برای نمایش محتوای مربوطه روی عنوان نوشته زیر کلیک نمایید
( عنوان زیر لینک به فهرست مربوطه در داخل نوشته اصلی می باشد)
ساماندهي ظاهر افراد نيازمند عزم ملي است و بي ترديد بدون عزم ملي و اسلامي اين امر ممکن نيست. مسئله پوشش يکي از لبه هاي تيز درگيري تمدن اسلام و تمدن غرب است. اگر اين دوران، دوران جنگ تمدن ها معرفي شد، منظور فقط جنگ نظامي نيست بلكه مهم ترين عرصة آن جنگ فرهنگي است. يکي از مهم ترين ابعاد جنگ فرهنگي نيز مسئله پوشش و آرايش است. اگر برنامه ريزي ها در اين خصوص معطوف به گسترش فعاليت دشمن نباشد و به شناخت ميدان هاي جنگ با دشمن منتهي نشود، توفيق چنداني را حاصل نخواهد شد. البته با اين بهانه كه مسئله لباس يک مقولة فرهنگي است نبايد مانع اقدامات اجتماعي شد؛ با اين وجود اقدامات اجتماعي نيز بدون داشتن يک نقشة جامع فرهنگي، بي نتيجه يا کم اثر خواهد بود؛ بنابراين چنانكه گفته شد يكي از مهم ترين عواملي که به بدلباسي دامن مي زند، امپراطوري استکبار جهاني و عامل ديگر، ادامه آن جريان در دنياي اسلام، به ويژه سکولاريست هاي ميانه رويي هستند که معتقد به يک مذهب حداقلي مي باشند؛ جرياني که در نهايت به اباحه گري مطلق منجر مي شود. متأسفانه اين جريان در رسانه هاي عمومي كشور از جمله رسانه هاي تصويري نفوذ کرده است. البته اقدامات فراوان و ارزشمندي که مديران و هنرمندان كشور براي اسلامي کردن رسانه و هنر انجام داده اند قابل قدرداني است اما ترديدي نيست كه يک جريان سکولاريسم پنهان در رسانه هاي كشور به ويژه در رسانه هاي تصويري در حال فعاليت است. چرا موضوع بسياري از سريال ها و فيلم ها که پخش مي شود يک عشق مجازي يا يک عشق مثلثي، مربعي و يا دو طرفه است که در آن مناسبت هاي اخلاقي به شدت متزلزل هستند؟ چه ضرورتي دارد که قهرمانان فيلم ها و سريال هاي رسانة ملي، افرادي بدپوشش و بدآرايش و با اخلاق مادي باشند؟ مسئله حجاب فقط در پوشيدگي خلاصه نمي شود و مسئله عفاف نيز منحصر در لباس نبوده و فقط به خانم ها محدود نمي شود. چرا در رسانه ملي تداخل نابه جاي زن و مرد و پوشش و آرايش محرک، تبليغ و الگوسازي مي شود و در کنار آن گشت خياباني فعال مي گردد؟ بنابراين اين اقدامات يک تناقض آشکار است. نفوذ سکولاريسم رسانه اي به ويژه در عرصة هنر قابل تأمل است. غرض ناديده گرفتن تلاش هاي مثبت و فراوان مسئولان و هنرمندان رسانه ها نيست. اما بي ترديد در مجموعه برنامه ريزان و تصميم سازان رسانه ها يک شبکة خودآگاه و ناخودآگاه سکولاريستي وجود دارد که براي گسترش بدلباسي، تغيير فرهنگ عفاف و حجاب و تغيير فرهنگ رابطة زن و مرد برنامه ريزي مي كند. چه کساني را و با چه پوشش و حجابي رسانه هاي نوشتاري و مجلات به عنوان الگو و قهرمان معرفي مي شوند؟ با اين اوصاف چگونه مي توان به جوان گفت که مانند اين شخصيت باش ولي مانند او لباس نپوش و مانند او آرايش نکن. چرا به جوان گفته مي شود که مدل پوشاک، مدل و مدل لباس تو نبايد مدل غربي باشد در حالي که در برنامه هاي ديگر، غربي ها به عنوان دانشمند و افراد توسعه يافته و پيشرفته به او معرفي مي شوند. اگر غربي ها پيشرفته هستند، پس لباس، پوشاک، روابط اقشار و روابط اجتماعي آنها هم خوب است!