نسخه آزمایشی
چهارشنبه, 05 ارديبهشت 1403 - Wed, 24 Apr 2024

جلسه 260 خارج فقه کتاب الخمس/ بررسی سنوی بودن استثناء مؤونه و بررسی شروع سنه در ظهور ربح یا کسب

متن زیر تقریر جلسه 260 درس خارج فقه خمس آیه الله میرباقری است که به تاریخ 9 خرداد ماه سال 1400 برگزار شده است. در این جلسه استدلال مرحوم شاهرودی بر انحلالی بودن سنه بیان شد و جمع بندی ادله جعلی بودن و انحلالی بودن سنه بیان شد و گفته شد که ادله جعلی بودن مقدم هستند؛ سپس استاد به دلیل اشتراک استدلال های مسئله 56 و 60 وارد مسئله 60 شدند که مربوط به این است که آغاز سنه چه زمانیست؟ آیا شروع در تکسب است یا ظهور ربح؟

خلاصه استدلال بر انحلالی بودن سنه

کلام در این است که آیا استثناء مؤونه در سنه جعلی است یا انحلالی؛ مرحوم حکیم برای انحلالی بودن استدلالی را بیان کرده اند که ادله ارباح فوائد دال بر این است که هر فایده ای به صورت انحلالی متعلق خمس است همانطور که در باب معدن همینطور است لذا اینکه همه درآمد ها را به صورت مجموعی لحاظ کنیم خلاف ظاهر است و مرحوم شاهرودی هم استدلال دیگری را بیان کرده و میفرمایند مؤونه سنه ای که استثناء شده ظهور در فعلیت دارد لذا معطوف به مؤونه بعد الربح است.

در بررسی استدلال مرحوم هاشمی باید گفت که سه احتمال در فعلیت وجود دارد؛ اگر مراد این است که اگر کسی سخت گیری کند و هزینه خود را کاهش دهد نمیتوان به اندازه مؤونه شأنی هزینه را از درآمد کسر کند، که ربطی به مانحن فیه ندارد و در مباحث آینده بحث خواهد شد که حکم این مسئله که کسی کم هزینه کند چیست؟ احتمال دوم این است که چون مشتق ظهور در فعلیت دارد پس دال بر فعلیت است و لکن اگر این احتمال مراد باشد اول الکلام است که که مؤونه بالفعل سنه است یا مؤونه بالفعل بعد ظهور الربح لذا اثبات نمیشود که مؤونه بعد ظهور الربح مراد باشد.

احتمال سوم این است که مراد هزینه هایی است که از هر درآمدی انجام شده که ظاهرا مرحوم هاشمی هم همین نکته را بیان کرده اند. اگر مراد ایشان همین نکته باشد استدلال ایشان تمام است و لکن دو لازمه را باید ایشان بپذیرند یکی اینکه روایات مؤونه شامل مؤونه تحصیل نمیشود و مؤونه تحصیل را با دلیل دیگری خارج کنیم. دوم اینکه اگر کسی اموالی دارد که متعلق خمس نیست یا خمس آن را پرداخت کرده است و زندگی خود را از همین اموال تامین کند باید خمس درآمدهای دیگر خود را بدهد.

البته مرحوم هاشمی در مباحث گذشته ادله استثناء مؤونه را مختص مؤونه عیال میدانند و لازمه دوم را هم ممکن است بپذیرند لذا استدلال ایشان تمام است و این بیان دلالت بر انحلالی بودن دارد.

تقدم ادله جعلی بودن بر انحلالی بودن سنه

نکته دیگر این است که همانطور که مرحوم هاشمی بیان فرموده اند اگر ادله جعلی بودن سنه تمام باشد مقدم بر این دلیل است زیرا اینکه مؤونه باید بعد ظهور الربح باشد یک ظهور ابتدائی است و وقتی قطع داریم که سنه جعلی است زیرا اگر انحلالی باشد هرج و مرج میشود و سوالات زیادی از ائمه علیهم السلام باید پرسیده شود درحالی که اینطور نیست لذا قطعا سنه جعلی است و این جعلی بودن مقدم بر این استدلال است که مؤونه باید بعد ظهور الربح باشد.

