نسخه آزمایشی
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403 - Tue, 30 Apr 2024

جلسه 120 / تصویرگری (12) (منع کسی که حرمت تصویرگری به او متوجه نیست)

متن زیر تقریر و خلاصه ای از جلسه 120 درس خارج فقه مبحث مکاسب محرمه؛ جناب حجت الاسلام و المسلمین میرباقری است که در تاریخ یکشنبه 7 دی 93 برگزار شده است. قابل ذکر است که متن برداشت شاگردان ایشان از مباحث است 

بحث در حرمت تصویرگری و قیود این حرمت بود.

گفتیم که مرحوم شیخ معتقدند که حرمت تصویرگری مشروط به دو شرط است. یکی اینکه تصویر متعلق باشد به مخلوقات الهی نه مصنوعات بشری. دیگر اینکه آن مخلوق، از مخلوقات معجب الهی باشد.

با ایراد این دو قید، مرحوم شیخ پاسخ اشکال مرحوم کاشف اللثام را میدهند. کاشف اللثام در بحث مکروهات لباس نمازگزار میفرمایند: کراهت تصویر در لباس مصلی مقید است به ذی الروح بودن صاحب صورت وگرنه لازم می آید که هر نقشی در لباس مصلی حرام باشد، چون هر نقشی شبیه به یکی از مخلوقات الهی است و لو اخشاب و رودها و ... حتی لباسی که نقش ندارد هم خطوط پارچه اش شبیه به چیزی است.

مرحوم ایروانی قید معجب بودن را ذوقی و بلا دلیل میدانند چون در روایات چنین قیدی وارد نشده است. بعلاوه اینکه در نوع تصاویر، اعجاب برای نقش است نه اینکه ذی الصوره معجب باشد بلکه در طبیعت و مخلوقات الهی، تکرار و شدت انس باعث شده است که به ندرت پدیده معجب پیدا شود.

اما قید اینکه ذی الصوره باید از مصنوعات الهی باشد، مقبول مرحوم ایروانی واقع شده است به دلیل اینکه در متفاهم عرفی، ادله حرمت تصویر از مصنوعات بشری منصرف است.

اما پاسخ کاشف اللثام این نیست که پارچه طرح دار در لباس مصلی کراهت ندارد به دلیل معجب نبودن صاحب صورت. بلکه عدم کراهت در اینجا به دلیل این است که احکام تصویر، برای تصویری است که در آن صورت چیزی را کشیده باشند. نه اینکه هر نحو از تشبه که داشته باشد برای حکم کردن کافی باشد. حتی اگر تصویر خشب در نقش پارچه موجب کراهت باشد، کراهت برای جایی است که صورتگری خشب باشد نه اینکه شباهتی به خشب داشته باشد. و الا همانطور که مرحوم خویی میفرمایند نوعا خطوط لباس را میتوان به کرم ها یا مارها تشبیه کرد

تنبیه بعدی که مرحوم سید صاحب عروه ایراد کرده اند:

منع کسی که حرمت تصویرگری به او متوجه نیست

اگر تصویر گری برای کسی بالفعل حرمت نداشته باشد، آیا منع او واجب است یا نه؟ و آیا اعانه چنین کسی بر فعلش جائز است یا نه؟

مرحوم سید میفرمایند: افعال دو گونه اند:

افعالی که یقین داریم که شارع به وقوع این افعال در خارج راضی نیست ولو از کفار یا صبی یا موجودات غیرمختار صادر شود. مثل قبل نفس محترمه یا اعانه به کفار.

در این موارد جلوگیری از وقوع فعل واجب است و اعانه بر آن حرام. چون وقوع این فعل در خارج است که مبغوض شارع است

افعالی که شارع به صدور آنها از مکلف راضی نیست. در این دسته افعال اصلا نهی متوجه غیر مکلفین مثل صبی نیست و دلیلی بر اینکه وقوع این فعل در خارج مبغوض شارع باشد هم نداریم.

از خود خطاب نهی، تنها حرمت صدور فعل از فاعل مکلف قابل استفاده است نه مبغوضیت وقوع فعل در خارج نزد مولا، مسئله تصویرگری از همین دسته است و به صرف ادله نمیتوان مبغوضیت وقوع تصویرگری در خارج را اثبات کرد. اثبات این مبغوضیت نیاز دارد به معونه زائد. مثل اینکه مجسمه ای که ساخته میشود صنم باشد. در اینجا به کمک قرائن خارجیه میفهمیم که وقوع فعل در خارج هم مبغوض مولا و از دسته اول افعال است.

در دسته اول افعال، نهی لازم است و اعانه حرام است.

اما در دسته دوم، در جایی که فاعل اصلا مکلف نیست (مثل صبی) نه تنها نهی لازم نیست چون نه حرمت ظاهری دارد و نه حرمت واقعی. بلکه اعانه هم حرام نیست مگر اینکه اعانه به حدی برسد که معین، فاعل بالتسبیب فعل به حساب بیاید. چون به هر حال ایجاد بالتسبیب فعل حرام، در همه جا حرام است.

اما اگر فاعل مکلف بود اما از روی جهل موضوعی یا نسیان مشغول فعل حرام بود، مرحوم سید میفرمایند: از آنجا که نزد امامیه تکالیف مشترکند بین عالم و جاهلف، در اینجا حرمت واقعی وجود دارد و لو حرمت بالفعل نیست. لذا اعانه جائز نیست ولی به دلیل فعلیت نداشتن حرمت، جلوگیری فاعل واجب نیست. بعد هم در عدم جواز اعانه تدبر میکنند که این «فتدبر» ظاهرا ناشی از این است که اعانه چنین شخصی هم جائز است، چون اعانه بر حرام غیر منجز اشکال ندارد، ولو حرمت واقعی باشد.