نسخه آزمایشی
جمعه, 21 ارديبهشت 1403 - Fri, 10 May 2024

جلسه بیست و نهم / جواز انتفاع از میته (2)

متن زیر تقریر و خلاصه ای از جلسه بیست و نهم درس خارج فقه مبحث مکاسب محرمه؛ جناب حجت الاسلام و المسلمین میرباقری است که در تاریخ دوشنبه 18 آذر 92 برگزار شده است. در این جلسه ادامه بحث جواز انتفاع از میته مطرح شده است. قابل ذکر است که متن برداشت شاگردان ایشان از مباحث است.

جواز انتفاع به میته

گفتیم که روایات این مسئله معارضند.

روایت بعدی مکاتبه قاسم الصیقل است:

4181- 4- وَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْوَاسِطِيِّ عَنْ قَاسِمٍ الصَّيْقَلِ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى الرِّضَا ع أَنِّي‏ أَعْمَلُ‏ أَغْمَادَ السُّيُوفِ‏ مِنْ جُلُودِ الْحُمُرِ الْمَيْتَةِ فَتُصِيبُ ثِيَابِي فَأُصَلِّي فِيهَا فَكَتَبَ إِلَيَّ اتَّخِذْ ثَوْباً لِصَلَاتِكَ فَكَتَبْتُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي ع- كُنْتُ كَتَبْتُ إِلَى أَبِيكَ ع‏  بِكَذَا وَ كَذَا فَصَعُبَ عَلَيَّ ذَلِكَ فَصِرْتُ أَعْمَلُهَا مِنْ جُلُودِ الْحُمُرِ الْوَحْشِيَّةِ الذَّكِيَّةِ فَكَتَبَ إِلَيَّ كُلُّ أَعْمَالِ الْبِرِّ بِالصَّبْرِ يَرْحَمُكَ اللَّهُ فَإِنْ كَانَ مَا تَعْمَلُ وَحْشِيّاً ذَكِيّاً فَلَا بَأْسَ.

صدر روایت، سئوال از جواز صلاة در چنین لباسی است و ظاهرا صحت انتفاع و عمل را مفروغ عنه گرفته است. در مورد جواب صدر روایت از امام رضا علیه السلام، ادعا شده که تقریر سایر انتفاعات است. زیرا در تفسیر سئوال و جواب چند احتمال مطرح است:

1- سئوال راوی این بوده که شما به جواز انتفاع کار نداشته باش، آیا نماز صحیح است؟ ← این احتمال خلاف ظاهر است

2- صحت انتفاع مفروغ عنه باشد (ارتکازش بر حلیت بوده) ← در اینصورت صریح در جواز انتفاع است.

3- اصلا سئوال نباشد بلکه عرضه عمل باشد، بعد از عرضه منتظر است که حضرت بفرمایند که کجای این اعمال صحیح و کجا غلط است؟ ← سکوت نشان از جواز است.

اما ذیل روایت:  فَإِنْ كَانَ مَا تَعْمَلُ وَحْشِيّاً ذَكِيّاً فَلَا بَأْسَ. مفهوم این فقره این است که اگر میته است به بأس.

در یک صورت ذیل روایت دال بر جواز انتفاع است و آن اینکه کلا ذیل را از محل بحث و استفاده خارج کنیم به اینکه ناظر به بأس یا عدم بأس در لباس نمازگزار باشد.

روایت بعدی:

4292- 3- وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِسْحَاقَ الْعَلَوِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الدَّيْلَمِيِّ عَنْ عَيْثَمِ بْنِ أَسْلَمَ النَّجَاشِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ‏ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع كَانَ‏ يَبْعَثُ‏ إِلَى‏ الْعِرَاقِ‏- فَيُؤْتَى مِمَّا قِبَلَكُمْ بِالْفَرْوِ فَيَلْبَسُهُ فَإِذَا حَضَرَتِ الصَّلَاةُ أَلْقَاهُ وَ أَلْقَى الْقَمِيصَ الَّذِي يَلِيهِ فَكَانَ يُسْأَلُ‏ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ إِنَّ أَهْلَ الْعِرَاقِ يَسْتَحِلُّونَ لِبَاسَ الْجُلُودِ الْمَيْتَةِ وَ يَزْعُمُونَ أَنَّ دِبَاغَهُ ذَكَاتُهُ.

این روایت ابتدائا دال است بر جواز انتفاع از میته نجس الا فی ما اشترط فیه الطهارة.

اشکال: ظاهر این روایت خرید از بلاد اسلامی است که سوقشان محکوم به طهارت است. اینکه بعض مذاهب اسلامی دباغی را مطهر میدانند هم خللی به قاعده سوق وارد نمیکند. پس علی القاعده محکوم به طهارت ظاهری است. الا اینکه حضرت در مورد نماز احتیاط میکردند.

این اشکال مدفوع است به اینکه فعل حضرت را نمیتوان حمل به احتیاط کرد، چون ما لم یعلم نجاسته، نمازش صحیح واقعی است ولو اینکه بعدا یقین کند که میته بوده. لذا احتیاط در جایی که میداند نمازش صحیح واقعی است معنی ندارد. نهایت این است که مثل مرحوم تبریزی بگوییم که فرو محکوم به طهارت است و ما از وجه کار حضرت مطلع نیستیم. با این تقریر روایت دلالتی بر جواز انتفاع از میته ندارد چون اصلا مورد سئوال میته نیست.