البته کسانی که قائل به انحلالی بودن هستند مانعی در قرار دادن سنه جعلی نمیبینند اما دیگر نمیتوان هزینه های قبل از ظهور ربح را کسر کند لذا اگر کسی اول ماه محرم را ابتدای سال خمسی خود قرار دهد و همه اموال خود را مخمس کند در واقع سنه انحلالی هم مراعات شده است؛ البته در صورتی که هزینه هایی را قبل از ظهور ربح انجام داده را نمیتواند کسر کند.

مسئله 60: بررسی زمان شروع سال خمسی

مسئله 57 که در مباحث گذشته بررسی شد و مرحوم سید در مسئله 59 به خمس رأس المال پرداخته اند ولی چون مسئله 60 مربوط به مسئله 56 است این مسئله را مقدم میکنیم و بعد مسئله 59 بررسی خواهد شد.

مسئله 60 از این جهت مقدم داشته میشود که کلام در این مسئله در این است که ابتدای سنه چه زمانی است. یعنی اگر سنه جعلی باشد از چه زمانی باید شروع شود و اگر هم سنه انحلالی باشد نیز بازهم باید بحث شود که آغاز هرکدام چه زمانی است؟

مرحوم سید میفرمایند: مبدأ سنه در درآمدهایی که با تکسب است از حین شروع در اکتساب شروع میشود ولی اگر مکسبی نداشته باشد از حین حصول فایده است.

ایشان نمیخواهند بفرمایند که مفهوم سنه ربح یا سنه مؤونه در تکسب و غیر آن دو معنی دارد بلکه میفرمایند عرفا مصداق سنه در تکسبات آغاز تکسب است نه حین حصول فایده (باید توجه داشت که ممکن است آغاز تکسب در یک زمانی باشد ولی حصول ربح در زمان متاخر از آن باشد و مرحوم سید میفرمایند باید آغاز سنه حین حصول التکسب باشد نه حصول الربح) و در فوائد حین حصول فوائد است.

استدلال ایشان در تکسبات که فرموده اند آغاز سنه حین شروع در تکسب است، ظهور عرفی است و ممکن است دلیل این مطلب ایشان این باشد که چون مؤونه را شامل مؤونه تحصیل هم میدانسته اند و مؤونه تحصیل از آغاز کسب است لذا میفرمایند سنه آن از آغاز کسب است نه از آغاز درآمد.

مرحوم شهید ثانی و مرحوم خویی که قائل به سنه جعلی نیستند این استدلال را نپذیرفته اند و میفرمایند ادله «الخمس بعد المؤونه» دلالت بر این دارد که مؤونه هایی که بعد از ظهور ربح است کسر میشود لذا در اینجا هم آغاز سال خمسی را حین ظهور الربح میدانند و تفاوتی بین تکسب و غیر آن نمیدانند.

اما کسانی که قائل به سنه جعلی شده اند و این استدلال را نپذیرفته اند که مؤونه در ادله استثناء مؤونه ظهور در مؤونه بعد از ظهور ربح دارد باید بحث کنند که آغاز سال خمسی آغاز کسب است یا ظهور ربح، ولی قائلین به ظهور مؤونه در مؤونه بعد از ربح تکلیفشان روشن است.

در صورت قول به جعلی بودن سنه، اگر استدلال قائل به حین شروع تکسب را بپذیریم کلام مرحوم سید روشن است اما اگر ادله ظهوری در این مطلب نداشته باشد مرحوم خویی میفرمایند مقتضای اصل عملی این است که مؤونه های قبل از ظهور ربح را استثناء نکند زیرا ادله الخمس بعد المؤونه که نسبت به آنها مجمل است فلذا باید به ادله خمس فوائد که عام فوقانی است مراجعه کرد. و للکلام تتمة...