جــلــســه دویست‌وچهل‌ودو
ارث ـ شیعه ملتزم به خمس
چهارشنبه 13-12-99
شمول اخبار تحلیل نسبت به ارث ـ شمول اخبار تحلیل نسبت به شیعه ملتزم به پرداخت خمس
همانطور که گذشت بسیاری از روایات تحلیل دلالت بر تحلیل خمس شخص ثالث است که در واقع رفع ضمان ید است که این ادله اعم از این است که شخص معتقد به خمس نباشد یا اینکه معتقد به خمس هست ولی ملتزم به پرداخت خمس نیست
قبل از ورود به مسئله 50 دو نکته دیگر باید بررسی شود:
1-شمول اخبار تحلیل نسبت به ارث
اول اینکه آیا روایات تحلیل شامل خمس نیز میشود یا خیر؟ که پاسخ این سوال تابع این است که دلیل شمول اخبار تحلیل نسبت به خمس شخص ثالث شیعی چیست؟
اگر به اطلاق روایاتی همانند صحیحه ابی خدیجه اخذ شود که تصریح به ارث شده و در روایاتی که تصریح به ارث نشده نیز باطلاقه شامل ارث نیز میشود.
بعضی فرموده اند اگر شمول اخبار تحلیل نسبت به شیعی به دلیل تعلیل وارد در اخبار باشد که میفرماید: «ما انصفناکم ان کلفناکم الیوم»، دیگر شامل ارث نمیشود زیرا جعل خمس در ارث خلاف انصاف نیست.
در بررسی این کلام باید گفت که اگر مراد از کلام حضرت این باشد که در این شرایطی که دیگران حقوق ما را غصب میکنند و در دست مردم میگردد انصاف نیست که این خمس را از شما اخذ کنیم، دیگر نمیتوان گفت که ارث را شامل نمیشود و تفاوتی بین ارث و غیر آن نیست.
بنابراین روایات تحلیل شامل ارث نیز میشود، مخصوصا روایاتی که اطلاق دارند و مخصوصا اگر کسی برای صحیحه ابی خدیجه نسبت به شیعه، اطلاق قائل شود در این روایت تصریح به ارث شده است.
2-شمول اخبار تحلیل نسبت به شیعه ملتزم به پرداخت خمس
نکته دیگری که قبل از ورود به مسئله باید مطرح شود این است که در صورت شمول اخبار تحلیل نسبت به شیعه، آیا فقط شیعیان عاصی که ملتزم به پرداخت خمس نیستند را شامل میشود یا مطلق شیعیان را شامل میشود که اگر شیعه ای باشد که ملتزم به پرداخت خمس هست ولی در موردی خمس را نپردازد را نیز شامل شود مثل اینکه در اثناء سنه از دنیا رفته باشد.
اگر به اطلاقات روایات اخذ کنیم شامل شیعیان غیر عاصی نیز میشود مر اینکه کسی بگوید که نمیتوان گفت روایات تحلیل شامل مواردی که شیعه ای که ملتزم به پرداخت خمس است نیز بشود به این صورت که ذمه او مشغول شود و برای ورثه تحلیل شود.
ممکن است گفته شود گرچه در روایات قیدی وجود ندارد و اطلاق روایات این موارد را نیز شامل میشود و لکن لسان روایات امتنان بر مؤمنین است لذا نمیتوان گفت که کسی که ملتزم به پرداخت خمس است ولی در اثناء سنه از دنیا برود نسبت به حقوق ائمه علیهم السلام مدیون باشد و این موجب یک قید لبی در روایات میشود که شیعه ای که ملتزم به پرداخت خمس است و تقصیری هم نداشته است را شامل نمیشود، مگر اینکه کسی بگوید که مستفاد از ادله تحلیل این نیست که آن شخص ثالثی که خمس را پرداخت نکرده ضامن باشد و درباره ضمان باید به ادله اتلاف رجوع کرد و آن ادله نیز مواردی که شیعه ای در اثناء سنه خمس را پرداخت نکند را شامل نمیشود زیرا او نه وضعا ضمان دارد زیرا تلف نکرده و نه تکلیفا مرتکب حرام شده است زیرا فعل حرامی انجام نداده است و در اثناء سنه تصرفات برای وی جایز بوده است.
نتیجه بحث تا اینجا این است که ادله تحلیل مربوط به شخص ثالث است و اعم از عامی و شیعی است و تفاوتی در این نیست که در ارث باشد یا معاملاتی دیگری باشد و همچنین تفاوتی ندارد که شیعه عاصی باشد یا ملتزم به پرداخت خمس باشد.

پیمایش به بالا