دانلود صوت جلسه

حدیث سوم
3-10-1397
ادامه بررسی فراز های حدیث سوم
«لِأَنَّكَ لَا تَجِدُ أَحَداً يَقُولُ أَنَا أُبْغِضُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ»
همانطور که گفته شد یک احتمال در یقول این است که به معنای اعتقد باشد یعنی اعتقاد به این مطلب داشته باشد و احتمال دوم این است که به معنای همان قول باشد که در این صورت مراد این است که بغض داشته و آن را اظهار کند ولو تدین به آن نداشته باشد که با توجه به «انا» در «یقول انا ابغض» همین احتمال اقواست چراکه یقول اگر به معنی یعتقد باشد بعد فعل چیزی می آید که متکلم اعتقاد به آن دارد نه اینکه بعد آن ضمیر انا بیاید
نکته دیگر اینکه «و» در «محمدا و آل محمد» واو جمع نیست که مراد فقط کسی باشد که بغض به مجموع ایشان داشته باشد بلکه اگر به هریک از ایشان بغض داشته باشد هم ناصب است لذا در ذیل روایت که فرد خفی ناصب را بیان میکند آن را به دشمنی با شیعه معرفی میکند در حالی که اگر مجموعی بود فرد خفی اش این بود که با یکی از اهل بیت دشمنی داشته باشد
«ولکن الناصب من نصب لکم و هو یعلم…»
اگر جمود بر لفظ این عبارت داشته باشیم باید بگوییم روایت دلالت دارد که هرکس که بداند شخصی شیعه است و با او عداوت کند ناصب است ولی با توجه به مناسبات حکم و موضوع به نظر میرسد از این فراز استفاده میشود که اگر عداوت با شیعیان به دلیل تشیع وی نباشد بلکه به دلیل دیگری باشد نمیتوان گفت این عداوت موجب نصب است گرچه در ادله دیگر از همین عداوت نیز نهی شده است اما موجب نصب نیست
در این فراز دو احتمال وجود دارد یکی اینکه حضرت در صدد توسعه تعبدی در مفهوم ناصب هستند که در این صورت لسان این روایت نسبت به روایاتی که حکم ناصب را بیان میکند توسعه تعبدی و حکومت است و موضوع آنها را توسعه میدهد، و دوم اینکه معیار در نصب همان دشمنی با اهل بیت علیهم السلام باشد لکن راه کشف آن این است که کسی با شیعه دشمنی به دلیل تشیع دشمنی کند و این دشمنی نشانگر دشمنی با اهل بیت علیهم السلام است که احتمال دوم اظهر است یعنی وقتی حضرت میفرمایند ناصب کسی نیست که با ما دشمنی کند چراکه کسی اظهار عداوت با ما نمیکند بلکه ناصب کسی است که با شیعه دشمنی کند معنایش این است که راه کشف اینکه ناصب است این است که با شیعیان به دلیل تشیع دشمنی کند نه اینکه حضرت بخواهند توسعه تعبدی بدهند
بنابر هریک از این دو احتمال از این روایت میتوان استفاده کرد که کسی که با شیعیان به دلیل تشیع دشمنی کند ناصب است و احکام ناصب هم بر او بار میشود بنابر این لسان آن نسبت به ادله ای که احکامی را برای ناصب بیان میکند لسان حکومت است حال یا به نحو توسعه تعبدی یا به نحو کشف از نصب با اهل بیت علیهم السلام
درباره چگونگی عداوت با شیعیان هم یا باید به معنی نصب تمسک کنیم که به معنی اقامه عداوت است یا اینکه با توجه به صدر همین روایت بگوییم مراد کسی است که بغض دارد و اظهار بغض میکند یا اعتقاد به این بغض هم داشته باشد
تببین روایات نصب
باید در تبیین روایات ناصب به این نکته توجه کرد که دو مطلب مسلم است یکی اینکه عامه قطعا احکام مسلمان را دارند و اطلاق ناصب در بعض روایات به آنها از باب خروج آنها از احکام ظاهری اسلام نیست و از طرف دیگر هم مسلم است که در بین فرق مسلمین عده ای ناصبی هستند که بغض اهل بیت علیهم السلام را دارند و آن را اظهار هم میکنند و تدین به آن دارند که اینها هم قطعا احکام ظاهری اسلام را ندارند و در این بین روایاتی وجود دارد که ناصب را بر غیر این دسته که نصب آنها آشکار است اطلاق میکند که بعضی یک طرف را توسعه داده اند که سیره اهل بیت علیهم السلام اینطور بوده که درباره همه فرق مسلمین احکام اسلام را جاری میکرده اند لذا نصب در روایات به معنی کافر حربی است همانند آنچه به مرحوم ابن ادریس نسبت داده شده است و بعضی نیز خواسته اند طرف دیگر را توسعه بدهند که همه فرق غیر از شیعه و مستضعفین احکام ظاهری اسلام را ندارند که هردو قول ناتمام است بلکه احکام اسلام بر عامه مسلمین جاری میشود و فقط ناصبی از این احکام خارج است؛ این روایت نیز دلالت دارد که کسی با شیعه به دلیل تشیع عداوت میکند در واقع دشمن اهل بیت علیهم السلام است و بغض به ایشان را به این نحوه ابراز میکند همانند کسی که با پدری دشمن باشد و به فرزند او آسیب برساند

پیمایش به بالا