بسم الله الرحمن الرحیم
تقریر درس خارج فقه کتاب الزکات
آیت الله سید محمد مهدی میرباقری
جلسه 33 سه شنبه 14 / 09 / 1402
شرایط وجوب زکات ـ بررسی ارتباط بلوغ و حولان حول
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بحث در شرطیت بلوغ بود. به این نتیجه رسیدیم که بلوغ در زکات نقدین شرط است اما در غلات و مواشی لا اقل احتیاط این است که مال صبی متعلق زکات می باشد.
مرحوم سید می فرماید: «و يشترط في وجوبها أمور الأول البلوغ فلا تجب على غير البالغ- في تمام الحول فيما يعتبر فيه الحول- و لا على من كان غير بالغ في بعضه فيعتبر ابتداء الحول من حين البلوغ و أما ما لا يعتبر فيه الحول من الغلات الأربع فالمناط البلوغ قبل وقت التعلق و هو انعقاد الحب و صدق الاسم على ما سيأتي. »
ذیل شرط اول چند مساله مطرح می شود:
1. اگر اموال کسی قبل از بلوغ به نصاب برسد و بعد از نصاب خارج و سپس بالغ شود آیا باید زکات سال های گذشته را پرداخت کند؟
2. در نقدین و مواشی حولان حول شرط می باشد اما در غلات صدق عنوان شرط وجوب زکات است. اگر نقدین و مواشی غیر بالغ به نصاب برسد و قبل از این که یک سال مالک باشد، بالغ شود، آیا زکات به این اموال تعلق می گیرد یا اینکه باید حولان حول به صورت کامل بعد از بلوغ واقع شود؟
در این میان یک صورت قطعا زکات ندارد. اگر قبل از بلوغ مثلا دو سال مالک بوده باشد و بعدا از ملک او خارج شود و سپس بالغ شود، در این صورت قطعا آن دو سال زکات ندارد.
یک صورت هم قطعا شامل زکات می شود. اگر بعد از بلوغ یک سال مالک باشد قطعات زکات دارد.
محل نزاع جایی است که مقداری از یک سال مالکیت قبل از بلوغ و مقداری از آن بعد از بلوغ واقع شود. آیا زکات به این مال تعلق می گیرد؟ مرحوم سید می فرماید: باید یک سال بعد از بلوغ مالک باشد. نظر مشهور کسانی که به این مساله متعرض شدند هم همین است.
اما دلیل این مطلب چیست؟ در نقدین و مواشی دو شرط برای تعلق گرفتن زکات وجود دارد:
1. مالکیت یک سال تمام
2. بلوغ
مشهور می گویند این دو شرط در طول هم می باشند به این صورت که اول باید شخص بالغ شود بعد به مدت یک سال مالک باشد تا زکات به مال تعلق بگیرد. برخی هم این طولیت را از ادله استظهار نمی کنند. می گویند همین که در حین بلوغ یک سال مالک بوده باشد کافی است ولو اینکه مقداری از این زمان قبل از بلوغ واقع شده باشد. در این مساله استظهار از روایات سبب اختلاف فتوا شده است. علاوه بر اینکه ادعا شده دلیل خاص در مورد این مساله وجود دارد. ادعا شده موثقه ابی بصیر که مرحوم شیخ در تهذیب نقل کرده اند دلالت می کند که شخص بعد از بلوغ به مدت یک سال باید مالک باشد.
« وَ عَنْهُ‏ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سَمِعَهُ يَقُولُ‏ لَيْسَ فِي مَالِ الْيَتِيمِ زَكَاةٌ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ صَلَاةٌ وَ لَيْسَ عَلَى جَمِيعِ غَلَّاتِهِ مِنْ نَخْلٍ أَوْ زَرْعٍ أَوْ غَلَّةٍ زَكَاةٌ وَ إِنْ بَلَغَ الْيَتِيمُ‏ فَلَيْسَ عَلَيْهِ لِمَا مَضَى زَكَاةٌ وَ لَا عَلَيْهِ لِمَا يَسْتَقْبِلُ حَتَّى يُدْرِكَ فَإِذَا أَدْرَكَ كَانَتْ عَلَيْهِ زَكَاةٌ وَاحِدَةٌ وَ كَانَ عَلَيْهِ مِثْلُ مَا عَلَى غَيْرِهِ مِنَ النَّاسِ.»
اگر یتیم به بلوغ برسد نسبت به آنچه گذشته است زکات نیست. این عبارت اعم از این است که یک سال قبل از بلوغ مالک باشد یا اینکه کمتر از یک سال مالک باشد. به هر حال زمان گذشته موضوع زکات نیست. به نظر ما اگر این طور معنا کنیم بعید نیست که به فتوای مشهور برسیم. اما در این روایت احتمالات دیگری هم هست که اگر نگوییم ظهور در خلاف دارد لا اقل سبب اجمال روایت می شود. مثلا:
1. «لِمَا مَضَى» به غلات برگردد. یعنی غلاتی که قبلا داشته است زکات ندارد. چون صحبت از زکات بوده ما موصول را به غلات برگردانده اند. در غلات هم که اصلا حولان حول شرط نیست. در این احتمال «حَتَّى يُدْرِكَ» به معنی صدق عنوان می باشد. مرحوم آقای حکیم و مرحوم آقای خویی و مرحوم حاج آقا رضا همدانی این احتمال را مطرح کرده اند. با این توضیح، عبارت «فَلَيْسَ عَلَيْهِ لِمَا مَضَى زَكَاةٌ» شامل مدت زمانی که نقدین یا مواشی را قبل از بلوغ مالک بوده نمی شود.
