بسم الله الرحمن الرحیم
تقریر درس خارج فقه کتاب الزکات
آیتالله سید محمد مهدی میرباقری
جلسه 103 دوشنبه 14 / 08/ 1403
شرط چهارم زکات انعام ـ بررسی صحیحه زراره و نکات مطرح شده در آن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بحث در مورد شرط چهارم تعلق زکات یعنی حولان حول بود. این شرط در انعام و نقدین هست اما در غلات این شرط وجود ندارد.
روایات این بحث خوانده شد. روایاتی که شرطیت حولان حول را مطرح میکند در حد استفاضه است اما در این میان یک روایت وجود دارد که نکته خاصی در آن مطرح شده است. در صحیحه زراره نقل شده که با ورود به ماه دوازدهم حولان حول شکل میگیرد و زکات واجب میشود. مستند باب زکات نقدین هم همین صحیحه است و اطلاق آن شامل انعام هم میشود.
بررسی صحیحه زراره
این روایت در باب دوازدهم نقل شده است. عنوان این باب این چنین است: «بَابُ أَنَّ مَنْ وَهَبَ الْمَالَ قَبْلَ الْحَوْلِ أَوْ عَارَضَ بِهِ وَ لَوْ فِرَاراً مِنَ الزَّكَاةِ لَمْ تَجِبْ عَلَيْهِ وَ إِنْ فَعَلَ بَعْدَ الْحَوْلِ أَوْ بَعْدَ أَحَدَ عَشَرَ شَهْراً وَجَبَتْ عَلَيْه»؛
دو جمله از این روایت که به آن تمسک شده است را دوباره تکرار میکنیم:
1. «وَ قَالَ إِنَّهُ حِينَ رَأَى الْهِلَالَ الثَّانِيَ عَشَرَ وَجَبَتْ عَلَيْهِ الزَّكَاةُ وَ لَكِنَّهُ لَوْ كَانَ وَهَبَهَا قَبْلَ ذَلِكَ لَجَازَ وَ لَمْ يَكُنْ عَلَيْهِ شَيْءٌ بِمَنْزِلَةِ مَنْ خَرَجَ ثُمَّ أَفْطَرَ»
2. «فَقَالَ إِذَا دَخَلَ الشَّهْرُ الثَّانِيَ عَشَرَ فَقَدْ حَالَ عَلَيْهِ الْحَوْلُ وَ وَجَبَتْ عَلَيْهِ فِيهَا الزَّكَاةُ»
این دو فراز به صورت قاعده کلی بیان شده و اکثر فقها به این روایت فتوا دادهاند.
مرحوم فیض میفرماید: این روایت خلاف ضرورت است. مقصود از خلاف ضرورت چیست؟ ایشان میفرماید این روایت خلاف روایات مستفیضه ای است که همه به آن فتوا دادهاند که حولان حول شرط تعلق زکات است. چون این صحیحه میفرماید: بعد از گذشت یازده ماه زکات واجب میشود؛ درحالی که در همه آن روایات، گردش سال به عنوان شرط مطرح شده است و گردش سال هم به معنی دوازده ماه تمام است.
مرحوم بحرانی صاحب حدائق همین بیان مرحوم فیض را قبول میکنند ولی میگویند: اگر در مقابل این فتوا اجماعی وجود داشته باشد باید اجماع را قبول کنیم.
علاوه بر این ایشان روایات تشریع زکات را به عنوان موید بیان مرحوم فیض مطرح میکند. در روایات تشریع زکات اینگونه آمده که بعد از اعلام وجوب زکات حضرت تا یک سال زکات را اخذ نکردند.
در مورد فرمایش مرحوم فیض میگوییم آنچه که ضروری است اصل این است که یک سال باید بگذرد. از مسلمات فقهی است که حولان حول در زکات انعام شرط است و کسی در آن خلاف نکرده است. اما اینکه مراد از حولان حول ورود به ماه یازدهم است یا پایان ماه دوازدهم است، این ضروری نیست. بلکه اجماعات منقول متعددی وجود دارد که ورود به ماه دوازدهم را ملاک حولان حول میدانند.
