نسخه آزمایشی
شنبه, 01 ارديبهشت 1403 - Sat, 20 Apr 2024

جلسه 261 خارج فقه کتاب الخمس/ بررسی وحدت سنه خمس و ابتدای سنه خمسی ارتباط مسائل متعدد با این مباحث

متن زیر تقریر جلسه 261 درس خارج فقه خمس آیه الله میرباقری است که به تاریخ 11 خرداد ماه سال 1400 برگزار شده است. در این جلسه استاد ابتدا مسائل سنوی بودن مؤونه را بیان کرده و فرمودند که در عروه در مسائل 56 و 60 و 64 و 66 به این مسائل پرداخته شده است که استدلال ها و شیوه بحث در این مسائل یکی است لذا باید این مسائل باهم بررسی شود و سپس ادامه بحث از مسئله 58 بررسی خواهد شد. سپس مقداری به بررسی مسئله 60 که آغاز سنه است پرداختند.

مسائل سنوی بودن مؤونه

همانطور که گفته شد یکی از مسائل استثناء مؤونه سنوی بودن آن است و ادله دلالت بر این دارد که استثناء مؤونه سنوی است. مرحوم سید در عروه به صورت پراکنده در ضمن فروعاتی به این بحث پرداخته اند که چون ادله این مباحث در بسیاری از موارد تداخل دارند باید این فروع را یکجا مورد دقت و بررسی قرار داد

مسئله 56 مربوط به این بحث است که مؤونه سنه جعلی و قرار دادی باید کسر شود یا هر ربحی یک سنه دارد. مرحوم سید در این فرع میفرمایند: « اذا كان له انواع من الاكتساب و الاستفادة- كأن يكون له رأس مال يتجر به، و خان يؤجره و ارض يزرعها،و عمل يد مثل الكتابة أو الخياطة أو التجارة أو نحو ذلك- يلاحظ في آخر  السنة ما استفاده من المجموع، من حيث المجموع، فيجب عليه خمس ما حصل منها، بعد خروج مئونته»

مسئله 60 در مبدأ سنه است که مرحوم سید میفرمایند مبدأ سنه در مثل تکسبات آغاز کسب است ولی درآمدهایی که از طریق کسب نیست و اتفاقی حاصل میشود از زمان حصول ربح است. در مقابل هم بعضی همانند مرحوم خویی میفرمایند مطلقا آغاز سنه حین ظهو الربح است و بعضی هم فرموده اند که کسی که دارای تکسب است، مطلقا آغاز سنه، از شروع در تکسب است؛ مرحوم آسیدالبوالحسن اصفهانی و مرحوم گلپایگانی هم میفرمایند در درآمدهای تدریجی که فاصله بین تکسب و درآمد زیاد نیست حین شروع در کسب است ولی در مثل کشاورزی که فاصله زمانی بین شروع در تکسب و فایده زیاد است باید از حین شروع فایده سنه را آغاز کرد.

مرحوم اصفهانی میفرمایند: ممّن يستفيد الفوائد تدريجاً يوماً فيوماً أو في يوم دون يوم مثلًا و أمّا في غيره كالزارع و من كان عنده النخيل و الأشجار أو الأغنام و نحو ذلك فمن حين حصول الربح و الفائدة.

مرحوم گلپایگانی نیز میفرمایند: في مثل التجارة و الصناعة الّتي يحصل الفوائد فيها متدرّجاً من حين الشروع و أمّا ما ينفكّ حصول الربح عن الشروع فيه مثل الزرع و الغرس و النعم فالمبدأ حال حصول الفائدة.

همچنین مرحوم سید در مسئله 64 و 66 نیز به بحث سنوی بودن پرداخته اند؛ ایشان در مسئله 66 میفرمایند اگر کسی در ابتدای سنه درآمدی نداشته باشد و برای مؤونه قرضی کرده باشد یا از رأس المال مصرف کند میتواند آن را از درآمد تدارک کند. ایشان میفرمایند: «اذا استقرض من ابتداء سنته لمئونته، أو صرف بعض رأس المال فيها قبل حصول الربح،يجوز له وضع مقداره من الربح» دلیل ایشان هم این است که سال خمسی یک سال واحد است که در آن باید همه هزینه ها را از همه درآمدها کسر کند و خمس باقی را بپردازد.

