دیگری که ممکن است گفته شود این است که مرحوم مفید از روایت بزنطی مماثلت در مقدار را استظهار کرده اند و آن را نقل به معنی کرده اند لکن همانطور که بعضی نیز فرموده اند این بیان در صورتی تمام است که ممشای مرحوم مفید اینگونه نقل به معنی کردن باشد، لکن بعید است که بتوان اثبات کرد که مرحوم مفید در مقام فتوی و فقه اینطور نقل به معنی کنند.
البته همه این مباحث در صورتی است که هردو روایت معتبر باشند لکن روایت مرحوم مفید در مقنعه مرسله است و توان معارضه با صحیحه بزنطی را ندارد. لذا مرحوم خویی به راحتی به اطلاق روایت بزنطی در مماثلت عمل میکنند و روایت مرحوم مفید را کنار میگذارند.
در پایان میتوان گفت که احتمال یکی بودن این دو روایت در مانحن فیه ضعیف نیست و میتوان قرائن بیشتری در این زمینه اقامه کرد که در این صورت روایت مرحوم مفید مفسر صحیحه بزنطی است و اگر هم کسی بپذیرد که دو روایت هستند روایت مرحوم مفید از اعتبار ساقط است چراکه سند آن ناتمام است. بله اگر هم سند روایت اثبات شود و هم اثبات شود که دو روایت مستقل هستند مضمون هردو حجیت دارد.
2-احکام مستفاد از روایت شریفه
این روایت شریفه اگر روایت مستقلی باشد دلالت بر وجوب خمس در کنز دارد و همچنین دال بر نصاب نیز هست چراکه مراد از مقدار در سوال در این روایت شریفه این است که مقدار مالی کنز باید به چه مقدار برسد تا متعلق خمس شود
اما اگر مراد از مقدار اعم از مقدار و جنس باشد علاوه بر دلالت بر نصاب دلالت دلالت بر جنس نیز خواهد داشت، و همچنین اگر مراد از مقدار، وزن باشد بازهم دال بر مماثلت در جنس نیز هست چراکه روشن است که مراد وزن مجسمه های سفالی و امثال آن ملاک نیست. فلذا مراد مماثلت در جنس خواهد بود. لکن هردو احتمال خلاف ظاهر روایت شریفه است
بنابراین روایت شریفه دلالت بر مقدار و نصاب در خمس کنز دارد و فقط از این جهت درصدد بیان است لذا اطلاقی ندارد که شامل همه انواع کنز شود. یعنی این روایت دلالت ندارد که کدام جنس از کنوز متعلق خمس هستند اما میفرماید که هر کنزی که متعلق خمس باشد در صورتی خمس دارد که به بیست دینار برسد.

پیمایش به بالا