اما در مورد بیانی که در مورد حدیث تشریع زکات دارند میگوییم: حضرت به جهتی که مد نظر داشتند به مدت یک سال تخفیف دادند. چون در غلات حولان حول شرط نیست اما ایشان از غلات هم زکات نگرفتند. روایت را ببینید: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ بَابَوَيْهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع نَزَلَتْ آيَةُ الزَّكَاةِ خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص مُنَادِيَهُ فَنَادَى فِي النَّاسِ أَنَّ اللَّهَ (تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ) فَرَضَ عَلَيْكُمُ الزَّكَاةَ كَمَا فَرَضَ عَلَيْكُمُ الصَّلَاةَ إِلَى أَنْ قَالَ ثُمَّ لَمْ يَعْرِضْ لِشَيْءٍ مِنْ أَمْوَالِهِمْ حَتَّى حَالَ عَلَيْهِمُ الْحَوْلُ مِنْ قَابِلٍ فَصَامُوا وَ أَفْطَرُوا فَأَمَرَ مُنَادِيَهُ فَنَادَى فِي الْمُسْلِمِينَ أَيُّهَا الْمُسْلِمُونَ زَكُّوا أَمْوَالَكُمْ تُقْبَلْ صَلَوَاتُكُمْ قَالَ ثُمَّ وَجَّهَ عُمَّالَ الصَّدَقَةِ وَ عُمَّالَ الطُّسُوقِ».
اگر قرار بود حولان حول را از این روایت استظهار کنیم باید پس از گذشت یک سال، حضرت در ماه رمضان زکات را اخذ میکردند. اما در این روایت میفرماید حضرت اخذ زکات را تا عید فطر به تاخیر انداختند. «حَتَّى حَالَ عَلَيْهِمُ الْحَوْلُ مِنْ قَابِلٍ فَصَامُوا وَ أَفْطَرُوا فَأَمَرَ مُنَادِيَهُ». این عبارت نشان میدهد که حضرت باز هم بعد از یک سال تا پایان ماه رمضان صبر کردند و بعد از ماه رمضان به منادی دستور دادند که مسلمین را خطاب قرار دهد که اموال خودشان را تزکیه کنند.
مرحوم صاحب حدائق از این روایت استظهار میکند که حولان حول به معنی یک سال و چند روز است. اما اکثر فقها با توجه به قرائنی که در این روایت وجود دارد گفتهاند که این روایت در مورد یک واقعه خاص است و حضرت در مورد زکات تخفیف دادهاند. این تخفیف خاصی بوده که حضرت در سال اول لحاظ کردهاند. دو قرینه در این روایت وجود دارند. یکی اینکه حضرت از غلات هم تا یک سال زکات نگرفتند. دوم اینکه حضرت اخذ زکات را تا عید فطر به تاخیر انداختند که این بیش از یک سال میشود.
قول دیگری که در مورد صحیحه زراره مطرح شده این است که این روایت دلالت دارد که پرداخت زکات تا یک ماه مهلت دارد. به نظر ما این خلاف ظاهر است.
مرحوم فیض میگوید نهایت چیزی که در مورد این روایت میتوان گفت این است که در ماه دوازدهم حق فرار از زکات را ندارد.
اما به نظر ما با توجه به قرائنی که در روایت ذکر شده و به آنها اشاره کردیم، این روایت دلیل حاکم است؛ و حولان حول را تفسیر میکند؛ و میفرماید با ورود به ماه دوازدهم زکات مستقر میشود؛ و فعلی است و باید آن را پرداخت کند.
