جــلــســه هـشـتـاد
ادله تعمیم استثناء مؤونه به غیر ارباح
8-7-98
ادامه بررسی روایت علی بن مهزیار
همانطور که گفته شد سه تقریر برای روایت علی بن مهزیار بیان شده است که گرچه هریک از تقریرات دچار ابهاماتی هم هستند اما این ابهامات باعث نمیشود که روایات به حدی مضطرب باشد و تناقضی در صدر و ذیل آن باشد که باعث شود که روایت رأسا از حجیت ساقط شود لذا کلام مرحوم صاحب مدارک که فرموده اند روایت به دلیل اضطراب در مضمون از حجیت ساقط میشود صحیح نیست و به دلیل ابهامات نمیتوان از فرازهایی که روشن است دست کشید.
آنچه در این مقام در بررسی این روایت به دنبال آن بودیم این بود که آیا این روایت قابل اخذ است یا اینکه دارای حجیت نیست که گفته شد که حجیت روایت به دلیل بعض ابهامات از بین نمیرود اما مباحث دیگری که در این صحیحه وجود دارد را در جای خود مورد دقت قرار خواهیم داد.
بررسی فقهی استثناء موونه تحصیل در غیر ارباح مکاسب
همانطور که از بررسی روایات روشن شد استثناء موونه سنه در ارباح مکاسب روشن است و بعض روایات هم به این مطلب تصریح کرده اند اما کلام در دلالت روایات در غیر ارباح مکاسب است
در غیر ارباح مکاسب هم برای موونه تحصیل و هم برای موونه سنه ممکن است به این روایات استناد شود اما قدما اصلا متعرض استثناء موونه در غیر ارباح نشده اند و حتی برای موونه تحصیل هم به روایات موونه تمسک نکرده اند و ادله دیگری همانند عدم صدق عنوان فایده قبل از استثناء موونه تحصیل و اجماع و امثال اینها تمسک کرده اند و کأن روایات استثناء را ناظر به غیر ارباح مکاسب نمیدیده اند
استثناء موونه تحصیل در غیر از ارباح مکاسب
از بعض روایات استثناء موونه ممکن است استثناء موونه تحصیل هم شود همانند مکاتبه ابراهیم بن محمد همدانی که در تهذیب آمده است که برای سائل واضح بوده است که موونه تحصیل خارج است و سوال فقط از موونه عیال بوده است لذا موونه تحصیل یا تخصصا خارج است و اگر هم کسی تخصص را نپذیرد از روایات میتوان تخصیص را استفاده کرد
نکته دیگر این است که بین موونه تحصیل و موونه سنه تفاوتی وجود دارد و آن این است که موونه تحصیل از ابتدا استثناء شده است و بعد از استثناء آنها خمس به اموال تعلق میگیرد یعنی مقداری که در موونه تحصیل مصرف شده است در ملک مالک بوده است نه در ملک صاحبان خمس بخلاف موونه سنه که مرحوم خویی و دیگران فرموده اند که خمس از ابتدا با مال تعلق گرفته است و مکلف فقط جواز تصرف در این مال دارد و وجوب دفع خمس بعد از استثناء موونه است
استثناء موونه سنه در غیر ارباح مکاسب
همانطور که در مباحث گذشته گفته شد برای تعمیم استثناء موونه به دیگر متعلقات خمس به سه روایت ممکن است استناد شود یکی روایت سعد اشعری است که روایت شماره اول باب هشتم وسائل است و دوم روایت بزنطی و سوم هم مرسله مرحوم صدوق است لکن همانطور که گفته شد ظاهرا این روایت با روایت عیاشی و روایت مرحوم شیخ در تهذیب یکی باشد که در این صورت دیگر نمیتوان آن را به غیر ارباح تعمیم داد لذا عمده در اینجا همین دو روایت اشعری و بزنطی است
