خمس اراضی
29-11-97

همانطور که گفته شد مرحوم خویی فرموده‌اند که گرچه نسبت بین ادله عموم من وجه است اما چون ادله اراضی هم قطعی الصدور اند پس تساقط کرده و استصحاب ملکیت مسلمین کرده و در خمس هم برائت جاری می‌کنیم
مناقشه در کلام مرحوم خویی
مرحوم آقای شاهرودی سه اشکال به کلام مرحوم خویی وارد کرده اند
اولین اشکال ایشان این است که تعارض بین دلالت آیه خمس و ادله اراضی برقرار نیست چراکه ادله اراضی بالاطلاق دلالت دارد و آیه بالعموم دلالت دارد لذا جمع عرفی بین ادله وجود دارد و تعارض مستقر نیست که تساقط کنند
دومین اشکال ایشان این است که بر فرض که جمع عرفی بین آنها وجود نداشته باشد ادله اراضی مقطوع الصدور نیستند چراکه ادله اراضی خراجیه دو دسته اند یکی در باب شراء ارض خراج است که اصلا دلالتی ندارد که خمس آن ملک مسلمین است بلکه در بیان این است که در اختیار شخصی که ارض در دست اوست نیست تا بتواند آن را معامله کند اما اینکه آیا تمام آن ملک مسلمین است یا اینکه خمس آن ملک امام است را اصلا در مقام بیان نیست و دسته دوم روایاتی اند که اطلاق آن شامل خمس هم میشود که این دسته قطعی الصدور نیستند
اشکال سوم ایشان هم این است که بر فرض که بین دو دسته دلیل جمع عرفی نباشد و هردو مقطوع الصدور هم باشند و تساقط کنند بازهم اینطور نیست که استصحاب ملکیت ارض للمسلمین جاری باشد چراکه گرچه اراضی هم غنیمت اند اما آیه شریفه از همان ابتدا شامل آن میشود و دلیلی وجود ندارد که ابتدا ملک مسلمین باشد سپس خمس آن اخراج شود، سپس ایشان فرموده اند اگر آیه خطاب به مسلمین باشد نه مقاتلین بماهم مقاتلین میتوان گفت دلالت دارد بر اینکه ابتداءا در ملک مسلمین بوده است و خمس از ملک آنها اخراج میشود
بررسی مناقشه آیت الله شاهرودی
جواب اول ایشان بعید نیست که صحیح باشد و دلالت آیه اقوی از دلالت ادله اراضی است لذا جمع عرفی بین دو دسته دلیل وجود دارد
جواب دوم ایشان هم در جلسه آینده بررسی خواهد شد
اما در بررسی جواب سوم ایشان باید گفت که همانطور که قبلا بیان شد این آیه خطاب به مسلمین است اما مع ذلک دلالت بر این ندارد که ابتداءا در ملک ایشان بوده است مگر اینکه گفته شود اولا غنیمت دال بر اختصاص است یعنی تا اختصاص وجود نداشته باشد به آن غنیمت گفته نمیشود و ثانیا مراد از «غنمتم» در آیه شریفه هم ملکیت للغانمین باشد درحالی که هردو مقدمه محل کلام است چراکه اولا میتوان هنوز به کسی اختصاص پیدا نکرده است به غنائم اطلاق غنیمت کرد و ثانیا شاید غنمتم در آیه شریفه تسامح در ملکیت است یعنی حتی اگر در غنیمت اختصاص شرط باشد اما اینطور نیست که مراد آیه شریفه این باشد که اراضی در یک لحظه ملک مسملین میشود و سپس از ملک ایشان خارج میشود بلکه تسامحی در غنمتم وجود دارد به این معنی که اگر غنیمتی به دست آمد یک پنجم آن از همان ابتدا ملک صاحبان خمس است
بنابر این اینکه مخاطب آیه مسلمین باشد هم باعث اثبات ملکیت ابتدائی برای ایشان نمیشود لذا تفصیل بین اینکه مخاطب آیه شریفه مقاتلین هستند یا کل مسلمین وجهی ندارد مگر اینکه در مقاتلین امر اوضح است چراکه قطعا از همان ابتدا ملک مقاتلین نمیشود و مرحوم خویی هم قائل شدند که آیه شریفه خطاب به مقاتلین است
البته باید توجه داشت که اینطور نیست که ادله خمس دال بر این باشد که باید مالکین مقدار خمس را تملیک به صاحبان خمس کنند که گفته شود که پس باید ابتدا در ملک ایشان بوده باشد بلکه ادله خمس دال بر این است که ثبوتا ملک صاحبان خمس میشود و وظیفه مکلف این است که آن را از سلطه خود خارج کرده و تقدیم صاحبان خمس کند البته این حکم متوقف بر این است که نحوه تعلق خمس بر اموال روشن شود.

پیمایش به بالا