گفته شده که بعضی از عبارات صحیحه زراره دچار اضطراب است. این باید بحث شود. به نظر میآید تمام عبارات روایت قابل توضیح فنی هستند. اما به هر حال برفرض که بخشی از این روایت اضطراب داشته باشد، همه فقها گفتهاند که اضطراب بخشی از روایت سبب ابهام و عدم ظهور بخش های دیگر روایت نمیشود. مگر اینکه ابهام از بخشی از روایت به بخش دیگر سرایت کند که در این روایت اینگونه نیست. علاوه بر اینکه این روایت معرض عنه اصحاب نیست بلکه در این زمینه اجماعات متعددی نقل شده که تنها مستند این اجماعات همین یک روایت صحیحه است.
معنای 12 ماه در حولان حول
بحث دیگر این است که دوازده ماه در حولان حول چه طور معنا میشود؟ مثلا اگر در دهم محرم مالک این انعام شده است، مقصود از حولان حول یعنی روز یازدهم ماه ذی الحجه زکات به این مال تعلق میگیرد؟ یعنی باید 11 تا 30روز بگذرد و وارد 30 روز دوازدهم شود؟
یا اینکه معنایش این است که باید بعد از اینکه مالک شد 12 بار ماه طلوع کند؟ یعنی در مثال ما با طلوع ماه محرم وارد ماه 12 میشویم. اگر مقصود این باشد که ماه 12 بار طلوع کند همیشه مقدار مشخصی ندارد و ملاک طلوع ماه است. اما در معنای دیگر همیشه مقدار حولان حول یازده ماه و یک روز است.
مرحوم آیت الله هاشمی میفرماید: برای اینکه حولان حول مقدار مشخصی داشته باشد و بین همه مکلفین یکسان باشد احتمال میرود که مقصود از روایت، معنای اول باشد. یعنی یازده ماه و یک روز. ایشان میفرماید: بعید است که طلوع ماه ملاک باشد چون در این صورت حولان حول برای هر کسی مقدار متفاوتی نسبت به دیگری خواهد داشت.
ولی ظاهر روایت را باید دید که با کدام معنا تناسب بیشتری دارد؟ به نظر میآید ملاک رویت هلال است. محل بحث ما این بخش از روایت است که میفرماید: «وَ قَالَ إِنَّهُ حِينَ رَأَى الْهِلَالَ الثَّانِيَ عَشَرَ وَجَبَتْ عَلَيْهِ الزَّكَاةُ وَ لَكِنَّهُ لَوْ كَانَ وَهَبَهَا قَبْلَ ذَلِكَ لَجَازَ وَ لَمْ يَكُنْ عَلَيْهِ شَيْءٌ بِمَنْزِلَةِ مَنْ خَرَجَ ثُمَّ أَفْطَرَ». ظهور این روایت با ملاک بودن طلوع هلال ماه دوازدهم سازگار است. به نظر میآید بیان مرحوم آیت الله هاشمی استحسان است. لزومی ندارد که در امور مالی همه به صورت یکسان محاسبه شوند. در نصاب هم همین طور است. کسی که 40 گوسفند دارد و کسی که 45 گوسفند دارد هردو باید یک گوسفند زکات بدهند. پس لازم نیست که حکم به صورتی باشد که حولان حول در مورد همه یکسان باشد.
بررسی لسان صحیحه زراره
بحث دیگر این است که لسان صحیحه زراره چیست؟
سوال اول این است که آیا صحیحه زراره برای حول یک حقیقت شرعیه درست میکند؟ یعنی حضرت میفرماید: از نظر شارع حول به معنی یازده ماه تمام است؟ اگر این باشد لازمه اش این است که ماه دوازدهم از سال بعد باشد. به نظر ما این خلاف ظاهر روایت است. صحیحه نمیخواهد در مفهوم حول تصرف کند. مفهوم حول یک مفهوم عرفی است و به معنای 12 ماه کامل است. دلیل حاکم هیچگاه مفهوم عرفی را تغییر نمیدهد. این روایت میفرماید: حولانی که شرط است برای تعلق زکات، به این کیفیت محقق میشود.