2. ما موصول به زمان برگردد. یعنی آنچه که در زمان گذشته داشته شامل زکات نمی شود تا زمانی که به بلوغ برسد. در این صورت دو احتمال در معنای ادراک وجود دارد:
• «حَتَّى يُدْرِكَ» به معنای بلوغ باشد. در این صورت عبارت «فَلَيْسَ عَلَيْهِ لِمَا مَضَى زَكَاةٌ» یعنی یک سال کاملی که قبل از بلوغ مالک بوده، زکات ندارد.
• «حَتَّى يُدْرِكَ» به معنی سن رشد باشد. یعنی بر مال غیر بالغ زکات تعلق نمی گیرد. بعد از بلوغ هم تا زمانی که به سن رشد برسد، به مال او زکات تعلق نمی گیرد. البته این استظهار خلاف فتوا است و هیچ کس به آن فتوا نداده است.
3. «ان» در عبارت «وَ إِنْ بَلَغَ الْيَتِيمُ» ان وصلیه باشد. یعنی ولو یتیم بالغ شود نسبت به گذشته زکات ندارد. سپس این مطلب را توضیح می دهد. می فرماید: در ما مضی و ما یستقبل یتیم زکات نیست تا زمانی که به ادراک برسد. در این احتمال «حَتَّى يُدْرِكَ» به معنای بلوغ می باشد.
با توجه به این احتمالات مختلف که در روایت وجود دارد، اگر نگوییم استظهار قول مشهور از این روایت خلاف ظاهر می باشد، لااقل باید قائل به اجمال روایت شویم.
خلاصه، در بحث ما دو شرط وجود دارد. حولان حول و بلوغ. برخی گفته اند اول باید بلوغ محقق شود و بعد حولان حول. برخی دیگر گفته اند تحقق این دو شرط ربطی به هم ندارد و حولان حول در طول بلوغ قرار ندارد. در مسائل دیگر که شروط متعدد وجود دارد ترتب استظهار نمی شود. مثلا مسافری که قصد اقامه می کند و بعد از مثلا 9 روز بالغ هم می شود باید از روزی که بالغ می شود نماز را تمام بخواند. چون قصد اقامه دارد و بالغ هم هست. این دو شرط ترتب نسبت به هم ندارند و محقق شده اند. کسانی که قائل به طولیت بین بلوغ و حولان حول شده اند تقریر هایی ارائه کرده اند که در این میان 2 تقریر قابل گفت و گو می باشد.
استدلال مرحوم آیت الله حکیم
صغری: عبارت «لَيْسَ فِي مَالِ الْيَتِيمِ زَكَاةٌ» دلالت دارد بر این که زکات به مال بالغ تعلق میگیرد. موضوع زکات، مال بالغ می باشد.
کبری: حولان حول در آن چیزی که موضوع زکات است شرط می باشد.
نتیجه: حولان حول در مال بالغ شرط می باشد.
مرحوم سبزواری نسبت به این استدلال می فرماید: همه بحث ما در این است که آیا حولان حول در آن چیزی که موضوع زکات است شرط می باشد یا خیر؟ پس این گزاره نمی تواند در کبری استدلال قرار گیرد. بنا بر این دلیلی بر اثبات مدعا مرحوم آیت الله حکیم وجود ندارد.
در پاسخ به این اشکال گفته شده، حین البلوغ اگر یک سال مالک بوده باشد پس سال های گذشته ای که در زمان صبابت مالک بوده است هم باید شامل زکات بشود. به نظر ما این اشکال صحیح نیست. چون همه شروط در زمان بلوغ باید با هم محقق شوند. ملکیت دو ساله قبل از بلوغ، الان منقضی شده است. به خصوص اگر در این فاصله از نصاب هم افتاده باشد. مثل کسی که مستطیع بوده و از استطاعت افتاده و بعدا بالغ شده است. آن استطاعت الان فایده ای ندارد. چون ظاهر دلیل این است که همه این شروط، حین فعلیت باید با هم محقق شوند. پس این اشکال وارد نیست.
استدلال مرحوم آیت الله خویی
صغری: روایات حولان حول می فرماید: موضوع زکات مالی است که شخص یک سال مالک آن باشد.
کبری: عبارت «لَيْسَ فِي مَالِ الْيَتِيمِ زَكَاةٌ» می فرماید: مالکیت یتیم موضوع زکات نیست. نه موضوع تام است نه موضوع ناقص. پس مالکیت قبل از بلوغ چه به مقدار یک سال باشد و چه کمتر از آن، موضوع زکات نمی باشد. به عبارت دیگر مالکیت یتیم، لا مالکیت است. اگر این گونه استظهار کنیم مشکل حل می شود. اما به این استظهار اشکال شده که عبارت «لَيْسَ فِي مَالِ الْيَتِيمِ زَكَاةٌ» می فرماید: مادامی که یتیم است، زکات به مال او تعلق نمی گیرد. اما دلالت ندارد بر این که تا زمانی که یتیم است مالکیت مثل عدم مالکیت باشد.
جمع بندی
مشهور می گویند در نقدین و مواشی، بعد از بلوغ باید به مدت یک سال مالک باشد. به نظر ما بیان مرحوم آقای حکیم روشن نیست. اما بیان مرحوم آقای خویی نسبت به فرمایش مرحوم آقای حکیم واضح تر است. اگر بتوان استظهار کرد که «لَيْسَ فِي مَالِ الْيَتِيمِ زَكَاةٌ» یعنی مالکیت یتیم اصلا مالکیت نیست، دراین صورت فرمایش ایشان صحیح است. اما به نظر ما معلوم نیست استظهار مرحوم آقای خویی صحیح باشد.
و الحمد لله رب العالمین…

پیمایش به بالا