نسخه آزمایشی
جمعه, 10 فروردين 1403 - Fri, 29 Mar 2024

جلسه اول هیات رزمندگان قم/ حضرت فاطمه زهرا، ظرف نزول قرآن و اهل بیت و راه عبور از آتش

متن زیر جلسه اول سخنرانی آیت الله میرباقری به تاریخ 18 بهمن ماه سال 97 است، که به مناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در هیات رزمندگان قم ایراد فرمودند. ایشان در این جلسه بیان می دارند؛ در سوره مبارکه قدر خدای متعال چند ویژگی از شب قدر را بیان می فرمایند. ابتدا اینکه در این شب قرآن را نازل کردیم و این شب مقدس ظرف نزول قرآن است که به وسیله آن انسان ها از ظلمات به سمت نور هدایت می شوند. در آیه دیگری از سوره ابراهیم ویژگی های دیگری برای قرآن ذکر شده از جمله اینکه این کتاب موعظه و شفاء و هدایت و رحمت خاص خداوند است که موجب بیداری و شفاء دل انسان می شود. به فرموده خداوند کسانی که با هدایت این کتاب الهی سیر می کنند، رحمت خاص پروردگار که برای مومنین است نصیبشان می شود. بنابراین باتوجه به اینکه قرآن در ماه مبارک نازل شده، کسی که با آمادگی کامل وارد این ماه می شود همه برکات و فضائلی که وجود دارد را درک می کند. به عبارت دیگر کسی که وارد شب قدر شد، برکات این شب از هزار ماه برایش بیشتر است. شب قدر سبب می شود تا انسان با فرصت کوتاه و عمر چند سالی که در اختیار دارد بتواند راه صد ساله را یک شبه طی کند، فقط کافی است که سیر با آن داشته باشد. از دیگر ویژگی های این شب بزرگ، دستگیری انسان برای عبور از فتنه ها و دسیسه های شیطان است که پیوسته سر راه ما قرار می گیرد. به جز قرآن کریم، یکی دیگر از حقایقی که به پیامبراسلام عطا شد، وجود مقدس معصومین هستند. کسی که فاطمه سلام اله علیها و مقام و فضائل او را شناخت، به اسرار شب قدر راه پیدا می کند. نور وجود این بانو به اندازه ای عظمت دارد که وقتی در عالم ملائکه تجلی پیدا کرد، مبهوت این همه جلال و جبروت شدند و به سجده افتادند. انسان اگر پیوسته دست به دامن حضرت زهرا نباشد نمی تواند از گردنه های پر پیچ و خم و فتنه های بزرگی که افرادی با آتش وجودشان ساخته اند عبور کند. آن هایی که در این دنیا از شفاعت حضرت برخوردار می شوند، تا زمان مرگ و برزخ و قیامت هم از شفاعت ایشان بهره مند می شوند. ایشان لیله القدر ما هستند که در دنیا هر سختی و بلایی بود را به جان خریدند تا جامعه مومنین به سلامت از این جهنمی که دشمنان به وجود آوردند عبور کنند.

هوشیاری و بیداری انسان

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين  وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين  وَ اللَّعْنَةُ عَلَى أَعْدَائِهِم  أَجْمَعِين . «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ * وَ مَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ * لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر * تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْر * سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْر»(قدر/١-5). خدای متعال در این سوره شب قدر را معرفی می فرماید که چندین خصوصیت دارد؛ یکی این است «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» این کتاب با عظمت الهی در این شب نورانی نازل شده و ظرف تنزل قرآن، شب قدر است. کتابی که خدای متعال به پیامبرش عطا کرده، برای این است که همه مردم و تمام کسانی که رو به حضرت بیاورند را با این کتاب از وادی ظلمات به سمت نور هدایت کند.

«كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ»(ابراهیم/١) پیامبر گرامی! ما این کتاب را بر شما نازل کردیم که به وسیله این کتاب شما مردم را از ظلمات به سمت نور هدایت کنید. کتابی که نور و ذکر الهی است و جامع همه کتب انبیاست و به عبارت دیگر تمام آنچه خدای متعال به انبیاء الهی از اولوالعزم و غیر اولوالعزم عنایت کرده، در این کتاب خلاصه می شود. این کتاب مشرف به تمام آن چیزی است که به انبیاء عطا شده «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ» و نزول این کتاب هم بر وجود مقدس نبی اکرم در شب قدر است «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ». پس این یکی از خصوصیات شب قدر است و لذا اگر کسی به شب قدر راه پیدا کند، باب قرآن به سوی او باز می شود و می تواند بر سر سفره الهی بنشیند و از رزق های خاصی که در این کتاب برای خواص مقرر شده بهره مند بشود.

