برای نمایش محتوای مربوطه روی عنوان نوشته زیر کلیک نمایید
( عنوان زیر لینک به فهرست مربوطه در داخل نوشته اصلی می باشد)
دومین چالشی که ما داریم با غرب گراهای درون دنیای اسلام است که این غرب گراها را در یکی دو دهه گذشته به یک شبکه به هم پیوسته در دنیای اسلام تبدیل کردند و اینها برای گسترش تمدن غرب در درون دنیای اسلام تلاش می کنند و اینها اصلی ترین چالش در رتبه دوم هستند، اینها عقبه دشمن در درون دنیای اسلام هستند که تلاششان این است که ما به سمت غرب حرکت کنیم و آن تمدن غرب در جامعه ما تحقق پیدا کند. این جریان اصلاحات در دوره ای که بودند و حکومت می کردند که بعد ها هم کشور به نسبتی در دستشان است، کاملا دنبال سکولاریزاسیون و مدرنیزاسیون هستند و اگر یک جایی اعتقادات دینی ما در چالش با مدرنیزاسیون باشد می گویند اصلاح قرائت دینی و تلاش کردند که درک مردم از دین داری را تقلیل بدهند.
در آن دوره ای که حاکمیت داشتند چالش هایی در حوزه اعتقادات ایجاد کردند که در مقیاس منطق یعنی نظریه قبض و بسط و یکی از نظریه هایی است که اعتقادات دینی را با جریان تجدد منطقی می کند. یعنی منطقی ارائه می کند برای این که معارف دینی براساس تمدن جدید تغییر کند و بروزرسانی شوند، یعنی تابعی از متغیر نوگرایی بشوند. پس این هم چالش دوم ماست که غرب گراها در درون دنیای اسلام تلاش می کنند که جامعه اسلامی را به سمت مدرنیزاسیون ببرند و ایدئولوژی مدرن را در اعماق جامعه تثبیت بکنند و بعد قرائت دینی را به نفع آن تغییر بدهند، از جمله موضوع مهدویت که آن را هم سعی می کنند تغییر بدهند.
مثلا در باب قیام سیدالشهداء علیه السلام، همان موقع با انشاء های مختلف مقاله می نوشتند، از آنهایی که می گفتند این عکس العمل خشونت است تا آنهایی که می گفتند امام حسین برای گسترش دموکراسی جنگیدند. کاملا مصادر و تحلیل می کردند. مثلا نمونه هایی هم می آوردند، اطلاعات را هم کنار هم می گذاشتند که حضرت برای گسترش دموکراسی جنگید یعنی استحاله فرهنگ عاشورا در لیبرال دموکراسی. پس این ها دشمن و خطر دوم برای مهدویت در کل دنیای اسلام هستند که مثل همین اردوغان جزء توسعه گراها هستند که اسلامی که توسعه غرب را می پذیرد را قرائت می کنند که امام از آن به اسلام آمریکایی تعبیر می فرمودند.