جــلــســه نـود و پنج
صحیحه زراره (روایت سوم)
25-8-98
روایت سوم
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَعَادِنِ مَا فِيهَا فَقَالَ كُلُّ مَا كَانَ رِكَازاً فَفِيهِ الْخُمُسُ وَ قَالَ مَا عَالَجْتَهُ بِمَالِكَ فَفِيهِ مَا أَخْرَجَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مِنْهُ مِنْ حِجَارَتِهِ مُصَفًّى الْخُمُسُ.
فقه الحدیث
این روایت به دلیل اینکه مورد توجه بوده فقها است لذا بحث های گسترده ای پیرامون آن شده است که دو فراز در این روایت شریفه باید مورد دقت قرار بگیرد یکی اینکه معنی رکاز است و دوم «ما عالجته بمالک» است
معنی رکاز
رکاز هم در لغت معنی متفق علیهی ندارد و هم در استعمالات روائی نمیتوان به یک معنی واحدی دست یافت و هم در اقوال فقها تفاسیر متفاوتی درباره آن شده است
نکته اول در رکاز این است که دو احتمال در صیغه رکاز وجود دارد یکی اینکه اسم مفعول باشد یعنی فعال به معنی مفعول باشد که به معنی چیزی است که مرکوز و مرتکز در زمین است و همچنین ممکن است جمع رکیزه باشد که به معنی قطعه جوهر یا طلائی است که در زمین مستقر است که در بین این دو احتمال اول اقوی است
رکاز در کتب لغت هم به معنی ثبات شیء فی شیء آمده است یعنی استقرار شیئی که در یک ظرفی باشد و همچنین به معنی خفاء هم آمده است همانند رکز رمحه فی الارض که به معنی فرو بردن نیزه در زمین است
در بین این دو احتمال هم احتمال اول اقرب است و رکز الرمح هم میتواند به همان معنی ثبات شیء فی شیء و استقرار آن در زمین باشد نه مخفی کردنش در زمین
هذا کله در معنی اولی لغوی به لحاظ اشتقاق اما مصداقا هم باید گفت که بعض لغویین آنرا اختصاص به طلا و نقره داده اند و بعضی هم رکاز را اختصاص به مطلق معدن دانسته اند اما کنز را از آن خارج دانسته اند و بعضی نیز گفته اند معدن اگر تحت الارض باشد به آن رکاز گفته میشود و قول چهارم هم این است که رکاز معنایی اعم از معدن و گنج داشته باشد که همین قول دارای شواهد و قرائن بیشتری است
بعضی نیز گفته اند که رکاز در اصطلاح عراقی ها به معنی معدن و در اصطلاح حجازی ها به معنی گنج است که ظاهرا این به دلیل دو معنی متباین در رکاز نیست بلکه دلیل آن این است که در حجاز کمتر معادن وجود داشته است لذا بیشتر به گنج اطلاق رکاز شده است ولی در عراق معادن بسیار اند لذا در حجاز منصرف به نج و در عراق منصرف به معدن شده است و اتفاقا همین دو معنی در حجاز و عراق میتواند یکی از مویدات معنی جامع باشد
در نگاه فقها هم گرچه معنی رکاز محل خلاف است اما مشهور فقها مفهوم عامی برای آن فهمیده اند لذا ظاهرا رکاز به معنی عام و جامعی بین معدن و کنز است و به معنی چیزی است که مستقر در زمین است
نکته دیگر این است که در اطلاق رکاز آیا باید حتما شیء مستقر در ارض باشد یا شامل مواردی که داخل دیوار یا درختی پنهان شده باشد هم میشود که در بین فقها محل اختلاف است
مرحوم خویی معتقدند که رکاز در جایی استعمال میشود که شیء در مکانی پنهان شود که دم دست نباشد و استقرار آن در زمان طولانی باشد و کاملا مخفی باشد به صورتی که به راحتی قابل پیدا کردن نباشد اما حتما لازم نیست مستقر در باطن زمین باشد لذا اینکه کسی جواهراتش را در صدوقچه ای یا در لابلای کتاب ها بگذارد رکاز نیست که این کلام مرحوم خویی با معنای لغوی هم تناسب دارد و بعید نیست که گفته شود که حتما لازم نیست در باطن زمین باشد
اما قصد ادخار و ذخیره کردن هم همانطور که مرحوم خویی فرموده اند قصد ادخار در مفهوم رکاز شرط نشده است و حتی اگر رکاز به معنی خصوص کنز باشد بازهم در صدق رکاز و همچنین در صدق گنج لازم نیست کنار گذاشتن و مخفی کردن گنج به قصد ادخار باشد
قید سومی که در رکاز باید بررسی شود این است که آیا رکاز شامل معادن روی سطح زمین هم میشود یا حتما باید معدن در باطن زمین باشد که مرحوم خویی فرموده اند حتما باید پنهان باشد اما اخذ این قید در مفهوم رکاز روشن نیست
بعد از بررسی مفهوم لفظ رکاز نوبت به مراد استعمالی آن در این روایت میرسد که ابتداءا سه احتمال در این حدیث شریف وجود دارد یکی اینکه در خصوص معدن استعمال شده باشد و دیگر اینکه در خصوص کنز استعمال شده باشد و سوم اینکه معنای اعمی مراد باشد و هر سه احتمال را نیز فقها ذکر کرده اند
در بین این سه احتمال اشکالاتی به احتمال اول و دوم وارد شده است
مرحوم حائری فرموده اند که اگر خصوص کنز مراد باشد باشد دیگر جواب حضرت مرتبط به سوال زراره نیست یعنی حضرت از سوال اعراض کرده اند و پاسخ تناسبی با سوال ندارد ضمن اینکه ظاهر جواب حضرت این است که حضرت قاعده ای را بیان میکنند که شامل سوال هم میشود لذا باید شامل معدن باشد نه اینکه متباین با آن باشد
اشکال اول مرحوم حائری در صورتی وارد بود که حضرت به طور کلی پاسخ سوال زراره را بیان نفرموده باشند اما گاهی ائمه علیهم السلام ضمن جواب سوال قاعده ای کلیه بیان میکردند که مربوط به سوال هم نبوده است ولی بعد یا قبل از آن پاسخ سوال را هم بیان میکردند که در مانحن فیه هم همینطور است یعنی حضرت ابتدا قاعده کلیه ای را بیان کرده اند و سپس در فراز دوم پاسخ سوال زراره را بیان کرده اند اما اشکال دوم وارد است یعنی ظاهر روایت همین است که حضرت قاعده ای متناسب با سوال را بیان کرده اند و سپس در ذیل نکته ای را راجع به خمس معدن بیان فرموده اند
اما اختصاص رکاز به معدن هم در این روایت محل مناقشه است چراکه عدول از معدن به رکاز باید نکته ای داشته باشد
ممکن است گفته شود تغییر در عبارت اشعار به علیت باشد یعنی حضرت میخواهند بفرمایند مصب حقیقی حکم و علت حکم رکاز بودن است اما خلاف ظاهر روایت شریفه است بلکه معدن در افاده نکته تعلق خمس واضح تر از رکاز است یعنی اینکه سرمایه ای طبیعی در زمین است بیشتر اشعار به علت و مناط حکم دارد تا رکاز لذا اینکه رکاز به معنی معدن باشد و فقط تعبیر عوض شده باشد خلاف ظاهر است
بنابراین به نظر میرسد از بین این سه احتمال همین احتمال که معنی عامی داشته باشد واضح تر است.