بسم الله الرحمن الرحیم

تقریر درس خارج فقه کتاب الزکات

آیت الله سید محمد مهدی میرباقری

جلسه 58  شنبه 12 / 12 / 1402

فروعات شروط وجوب زکات ـ  مساله 13

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مساله 13

مالک بودن و تمکن از تصرف از شروط وجوب زکات می باشد. یکی از فروعی که برای این مساله ذکر شده تزاحم حج و زکات می باشد. مرحوم سید می فرماید:

«لو استطاع الحجَّ‌ بالنصاب فإن تمَّ‌ الحول قبل سير القافلة و التمكّن من الذهاب وجبت الزكاة أوّلاً فإن بقيت الاستطاعة بعد إخراجها وجب و إلّا فلا و إن كان مضيّ‌ الحول متأخّراً عن سير القافلة وجب الحجِّ‌ و سقط وجوب الزكاة نعم لو عصى و لم يحجُّ‌ وجبت بعد تمام الحول و لو تقارن خروج القافلة مع تمام الحول وجبت الزكاة أوّلاً لتعلّقها بالعين بخلاف الحجِّ‌.[1]»

در فرض تزاحم وجوب حج و وجوب زکات بنابر مسلک مرحوم سید سه حالت متصور است:

  1. حولان حول قبل از حرکت قافله حج می باشد، در این صورت زکات را پرداخت می کند و حج بر او واجب نیست مگر اینکه بعد از پرداخت زکات استطاعت سفر حج برای او باقی باشد.
  2. امکان حرکت قافله قبل از حولان حول است. در این صورت قبل از وجوب زکات، حج برای این شخص واجب شده، پس لازم نیست زکات را پرداخت کند. به نظر می آید این در فرضی باشد که مال دیگری ندارد تا با آن به حج برود. چون اگر بتواند با مال دیگر به حج برود این شخص هم باید زکات را پرداخت کند و هم با مال دیگر به حج برود.

ایشان می فرماید: اگر معصیت کند و حج نرود، باید زکات را پرداخت کند. در بحث نذر مرحوم سید می فرمود: کسی که نذر می کند اگر معصیت کند و به نذر خود عمل نکند، حولان حول بعد از زمان وفاء به نذر محاسبه می شود. به ایشان اشکال شده که شما در نذر اینگونه می گویید که بعد از زمان عمل به نذر باید یک سال بگذرد اما در بحث حج می گویید اگر مثلا به مقدار نصاب طلا و نقره داشته باشد و یازده ماه بگذرد و مستطیع شود و معصیت کند و به حج نرود، بعد از گذشت یک ماه حولان حول واقع می شود و باید زکات این طلا و نقره را پرداخت کند. چرا بین حج و نذر تفاوت قائل شدید؟ در اینجا هم باید بگویید: زمانی که حج نمی رود و معصیت می کند، باید از آن روز یک سال بگذرد تا زکات به آن تعلق گیرد.

مرحوم آقای خویی در جواب به این اشکال می فرمایند: اگر کسی مال دیگری ندارد تا با آن به حج برود، همه تصرفاتش در این مال ممنوع نیست. بله این را قبول داریم که مال را نباید هبه کند به طوری که تلف بشود و در اختیارش نباشد. ولی می تواند این را بفروشد و تبدیل کند. اتفاقا در مواردی بر این شخص واجب است که مال را تبدیل کند. چون مرحوم آقای خویی حرکت قافله را شرط نمی دانند به همین دلیل می گویند اگر مال زکوی دارد باید به مال دیگری تبدیل کند تا زکات به آن تعلق نگیرد و این مال حفظ شود تا زمان حج فرا برسد و به حج برود.

خلاصه ایشان می فرماید: کسی که مستطیع شد باید مال را حفظ کند. اما حفظ مال به معنی عدم حق فروش یا مصالحه نیست. این شخص می تواند تصرفات فراوانی نسبت به این مال داشته باشد. البته آن تصرفاتی که موجب تلف این مال می شود را نباید انجام دهد. لذا این مال ممنوع التصرف نیست. می تواند معاملاتی کند که این مال به اموال دیگری تبدیل کند که برای حج کفایت بکند. بنابر این صرف تصرفات متلف مانع از تعلق زکات نیست.

