بسم الله الرحمن الرحیم
تقریر درس خارج فقه کتاب الزکات
آیتالله سید محمد مهدی میرباقری
جلسه 145 دو شنبه 25 / 01/ 1404
زکات غلات ـ مسأله هفتم و هشتم و نهم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مسأله هفتم
گفته شد که وقت وجوب اداء زکات در خرما و انگور وقت چیدن آنهاست. بحث در مسأله هفتم در این است که آیا جایز است قبل از چیدن خرما و انگور با تراضی مال را تقسیم کنند و حق فقرا را بدهند؟
مرحوم سید می فرماید: «يجوز للمالك المقاسمة مع الساعي مع التراضي بينهما قبل الجذاذ»؛[1] با فرض اینکه زکات به مال تعلق گرفته است با تراضی طرفین جایز است که حق فقرا را قبل از چیدن محصول به آنها بدهند.
البته قبلا مرحوم سید گفته بود که مالک می تواند قبل از چیدن محصول حق فقرا را محاسبه کند و پرداخت نماید. در اینجا ساعی باید مصلحت فقرا را لحاظ کند اما در جایی که مالک شخصا می خواهد زودتر از زمان اداء، زکات را پرداخت کند باید خودش فی الجمله مصلحت فقرا را در نظر داشته باشد.
مسأله هشتم
مرحوم سید می فرماید: «يجوز للمالك دفع الزكاة و الثمر على الشجر قبل الجذاذ منه أو من قيمته»؛[2] مالک می تواند زکات را قبل از چیدن آن پرداخت کند. هم می تواند از خود محصول این را پرداخت کند و هم می تواند قیمت آن را پرداخت کند. البته باید بعد از تعلق زکات به مال باشد.
مسأله نهم
مرحوم سید می فرماید: «يجوز دفع القيمة حتّى من غير النقدين من أيّ جنس كان، بل يجوز أن تكون من المنافع كسكنى الدار مثلًا، و تسليمها بتسليم العين إلى الفقير»؛[3] مالک می تواند قیمت زکات را پرداخت کند؛ یعنی به جای گندم و جو، درهم و دینار پرداخت کند؛ حتی جایز است که از هر جنس دیگری غیر از گندم و جو و درهم و دینار، زکات را پرداخت کند؛ حتی جایز است که منفعت چیزی را به عنوان زکات پرداخت کند؛ مثلا سکونت در خانه را، به جای زکات پرداخت کند؛ وقتی خانه ای را به مدت یک سال برای سکونت در اختیار فقیر قرار می دهد تا در آن ساکن شود و از منفعت آن استفاده کند، زکاتش را پرداخت کرده است.
مرحوم سید این مسأله را در فرع پنجم زکات انعام مورد بحث قرار داده اند. در آنجا هم نظر ایشان این بود که مکلّف می تواند زکات را از خارج نصاب بدهد، یا از نقدین بدهد، یا از جنس دیگری بدهد. البته در مورد زکات انعام نکته ای وجود داشت که اگر از خارج نصاب ولی از جنس نصاب می دهد باید مورد متوسط را بدهد. مثلا اگر می خواهد زکات گوسفندانش را بدهد و می خواهد در شهر دیگری گوسفندی تهیه کند و پرداخت کند باید گوسفند متوسط را به عنوان زکات پرداخت کند. چون «فی کل اربعین شاة شاة» دلالت بر گوسفند متوسط می کند. در مقابل، عده ای می گفتند که این روایت اطلاق دارد و ناظر به فرد متوسط نیست.
علی ای حال این بحث دائر مدار مبنای ما در تعلق زکات است؛ در مورد تعلق زکات به مال سه مبنا وجود داشت؛ اشاعه در عین، کلی فی المعین، اشاعه در مالیت. جواز پرداخت قیمت زکات طبق مبنای اشاعه در عین و کلی فی المعین، خلاف مبناست و نیازمند دلیل است؛ چون خود این گندم و جو به نحو اشاعه یا به نحو کلی فی المعین ملک فقراست. اما طبق مبنای اشاعه در مالیت، زکات به مالیت گندم و جو تعلق گرفته و باید به اندازه مالیت آن زکات داده شود؛ طبق این مبنا پرداخت زکات با نقدین علی القاعده است.