این کتابی که به تعبیر قرآن موعظه و شفاء و هدایت و رحمت خاص خداست «يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ»(یونس/۵٧) ای مردم از طرف پروردگارتان مواعظی برای شما آمده که در همین کتاب است. موعظه های الهی که عامل بیداری دل انسان است و او را از غفلت بیرون می آورد و به قول بزرگان وارد عالم یقظه می کند. انسان تا بیدار و هوشیار نشود، اهل راه نمی شود و البته که این بیداری احتیاج به یک مواعظی دارد که موعظه های الهی قرآن موجب بیداری انسان می شود.

وقتی انسان، هوشیار و طالب راه خدا شد، می خواهد به سوی او حرکت کند و باید موانع برداشته شود و در حقیقت بیماری های دل انسان مانع پرواز اوست. گاهی یک عیب حرکت انسان را سد می کند، یک حسد یا بخل و تکبر و ریا مانع سیر انسان می شوند و نمی گذارند به سمت خدای متعال حرکت بکند. این کتاب در این مرحله شفاء هست و بیماری های دل انسان را شفاء می دهد. انسان می تواند با رسیدن به حقایق این کتاب، شفاء تمام بیماری های دل خودش را از آن به دست بیاورد. برای کسانی که بیدار و هوشیار شدند و به راه افتادند و با این کتاب بیماری های دلشان مرتفع شد و به سلامت دل رسیدند، حالا که می خواهند حرکت بکنند، باید یک هدایتی از طرف خدای متعال بیاید و این انسانِ به راه افتاده را در جاذبه هدایت خودش و در این وادی سیر بدهد.

این هایی که با هدایت قرآن سیر می کنند، به آن رحمت خاص الهی که در این کتاب است و رزق خاص و رحمت رحیمیه خدای متعال و رزقی که مختص مومنین است، می رسند. مومنینی که با این کتاب همراه شدند و با سیر آن به سمت خدای متعال رفتند، در این کتاب یک رحمت خاصی برایشان وجود دارد «وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ». بعضی از مفسرین مثل علامه طباطبایی بزرگوار فرمودند یقین، توکل و ایمان تمام و همه حقایق در این کتاب به انسان عطا می شود که در شب قدر نازل شده است. خدای متعال این کتاب را به این وجود مقدس عنایت کرده «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» تا حضرت با این کتاب الهی مردم را از ظلمات به وادی نور و به سمت خدای متعال هدایت کنند و مردم را از فضای ظلمات اولیاء طاغوت بیرون ببرند پس یک همچین کتاب با عظمتی است.

این کتاب با این خصوصیات در این شب قدر نازل شده، همینطوری که قرآن در ماه رمضان نازل شده «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآن»(بقره/١٨۵) لذا اگر کسی وارد شهر رمضان شد، این سفره برای او پهن است و زحماتی که در بیرون ماه رمضان لازم است، در ماه رمضان دیگر نیاز نیست. یک آیه ثواب یک ختم قرآن را دارد، یعنی انسان وقتی وارد فضای ماه رمضان می شود، این سفره الهی به تعبیر حضرت «القُرآنُ مَأدُبَةُ اللّه»(1) پهن و در اختیار انسان است به عبارت دیگر لازم نیست انسان زحمت بکشد و بالا برود. قرآن در ماه رمضان نازل شده و ما وقتی وارد شهر رمضان می شویم، اگر کسی اهل این شهر شد و خودش را مهیا کرده بود و با رجب و شعبان سیر داشت و وارد ماه رمضان شد، درهای برکات قرآن به رویش باز می شود و این سفره گسترده است.

آن وقت شب قدر بسیار ویژه است و تمام حقایق قرآن در این شب نازل شده، اگر کسی به این شب رسید، در این سیر با لیله القدر درهای فضائل و حقایق قرآن برای او گشوده می شود. این یکی از خصوصیات شب قدر است و لذا اگر کسی از مومنین بتواند واردش شود، درک برکاتی که دارد از هزار ماه بهتر است و از جلوه های شب قدر این است که شب قدر برای مومنین است.

شب قدر، راهی برای عبور از فتنه ها

امت حضرت وقتی می خواهند به سوی خدای متعال سیر کنند، یکی از بهترین وسایل و شفعائی که دارند و آن ها را سیر می دهد و فرصتشان را کوتاه می کند، شب قدر است. لذا در روایات آمده که وقتی حضرت عرض کردند، خدایا حالا که عمر متوسط امت من را برای طی کردن این راه طولانی، کوتاه قرار دادی، در وادی توحید و در عالم دنیا چه سرمایه ای به آن ها عنایت کردی؟ سوره قدر نازل شد. فرمودند: پیامبر ما! ما به برکت وجود تو، شب قدر را به امت شما دادیم. اگر کسی بتواند با شب قدر سیر کند، فاصله او کوتاه می شود و لازم نیست آن راه های طولانی را برود، در حقیقت شب قدر جایگزین آن فرصت های طولانی و یک فرصت استثنایی است.

