حدیث اول
17-9-1397
بررسی اجمالی روایات باب خمس وسائل الشیعه
بعد از بیان آیه خمس و بررسی آن، حجت بعدی در بحث خمس روایات باب خمس است که خوب است قبل از ورود تفصیلی به مسائل و نظریات فقها ابتدا روایات باب خمس را بررسی کنیم و سپس وارد مسائل و فروعات و نظرات فقها شویم
مرحوم صاحب وسائل روایات خمس را در سه باب گردآوری کرده اند که «ابواب مایجب فیه الخمس» و «ابواب قسمة الخمس» و «ابواب الانفال و ما یختص بالامام» است
در این گام به بررسی اسناد روایات پرداخته نمیشود و فقط دلالت این روایت مورد دقت و بررسی قرار خواهد گرفت و باید در این مسیر به این نکته توجه شود که آیا تبویب دیگری برای این روایات ممکن است یا خیر یا اینکه ممکن است ابواب جدیدی را برای این روایات گشود و آنها را ذیل ابواب جدیدی مطرح و دسته بندی کرد مخصوصا با توجه به اینکه ممکن است خمس یکی از اموال دولت اسلامی شمرده شود
ابواب مایجب فیه الخمس
باب اول : باب وجوب الخمس
حدیث اول
باب اول از «ابواب ما یجب فیه الخمس» «باب وجوب الخمس» است که مرحوم شیخ حر شش روایت را در اینجا ذکر کرده اند که اولین روایتی که ایشان آورده اند این است:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع مَا أَيْسَرُ مَا يَدْخُلُ بِهِ الْعَبْدُ النَّارَ قَالَ مِنْ أَكْلٍ مِنْ مَالِ الْيَتِيمِ دِرْهَماً وَ نَحْنُ الْيَتِيمُ
نکاتی در این روایت شریفه باید مورد دقت قرار بگیرد:
النکتة الاولی:
ایشان این روایت را از کتاب من لایحضره الفقیه نقل کرده اند که در این کتاب تعبیر اصلحک الله نیز آمده است که در روایت وسائل سقط شده است
روشن است که مقصود از اصلحک الله دعای برای اصلاح نفس امام نیست که جسارت به امام علیه السلام محسوب شود بلکه به معنای اصلاح امور حضرت است که در ادعیه هم همین عبارت آمده است؛ مرحوم شیخ در مصباح برای قنوت نماز جمعه دعایی نقل کرده اند که ابتدای آن این است که «اللَّهُمَّ أَصْلِحْ عَبْدَكَ وَ خَلِيفَتَكَ بِمَا أَصْلَحْتَ بِهِ أَنْبِيَاءَكَ وَ رُسُلَكَ وَ حُفَّهُ بِمَلَائِكَتِكَ …الخ»
النکتة الثانیة:
«ما ایسر» به دو معنی ممکن است استعمال شود یکی در معنای تعجب است یعنی چه آسان عبد وارد آتش میشود و دیگر به معنای استفهام است یعنی آسان ترین چیزی که عبد را وارد آتش میکند کدام است که ظاهر این روایت شریفه نیز همین استفهام است که حضرت در ادامه پاسخ ایشان را بیان فرموده اند
البته در لغت یسیر هم به معنای کمترین آمده است و هم به معنای آسان ترین که این روایت شریفه با معنی کمترین سازگارتر است
در جواب امام علیه السلام نیز دو وجه ممکن است یکی اینکه «مِن اکل مال الیتیم» باشد یعنی آنچه باعث ورود به آتش میشود اکل مال یتیم است و دوم اینکه «مَن اکل مال الیتیم» باشد یعنی کسی که مال یتیم را بخورد وارد آتش میشود
النکته الثالثة: معنی یتیم
یتیم در لغت به معنای انفراد و غفلت و بطئ و کندی آمده است و همچنین در کتب لغت بیان شده است که اگر به کسی که پدرش را از دست داده یتیم گفته میشود به این جهت است که تنها شده یا مغفول واقع شده است یا خیر به او کند میرسد
معنای دیگر یتیم چیزی است که بلا نظیر یا کم نظیر باشد مثل درة یتیمة که به معنای دری است که نظیری نداشته باشد که روایات آیه «الم یجدک یتیما فآوی» را همینطور معنی کرده اند که یتیم یعنی کسی که نظیری در اولین و آخرین نداشته باشد
