نسخه آزمایشی
شنبه, 08 ارديبهشت 1403 - Sat, 27 Apr 2024

جلسه صد و سی و هفتم شرح کتاب الحجه کافی/ صحیحه حسین بن ابی العلاء و مقام اطاعت از امام ذیل آیه اولی الامر

متن زیر تقریر جلسه صد و سی و هفتم درس حدیث کتاب الحجه کافی است که توسط آیه الله میرباقری به تاریخ 20 اسفندماه سال 1401 برگزار شده است. ایشان در این جلسه در ادامه باب طاعت امام به صحیحه حسین بن ابی العلاء می رسند که روایت بسیار مهمی است و درباره آیه شریفه ولی الامر است. در این روایت که مقام طاعت امام را به این آیه مستند کرده است ایشان ابتدا به بررسی مفاد خود آیه و سیاق آن می پردازند...

صحیحه حسین بن ابی العلاء

روایت دیگر در بحث وجوب طاعت صحیحه حسین بن ابی العلاء است که مکرر در ابواب دیگر ذکر شده است و به دو آیه مهم در بحث ولایت اشاره شده است. در همین باب هم دوبار ذکر شده است. فرموده: «أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ قَالَ: ذَكَرْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَوْلَنَا فِي الْأَوْصِيَاءِ إِنَّ طَاعَتَهُمْ مُفْتَرَضَةٌ قَالَ فَقَالَ نَعَمْ هُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى  أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ  وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ  إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ  وَ رَسُولُهُ  وَ الَّذِينَ آمَنُوا»(1) سند این روایت که مشکلی ندارد و همه توثیق دارند. البته ابتدای سند تعلیق دارد که معلق به عده کلینی است.

در روایت دیگر در همین باب اینطور نقل شده است: «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجَوْهَرِيِّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْأَوْصِيَاءُ طَاعَتُهُمْ مُفْتَرَضَةٌ قَالَ نَعَمْ هُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ  أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ  وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ  إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُون »(2) این روایت هم سند قابل اعتنایی دارد و قابل تصحیح است و متن آن هم تفاوت اندکی دارد ولی روشن است که یک روایت است و نقل به معنا شده است.

حسین بن ابی العلاء به امام صادق علیه السلام عرض کرد که ادعای ما در مقابل دیگران این است که طاعت شما اهل بیت واجب است. حضرت بعد از تایید این حرف دو آیه را خواندند و به این دو آیه استناد کردند برای اثبات این مطلب که ائمه مقام افتراض طاعت دارند. از استشهاد حضرت به این دو آیه می توان به باطن مقام افتراض طاعت پی برد. به عبارت دیگر مقام فرض طاعت از این دو آیه استظهار می شود. لذا اولا مثل فقه یک استظهار ظاهری باید انجام دهیم که آیا واقعا این مطلب از این روایت استفاده می شود یا خیر. دوم این که این چه مقامی است که در این آیات جعل شده است.

بررسی آیه اولی الامر

آیه اول آیه اولی الامر است که فرموده: «أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم »(نساء/59) در این آیه اطاعت ولی الامر را واجب کرده است. عامه، اولی الامر در این آیه را به معنای علما و حکما و امرا تطبیق کرده اند. اما علمای شیعه همگی اولی الامر را به معنای ائمه علیهم السلام گرفته اند. 

عمده ترین شاهدی که مثل مرحوم طبرسی و دیگران بیان می کنند این است که خدای متعال اطاعت آنها را کنار اطاعت خودش واجب کرده است. حتی اطیعوا که به رسول نسبت داده شده است را به اولی الامر هم نسبت داده است. یعنی رسول و اولی الامر را به عطف کرده است و همان اطاعت را برای آنها خواسته است. این نشان می دهد که یک فرمان و امر است. شاید به خاطر همین نکته باشد که در روایات بیان می شود که اولی الامر باید امرشان را از دست رسول بگیرند. لذا نظر عامه در مورد اولی الامر مقبول نیست چون ظاهر آیه این است که همان طور که باید از رسول اطاعت کرد همان طور باید از اولی الامر اطاعت صورت گیرد. معنا ندارد که چنین دستوری به غیر معصوم و یک انسان عادی تعلق بگیرد. انسانی که در ابلاغ امر رسول خطا و اشتباه می کند چه طور می تواند امرش عین امر رسول باشد؟

نکته: معصومین علیهم السلام قطعا شامل این آیه می شوند. در طرف مقابل اهل فسق و کسانی که اهل تبعیت از رسول نیستند قطعا ذیل این آیه قرار نمی گیرند. اما اینکه فقیه جامع الشرایط که امر اداره به او سپرده شده است باید مورد بررسی قرار گیرد که آیا شامل این آیه می شود یا خیر. بعضی گفته اند که از لفظ «منکم» در آیه این فهمیده می شود که اولی الامر لازم نیست حتما معصوم باشد. کسی که اداره و سرپرستی در دست اوست و خدای متعال به او حق سرپرستی می دهد، به همان معنایی که خدای متعال به او حق سرپرستی می شود، صاحب امر و فرمان شده است و بقیه باید تبعیت کنند. بعضی این تعمیم را داده اند و البته این محل بحث است.

در ادامه آیه می فرماید: «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في  شَيْ ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلا» برخی از عامه ذیل همان شکل از معنای از ولی الامر در اینجا فرمودند این نزاع، نزاع با اولی الامر است. اگر با اولوالامر نزاع کردید به رسول رجوع کنید.

این معنای بسیار از معارف بدور است. اصلاً معنا ندارد که قران اجازه نزاع با امیرالمومنین را بدهد. اولی الامر کسی است که طاعتش واجب است. قدر متیقن از اولی الامر هم معصوم است. اگر این گونه شد دیگر نمی توان گفت «تنازعتم» یعنی نزاع با اولی الامر. این باید بحث شود. آنچه که در روایات بیان شده این است که شما اصلاً حق تنازع ندارید. هر چه امام گفت باید قبول کنید. برای بررسی معنای بیشتر آیه روایات آن را خواهیم دید. والحمدلله...

پی نوشت ها:

(1) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 187

(2) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 189