یکی دیگر از برکات شب قدر این است که خدای متعال آن را به وجود مقدس نبی اکرم عنایت کردند تا حضرت امت خودشان را با این شب سیر داده و از فتنه هایی که پیش می آید عبور بدهند، فتنه های سنگینی پیش روی امت حضرت پیش آمده و پیش خواهد آمد «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَکُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ»(عنکبوت/٢) یکی از عناوینی که قرآن برای وقایع بعد از رحلت حضرت بیان کردند، همین فتنه های سنگین است که به واسطه آن صف ها از هم جدا می شوند. «وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ»(عنکبوت/۳) خدای متعال قرآن را به حضرت عطا کرده برای این که امت خودش را از این فتنه ها به سلامت عبور بدهد «سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْر» اگر کسی در فضای شب قدر قرار گرفت، به سلامت از همه این فتنه ها عبور می کند تا ان شاالله به مطلع الفجر عالم و دوران ظهور حضرت برسد و این را هم خدای متعال به ایشان عنایت کرده است.

لذا در روایت دیگری حضرت در یک رویای صادقه ملاحظه فرمودند که اصحاب سقیفه و پیروانشان یعنی بنی تمیم و بنی عدی و بنی امیه و دیگران بر منبر ایشان بالا رفتند و مردم را به قهقرا و رو به عقب برمی گردانند. یعنی حضرت آمدند و درهای توحید را به روی مردم باز کردند و قلوبشان را متوجه خدای متعال کردند اما اینها دوباره قلوب را به سمت لهو و لعب می کشانند.

پیامبرگرامی وقتی این رویای صادقه را دیدند، نگران بودند که جبرئیل آمد و به ایشان عرض کرد آقا! چرا ناراحتید؟ فرمود چنین رویایی دیدم. عرض کرد من راز این رویا را نمی دانم. رفت و برگشت و آیاتی را به عنوان بشارت برای حضرت آورد که یکی همین سوره قدر است. پیغمبر ما! ما به شما شب قدر دادیم و در این شب قرآن را نازل کردیم «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» جای نگرانی نیست و شما می توانید امت خودتان را با این شب قدر از فتنه هایی که بعد از شما برای آن ها پیش می آید عبور بدهید.

پس به این معنا شب قدر را خدای متعال به نبی اکرم عطا کرده برای این که به وسیله این لیله القدر امت خودش را از وادی ظلمات به سمت نور عبور بدهد. این ظرف و این حقیقت در اختیار شماست و به وسیله این شب قدر می توانی امت خودت را به سلامت به مقصد برسانی.

هرچند که بعد از حضرت این امتحان سنگین پیش آمد و در منصب خلافت امام راه را سد کردند ولی خدای متعال به حضرت شب قدر را داده و این هم جلوه دوم شب قدر است برای این که فاصله امت به سمت خدای متعال کوتاه بشود و بتوانند در فرصت کوتاه دنیا این راه طولانی را طی کنند و از تمام مراتب و هدایت های قرآن در ظرف خودشان برخوردار بشوند، هم چنین برای اینکه در پرتو این چراغی که در قلب حضرت برافروخته شد، حرکت کنند. چون رسیدن به قرب نور وحی چیزی است که خدا به حضرت عطا کرده و در آیه نور آن را توضیح دادند که این سیر در شب قدر آسان می شود.

این که آدم بخواهد وارد بیت النور حضرت بشود و مقامات تنزل نور امام را پشت سر بگذارد، تا بتواند آن چراغی که خدای متعال در قلب ایشان برافروخته و آن حقیقت وحی را به اندازه خودش فهم و تلقی و دریافت کند، کار بسیار دشواری است و این تنها با شب قدر برای ما ممکن می شود. کما این که حضرت وقتی می خواهند امت خودشان را از وادی ظلمات عبور بدهند «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» باز با همین شب قدر است. «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ» این کتابی که حضرت با او امت خودشان را از این وادی ظلمات که همین وادی فتنه و سقیفه است و در قرآن هم توضیح داده شده عبور می دهند، همان است که در شب قدر نازل شده «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ».

پس یکی از حقایقی که به وجود مقدس نبی اکرم عطا شده برای این که هم انسان ها به وسیله او سیر کنند و هم جامعه مومنین و امت را به سلامت به مقصد برسانند تا در تاریکی و ظلمت و حیرت نمانند، قرآن مجید است که در شب قدر نازل شده و یک حقیقت دیگری که خدای متعال به این پیامبر گرامی عطا کردند تا به وسیله آن حقیقت امت خودشان را سیر بدهند، وجود مقدس معصومین هستند. این ها نوری هستند که با حضرت نازل شدند و به وسیله این چراغ و نور وجود مقدس نبی اکرم امت خودشان را به مقصد می رسانند. انوار ائمه هم در همین ظرف لیله القدر نازل شده، لذا در روایتی که در کتاب شریف صافی آمده است، حضرت فرمودند تمام حقایق حتی حقیقت ولایت در این لیله القدر تقدیر شده است.