روشن است که این روایت شریفه دلالت میکند که اولا خوردن مال یتیم گناه کبیره است چراکه وعده آتش بر آن داده شده است و همانطور که در روایات آمده است هرچه وعده آتش بر آن داده شود گناه کبیره است و ثانیا عقوبت اکل مال یتیم از اکل مال دیگران بیشتر است و الا عنوان یتیم موضوعیتی نداشت
النکته الرابعه: بیان احتمالات معنی «نحن الیتیم» در این روایت
احتمال اول:
یک احتمال این است که مراد همان بلانظیر باشد که در این صورت باید صدر روایت هم اینطور ترجمه شود که اگر کسی مال کسانی که مورد عزت و بی نظیر هستند را تصرف کند گناه اشدی است و نمیشود گفت مراد از یتیم در صدر روایت شخصی باشد که پدر ندارد و در ذیل حضرت بفرمایند ما نظیر نداریم چراکه در این صورت صدر و ذیل روایت سازگاری ندارند
حال اگر گفتیم که این روایت ناظر به این آیه است که «إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في‏ بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيرا» باید بگوییم که مراد از یتیم در آیه نیز اشخاص بلانظیر است که مصداق اتم آن ائمه علیهم السلام هستند یعنی معنی آیه این میشود که کسانی که اموال افراد بزرگوار را بخورند هم در همین زمان اکل نار میکنند و هم عذاب اخروی میشوند یعنی از اینکه عذاب جهنم مستقلا و با عبارت «سیصلون» که دال بر استقبال است آمده است استفاده میشود که مراد از یاکلون چیزی غیر از این عذاب اخروی است
با توجه به این دو مشکل -یعنی خلاف ظهور در یتامی در صدر روایت شریفه و همچنین خلاف ظهور در آیه شریفه البته اگر روایت ناظر به آیه باشد- میتوان گفت که این احتمال خیلی با ظاهر روایت شریفه سازگاری ندارد
احتمال دوم:
یتیم در صدر روایت شریفه به معنای کسی باشد که پدر خود را از دست داده باشد و مراد از نحن الیتیم هم توسعه در معنی یتیم است یعنی همانطور که کسی که پدر خود را از دست داده تنها میشود و در مظان ظلم قرار میگیرد و گمان میشود که میتوان به او ظلم کرد، ائمه علیهم السلام هم بعد پیامبر صلی الله علیه و آله همینطور هستند یعنی فدک از ایشان غصب شد و مردم به ایشان پشت کردند و آنها را تنها گذاشتند و حقوق ایشان را منع کردند
حضرت در واقع در «نحن الیتیم» مفهوم یتیم را توسعه میدهند و میفرمایند مراد فقط کسی نیست که پدر از دست داده است چراکه روشن است که این معنی شامل امام علیه السلام نمیشود چراکه یتیم به معنای عرفی اش معلوم نیست شامل کسی که بالغ شده است بشود بلکه مراد از یتیم اعم است از کسی که پدر خود را از دست داده یا در جامعه تنها شده است و بلکه این غصب و ظلم به حقوق ائمه علیهم السلام یک مساله تاریخی است که در طول تاریخ است جریاناتی در مقابل ایشان بوده اند و حق ایشان را غصب کرده اند
در این صورت معنی روایت شریفه این است که کسی که مال کسی که پدر خود را از دست بدهد بخورد وارد آتش میشود و و ما هم یتیم هستیم و پشتیبان خود را از دست داده ایم و حقوق مان غصب شده است که این احتمال هم با ظاهر روایت شریفه سازگار است و هم در صورتی که روایت ناظر به آیه باشد با آیه سازگار است، یعنی معنی آیه شریفه این میشود که کسی اموال کسانی که پدر از دست داده و همچنین اموال اهل بیت علیهم السلام که پشتیبان خود را از دست داده اند بخورد آتش میخورد و وارد جهنم میشود
