جــلــســه هشتاد و شش
صحیحه محمد بن مسلم (روایت اول)
20-8-98
ادامه بررسی روایت اول
کلام در روایت اول وسائل بود که دلالت هایی در این روایت بررسی شد همانند تعلق خمس به همین چند معدنی که در این روایت ذکر شده اند اما همانطور که گفته شد اینکه بخواهیم حکم را به معادن دیگر تعمیم دهیم ممکن نیست مگر به الغاء خصوصیت که این الغاء خصوصیت هم در اینگونه موارد صحیح نیست چراکه ممکن است خصوصیتی در این معادن مذکوره وجود داشته باشد
دوم اینکه گفته شد که اطلاق این روایت اگر دال بر حکم وضعی باشد که شامل صبی و مجنون و کافر میشود و اگر هم حکم تکلیفی باشد بازهم شامل صبی و کافر میشود ولی مجنون را دربرنمیگیرد
سوم اینکه اطلاق روایت شامل معادنی که در زمین مباحه است و معادنی که در ملک شخصی است هم میشود
علاوه بر این موارد، نکات دیگری نیز ممکن است از این روایت استفاده شود:
استظهار چهارم از روایت شریفه
یکی از مواردی که ممکن است از این روایت استفاده شود اطلاق روایت نسبت به موونه عیال است که اگر ما بودیم و این روایت نمیتوانستیم موونه عیال را کسر کنیم اما از ناحیه موونه تحصیل هم بعضی همانند مرحوم محقق داماد فرموده اند که طبق این روایت موونه تحصیل هم نباید کسر شود یعنی اگر کسی میخواهد استخراج کند از همان ابتدا باید بداند که خمس معدن بدون توجه به موونه تحصیل ملک صاحبان خمس است
البته ممکن است کسی بگوید که ارتکازی در این موارد وجود دارد که همانطور که مرحوم شهید صدر فرموده اند این ارتکازات به منزله قرینه متصله هستند و آن ارتکاز این است که متعلق خمس، فایده است و فایده وقتی صادق است که موونه تحصیل کسر شده باشد
لکن این ارتکاز محل تامل است چراکه در بسیاری از موارد در صورتی که موونه کسر نشود بازهم فایده صادق است لذا نمیتوان گفت که حال که خمس به فایده تعلق گرفته است حتما باید بعد از کسر موونه باشد، مخصوصا اگر گفتیم جمیعا در این روایت شرفته به این معناست که مجموع آنچه در معدن است متعلق خمس است
بله، البته در صورتی که با کسر موونه تحصیل از معدن دیگر هیچ سودی عاید نشود ممکن است گفته شود خلاف ارتکاز است که چنین معدنی هم متعلق خمس باشد
باید توجه داشت که این ارتکاز مرتبط به این نیست که کسی از مجموع ادله استظهار کند که موضوع خمس فایده و غنیمت است و معدن خصوصیتی ندارد، بلکه مراد این است که عرفا این ارتکاز همراه خطاب باشد و به منزله قرینه متصله به خطاب باشد نه اینکه از مجموع ادله استنباط شود و اینکه از مجموع ادله چیزی استنباط شود به منزله قرینه متصله برای خطاب نیست و در جای خودش باید بررسی شود.
استظهار پنجم از روایت شریفه
نکته دیگری که بعضی فرموده اند که از این روایت استفاده میشود این است که خمس به اعیان تعلق میگیرد نه ذمه اما اینکه به نحو کلی فی المعین باشد یا مشاع را دیگر نمیتوان از این روایت شریفه استفاده کرد
در بررسی این نکته باید گفت که اگر از روایت شریفه حکم تکلیفی استظهار کنیم که نمیتوان استظهار کرد که خمس به عین تعلق گرفته است ولی اگر حکم وضعی باشد ممکن است استظهار کنیم که روایت دال بر این است که به عین تعلق گرفته است اما اینکه به نحو کلی فی المعین باشد یا مشاع را نمیتوان از این روایت استفاده کرد
استظهار ششم از روایت شریفه
نکته دیگری که بعضی به آن توجه کرده اند این است که آیا این عناوین دارای موضوعیت هستند یا اینکه خمس در این عناوین از باب فایده بودن آنهاست که در بررسی این نکته نیز باید گفت که برگرداندن این عناوین به فایده واضح نیست.