به این نکته هم در اینجا اشاره کنم که این لیله القدری که ظرف نزول قرآن است و این کتاب با عظمت در او به قلب حضرت و حقیقت انوار ائمه در آن نازل شده و با حضرت به عالم دنیا آمدند، یکی بیشتر نیست، یک حقیقت و لیله است، گرچه در هر ماه رمضان تکرار می شود. لذا در روایات به ما گفتند برای اثبات امامت ما به سوره قدر احتجاج کنید. عرض کردند آقا چطوری احتجاج کنیم؟ فرمودند خدای متعال می فرماید: «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ» ملائکه هر شب قدر فرود می آیند و یک بار نیست پس پیداست در هر سال تکرار می شود.

این تنزل ملائکه و روح یک مهبطی و محملی می خواهد که محل هبوط و نزول ملائکه باشد و آن وجود مقدس امام است. بنابراین آیه فوق دلالت می کند که همیشه امام در این عالم هست و در شب قدر نزول ملائکه و روح که اعظم از ملائکه است، در وجود مقدس امام است و هر سال هم تکرار می شود. اما در عین حال یک شب بیشتر نیست و همین یک شب هر سال در عالم ما تجلی دارد و ما در این تجلی ای که در عالم ما می کند، می توانیم راهی به قدر پیدا کنیم. اگر کسی مراقبه کند، از طریق این تجلی ای که لیله القدر در هر سال دارد، می تواند به حقیقت شب قدر راه پیدا کند و با آن سیر داشته باشد و امت حضرت هم هر سال این شب قدر برایشان تکرار می شود و در پرتو تکرار آن حقایق قرآن نازل می گردد. آن حقیقتی که در این سال بناست جاری بشود از قرآن است و در روایات دارد که در شب قدر به امام عطا شده و به وسیله شب قدر در عالم جاری می شود.

تجلی شب قدر در وجود حضرت زهرا سلام الله علیها

این شب قدری که از یک طرف ظرف نزول قرآن و از یک طرف هم ظرف تقدیر حقیقت و تنزل حقیقت ولایت هست، در وجود مقدس فاطمه زهرا تجلی کرده است. لذا تعبیری که فرات بن ابراهیم از امام صادق علیه السلام نقل می کند این است که حضرت فرمودند: «اللَّیلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ»(2)لیله القدر یعنی وجود مقدس حضرت زهرا «فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَک لَیلَةَ الْقَدْرِ» حقیقت نیل به لیله القدر و درک حقایق این لیله القدر عالم، معرفت به وجود مقدس حضرت زهرا است که البته در ادامه حدیث هم حضرت یک جمله خیلی سنگین و عجیبی را بعد از این که ما را ترغیب می کنند به این که لیله القدر حضرت زهراست، بیان کردند.

فرمودند: اگر کسی توانست به معرفت حضرت برسد، به تمام اسرار شب قدر در ظرف وجودی خودش راه پیدا می کند. بعد فرمودند: «إِنمَا سُمِّیتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخلْقَ فطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا» خدای متعال او را فاطمه نامید چون تمام خلائق یعنی هر موجودی که خلق بر او صدق می کند، از معرفت او مفتون و بریده و جدا شده هستند و راهی به معرفت او ندارند. ما می توانیم با معرفت به این وجود مقدسی که لیله القدر است و معرفت او که درک فضایل شب قدر است، به اسرار شب قدر که همان قرآن و حقیقت ولایت است برسیم و امت هم می توانند با سیر در پرتو حضرت زهرا به آن کتابی که «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» امت را از ظلمات عبور می دهد و به آن امامی که امت را از ظلمات عبور می دهد، راه پیدا کنند.

در خصوص این شخصیتی که لیله القدر است و ظرف نزول قرآن و نزول امام هم هست، در روایات آمده که حضرت فرمود انوار ائمه هم از طریق وجود حضرت زهرا در عالم ما تنزل پیدا می کند. در کتاب علل الشرایع مرحوم صدوق نقل کردند، یکی از عللی که وجود مقدس فاطمه زهرا، به این اسم نامیده شدند، این است که حضرت فرمودند، ظلمتی حجاب عالم ملائکه شد که البته بیش از این توضیح ندادند که ماجرا چه بوده است. ملائک به خدای متعال پناه بردند و از او تقاضا کردند که این ظلمت را رفع کند. خدای متعال نور حضرت زهرا را در عالم ملائکه تجلی دادند و با تجلی نور حضرت این ظلمات از عالم آن ها برداشته شد. وقتی این نور تجلی کرد به حدی عظمت الهی در آن جلوه داشت که ملائکه در مقابل خدای متعال به سجده افتادند «وَ خَرّتِ المَلائکهُ لِلّه ساجِدینَ»(3) سپس از خداوند درخواست کردند که این نور را به آنها معرفی کند. خدایا این نوری که با او این ظلمت را از ما برداشتی و این قدر جلالت و عظمت دارد، کیست؟