اما تبدیل زکات از عین مال زکوی به غیر نقدین در هر سه مبنا، نیازمند دلیل خاص است. مرحوم شیخ حر این روایت را در باب چهاردهم از ابواب زکات نقدین آورده است؛ این روایات دلالت دارد که جایز است در زکات نقدین و غیر نقدین به جای عین، قیمت آن را با نقدین پرداخت کنید. عنوان باب این چنین است: «بَابُ جَوَازِ إِخْرَاجِ الْقِيمَةِ عَنْ زَكَاةِ الدَّنَانِيرِ وَ الدَّرَاهِمِ وَ غَيْرِهِمَا وَ اسْتِحْبَابِ الْإِخْرَاجِ مِنَ الْعَيْن»؛[4] مرحوم شیخ حر در جمع بندی این روایت به این نتیجه رسیده که پرداخت قیمت زکات درهم و دینار و غیر درهم و دینار جایز است اما مستحب است زکات را از عین پرداخت کنید.
روایت اول: صحیحه محمد بن خالد برقی
«مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِيِّ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي ع- هَلْ يَجُوزُ أَنْ أُخْرِجَ عَمَّا يَجِبُ فِي الْحَرْثِ مِنَ الْحِنْطَةِ وَ الشَّعِيرِ وَ مَا يَجِبُ عَلَى الذَّهَبِ دَرَاهِمَ بِقِيمَةِ مَا يَسْوَى أَمْ لَا يَجُوزُ إِلَّا أَنْ يُخْرَجَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَا فِيهِ فَأَجَابَ ع أَيُّمَا تَيَسَّرَ يُخْرَجُ»؛[5] از امام جواد علیه السلام در مکاتبه ای پرسیدم که آیا به جای زکات گندم و جو و به جای زکات سکه طلا آیا می توانم درهم بدهم؟ همانطور که میدانید درهم پول رایج بوده و معمولا معاملات با درهم انجام می شده است. حضرت اینگونه جواب دادند که هر کدام برای شما میسور است همان را پرداخت کنید.
صدر این روایت دلالت دارد که می شود به جای گندم و جو و به جای طلا، درهم بدهید. اما گفته شده عبارت «أَمْ لَا يَجُوزُ إِلَّا أَنْ يُخْرَجَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَا فِيهِ» عام است و فقط ناظر به گندم و جو و طلا نیست. یعنی می شود به جای انعام و خرما و کشمش هم، درهم بدهید. به نظر ما محمد بن خالد برقی در صدر روایت مبتلا به خودش را مطرح می کند و در ذیل روایت سوالش را به صورت عام می پرسد؛ پس دلالت این روایت عام است یعنی می توان به جای همه انواع زکات درهم پرداخت کنید. اما بیش از این دلالت ندارد.
روایت دوم: صحیحه علی بن جعفر
«وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْعَمْرَكِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى ع عَنِ الرَّجُلِ يُعْطِي عَنْ زَكَاتِهِ عَنِ الدَّرَاهِمِ دَنَانِيرَ وَ عَنِ الدَّنَانِيرِ دَرَاهِمَ بِالْقِيمَةِ أَ يَحِلُّ ذَلِكَ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ».[6]
روایت سوم
«وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ سَعِيدِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ يَشْتَرِي الرَّجُلُ مِنَ الزَّكَاةِ الثِّيَابَ وَ السَّوِيقَ وَ الدَّقِيقَ وَ الْبِطِّيخَ وَ الْعِنَبَ فَيَقْسِمُهُ قَالَ لَا يُعْطِيهِمْ إِلَّا الدَّرَاهِمَ كَمَا أَمَرَ اللَّهُ».[7]
دو احتمال در عبارت «من الزکات» وجود دارد:
- احتمال اول این است که به جای زکات اجناسی می خرد و بین فقرا تقسیم می کند.
- احتمال دوم این است که زکات را جدا کرده و زکات متعیّن شده است، اما به جای اینکه خود این زکات متعیّن شده را به فقرا بدهد آن را به اجناسی تبدیل می کند و بین فقرا تقسیم می کند. اگر این احتمال صحیح باشد این روایت به بحث ما ربطی ندارد.
نکته دیگری که در این روایت وجود دارد این است که آیا سوال در مورد همه اجناس زکوی بوده یا فقط در مورد نقدین بوده است؟ «یشتری الرجل» دلالت دارد که این سوال ناظر به پول نقد است؛ چون معمولا آن چیزی که می توان با آن اجناسی خریداری کرد، پول نقد است. ظاهر جواب هم دلالت دارد که سوال در مورد درهم است؛ چون خود گندم و جو را می توان پرداخت کرد اما در پاسخ فقط درهم بیان شده و این هم قرینه است بر اینکه سوال از پول نقد بوده است. به عبارت دیگر این روایت دلالت دارد که خدای متعال امر کرده که زکات هر چیزی را از جنس خودش پرداخت کنید؛ این روایت با روایتی که می فرماید می توانید از جنس دیگر پرداخت کنید منافات دارد. لذا مرحوم شیخ حر این روایت را حمل بر استحباب کرده اند. بعضی از فقها هم به این روایت اشکال سندی وارد کرده و آن را کنار گذاشته اند.
