نسخه آزمایشی
شنبه, 08 ارديبهشت 1403 - Sat, 27 Apr 2024

جلسه 242 خارج فقه کتاب الخمس/ بررسی شمول اخبار تحلیل نسبت به ارث؛ شمول نسبت به شیعی غیر عاصی

متن زیر تقریر جلسه 242 درس خارج فقه خمس آیه الله میرباقری است که به تاریخ 13 اسفندماه سال 99 برگزار شده است. ایشان در این جلسه در ادامه بررسی اخبار تحلیل و مساله 50 عروه که بحث میراث است بیان کرده اند که باید دقت شود که عده ای گفته اند اخبار تحلیل ولو شامل شیعی هم بشود ولی ارث را نمی گیرد. ایشان بعد از پاسخ به این حرف، فرمودند اما سوالی که وجود دارد اینکه آیا کسی که اهل خمس دادن است و عاصی نیست باز مشمول ادله تحلیل خمس می شود یا خیر. مثلا فرد در میان سنه که فرصت تاخیر داشته است فوت کرد، آیا می توان گفت که خمسی لازم نیست از ترکه جدا شود...

شمول اخبار تحلیل نسبت به ارث

همانطور که گذشت بسیاری از روایات تحلیل دلالت بر تحلیل خمس شخص ثالث است که در واقع رفع ضمان ید است که این ادله اعم از این است که شخص معتقد به خمس نباشد یا اینکه معتقد به خمس هست ولی ملتزم به پرداخت خمس نیست

قبل از ورود به مسئله 50 دو نکته دیگر باید بررسی شود: اول اینکه آیا روایات تحلیل شامل خمس شیعی نیز میشود یا خیر؟ که پاسخ این سوال تابع این است که دلیل شمول اخبار تحلیل نسبت به خمس شخص ثالث شیعی چیست؟

اگر به اطلاق روایاتی همانند صحیحه ابی خدیجه اخذ شود که تصریح به ارث شده و در روایاتی که تصریح به ارث نشده نیز باطلاقه شامل ارث نیز میشود.

بعضی فرموده اند اگر شمول اخبار تحلیل نسبت به شیعی به دلیل تعلیل وارد در اخبار باشد که میفرماید: «ما انصفناکم ان کلفناکم الیوم»، دیگر شامل ارث نمیشود زیرا جعل خمس در ارث خلاف انصاف نیست.

در بررسی این کلام باید گفت که اگر مراد از کلام حضرت این باشد که در این شرایطی که دیگران حقوق ما را غصب میکنند و در دست مردم میگردد انصاف نیست که این خمس را از شما اخذ کنیم، دیگر نمیتوان گفت که ارث را شامل نمیشود و تفاوتی بین ارث و غیر آن نیست.

بنابراین روایات تحلیل شامل ارث نیز میشود، مخصوصا روایاتی که اطلاق دارند و مخصوصا اگر کسی برای صحیحه ابی خدیجه نسبت به شیعه، اطلاق قائل شود در این روایت تصریح به ارث شده است. 

شمول اخبار تحلیل نسبت به شیعه ملتزم به پرداخت خمس

نکته دیگری که قبل از ورود به مسئله باید مطرح شود این است که در صورت شمول اخبار تحلیل نسبت به شیعه، آیا فقط شیعیان عاصی که ملتزم به پرداخت خمس نیستند را شامل میشود یا مطلق شیعیان را شامل میشود که اگر شیعه ای باشد که ملتزم به پرداخت خمس هست ولی در موردی خمس را نپردازد را نیز شامل شود مثل اینکه در اثناء سنه از دنیا رفته باشد.

اگر به اطلاقات روایات اخذ کنیم شامل شیعیان غیر عاصی نیز میشود مر اینکه کسی بگوید که نمیتوان گفت روایات تحلیل شامل مواردی که شیعه ای که ملتزم به پرداخت خمس است نیز بشود به این صورت که ذمه او مشغول شود و برای ورثه تحلیل شود.

ممکن است گفته شود گرچه در روایات قیدی وجود ندارد و اطلاق روایات این موارد را نیز شامل میشود و لکن لسان روایات امتنان بر مؤمنین است لذا نمیتوان گفت که کسی که ملتزم به پرداخت خمس است ولی در اثناء سنه از دنیا برود نسبت به حقوق ائمه علیهم السلام مدیون باشد و این موجب یک قید لبی در روایات میشود که شیعه ای که ملتزم به پرداخت خمس است و تقصیری هم نداشته است را شامل نمیشود، مگر اینکه کسی بگوید که مستفاد از ادله تحلیل این نیست که آن شخص ثالثی که خمس را پرداخت نکرده ضامن باشد و درباره ضمان باید به ادله اتلاف رجوع کرد و آن ادله نیز مواردی که شیعه ای در اثناء سنه خمس را پرداخت نکند را شامل نمیشود زیرا او نه وضعا ضمان دارد زیرا تلف نکرده و نه تکلیفا مرتکب حرام شده است زیرا فعل حرامی انجام نداده است و در اثناء سنه تصرفات برای وی جایز بوده است.

نتیجه بحث تا اینجا این است که ادله تحلیل مربوط به شخص ثالث است و اعم از عامی و شیعی است و تفاوتی در این نیست که در ارث باشد یا معاملاتی دیگری باشد و همچنین تفاوتی ندارد که شیعه عاصی باشد یا ملتزم به پرداخت خمس باشد.