خدای متعال در معرفی او چهار، پنج تا خصوصیت را فرموده است. «هذا نُورٌ مِنْ نُوري» این نوری است که از نور خود من آفریده شده و هیچ واسطه و حجابی وجود ندارد. او را از عظمت خودم آفریدم و شکوه عظمت من در اوست. «وَ أَسْكَنْتُهُ في سَمائي خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتي» قرارگاهی که این نور دارد، در آن سماء و عالم بالایی است که منسوب به خود خدای متعال است. این زمین هم یک سماء دارد اما این نور از عالم بالا و از آسمان خداوند است. البته این نور را در عالم شما و در عالم انسانی تنزل می دهم ولی وقتی می خواهد تنزل پیدا کند و از آن مقام عالی به عالم ما بیاید «أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِيٍّ مِنْ أَنْبِيائي» از صلب پیامبر او را خارج می کنم که «اُفَضِّلُهُ عَلى جَميعِ الْأَنْبِياءِ» او را بر همه انبیاء برتری دادند.

آداب تنزل نور حضرت زهرا هم در روایات یک آداب فوق العاده عجیبی است. فرمود، حضرت در یکی از معراج هایی که رفتند و همه سماوات را پشت سر گذاشتند و از مقامات انبیاء و وادی های دیگری هم که از او در روایات تعبیر به بحار شده، عبور کردند به یک نقطه ای رسیدند که جبرئیل هم متوقف شد. حضرت فرمودند: جبرئیل من را تنها گذاشتی؟ عرض کرد: اینجا خلوت خانه و محیط سِرّ شما با خدای متعال است. هیچ مَلِک مقرب و انسانی در اینجا پا نگذاشته و من هم حق ندارم حتی یک قدم جلوتر بیایم بنابراین حضرت تنهایی به ضیافت الهی رفتند. خدای متعال در این ضیافت و خلوت آن هدیه ای که به وجود مقدس نبی اکرم عطا کرده، نور وجود مقدس حضرت زهراست و اینطوری بود که حضرت به عالم دنیا تنزل پیدا کردند و در ادامه جریان معراج، انتقال این نور از طریق نبی اکرم به عالم ما را بیان کرده اند.

اینگونه که حضرت چهل شب از حضرت خدیجه خلوت گزیدند و روزه می گرفتند و موقع افطار هم هر شب مردم را دعوت می کردند و گروهی بر سر سفره ایشان می نشستند. در آخرین شب جبرئیل طعام بهشتی آورد و عرض کرد: یا رسول الله! احدی نباید در این طعام با شما شریک بشود. حضرت میل فرمودند و در نقل آمده که مابقی طعام را هم به عالم بالا برگرداند و به این شکل نور حضرت در وجود مقدس نبی خاتم تتمیم داده شد. «أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِيٍّ مِنْ أَنْبِيائي اُفَضِّلُهُ عَلى جَميعِ الْأَنْبِياءِ» وقتی این نور تنزل پیدا کرد آن وقت «وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ أَئِمَّةً» انوار ائمه الهی که «یَقُومُونَ بِأَمْرِی یَهْدُونَ إِلَى حَقِّی» قیام به امر و هدایت به حق می کنند، این چراغ های هدایت را من از این وجود مقدس در عالم ساطع می کنم و تجلی می دهم و این نورها از وجود مقدس فاطمه زهرا در این عالم ظاهر می شوند.

بنابراین وجود مقدس فاطمه زهرا ظرف نزول قرآن و انوار ائمه در عالم ماست. از سوی خدا به وجود مقدس نبی اکرم این دو حقیقت عطا شده و حضرت به وسیله آن ها امت خودشان را به مقصد می رسانند که در حدیث ثقلین هم مکرر از نبی اکرم نقل شده که در صحنه های متعددی این را فرموده اند. محدثین و مورخین در همین روزهای آخر حیات حضرت وقتی اتفاقات را نقل می کنند، شاید ده مورد است که گفته اند.

مواقف متعدد که پیش آمد حضرت این حدیث ثقلین را برای مردم خواندند «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ» من می روم ولی دو چیز را بین شما باقی می گذارم و اینها ادامه وجودی من هستند و برکات من از طریق این دو چیز به شما می رسد. شما اگر این دو را داشته باشید و به آن متمسک باشید به ضلال و گمراهی مبتلا نمی شوید و راهتان را در عالم پیدا می کنید «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا» این ادامه وجودی حضرت در عالم که ایشان بعد از خودشان باقی گذاشتند، هر دو حقیقت از طرف وجود مقدس فاطمه زهرا به وجود مقدس نبی اکرم عطا شده لذا لیله القدری است که خدای متعال به وجود مقدس نبی خاتم برای عبور دادن امت و عالم از فضای فتنه و ظلمات عطا کردند «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» برای این که این فتنه امت حضرت را نگیرد و به سلامت عبور کنند.