علی ای حال روایت اول و دوم دلالت داشت بر اینکه به جای زکات می توان قیمت آن را پرداخت کرد. به جای درهم دینار، و به جای دینار درهم، و به جای گندم و جو درهم پرداخت کنید. در روایت سوم دو احتمال وجود دارد که طبق احتمال اول تنافی بر قرار است اما طبق احتمال دوم این روایط از بحث ما خارج است. برای حل تنافی بین روایت سوم و روایت اول و دوم، مرحوم شیخ حر روایت سوم را حمل بر استحباب می کند و برخی از فقها دلالت روایت سوم را مربوط به بحث ما ندانسته اند.
روایت چهارم: صحیحه یونس بن یعقوب
«عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عِيَالُ الْمُسْلِمِينَ أُعْطِيهِمْ مِنَ الزَّكَاةِ فَأَشْتَرِي لَهُمْ مِنْهَا ثِيَاباً وَ طَعَاماً وَ أَرَى أَنَّ ذَلِكَ خَيْرٌ لَهُمْ قَالَ فَقَالَ لَا بَأْسَ».[8]
در این روایت سوال از تبدیل است. می گوید من به جای اینکه زکات را به خودشان بدهم برای آنها اجناسی تهیه می کنم. یعنی قیمت زکات را از جنس دیگری پرداخت می کنم. حضرت می فرماید اشکالی ندارد. به این روایت تمسک شده که مکلّف می تواند قیمت زکات را از اجناس دیگر پرداخت کند به شرط اینکه مصلحت فقرا در آن لحاظ شود.
در این روایت هم وجوه مختلفی متصور است:
- اگر کسی زکات مالش را جدا کند آیا می تواند با آن جنسی بخرد و به فقرا بدهد. آیا این تبدیل جایز است؟ در مورد خاص چون مصلحت بوده حضرت اجازه داده اند.
- اگر زکات به مال کسی تعلق بگیرد آیا می تواند به جای اینکه از عین پرداخت کند، قیمت آن را از هر جنس دیگری پرداخت کند؟ مشهور و مرحوم سید از روایت چهارم این معنا را استظهار کرده اند. به نظر می آید در این روایت «مِنَ الزَّكَاةِ» به معنای جنس زکات است. یعنی این مالی که با آن اجناسی تهیه می کنم از جنس زکات است و از جنس صدقات مستحبی و اموال دیگر نیست. اگر روایت اینگونه معنا شود فتوای مرحوم سید از آن استظهار می شود. چون اولاً سوال عام است و اختصاص به زکات نقدین ندارد و در عبارت «مِنَ الزَّكَاةِ»، زکات اعم از نقدین است. ثانیاً عبارت «فَأَشْتَرِي» بیان عبارت «أُعْطِيهِمْ مِنَ الزَّكَاةِ» است و در نهایت حضرت اجازه داده اند. بنابراین اگر مصلحت صاحبان زکات لحاظ شود می شود قیمت زکات را از جنس دیگری پرداخت کرد. مستند فتوای مرحوم سید روایت چهارم است.
از روایت سوم این تعمیم استفاده نمی شد که جایز است قیمت زکات هر چیزی را با اجناس دیگری پرداخت کنید. حداکثر چیزی که از روایت سوم استظهار می شود این است که به جای اموال زکوی می توانید نقدین پرداخت کنید.
مرحوم آیت الله خویی دلالت روایت چهارم را نمی پذیرد. ایشان می فرماید: روایت چهارم دلالت دارد که شخصی زکاتش را جدا کرده و متعین شده و حالا برای تبدیل آن به اجناس دیگر از امام علیه السلام اجازه می گیرد. پس این روایت به بحث ما ربطی ندارد. اما روایت سوم دلالت دارد که می توان به جای زکات، نقدین پرداخت کنید. علاوه بر این که طبق مبنای اشاعه در مالیت، تبدیل زکات به نقدین علی القاعده است.
و الحمد لله رب العالمین …
[1]. العروة الوثقى، ج4، ص67.
[2]. العروة الوثقى، ج4، ص67.
[3]. العروة الوثقى، ج4، ص67.
[4]. وسائل الشيعة، ج9، ص167.
[5]. وسائل الشيعة، ج9، ص167؛ الكافي 3- 559- 1؛ التهذيب 4- 95- 271.
[6]. وسائل الشيعة، ج9، ص167؛ الكافي 3- 559- 2.
[7]. وسائل الشيعة، ج9، ص168؛ الكافي 3- 559- 3.
[8]. وسائل الشيعة، ج9، ص168؛ قرب الإسناد- 24.