البته همانطور که گفته شد اگر معدنی هیچ فایده ای نداشته باشد ممکن است گفته شود ارتکاز متشرعی داریم که این موارد متعلق خمس نیست و نمیتوان از روایت اطلاقی استفاده کرد که حتی اگر معدنی هیچ سودی نداشت بازهم باید مکلف خمس آن معدن را که نوعی مالیات بر معدن محسوب میشود را از جیب خودش بدهد
استظهار هفتم از روایت شریفه
نکته دیگری که ممکن است از این روایت استفاده شود این است که اگر کسی بدون قصد تملک معدنی را استخراج کرد باید خمس آن را بپردازد
توضیح این مطلب این است که بحثی در حیازت وجود دارد که آیا مباحاتی که حیازت میشود مشروط به قصد تملک است یا خیر که مرحوم سید ثمره ای هم برای آن قرار داده و فرموده اند که اگر قصد تملک شرط نباشد و حیازت سبب قهری تملک باشد نمیتوان دیگری را اجیر برای حیازت کرد چراکه همینکه اجیر حیازت کند مالک میشود، البته مرحوم آقا ضیا فرموده اند این ثمره ربطی به این بحث ندارد بلکه بازگشت آن به این است که حیازت باید بالمباشره باشد یا شامل حیازت بالتسبیب هم میشود
باغمض عین از این ثمره -که محل نزاع بین مرحوم سید و مرحوم عراقی است و ممکن هم هست در آنجا بگوییم که این ثمره به هیچ یک از دو نکته ای که ایشان بیان کرده اند مربوط نیست- در مانحن فیه هم اگر کسی معدن را استخراج کرد و قصد تملک هم نداشت مثل اینکه به نیت دیگری منطقه ای را کاوش کند و به معدنی دست پیدا کند، حال اگر اگر قصد تملک در حیازت شرط شده باشد، این شخص مالک نمیشود که در این صورت بحث در این است که آیا باید خمس را بپردازد یا خیر؟ یعنی با اینکه مالک نیست اما ممکن است گفته شود همینکه حیازت کرده است خمس بر عهده او آمده است مثل اینکه وقتی مال لقطه را برداشت باید آن را به صاحب آن برگرداند
در بررسی این نکته باید گفت که اگر گفته شود که ارتکاز متشرعی این است که خمس در طول ملکیت است و ادله خمس همیشه ناظر به ملک هستند لذا وقتی شخص حائز قصد تملک نکرده باشد ملکی حاصل نمیشود و موضوع خمس محقق نمیشود اما این مبنی از اساس قابل دفاع نیست لذا باید گفت که این روایت دال بر این است که با صرف حیازت موضوع علی الید محقق شده است و شخص باید خمس آن را به صاحبانش برساند
استظهار هشتم از روایت شریفه
نکته دیگری که این روایت دلالت بر آن دارد این است که در این روایت شریفه اشتراط نصاب نشده است اما مرحوم کاشف الغطا فرموده اند اگر معدنی به قدری کم بود که به حد نصاب رسید و دیگر معدن ادامه نداشت اصلا صدق عرفی معدن نمیکند و ادله معدن از این اینگونه موارد منصرف هستند
در بررسی کلام ایشان باید گفت که این نکته ای که ایشان فرموده اند در بعض موارد ممکن است صادق باشد اما در مواردی هم قطعا صادق نیست و همینکه در روایات اشتراط نصاب شده است معلوم میشود که در کمتر از آن هم معدن صادق است و الا این شرط لغو میشود
البته همینکه در بعض موارد اشتراط نصاب معنی داشته باشد در لغو نبودن آن کافی است و نمیتوان گفت حال که اشتراط نصاب شده است پس حتما در کمتر از مقدار نصاب هم معدن صادق است چراکه همینکه به صورت فی الجمله و در بعض موارد هم جعل نصاب معنی داشته باشد کافی است
بنابراین باید گفت که صدق عرفی معدن در موارد مختلف متفاوت است و ممکن است در بعض موارد به مقدار نصاب هم برسد ولی بازهم معدن بر آن صادق نباشد
استظهار نهم از روایت شریفه
نکته دیگری هم که ممکن است از این روایت شریفه استظهار شود این است که اگر کسی معدن را قبل از تصفیه بفروشد که همان خام فروشی است، باید خمس آن را بپردازد
از این روایت میتوان استفاده کرد که معدن قبل از تصفیه هم متعلق خمس است اما نمیتوان استفاده کرد که وقتی معدن را تصفیه کرد و ارزش افزوده ای پیدا کرد، آیا آن معدن قبل از تصفیه متعلق خمس است یا بعد از آن و روایت در این زمینه مجمل است
البته در این جهت باید تامل بیشتری کرد که ارزش افزوده متعلق خمس معدن است یا ربح و آیا میزان در تعلق خمس حال استخراج است یا حال استحصال
اما به هر حال قطعا این روایت این دلالت را دارد که اگر قبل از تصفیه فروخته شود باید خمس آن پرداخت شود و از طرفی هم قطعا ارزش افزوده ای که بعد از استخراج معدن حاصل میشود مثل اینکه از طلا جواهری بسازند را شامل نمیشود

پیمایش به بالا