برای ما هم هست که اگر بخواهیم به سلامت عبور بکنیم، باید متمسک به همین دو باشیم. این دو در حقیقت وجودی حضرت نازل شده و اگر کسی راه را به وجود مقدس حضرت پیدا بکند، به باطن قرآن، به باطن لیله القدر و به باطن ولایت ائمه راه پیدا می کند. راه رسیدن به آن حقیقت که اگر کسی به آن برسد راهش کوتاه می شود، وجود مقدس فاطمه زهرا هستند. به وسیله این وجود مقدس امت حضرت به سلامت به مطلع الفجر عالم می رسند و هرکسی اگر بخواهد به آن نقطه ای برسد که مطلع الفجر را درک بکند، به نور امام، به حقیقت ایشان و به آن فضای روشن عالم راه پیدا کند و از این وادی ظلمات و فتنه و وادی لهو لعب عبور کند، باید با وجود مقدس فاطمه زهرا سیر داشته باشد.

آتش گیرانه جهنم

در سوره تحریم وقتی داستان فتنه آن دو همسر حضرت را توضیح می دهد به مومنین خطاب می کند: «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَ قُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها» شما دست خودتان و اهل بیتتان را بگیرید و از این آتشی که به پا شده و آتش گیرانه یا همان مواد محترقه و بنزینش آدم ها هستند نجات بدهید. بر این آتش یک ملائکه غلاظ و شدادی مأمور شدند که فرمان خدا را هم تخلف نمی کنند و سخت گیرند. یک چنین جهنمی به پا شده، جهنمی که خدای متعال ملائکه غلاظ و شدادی برایش موکل کرده پس دست اهل بیت تان را بگیرید و از این جهنم عبور کنید و مواظب باشید شما گرفتار نشوید «عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ»(تحریم/۶) آتش گیرانه اش خود آدم ها هستند.

این تصویرش روشن است، مصداق ساده اش این است که یک آدمی که دعوت به گناه می کند، از نفس او گناه در می آید چون تحریک به گناه می کند و جهنم از او مشتعل می شود و در حقیقت مردم را به جهنم وارد می کند. حالا آنهایی که این بساط شیطنت را به پا کرده و امت را گرفتار کرده اند، همه را به کفر و شرک و غفلت و لهو انداخته اند، اینها خودشان آتش آن جهنم و آتش گیرانه واقعی هستند چون تعبیر قرآن اصلا مجاز نیست.

یک فضای ظلمانی و جهنمی به پا شده که مردم را در آن وارد کردند. آتش این جهنم از کجاست؟ «وَ قُودُهَا النَّاسُ» خود این آدم ها آتش گیرانه جهنم هستند. شما مواظب باشید در این جهنمی که به پا شده تا مردم در این وادی ببرند، نیافتید. خدای متعال به وسیله حضرت زهرا آتش را برای مومنین خاموش کرده یعنی حضرت پا گذاشتند وسط این آتش و آن را خاموش کردند و مومنین را به سلامت عبور می دهند و این هم عین حقیقت است.

هرکسی دست به دامن حضرت زهرا نباشد در این جهنم می سوزد. آن شفاعت آخرت حضرت و جایی که «وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغاوِينَ»(شعراء/٩١) جهنم شعله ور و آشکار می شود، یعنی شفاعت در قیامت و نجات از جهنم، ظهور فعل حضرت در این دنیاست. همین حضرت در این دنیا هم دارند ما را از جهنمی که به پا شده و ادامه اش در عالم آخرت است، عبور می دهند.

آنهایی که در این دنیا گرفتار جهنم می شوند، قرارگاهشان در آخرت هم همین جهنم است و حضرت از همین دنیا شفاعت را شروع کردند. آنهایی که در این دنیا رو به حضرت آوردند، تا قیامت و در قیامت هم باید با شفاعت حضرت از جهنم عبور کنند و این شعله های جهنمی که از دنیا شروع شده به تعبیر قرآن تا قیامت هم ادامه دارد «اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کُفرًا وَ اَحَلّوا قَومَهُم دارَ البَوارِ» تبدیل نعمت به کفر شد و مردم را وارد دار بوار و نیستی و غیر حاصل خیز و کویر که همان جهنم است، کردند «جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ»(ابراهیم/٢٨-۲۹) این جهنم در دنیا و در آخرت قرارگاه اینها هم هست. حضرت آمدند در میدان این شفاعتی که در آخرت و در روایات آمده است و اتفاقا آن شفاعت در همین دنیا رخ داده است.