مرحوم خویی در حاشیه بر این مسئله میفرمایند نمیتواند مؤونه های قبل را از درآمدهای بعدی کسر کند زیرا باید مؤونه بالفعل را از درآمد کسر کرد. حتی بعید هم نیست که طبق مبنای ایشان گفته شود که اگر شخص قرض هم کند نمیتواند پرداخت قرض را جزء مؤونه ها بداند.

مرحوم گلپایگانی فتوای دیگری دارند و میفرمایند هزینه های سابق را نمیتواند از درآمد بعدی کسر کند ولی پرداخت قرض خودش جزء مؤونه است ولی اگر قرض را پرداخت نکند نمیتواند آن را در مؤونه های خود محاسبه کند اما مرحوم سید ظاهرا میفرمایند که حتی اگر قرض را تا پایان سال پرداخت نکند هم میتواند آن را جزء مؤونه بداند و آن را از درآمد کسر کند.

در مسئله 64 هم در این بحث شده است که اگر کسی مالی دارد که متعلق خمس نیست و یا خمس آن را پرداخت کرده باشد، آیا باید مؤونه را از همان اموال کسر کند یا میتواند از درآمد کسر کند؟ مرحوم سید همان خط مشی سابق را دنبال کرده و میفرمایند همه ارباح را در طول سال باید درنظر گرفت و مؤونه ها را از آن کسر کند و بعد خمس را بپردازد لذا ایشان میفرمایند میتواند همه هزینه ها را از درآمد ها بپردازد.

البته ممکن است مراد ایشان این باشد که اگر کسی هزینه های خود را از اموال دیگر خود بپردازد در پایان سال میتواند آنها را هم از درآمد خود کسر کند که استدلال این مطلب هم در کلام ایشان روشن است. زیرا ایشان میفرمایند باید مجموع مؤونه های سال را از مجموع درآمدها کسر کرد و تفاوتی ندارد که این مؤونه ها از چه مالی هزینه شده باشد.

بعضی فرموده اند در این صورت باید از اموالی که خمس به آنها تعلق نمیگیرد هزینه کند و بعضی نیز فرموده اند باید هزینه های خود را بین این دو مال تقسیم کند

بنابراین همان ادله ای که در جعلی بودن سنه اقامه شده است در این مسائل هم ادامه پیدا کرده است و به همین دلیل خوب است این مسائل باهم بررسی شوند.

بررسی مسئله 56 و 60

مسئله 56 به صورت مفصل بررسی شد و در مسئله 60 کلام در این است که آغاز سال از چه زمانی است که مرحوم سید میفرمایند آغاز سنه در تکسبات حین شروع در تکسب است اما مرحوم خویی میفرمایند در همه موارد آغاز سال حین ظهور الربح است.

مرحوم خویی که فرموده اند هر درآمدی سنه خودش را دارد و مؤونه ها هم باید بالفعل و بعد ظهور ربح باشند در اینجا قائل شده اند که آغاز سال حین ظهور ربح است لذا اگر کسی در آن مسئله این استدلال را نپذیرد و قائل به جعلی بودن باشد در اینجا دلیل دیگری بر مدعای مرحوم خویی وجود ندارد.

برای فتوای مرحوم سید هم میتوان اینطور استدلال کرد که وقتی مؤونه سنوی شد، ربح هم سنوی میشود و سنه ربح در متفاهم عرفی آغاز در تکسب است نه ظهور ربح. یعنی مصداق عرفی سنه ربح حسن شروع در تکسب است نه اینکه مفهوم آن حین شروع در تکسب باشد که بعید هم نیست که در عرف همینگونه محاسبه کنند.