سوال دوم این است که آیا صححیه زراره در مفهوم حولان عرفی تصرف میکند و یک معنای مجازی برای حولان درست میکند؟ به نظر ما مفهوم عرفی حولان هم تغییر نمیکند. بلکه این جا بنابر یک مسامحه عرفی مشی شده است. مثلا اگر عرف میگوید اگر کسی یک هفته اینجا بماند فلان حکم را دارد، عرف میگوید: با ورود به روز هفتم این شخص عرفا هفت روز آنجا مانده است. در این روایت هم همین طور است. نه مفهوم حول و نه مفهوم حولان، هیچکدام تغییر نمیکنند. بلکه آنچه که مقصود روایت است همین مسامحه عرفی است. حولان حول وقتی صدق میکند که دوازده ماه بگذرد. اما عرف همین که وارد ماه دوازدهم بشود میگوید دوازده ماه گذشته است. به عبارت دیگر این روایت میفرماید: مقصود از گردش سال تمام شدن 12 ماه نیست بلکه همان چیزی است که عرف معمولا در غایات میفهمند.
خلاصه، ابتدائاً معنای حولان حول گذشتن 12 ماه تمام است. اما در خیلی از موارد عرف نسبت به غایات اینگونه اطلاق میکند. وقتی وارد ماه دوازدهم میشود عرف میگوید: این شخص 12 ماه مالک این گله بوده است. این روایت میفرماید: مقصود از حولان حول آن معنای دقیق نیست بلکه آن معنای مسامحی عرفی مقصود نظر است.
لسان ادله حاکم
ادله حاکم هیچگاه مفهوم عرفی را زایل نمیکنند. وقتی گفته میشود الفقاع خمر مقصود این نیست که فقاع خمر است یا خمر فقاع است. مقصود این است که در حکم خمر توسعه داده شود و فقاع هم شامل حکم خمر گردد. در مقام ثبوت حکم اعم از خمر و فقاع است. بیان فقها این است که با ادله حاکم زبان جدید تاسیس نمیشود. بلکه حکم ثبوتا موضوعش توسعه یا تضییق داده میشود.
ماه دوازدهم از کدام سال است؟
با توجه به نکته ای که گفته شد ماه دوازدهم از سال اول به حساب میآید و سال دوم از ماه سیزدهم شروع میشود. چون مفهوم حولان حول تغییر نکرده بلکه حکم آن توسعه داده شده است. این مخالفی هم ندارد. اگر هم به روایت زراره تمسک شود میگوییم این روایت در مقام بیان وقت تعلق زکات است. یعنی با ورود به ماه دوازدهم زکات به مال تعلق میگیرد.
نحوه وجوب زکات با توجه به صحیحه زراره
ظاهر صحیحه زراره استقرار وجوب است. مرحوم سید و مشهور میگویند: اگر بعد از ورود به ماه دوازدهم، نصاب یا شرایط از بین بروند زکات برداشته نمیشود.
در مقابل، بعضی از فقها گفتهاند که زکات در ابتدای ماه دوازدهم به نحو واجب معلق به مال تعلق میگیرد. تعلق زکات مشروط است به اینکه تا پایان ماه دوازدهم شرایط باقی بمانند. اگر یکی از شرایط از بین برود، کشف میشود که از اول با ورود به هلال دوازدهم زکات به مال تعلق نگرفته بود.
بعضی هم گفتهاند که این ملک متزلزل است نه ملک معلق. یعنی با ورود به ماه دوازدهم فقرا به نحو ملک متزلزل مالک زکات میشوند. اگر شرایط تا پایان ماه دوازدهم باقی ماند این ملکیت دوام پیدا میکند و اگر شرایط زایل شد این مال هم از ملک فقرا خارج میشود.
انشاءالله در جلسه بعد بحث خواهیم کرد که آیا این وجوب به نحو مستقر است یا به نحو ملک معلق یا به نحو ملک متزلزل.
و الحمد لله رب العالمین…