در روایت اشعری راوی پرسیده است که «أَخْبِرْنِي عَنِ الْخُمُسِ أَ عَلَى جَمِيعِ مَا يَسْتَفِيدُ الرَّجُلُ مِنْ قَلِيلٍ وَ كَثِيرٍ مِنْ جَمِيعِ الضُّرُوبِ وَ عَلَى الصُّنَّاعِ وَ كَيْفَ ذَلِكَ» که ممکن است این جمیع به معنی «هرکدام» باشد و ممکن هم هست به معنی «تمام مال» باشد که در صورت دوم معنی پاسخ حضرت که فرموده اند: «الْخُمُسُ بَعْدَ الْمَئُونَة» این است که خمس به تمام مال تعلق نمیگیرد بلکه بعد از موونه خمس تعلق میگیرد و در صورت اول هم حضرت در جواب از «کیف ذلک» پاسخ داده اند که موونه استثناء میشود و سوال اول را که خمس به هرمالی تعلق میگیرد یا خیر را هم در واقع مسلم دانسته اند
هردو احتمال در روایت است ولی با توجه به سوال جمیع به معنی هرکدام باشد اظهر است ولی با توجه به جواب حضرت باید گفت که پاسخ حضرت طبق احتمال دوم خیلی واضح تر است؛ البته به طور کلی این بحث تاثیری در مانحن فیه ندارد
بررسی عمومیت روایت اشعری و بزنطی
همانطور که گفته شد فقط دو روایت در بین است که میتواند مورد استناد قرار بگیرد که برای اثبات مدعا دو جهت باید اثبات شود اول اینکه اطلاق خمس در آنها شامل غیر ارباح هم بشود و دوم اینکه موونه در این دو روایت شامل موونه سنه هم بشود که در کلام بعضی بین این دو جهت خلط شده است و از اطلاق موونه تعمیم استثناء موونه در غیر ارباح مکاسب را هم را استفاده کرده اند لکن باید دو اطلاق تمام شود تا استدلال صحیح باشد
بررسی اطلاق خمس
در هردو روایت ظاهرا خمس مطلق است و شامل غیر ارباح مکاسب هم میشود و اینکه بعضی از «اخرجه» در روایت بزنطی خواسته استفاده کنند که مساله شخصیه بوده است لذا ال در الخمس عهد است و اطلاق ندارد صحیح نیست چراکه امثال بزنطی که از فقها بوده اند وقتی سوالی را از حضرت میپرسند فقط به دنبال وظیفه شخصی خود نبوده اند بلکه به دنبال حکم مساله بوده اند
اما روایت اشعری که سوال شامل غیر ارباح هم میشود و از روایت بزنظی از این جهت واضح تر است لذا مرحوم خویی و دیگران برای خمس در غیر ارباح مکاسب به این روایت تمسک کرده اند
بنابراین اطلاق لفظ خمس در این دو روایت تمام است و خدشه ای در آن نیست
بررسی اطلاق موونه
استدلال های مختلفی برای اثبات اینکه موونه در این دو روایت شامل موونه سنه هم میشود شده است که عمده آنها سه استدلال است
استدلال اول
استدلال اول این است که موونه به معنی قوت باشد یعنی اگر موونه مطلق استعمال شود عرفا به معنی قوت و هزینه های جاری زندگی است و برای فهم موونه تحصیل نیازمند قرینه و اضافه به شیء است لذا اگر موونه به اشیاء اضافه شود ظاهر در موونه تحصیل است ولی اگر مطلق بود یا اضافه به شخص شود ظاهر در موونه سنه است لذا در این دو روایت که موونه مطلق آمده است به معنی قوت است
استدلال دوم
اگر هم موونه به معنی قوت نباشد بلکه به معنی هزینه باشد میتوان به اطلاق موونه تمسک کرد که به این اطلاق اشکال شده است که اطلاق در جایی است که طبیعتی موضوع حکم باشد که شک در این داشته باشیم که دارای قید اضافه ای هست یا نه که در اینجا با اطلاق احتمال قید دفع میشود یعنی اگر شک کنیم که علاوه بر طبیعت لابشرط قید دیگری هم هست یا خیر میتوان به اطلاق تمسک کرد ولی در دوران بین دو امر متباین دیگر نمیتوان به اطلاق تمسک کرد لذا در اکرم زیدا نمیتوان تمسک به اطلاق لفظ زید کرد
در مانحن فیه هم اینطور نیست که بین موونه تحصیل و موونه عیال جامعی وجود داشته باشد بلکه دو عنوان متباین هستند که جامع حقیقی بین آنها نیست
استدلال سوم هم ترک استفصال است که در جلسات بعدی بررسی خواهد شد.

پیمایش به بالا