وسیله شفاعت از مومنین

در روایت است، حضرت وقتی وارد محشر می شوند، به خدای متعال عرضه می دارند که می خواهم صحنه عاشورا و شهادت فرزندم را همانطوری که اتفاق افتاده ببینم و در این حین وجود مقدس سیدالشهداء با همان حالت که به شهادت رسیدند وارد صحنه محشر می شوند. در یک روایتی است که حقیقت مصیبت سیدالشهداء آنجا ظاهر می شود. بعد حضرت این را وسیله شفاعت قرار می دهند و از خدای متعال اجازه می گیرند تا مومنین را شفاعت کنند. به ایشان خطاب می شود هرکه را می خواهید وارد بهشت کنید. آنهایی که با امام حسین در ارتباط بودند و در این صحنه ای که مصیبت حضرت ظهور پیدا می کند تحت تأثیر آن قرار می گیرند، به شفاعت حضرت زهرا همه شان وارد بهشت می شوند پس این ظهور همین حقیقت دنیاست.

حضرت لیله القدری هستند که خدای متعال به حضرت خاتم و به ما عطا کرده که هم با او به سلامت تا مطلع الفجر همراه هستیم و هم راه برایمان کوتاه شده و عبادات و درک حقایق و معارف بر ما آسان می شود. اگر لیله القدر حضرت اند که امت را عبور می دهد، کیفیت عبور اینطوری است و این لیله القدر وقتی آمده در دنیا شفاعتش به این شکل و به وسیله عاشورا است. وقتی همین شفاعت در دنیا ظهور پیدا می کند، ظهورش این است که صحنه عاشورا در قیامت تجلی دارد و به وسیله تجلی صحنه عاشورا حضرت زهرا محبین را نجات می دهند، بنابراین نحوه شفاعت حضرت به این شکل است.

لذا اگر کسی در دنیا هم بخواهد با شفاعت و هدایت حضرت از وسط این شعله های آتش عبور بکند «إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها»(مریم/٧١) باید دستش به چادر حضرت زهرا باشد. این جهنمی است که به پا شده و اصحاب سقیفه درست کردند و بنی امیه و بنی العباس هم ادامه اش دادند و الان همه ما وسطش هستیم. اگر کسی بخواهد در شعله های جهنم نسوزد تنها راهش همین است. اگر کسی دستش به دامن حضرت زهرا بود، نمی سوزد. اگر کسی به وسیله شفاعت حضرت زهرا که عاشورای امام حسین است در این وادی حرکت کرد، به سلامت از جهنم عبور می کند. آدم هایی که در این دنیا اینطوری راه می روند، در قیامت هم وقتی آن صحنه به پا می شود همه آماده می شوند و حضرت از وادی جهنم عبورشان می دهد.

جهنم یک شعله ای در اینجا دارد که عبور از شعله اش با همین داستان عاشورا و بلای حضرت است. وقتی هم در قیامت وارد می شویم «وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغاوِينَ» «وَ جي ءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ»(فجر/٢٣) جهنم را با یک وضعیتی وارد صحنه محشر می کنند که روایات توضیح داده و بسیار صحنه سنگینی است. آنهایی که به سلامت عبور می کنند، همان هایی هستند که حضرت از آنها برای عبور از جهنم و قیامت و ورود به وادی جنت و بهشت دستگیری می کنند. این وجود مقدس است که در دنیا هم انوار قرآن و هدایت اهل بیت از وجودشان ساطع می شود. اگر عاشورایی هست از پرتو حضرت زهراست، اگر امام زمانی هست، از برکات حضرت زهراست.

لذا عالم با بلای حضرت از این فتنه و جهنم و صحنه محشر که کسی نمی تواند از آن جان سالم به در ببرد، به سلامت عبور می کنند. صحنه ای است که همه انبیاء امت خودشان را ارجاع می دهند، وقتی می آیند سراغ حضرت آدم، ارجاعشان می دهند و می گویند بروید سراغ شخص دیگری چون خیلی کار سخت است.

در روایت است که وجود مقدس فاطمه زهرا وقتی می خواهند بساط شفاعت قیامت را به پا کنند، به خدا عرضه می دارند: خدایا می خواهم فرزندم را به همان هیئیتی که به شهادت رسیده ببینم. غوغا می شود و صحنه محشر به هم می ریزد، سپس حضرت اینطوری امت را عبور می دهند. اگر کسی دست به دامن حضرت داشته باشد، با بلایی که حضرت تحمل کردند سیر کند و از این بلای حضرت غافل نشود، در این فتنه و جهنم نمی سوزد اما اگر کسی دستش از دست حضرت زهرا شد، از امام و قرآن هم جدا می شود و عبورش هم مشکل است چون عبور در صحنه محشر از ابتلائات دنیا خیلی سخت تر است و این حقایق آنجا آشکار می شوند. کسی که در دنیا در صراط است، در آخرت هم در صراط هست.