در این صورت این روایت شریفه شامل تصرفاتی میشود که به دلیل یتم امام علیه السلام و حامی نداشتن ایشان باشد نه اینکه شامل همه تصرفات بشود یعنی مثلا اگر کسی تصرف غاصبانه ای در مال حضرت کند اما نه به این جهت که ایشان حامی ندارد -مثل اینکه دزدی مال کوچکی از حضرت را بدزدد یا به گمان اینکه ایشان راضی اند آن را بردارد- را شامل نمیشود
البته این احتمال هم وجود دارد که مراد از نحن در اینجا اعم از ائمه و شیعیان ایشان باشد یعنی شیعیان ایشان نیز به این دلیل که پیرو حضرت اند تنها شده اند و حقوق ایشان مغصوب است
احتمال سوم:
مراد از یتیم در صدر روایت نیز خصوص امام باشد و مراد این باشد که خوردن یک درهم از مال یتیم هم انسان را وارد آتش میکند که البته این احتمال با ظاهر حدیث ناسازگار است چرا که حضرت عنوان یتیم را ذکر کردند و بعد تطبیق به ائمه علیهم السلام داده اند نه اینکه از همان ابتدا مراد از یتیم امام باشد
ظهر مماذکرنا که احتمال دوم اظهر است و ظاهرا روایت ناظر به موضوع آیه است چراکه سیاق آن همان سیاقی است که در آیه شریفه آمده است و لذا یتیم هم در آیه توسعه داده میشود
النکته الخامسة
نکته دیگر این است که درهما در این روایت آیا در مقام تحدید است به نحوی که مفهوم داشته باشد و روایت ناظر به کمتر از درهم نباشد یا نه بلکه مراد از درهم کمترین مقدار عرفی است مثل اینکه بگوییم یک ریال هم از مال دیگران تصرف کنی حرام است نه به این معنی که اگر کمتر تصرف کنی حرام نیست که این احتمال اظهر است و طبق این احتمال دیگر این رویات نه با آیه شریفه که همه تصرفات را شامل میشود تعارضی دارد و نه با روایات دیگر مثل روایتی که مرحوم عیاشی نقل کرده اند که در آن تعبیر به «درهمین» شده است که طبق این بیان مراد از درهمین هم یعنی مال کم نه اینکه دو درهم بودن خصوصیت داشته باشد
النکة السادسه: استفاده وجوب خمس
گرچه مرحوم شیخ حر این روایت را ذی باب وجوب خمس آورده اند اما این روایت فقط اثبات میکند که در اموال امام نمیتوان تصرف کرد اما وجوب خمس را از این روایت نمیتوان تصرف کرد نعم اگر خمس واجب باشد این روایت دلالت میکند که تصرف در آن حرام است یعنی روایت حکم حرمت تصرف را بیان میکند و ناظر به موضوع خودش نیست که کدام اموال، مال امام محسوب میشوند لذا اگر خمس داخل در موضوع این روایت شد تصرفش حرام است.
النکته السابعة:
بعضی این روایت شریفه را معارض روایات تحلیل قرار داده اند و درصدد برداشت حرمت تحلیل از این روایت شریفه برآمده اند که این نیز صحیح نیست چراکه روشن است که مراد این روایت اکل بدون اذن است و روایات تحلیل موضوع این روایت را منتفی میکند و در صورت ثبوت آنها در واقع اذن از امام علیه السلام صادر میشود
نعم ممکن است گفته شود اگر از روایتی استفاده شود که امام همه اموال خود را تحلیل کرده اند با این روایت سازگار نیست یعنی نمیشود از طرفی حضرت همه اموال خود را تحلیل کنند و از طرف دیگر بفرمایند تصرف در مال امام حرام است که البته این هم صحیح نیست چراکه حرمت و حلیت در این روایات حیثی است یعنی این روایت میفرماید بدون اذن امام تصرف حرام است و این منافاتی با این مطلب ندارد که در روایتی بیاید که تصرف در همه اموال امام علیه السلام ماذون است.

پیمایش به بالا