حدیث هشتم
22-10-1397

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ مِنْ أَصْحَابِنَا يَكُونُ فِي أَوَانِهِمْ فَيَكُونُ مَعَهُمْ فَيُصِيبُ غَنِيمَةً قَالَ يُؤَدِّي خُمُسَنَا وَ يَطِيبُ لَهُ.
بررسی فراز های روایت شریفه
در مورد «فی اوانهم» در این روایت شریفه نسخ مختلفی وجود دارد یکی «فی اوانهم» است که به این معناست که در آن زمان بوده است و دوم اینکه «فی دیوانهم» باشد که به معنی این است که کارمند آنها بوده است و سوم اینکه «فی لوائهم» باشد که به این معناست که نظامی آنها بوده است
غنیمتی هم که در اینجا بیان شده است دو احتمال دارد یکی اینکه مطلق الفوائد باشد و دوم اینکه غنیمت دار الحرب باشد که به این دلیل که غنیمت در روایات کثرت استعمال در غنیمت حربی که دارد لذا ظهور در غنیمت دار الحرب دارد اما ادعا شده است که غنیمت در این روایت به قرینه «اوانهم» یا «دیوانهم» دال بر مطلق الفوائد است چراکه در زمان آنها بودن یا کارمند آنها بودن مناسبت با فوائدی غیر از غنیمت دار الحرب دارد
لکن این قرینه موجب انصراف از ظهور نمیشود مخصوصا اگر «لوائهم» باشد که اگر اینطور باشد که کاملا ظاهر است که شخص جزء نظامیان آنها بوده است و غنیمتی به دست آورده است ولی اگر لواء هم نباشد بازهم گرچه ظهور غنیمت در خصوص غنیمت دار الحرب تضعیف میشود و روایت از این جهت ابهام پیدا میکند اما نمیتوان گفت که ظهور روایت در غنیمت دار الحرب را از بین میبرد
احکام مستفاد از روایت شریفه
اولین حکمی که استفاده میشود این است که خمس غنائم جنگی باید پرداخت شود اما اگر قائل شدیم که غنیمت به معنی مطلق الفوائد است بعضی گفته اند که این خمس از باب مال مخلوط به حرام است لکن در روایت چنین مطلبی استفاده نمیشود که مالی بوده است که مخلوط به حرام بوده است لذا در این صورت باید گفت که خمس از باب خمس فوائد است
دوم اینکه وقتی حضرت فرموده است خمس باید پرداخت شود دال بر این است که خمس بالجمله تحلیل نشده است و لا اقل در بعض موارد اخذ شده است اما منافاتی با این ندارد که فی الجمله و در زمان دیگری تحلیل شده باشد
سوم اینکه خمس در غنیمت دارای نصاب نیست لذا اینکه بعضی در غنیمت قائل به نصاب شده اند توسط این روایت نفی میشود
چهارم این که وقتی تصرف در غنیمتی که بدست آورده است برای وی حلال میشود که خمس آن را پرداخت کند که از همینجا استفاده شده است که این خمس باید قبل از موونه پرداخت شود و لذا با ادله استثناء موونه منافات دارد که برای اثبات این مطلب تقریب های مختلفی بیان شده است
تقریب اول اینکه اطلاق دارد و شامل خمس کمتر از موونه هم میشود که در این صورت ممکن است توسط ادله استثناء موونه تقیید شود
تقریب دوم اینکه حضرت تصرف در غنیمت را متوقف بر پرداخت خمس کرده اند و قدر متیقن از تصرفات این است که در موونه و زندگی خودش آنرا هزینه کند لذا این روایت دلالت دارد که اگر بخواهد غنیمت را در موونه مصرف کند هم باید خمس آن را پرداخت کرده باشد لذا دیگر قابل تقیید توسط ادله استثاء موونه نخواهد بود و با آنها تعارض خواهد داشت
ان شاء الله در جلسه

پیمایش به بالا