  1. اگر حولان حول همزمان با حرکت قافله باشد اینجا هم اول باید زکات را پرداخت کند، چون زکات به عین تعلق می گیرد.

مبنای مرحوم سید در کتاب الحج

مرحوم سید در کتاب حج، در مساله 23 ذیل استطاعت می فرماید: استطاعت اعم از امکان مالی و تمکن از سیر می باشد. تمکن از سیر هم به معنی سیر القافله می باشد. اکثر محشین با ایشان مخالفت کرده اند. ایشان در کتاب الحج می فرماید: اگر کسی استطاعت مالی داشت می تواند قبل از تمکن از سیر استطاعت مالی خود را از بین ببرد. چون تا تمکن از سیر حاصل نشده، استطاعت تمام نشده و وجوب حج فعلیت پیدا نکرده است. در آنجا محشین گفته اند تمکن از سیر شرط وجوب نیست. شرط وجوب عبارت است از تمکن مالی و بعضی امور دیگر مثل باز بودن راه حج. به همین دلیل دیگران گفته اند اگر کسی تمکن مالی داشت راه هم باز بود، این شخص استطاعت دارد. پس باید این مال را حفظ کند تا قافله ای پیدا کند تا به حج برود. اما اگر راه باز نبود این شخص استطاعت ندارد و می تواند مال را حفظ نکند. خلاصه، همه قبول دارند که استطاعت شرط وجوب است اما اینکه مقصود استطاعت مالی است یا سیر قافله یا توانایی بدنی یا باز بودن راه و … اینها مورد اختلاف است.

حاشیه مرحوم آیت الله خویی

مرحوم آیت الله خویی ذیل تفصیل مرحوم سید می فرماید: «وجوب الحجّ‌ إنّما هو من أوّل زمن الاستطاعة فإن بقيت استطاعته بعد تأدية الزكاة فهو، و إلّا وجب عليه حفظ الاستطاعة و لو بتبديل النصاب بغيره لئلّا يفوت عنه الحجّ‌ و لا عبرة في وجوبه بزمان سير القافلة و التمكّن من الذهاب فيه، و عليه فلا فرق بين صور المسألة، نعم فيما لا يعتبر فيه الحول في وجوب الزكاة كالغلّات الأربع إذا فرض حصول الاستطاعة في آن تعلّق الزكاة قدّمت الزكاة على الحجّ‌ حيث إنّها رافعة لموضوع وجوب الحجّ‌.[2]»

از زمانی که مستطیع می شود حج واجب می گردد. در این صورت دو حالت وجود دارد:

  1. در صورت اداء زکات استطاعت باقی می ماند. در این صورت ابتدا باید زکات را پرداخت کند و بعد هم حج را به جا بیاورد.
  2. در صورت اداء زکات استطاعت باقی نمی ماند. در این صورت واجب است استطاعت را حفظ کند. حتی برای حفظ استطاعت می تواند نصاب مال زکوی را به غیر آن تبدیل کند تا زکات به مال تعلق نگیرد و مال حفظ شود و استطاعت باقی بماند.

مرحوم سید وجوب حج را مشروط به استطاعت و زمان سیر قافله و تمکن از ذهاب می کند. اما مرحوم آیت الله خویی وجوب را مشروط به عنوان استطاعت می داند و می فرماید زمان سیر قافله ذیل عنوان استطاعت قرار نمی گیرد. البته در مواردی که حولان حول شرط نیست، اگر هم زمان با حصول استطاعت زکات به این مال تعلق بگیرد، زکات مقدم می شود چون وجوب زکات موضوع وجوب حج را از بین می برد.

جمع بندی

بنابر مسلک مرحوم سید که حرکت قافله را شرط می داند، تفصیل ایشان صحیح می باشد. اما بنابر مسلک دیگران مثل مرحوم آیت الله خویی که حرکت قافله را شرط نمی دانند، تفصیل مرحوم سید صحیح نیست و در هر سه صورت حج واجب می باشد.

و الحمد لله رب العالمین …

[1]  العروة الوثقی (عدة من الفقهاء، جامعه مدرسين). ج 4، ص 24.

[2] العروة الوثقی (عدة من الفقهاء، جامعه مدرسين). ج 4، ص 24.

پیمایش به بالا