در روایات دارد که صراط آخرت از مو گاهی باریک تر و از شمشیر تیزتر است. کسی که می خواهد از جهنم عبور کند باید از روی این صراط رد شود. جهنم اینطوری آشکار می شود، صراط از روی جهنم می گذرد و به سلامت از این صراط عبور کردن و وارد بهشت شدن که جهنم انسان را نگیرد و تنها راهش هم همین است.

لذا در روایات است که بعضی ها به محض رد شدن از این شعله ها می سوزند اما یک عده ای هم مثل برق عبور می کنند. یک عده ای سواره عبور می کنند و یک عده ای پیاده می روند بنابراین عبور از صراط در قیامت خیلی کار سختی است و آنجا هم با شفاعت حضرت است. حضرت هستند که هم در دنیا و هم در آخرت عبور می دهند. ایشان لیله القدر ما هستند که در دنیا بساط شفاعتشان می شود عاشورا و در آخرت بساط شفاعتشان می شود ظهور عاشورا، شفاعتشان در دنیا می شود همین استقامتی که کنار امیرالمومنین کردند.

هجوم به بیت ولایت و استقامت حضرت

به هر قیمتی بود بساط سقیفه را مهار و کنترل کردند، گرچه به حدی استقامت کردند که آن ها را مجبور کردند برای این که به دنیای خودشان برسند، تمام هویت خودشان را آشکار کردند. حتی بعد از هجوم به خانه حضرت و آن صحنه ها امیرالمومنین را واسطه قرار دادند. آمدند به دیدار حضرت که مسئله را حل و فصل کنند چون نمی خواستند آبرویشان اینطوری برود. در آن صحنه حضرت رویشان را برگرداندند و خطاب به حضرت امیر فرمودند: یک سوال دارم اگر جواب ندهند با آنها حرف نمی زنم. فرمودند: از آنها بپرسید که آیا اینها نشنیدند که پدر بزرگوارم در فلان صحنه فرمود: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی»(4) کسی که او را اذیت کند من را اذیت کرده و اگر من را اذیت کند خدا را اذیت کرده است. گفتند: شنیدیم.

دیگر با آنها صحبت نکردند و فرمودند: خدایا تو شاهد باش، اینها من را اذیت کردند و من از اینها راضی نیستم. اینها نمی خواستند این اتفاق بیافتد ولی حضرت مجبورشان کرد چون انقدر استقامت کرد که اینها هرچه تحمل کردند دیدند تا حضرت زهرا زنده است، نمی توانند کارشان را تمام کنند و به مقصد برسانند.

مکرر آمدند خانه امیرالمومنین اما بار آخر که به قصد هجوم آمدند تا امیرالمومنین را ببرند، حضرت زهرا پشت در آمدند، دیدند باز هم حضرت اجازه نمی دهند. گفت: خانه را با اهلش به آتش می کشم اما حضرت کنار نرفت. خانه را به آتش کشید باز هم کنار نرفت در حالی که آتش شعله می کشید، ایشان پشت در ایستاده بودند. دیدند نمی شود، وقتی در نیم سوخته شد جوری در را فشار دادند و لگد به در زدند که به تعبیر بعضی ها صدای استخوان های فاطمه را از پشت در شنید «خبر المسماری صدرها خزانه الاسراری» پهلو شکست و سینه آزرده شد. محسنش را حضرت اینجا از دست داد و این خیلی صحنه سختی بود «يَا فِضَّةُ إِلَيْكِ فَخُذِينِي فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي »(5) روی زمین افتاده بودند و پشت در یا در روی حضرت افتاده بود و اینطوری دشمن هجوم آورد به خانه که نقل این است امیرالمومنین عبای خودشان را روی فاطمه شان انداختند.

بعد فرمودند: فضه! فاطمه را دریاب. دست حضرت بسته بود و به همین شکل هم ایشان را به طرف مسجد بردند. باز هم به خود آمد وقتی که دید خانه از دشمن خالی شده و امیرالمومنین را گرفتند، آمد کمربند حضرت را با قوه الهی گرفت و آن طرف هم چهل نفر بودند که هر چه کردند موفق نشدند و حضرت هم استقامت کرد. اینجا بود که دشمن دید چاره ای نیست، رو کرد به دور و بری هایش و گفت به هر قیمت شده کار را تمام کنید و مانع را از سر راه بردارید چون امروز باید از امیرالمومنین بیعت بگیریم. اینجا بود که جلوی چشم امیرالمومنین به حضرت زهرا هجوم آوردند. در تاریخ آمده که جلوی چشم امیرالمومنین ده ها نفر با ضربات تازیانه و غلاف شمشیر در این هجوم شرکت کردند. یک نقل این است که حتی کاری کردند دست فاطمه شکست و از کمربند امیرالمومنین جدا شد.

پی نوشت ها:

(1) التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص: 60

(2) تفسير فرات الكوفي، ص: 581

(3) علل الشرائع، ج 1، ص: 180

(4) كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج 2، ص: 869

(5) بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 30، ص: 294